eitaa logo
ندای قـرآن و دعا📕
12.8هزار دنبال‌کننده
32.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
482 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31 eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran دعا و سرکتاب نمیکنم
مشاهده در ایتا
دانلود
ندای قـرآن و دعا📕
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وهشتا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ فردا صمد وقتی برگشت، خوشحال بود. می گفت: «آن هواپیما را دیشب دیدی؟! بچه ها زدندش. خلبانش هم اسیر شده.» گفتم: «پس تو می گفتی هواپیمایی نیست. من اشتباه می کنم.» گفت: «دیشب خیلی ترسیده بودی. نمی خواستم بچه ها هم بترسند.» کم کم همسایه های زیادی پیدا کردیم. خانه های سازمانی و مسکونی گوشه پادگان بود و با منطقه نظامی فاصله داشت. بین همسایه ها، همسر آقای همدانی و بشیری و حاج آقا سمواتی هم بودند که هم شهری بودیم. در پادگان زندگی تازه ای آغاز کرده بودیم که برای من بعد از گذراندن آن همه سختی جالب بود. بعد از نماز صبح می خوابیدیم و ساعت نه یا ده بیدار می شدیم. صبحانه ای را که مردها برایمان کنار گذاشته بودند، می خوردیم. کمی به بچه ها می رسیدیم و آن ها را می فرستادیم توی راهرو یا طبقه پایین بازی کنند. ظرف های صبحانه را می شستیم و با زن ها توی یک اتاق جمع می شدیم و می نشستیم به نَقل خاطره و تعریف. مردها هم که دیگر برای ناهار پیشمان نمی آمدند. ناهار را سربازی با ماشین می آورد. وقتی صدای بوق ماشین را می شنیدیم، قابلمه ها را می دادیم به بچه ها. آن ها هم ناهار را تحویل می گرفتند. هر کس به تعداد خانواده اش قابلمه ای مخصوص داشت؛ قابلمه دونفره، چهارنفره، کمتر یا بیشتر. 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
ندای قـرآن و دعا📕
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وهشتا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ یک روز آن قدر گرم تعریف شده بودیم که هر چه سرباز مسئول غذا بوق زده بود، متوجه نشده بودیم. او هم به گمان اینکه ما توی ساختمان نیستیم، غذا را برداشته و رفته بود و جریان را هم پی گیری نکرده بود. خلاصه آن روز هر چه منتظر شدیم، خبری از غذا نشد. آن قدر گرسنگی کشیدیم تا شب شد و شام آوردند. یک روز با صدای رژه سربازهای توی پادگان از خواب بیدار شدم، گوشه پتوی پشت پنجره را کنار زدم. سربازها وسط محوطه داشتند رژه می رفتند. خوب که نگاه کردم، دیدم یکی از هم روستایی هایمان هم توی رژه است. او سیدآقا بود. در آن غربت دیدن یک آشنا خوشایند بود. آن قدر ایستادم و نگاهش کردم تا رژه تمام شد و همه رفتند. شب که این جریان را برای صمد تعریف کردم، دیدم خوشش نیامد و با اوقات تلخی گفت: «چشمم روشن، حالا پشت پنجره می ایستی و مردهای غریبه را نگاه می کنی؟!» دیگر پشت پنجره نایستادم. دو هفته ای می شد در پادگان بودیم، یک روز صمد گفت: «امروز می خواهیم برویم گردش.» بچه ها خوشحال شدند و زود لباس هایشان را پوشیدند. صمد کتری و لیوان و قند و چای برداشت و گفت: «تو هم سفره و نان و قاشق و بشقاب بیاور.» 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
ندای قـرآن و دعا📕
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_ونودم
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ پرسیدم: «حالا کجا می خواهیم برویم؟!» گفت: «خط.» گفتم: «خطرناک نیست؟!» گفت: «خطر که دارد. اما می خواهم بچه ها ببینند بابایشان کجا می جنگد. مهدی باید بداند پدرش چطوری و کجا شهید شده.» همیشه وقتی صمد از شهادت حرف می زد، ناراحت می شدم و به او پیله می کردم؛ اما این بار چون پیشش بودم و قرار نبود از هم جدا شویم، چیزی نگفتم. سمیه را آماده کردم و وسایل را برداشتیم و راه افتادیم. همان ماشینی که با آن از همدان به سر پل ذهاب آمده بودیم، جلوی ساختمان بود. سوار شدیم. بعد از اینکه از پادگان خارج شدیم، صمد نگه داشت. اورکتی به من داد و گفت: «این را بپوش. چادرت را هم درآور. اگر دشمن ببیند یک زن توی منطقه است، اینجا را به آتش می بندد.» بچه ها مرا که با آن شکل و شمایل دیدند، زدند زیر خنده و گفتند: «مامان بابا شده!» صمد بچه ها را کف ماشین خواباند. پتویی رویشان کشید و گفت: «بچه ها ساکت باشید. اگر شلوغ کنید و شما را ببینند، نمی گذارند جلو برویم.» همان طور که جلو می رفتیم، تانک ها بیشتر می شد. ماشین های نظامی و سنگرهای کنار هم برایمان جالب بود. 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
🌙 امام صادق ؏ ؛ ۲۲ بار تکاثر را در خلوت بخوانید و بعد از آن ۱۰۰ صلوات بفرستید و خویش را بخواهید که خدا نیز برآورده خواهد نمود✨ 📓 درمان با قرآن ۱۶۱ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍃🍂 آسیب و 🍃🍂 ✍ برای دفع شدن دیو و پرے هر قسم ڪه باشد آیه ۹ "سوره مزمل" را نوشتہ و در گردن مریض بندد صحت یابد و بلا از او دور شود➘ Ⓜ️ تحفة الاسرار ۲۳۶ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ذکرى براى   یا  یا شدت و بلا از حضرت رسول اکرم (ص ) روایت شده است که هرگاه بر کسى هم و غم یا اندوهى یا شدت و بلایى رسید این ذکر را بخواند: الله الله رَبّی لا اُشْرِکُ بِه شَیْئاً تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ الَّذی لا یمُوتُ از نظر تعداد اگر چهل مرتبه خوانده شود مُسَلَّم اقرب به اجابت خواهد بود ان شالله @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
جهت روا شدن بعد از نماز فریضه سه بار بگويد: «يَا مَنْ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ، وَ لَا يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ اَحَدٌ غَيْرُه سپس حاجت خود رابخواهد روا می شود ان شاءالله @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
چراغ خانه و حجابی در میان آنان و آتش دوزخ و گذرنامه صراط و کلید بهشت است. حضرت علی(ع) می­فرماید: نماز شب مایه سلامتی جسم و متوسل شدن به اخلاق پیامبران و موجب رضایت پروردگار عالمیان است. (میزان الحکمة،ج 5،ص 417) @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
👈 برای رسیدن آسان و و دست یافتن به ثروتی بسیار این دعا را هرروز بخوانید.   یا االلهُ یا االلهُ یا االلهُ،یا رب یا رب یا رب،یا حی یا قَیوم،یا ذَالجلالِ و الإِکرامِ،أَسئَلُک بِاسمک العظیمِ الأَعظَمِ،أَن تَرزقَنی رِزقاً واسعاً  حلالاً طَیباً،بِرَحمتک یا أَرحم الرَّاحمینَ 👈  این دعا از رسول اکرم روایت گردیده و گفته شده خداوند به قدری به خواننده آن مال عطا میکند که تا ۷نسل بی نیاز گردند 📚کلیات مفاتیح الحاجات.ص87 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 نظر رهبر انقلاب در مورد خروج ... کیفیت خروج به برکت خون شهدای مدافع حرم تغییر کرده @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
تاریخ فلسطین 10.mp3
6.4M
🇵🇸🇵🇸 "تاریخ اشغال فلسطین از ابتدا تا کنون" قسمت 0⃣1⃣ 🇵🇸🇵🇸 * جنگ ۲۲ روزه غزه در سال ۲۰۰۸ * بررسی و تحلیل جنگ ۲۲ روزه * جنگ دوم اسرائیل و غزه در سال ۲۰۱۲ * جنگ سوم غزه در سال ۲۰۱۴ * بررسی و تحلیل جنگ سوم غزه * برسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت اسرائیل توسط دونالد ترامپ ۲۰۱۷ * گشایش سفارت آمریکا در قدس اشغالی در سال ۲۰۱۸ * اعتراضات گسترده به انتخاب قدس بعنوان پایتخت اسرائیل @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
خطـر ریزش آخرالزمانی.mp3
9.02M
| ✘ خطر ریزش آخرالزمانی ✘ این خطر همه ما را تهدید می‌کند، حتی مراجع تقلید و علمای دین را❗️ ✘✘ ولی فقط یک عدّه ریزش می‌کنند ! @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕