eitaa logo
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
10.9هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
6.3هزار ویدیو
476 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31مدیر ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 هستے از آنچہ نوشتند فراتر بانو یڪ نخِ چادر تو شافع محشر بانو همگے سینہ زنیم و همہ فرزند توایم با تو معنا بشود واژه بانو 💔 🥀 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
هجده یادآور سن کم یک است هجده یادآور یک مادر و یک لشکر است . در مقام رمز و راز گر براندازش کنی هجده یادآور فصل خزان است 🥀 🥀 🥀 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
یتیمان جز دو چشم تر ندارند به غیر از خاک غم بر سر ندارند چو مادر مرده ها باید فغان کرد که طفلان علی ندارند 🥀 🥀 🥀 🥀 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌟💚🌟💚🌟💚🌟💚🌟 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⭕️آشنایی با خصوصیات و فضایل (ع) 🔶 علیه ‏السلام سحرگاه روز پانزدهم ذیحجه قدم به عرصه گیتی نهادند، تا روشنایی بخش تاریکی‏های جهل و بی‏ایمانی شود. نوزادی که در آینده ‏ای نه چندان دور مایه سربلندی و افتخار شد. امام دهم ادامه دهنده رسالت خطیر امامان ماقبل خویش بودند. 💠سیمای امام هادی علیه السلام 🔷 (ع) قامتی متوسط و چهره‌ ای گندم‌گون داشتند. معروف است که هر آدم غمناک که بر سیمای ایشان می نگریست اندوهش از بین می رفت و دلشاد و خرم می گشت، حضرت و بودند، اگر دشمن در راه به ایشان می رسید بی اختیار فروتن می گشت. هنگام راه رفتن گامها را کوچک بر می داشتند، و و خوش بوی بودند.   💠نام و القاب امام هادی علیه السلام 🔷نام امام دهم شیعیان، و کنیه شان می باشد، مشهورترین لقبهای حضرت و است. گاهی ایشان را و ، ، ، ، ، ، می گفتند. مورخان نوشته اند که (ع) را داشتند، ولی چون این لقب،  شد، نمی خواستند هم نام خلیفه جنایتکار شوند؛ لذا را ترک، و به یارانشان سفارش نمودند که ایشان را بدان لقب یاد نکنند، تا مبادا گمان بدی درباره او کنند. مشهورترین لقبهای وی بود که به معنی پاک است.   💠فضایل و ویژگیهای اخلاقی امام هادی علیه السلام 🔷ایشان و را یکجا در وجود داشتند. روابط اخلاقی (ع) با سایرین گوارا و بسی شیرین جلوه می نمود، روش حضرت منصفانه و منطبق با  بود، کارهایشان شایسته تمجید و تحسین‌انگیز بود، زیرا به همراه فضیلت و شرافت بود. ابن شهر آشوب از رجال حدیث نقل می کند که او و را در میان جامعه دارا بود، محسوب می شد، شخصیتی بود گشاده روی و از نظر اخلاقی به شمار می رفت. به هنگام سکوت، شکوه هیبت و تشعشع وقار، چهره حضرت را در بر می گرفت و چون لب به سخن می گشودند، گزیده و نغز میفرمودند، به طوری که شعاع کلامشان روح آدمیان را سحر می کرد و درخشش کلامشان نور افشانی می نمود. ایشان از و و جایگاه استقرار وصایت و خلافت اسلامی به شمار می رود، حضرتش شاخه ای از درخت پاک نبوت و میوه درخت رسالت محمدی است.   💠کار و تلاش امام در جهت خدمت به جامعه 🔷در کتاب من لا یحضره الفقیه این روایت نقل شده، که روزی ابوالحسن (ع) را مشاهده کردم که در زمین خود با بیلچه مشغول تلاش و کوششند، (ع) تلاشگر و کوشا، دو پایشان در عرق نشسته بود و قصدشان آن بود تا با عرق جبین، قرص نان جوینی را به کف آرند. راوی خبر گوید: پیش رفتم عرضه داشتم فدایت گردم، مردان کارورز و کارگر کجایند که شما به زحمت افتاده اید؟ حضرت فرمودند: آیا در کار کردن کسی از من و پدرم بهتر وجود دارد؟ عرض کردم: چه کسی از شما والاتر و بهتر است؟ امام فرمود: رسول خدا (ص) و امیرالمومنین (ع) و تمام آباء و اجدادم کار می کردند و با دسترنج خود زندگی می کردند.   💠از کلام گوهربار امام هادی علیه السلام 🔷برخی از فرمایشات بسیار ارزشمند (ع) را در ادامه می‌ خوانیم: ۱) ، نیکی ها و حسنات را بر باد داده و نابود می کند و تظاهر و خودستایی موجب خشم و کینه می شود. ۲) از و بدنبال خود کمبود و نارسائی دارد و بلاخره منتهی به ذلت و خواهد شد. ۳) بیداری، خواب را لذت بخش تر می کند و گرسنگی، گوارایی و خوشمزگی غذا را می افزاید. ۴) و مسخرگی شیوه اراذل و اوباش و جاهلان است. ۵) کسی که به عقده گرفتار شود، به یقین آمار عیب جویان او فراوان شود. ۶) از  دوری کن، زیرا حسادت آنچه در وجود تو است آشکار می کند و هیچگونه تاثیری در دشمن تو نخواهد داشت. منبع: راسخون به نقل از سایت دلدادگان ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 🌟💚🌟💚🌟💚🌟💚🌟
💚 🌿 در ظلمٺ شب قرص قمر مے‌آید ❣️از جاده ی روشنی مے‌آید 🌿 بہ خدا منتقمٺ یڪ جمعہ ❣️ با نفر مے‌آید ❣️ (عج)🌿 ❣️🌿❣️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
یتیمان جز دو چشم تر ندارند به غیر از خاک غم بر سر ندارند چو مادر مرده ها باید فغان کرد که طفلان علی ندارند 🥀 🥀 🥀 🥀 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
شک ندارم اگر حجابی والاتر از چادر وجود داست، حضرت زهرا(س) که سرور زنان عالم است آنرا به سر میکرد مطمئن هستم که ؛ پوشش سروران است آیین را ازانتخاب میشود فهمید❤️ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍃🍂 🍃🍂 🖊 سوره مبارکه حجر را با زعفران نوشته و بشویند و آبش را به زن شیر ده دهند تا بخورد شیرش زیاد می گردد @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
تکیه کلام اغلب ماهاست یاعلی در شهر ما جز این کلماتی رواج نیست از موقعی که ناد علی را بلد شدم دیگر برای من لاعلاج نیست این سنت تمامیه بزرگهاست با ذکر به عصا احتیاج نیست... (ع)🌺 🌺 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌟💚🌟💚🌟💚🌟💚🌟 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⭕️آشنایی با خصوصیات و فضایل (ع) 🔶 علیه ‏السلام سحرگاه روز پانزدهم ذیحجه قدم به عرصه گیتی نهادند، تا روشنایی بخش تاریکی‏های جهل و بی‏ایمانی شود. نوزادی که در آینده ‏ای نه چندان دور مایه سربلندی و افتخار شد. امام دهم ادامه دهنده رسالت خطیر امامان ماقبل خویش بودند. 💠سیمای امام هادی علیه السلام 🔷 (ع) قامتی متوسط و چهره‌ ای گندم‌گون داشتند. معروف است که هر آدم غمناک که بر سیمای ایشان می نگریست اندوهش از بین می رفت و دلشاد و خرم می گشت، حضرت و بودند، اگر دشمن در راه به ایشان می رسید بی اختیار فروتن می گشت. هنگام راه رفتن گامها را کوچک بر می داشتند، و و خوش بوی بودند.   💠نام و القاب امام هادی علیه السلام 🔷نام امام دهم شیعیان، و کنیه شان می باشد، مشهورترین لقبهای حضرت و است. گاهی ایشان را و ، ، ، ، ، ، می گفتند. مورخان نوشته اند که (ع) را داشتند، ولی چون این لقب،  شد، نمی خواستند هم نام خلیفه جنایتکار شوند؛ لذا را ترک، و به یارانشان سفارش نمودند که ایشان را بدان لقب یاد نکنند، تا مبادا گمان بدی درباره او کنند. مشهورترین لقبهای وی بود که به معنی پاک است.   💠فضایل و ویژگیهای اخلاقی امام هادی علیه السلام 🔷ایشان و را یکجا در وجود داشتند. روابط اخلاقی (ع) با سایرین گوارا و بسی شیرین جلوه می نمود، روش حضرت منصفانه و منطبق با  بود، کارهایشان شایسته تمجید و تحسین‌انگیز بود، زیرا به همراه فضیلت و شرافت بود. ابن شهر آشوب از رجال حدیث نقل می کند که او و را در میان جامعه دارا بود، محسوب می شد، شخصیتی بود گشاده روی و از نظر اخلاقی به شمار می رفت. به هنگام سکوت، شکوه هیبت و تشعشع وقار، چهره حضرت را در بر می گرفت و چون لب به سخن می گشودند، گزیده و نغز میفرمودند، به طوری که شعاع کلامشان روح آدمیان را سحر می کرد و درخشش کلامشان نور افشانی می نمود. ایشان از و و جایگاه استقرار وصایت و خلافت اسلامی به شمار می رود، حضرتش شاخه ای از درخت پاک نبوت و میوه درخت رسالت محمدی است.   💠کار و تلاش امام در جهت خدمت به جامعه 🔷در کتاب من لا یحضره الفقیه این روایت نقل شده، که روزی ابوالحسن (ع) را مشاهده کردم که در زمین خود با بیلچه مشغول تلاش و کوششند، (ع) تلاشگر و کوشا، دو پایشان در عرق نشسته بود و قصدشان آن بود تا با عرق جبین، قرص نان جوینی را به کف آرند. راوی خبر گوید: پیش رفتم عرضه داشتم فدایت گردم، مردان کارورز و کارگر کجایند که شما به زحمت افتاده اید؟ حضرت فرمودند: آیا در کار کردن کسی از من و پدرم بهتر وجود دارد؟ عرض کردم: چه کسی از شما والاتر و بهتر است؟ امام فرمود: رسول خدا (ص) و امیرالمومنین (ع) و تمام آباء و اجدادم کار می کردند و با دسترنج خود زندگی می کردند.   💠از کلام گوهربار امام هادی علیه السلام 🔷برخی از فرمایشات بسیار ارزشمند (ع) را در ادامه می‌ خوانیم: ۱) ، نیکی ها و حسنات را بر باد داده و نابود می کند و تظاهر و خودستایی موجب خشم و کینه می شود. ۲) از و بدنبال خود کمبود و نارسائی دارد و بلاخره منتهی به ذلت و خواهد شد. ۳) بیداری، خواب را لذت بخش تر می کند و گرسنگی، گوارایی و خوشمزگی غذا را می افزاید. ۴) و مسخرگی شیوه اراذل و اوباش و جاهلان است. ۵) کسی که به عقده گرفتار شود، به یقین آمار عیب جویان او فراوان شود. ۶) از  دوری کن، زیرا حسادت آنچه در وجود تو است آشکار می کند و هیچگونه تاثیری در دشمن تو نخواهد داشت. منبع: راسخون به نقل از سایت دلدادگان ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 🌟💚🌟💚🌟💚🌟💚🌟
27.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 . 🔸 🔸 ○° گر به زهرا برسد نامه ما نیست غمی هـر کسی بچـه بـد را زده مــادر نزده🥀 . @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ شب مادران فلسطین مادری که چهره اش توسط اسرائیلی ها سوخته و انگشتان دستش قطع شده ، حالا به خانه برمیگردد. نوسان ، شب شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها تقدیم شد به مادران فلسطین. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🥀 هستے از آنچہ نوشتند فراتر بانو یڪ نخِ چادر تو شافع محشر بانو همگے سینہ زنیم و همہ فرزند توایم با تو معنا بشود واژه بانو 🥀 💔 🥀 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
تکیه کلام اغلب ماهاست یاعلی در شهر ما جز این کلماتی رواج نیست از موقعی که ناد علی را بلد شدم دیگر برای من لاعلاج نیست این سنت تمامیه بزرگهاست با ذکر به عصا احتیاج نیست... (ع)🌺 🌺 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مادری بود بنام ننه‌علی آلونکی ساخته بود در بهشت‌زهرا بر قبر فرزند شهیدش شب و روز اونجا زندگی میکرد، قرآن میخوند سنگ قبر پسرش بالش‌ش بود و همونجا هم چشم از دنیا می‌بندد و کنار فرزندش خاک میشود این داستان یک شهید است خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم... یاد کنیم همه ی مادران و همسران شهدا را با ذکر صلوات بر محمد وآل محمد @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💠توسل به امام زمان(عج)❤️‍🔥💯 بسیار بسیار مجرب اگه حاجت دارید این ختم رو انجام بدید😇👇 برای حاجات بزرگ توسل به مادرامام زمان (عج) کنید. 10تا یس میخونی به این نحو: ⚜شب چهارشنبه 2بار ⚜شب پنج شنبه 2بار ⚜شب جمعه 2بار ⚜روز جمعه هم 4بار که جمعا میشه 10بار ❌منظور از شب چهارشنبه رو دقت کنید یعنی سه شنبه شب باید بخونید که فرداش چهارشنبه میشه(امشب)🌿 📚منبع:قرآن درمانی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨ پر شدن برای پر شیر شدن زنی که طفل شیرخوار دارد این دعا را نوشته در آب حل کرده و بنوشان . بِســــْــمِ اَللّٰه اَلرَّحْمٰـنِ الرَحیــم مثل الجنة التی وعد المتقون فیها انهار من ماه غیر أسن وانهار من لبن لم یتغیر طعمه وَاَنْهَترٌ مِنْ خَمْر للشارِبِینَ و انهار من ماء غیر آسنٍ وانهار من عسل مصفّی و لهم فیها من کل الثمرات و مغفرة من ربهم لا حول ولا قوة الا بااللّٰه العلیً العظیم @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌟💚🌟💚🌟💚🌟💚🌟 @zohoreshgh ❣﷽❣ ⭕️آشنایی با خصوصیات و فضایل (ع) 🔶 علیه ‏السلام سحرگاه روز پانزدهم ذیحجه قدم به عرصه گیتی نهادند، تا روشنایی بخش تاریکی‏های جهل و بی‏ایمانی شود. نوزادی که در آینده ‏ای نه چندان دور مایه سربلندی و افتخار شد. امام دهم ادامه دهنده رسالت خطیر امامان ماقبل خویش بودند. 💠سیمای امام هادی علیه السلام 🔷 (ع) قامتی متوسط و چهره‌ ای گندم‌گون داشتند. معروف است که هر آدم غمناک که بر سیمای ایشان می نگریست اندوهش از بین می رفت و دلشاد و خرم می گشت، حضرت و بودند، اگر دشمن در راه به ایشان می رسید بی اختیار فروتن می گشت. هنگام راه رفتن گامها را کوچک بر می داشتند، و و خوش بوی بودند.   💠نام و القاب امام هادی علیه السلام 🔷نام امام دهم شیعیان، و کنیه شان می باشد، مشهورترین لقبهای حضرت و است. گاهی ایشان را و ، ، ، ، ، ، می گفتند. مورخان نوشته اند که (ع) را داشتند، ولی چون این لقب،  شد، نمی خواستند هم نام خلیفه جنایتکار شوند؛ لذا را ترک، و به یارانشان سفارش نمودند که ایشان را بدان لقب یاد نکنند، تا مبادا گمان بدی درباره او کنند. مشهورترین لقبهای وی بود که به معنی پاک است.   💠فضایل و ویژگیهای اخلاقی امام هادی علیه السلام 🔷ایشان و را یکجا در وجود داشتند. روابط اخلاقی (ع) با سایرین گوارا و بسی شیرین جلوه می نمود، روش حضرت منصفانه و منطبق با  بود، کارهایشان شایسته تمجید و تحسین‌انگیز بود، زیرا به همراه فضیلت و شرافت بود. ابن شهر آشوب از رجال حدیث نقل می کند که او و را در میان جامعه دارا بود، محسوب می شد، شخصیتی بود گشاده روی و از نظر اخلاقی به شمار می رفت. به هنگام سکوت، شکوه هیبت و تشعشع وقار، چهره حضرت را در بر می گرفت و چون لب به سخن می گشودند، گزیده و نغز میفرمودند، به طوری که شعاع کلامشان روح آدمیان را سحر می کرد و درخشش کلامشان نور افشانی می نمود. ایشان از و و جایگاه استقرار وصایت و خلافت اسلامی به شمار می رود، حضرتش شاخه ای از درخت پاک نبوت و میوه درخت رسالت محمدی است.   💠کار و تلاش امام در جهت خدمت به جامعه 🔷در کتاب من لا یحضره الفقیه این روایت نقل شده، که روزی ابوالحسن (ع) را مشاهده کردم که در زمین خود با بیلچه مشغول تلاش و کوششند، (ع) تلاشگر و کوشا، دو پایشان در عرق نشسته بود و قصدشان آن بود تا با عرق جبین، قرص نان جوینی را به کف آرند. راوی خبر گوید: پیش رفتم عرضه داشتم فدایت گردم، مردان کارورز و کارگر کجایند که شما به زحمت افتاده اید؟ حضرت فرمودند: آیا در کار کردن کسی از من و پدرم بهتر وجود دارد؟ عرض کردم: چه کسی از شما والاتر و بهتر است؟ امام فرمود: رسول خدا (ص) و امیرالمومنین (ع) و تمام آباء و اجدادم کار می کردند و با دسترنج خود زندگی می کردند.   💠از کلام گوهربار امام هادی علیه السلام 🔷برخی از فرمایشات بسیار ارزشمند (ع) را در ادامه می‌ خوانیم: ۱) ، نیکی ها و حسنات را بر باد داده و نابود می کند و تظاهر و خودستایی موجب خشم و کینه می شود. ۲) از و بدنبال خود کمبود و نارسائی دارد و بلاخره منتهی به ذلت و خواهد شد. ۳) بیداری، خواب را لذت بخش تر می کند و گرسنگی، گوارایی و خوشمزگی غذا را می افزاید. ۴) و مسخرگی شیوه اراذل و اوباش و جاهلان است. ۵) کسی که به عقده گرفتار شود، به یقین آمار عیب جویان او فراوان شود. ۶) از  دوری کن، زیرا حسادت آنچه در وجود تو است آشکار می کند و هیچگونه تاثیری در دشمن تو نخواهد داشت. منبع: راسخون به نقل از سایت دلدادگان ✨اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 🌟💚🌟💚🌟💚🌟💚🌟
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۱
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده ✍قسمت ۱۲۱ ولی با این حال همه میدونستن به وقتش فاطمه کوتاه بیا نیست.بخاطر همین دقت شون بیشتر شد. یک سال گذشت. دختر علی و فاطمه به دنیا اومد. اسمشو {زینب} گذاشتن.چهره ش شبیه علی بود.حاج محمود به مناسبت تولد زینب،یه آپارتمان بهشون هدیه داد.سه دانگش به نام افشین مشرقی و سه دانگش به نام فاطمه نادری. حاج محمود میتونست حتی قبل ازدواج شون این هدیه رو بهشون بده ولی میخواست بچه هاش راحت طلب نباشن. به امیررضا و محدثه هم بعد تولد اولین بچه شون یه آپارتمان هدیه داد. اون روزها بهترین روزهای زندگی علی بود.زندگی علی با فاطمه هرروز شیرین تر از روز قبل بود.فاطمه از وقتی شده بود،عاشق تر و عاقل تر شده بود. رابطه ش با خدا عمیق تر و عاشقانه تر شده بود. دخترشون سینه خیز میرفت، علی و فاطمه با ذوق تشویقش میکردن. زینب غذا میخورد،دوتایی ذوق میکردن. چهار دست و پا میرفت،دوتایی قربان صدقه ش میرفتن. زینب وسط هال نشسته بود، و با اسباب بازی هاش بازی میکرد.علی روی مبل نشسته بود و نگاهش میکرد. فاطمه با سینی چایی،کنارش نشست و به علی خیره شد.علی با لبخند نگاهش کرد و گفت: _دخترتو ببین چکار میکنه. ولی فاطمه به علی نگاه میکرد. -علی،ازت ممنونم،بخاطر زندگی خوبی که برام ساختی.کنار تو زندگی خیلی خوبی دارم.تو همون همسری هستی که همیشه از خدا میخواستم.یه مرد واقعی..تو هم همسر خیلی خوبی هستی،هم پدر خیلی خوبی هستی. شب شهادت امام محمد باقر(ع) بود. طبق معمول علی و فاطمه و زینب با هم به هیئت رفته بودن.برای کمک تا آخرشب مونده بودن. تو مسیر برگشت زینب آب خواست. علی کنار خیابان توقف کرد.از ماشین پیاده شد و به سوپر رفت. تازه وارد مغازه شده بود که ماشینی چند متر جلوتر،رو به روی بنر بزرگی که به مناسبت شهادت زده بودن،ایستاد.شیشه های ماشین پایین رفت و صدای بلند موسیقی تندی تو فضا پیچید.دو پسر و یه دختر پیاده شدن و شروع به کردن. فاطمه سریع پیاده شد، و سمت دختر رفت.صحبت میکرد که یکی از پسرها از پشت فاطمه رو هل داد. فاطمه که انتظارشو نداشت نتونست تعادل شو حفظ کنه و با سر محکم زمین خورد.زیر سرش پر خون شد. علی از مغازه بیرون اومد. خانمی رو دید که زمین خورده و دو پسر بالا سرش ایستادن. به سرعت سمت شون رفت. دختر و پسرها فرار کردن. وقتی متوجه حال خانم شد،خواست فاطمه رو برای کمک صدا کنه ولی جای خالی فاطمه رو دید...از فکر اینکه اون خانم،فاطمه باشه،لحظه ای قلبش ایستاد...با قدم های لرزان نزدیک رفت. وقتی صورت فاطمه رو دید نفسش حبس شد..با زانو کنارش افتاد...صدای گریه زینب از ماشین شنیده میشد. چند نفری جمع شدن. یکی با آمبولانس تماس گرفت.خانمی زینب رو بغل کرد و سعی میکرد آرومش کنه. روی صندلی بیمارستان نشسته بود.مات و مبهوت...پرستاری نزدیک شد. -آقا ... آقا!! علی سرشو بلند کرد.پرستار گفت: _کسی هست که بیاد دخترتون رو ببره.همش گریه میکنه.بچه گناه داره. تازه یاد زینب افتاد.... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ بانو «مهدی‌یارمنتظر قائم» 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.💖🍃💖.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════💖.🍃💖.═╝ ◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده #سرباز ✍قسمت ۱
◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱ 💥یا رفیــــق‌ مݩ‌ لا رفیــــق‌ له💥 ✍رمان جذاب و آموزنده ✍قسمت ۱۲۱ ولی با این حال همه میدونستن به وقتش فاطمه کوتاه بیا نیست.بخاطر همین دقت شون بیشتر شد. یک سال گذشت. دختر علی و فاطمه به دنیا اومد. اسمشو {زینب} گذاشتن.چهره ش شبیه علی بود.حاج محمود به مناسبت تولد زینب،یه آپارتمان بهشون هدیه داد.سه دانگش به نام افشین مشرقی و سه دانگش به نام فاطمه نادری. حاج محمود میتونست حتی قبل ازدواج شون این هدیه رو بهشون بده ولی میخواست بچه هاش راحت طلب نباشن. به امیررضا و محدثه هم بعد تولد اولین بچه شون یه آپارتمان هدیه داد. اون روزها بهترین روزهای زندگی علی بود.زندگی علی با فاطمه هرروز شیرین تر از روز قبل بود.فاطمه از وقتی شده بود،عاشق تر و عاقل تر شده بود. رابطه ش با خدا عمیق تر و عاشقانه تر شده بود. دخترشون سینه خیز میرفت، علی و فاطمه با ذوق تشویقش میکردن. زینب غذا میخورد،دوتایی ذوق میکردن. چهار دست و پا میرفت،دوتایی قربان صدقه ش میرفتن. زینب وسط هال نشسته بود، و با اسباب بازی هاش بازی میکرد.علی روی مبل نشسته بود و نگاهش میکرد. فاطمه با سینی چایی،کنارش نشست و به علی خیره شد.علی با لبخند نگاهش کرد و گفت: _دخترتو ببین چکار میکنه. ولی فاطمه به علی نگاه میکرد. -علی،ازت ممنونم،بخاطر زندگی خوبی که برام ساختی.کنار تو زندگی خیلی خوبی دارم.تو همون همسری هستی که همیشه از خدا میخواستم.یه مرد واقعی..تو هم همسر خیلی خوبی هستی،هم پدر خیلی خوبی هستی. شب شهادت امام محمد باقر(ع) بود. طبق معمول علی و فاطمه و زینب با هم به هیئت رفته بودن.برای کمک تا آخرشب مونده بودن. تو مسیر برگشت زینب آب خواست. علی کنار خیابان توقف کرد.از ماشین پیاده شد و به سوپر رفت. تازه وارد مغازه شده بود که ماشینی چند متر جلوتر،رو به روی بنر بزرگی که به مناسبت شهادت زده بودن،ایستاد.شیشه های ماشین پایین رفت و صدای بلند موسیقی تندی تو فضا پیچید.دو پسر و یه دختر پیاده شدن و شروع به کردن. فاطمه سریع پیاده شد، و سمت دختر رفت.صحبت میکرد که یکی از پسرها از پشت فاطمه رو هل داد. فاطمه که انتظارشو نداشت نتونست تعادل شو حفظ کنه و با سر محکم زمین خورد.زیر سرش پر خون شد. علی از مغازه بیرون اومد. خانمی رو دید که زمین خورده و دو پسر بالا سرش ایستادن. به سرعت سمت شون رفت. دختر و پسرها فرار کردن. وقتی متوجه حال خانم شد،خواست فاطمه رو برای کمک صدا کنه ولی جای خالی فاطمه رو دید...از فکر اینکه اون خانم،فاطمه باشه،لحظه ای قلبش ایستاد...با قدم های لرزان نزدیک رفت. وقتی صورت فاطمه رو دید نفسش حبس شد..با زانو کنارش افتاد...صدای گریه زینب از ماشین شنیده میشد. چند نفری جمع شدن. یکی با آمبولانس تماس گرفت.خانمی زینب رو بغل کرد و سعی میکرد آرومش کنه. روی صندلی بیمارستان نشسته بود.مات و مبهوت...پرستاری نزدیک شد. -آقا ... آقا!! علی سرشو بلند کرد.پرستار گفت: _کسی هست که بیاد دخترتون رو ببره.همش گریه میکنه.بچه گناه داره. تازه یاد زینب افتاد.... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ بانو «مهدی‌یارمنتظر قائم» 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.💖🍃💖.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════💖.🍃💖.═╝ ◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱⊰⊱▸◂⊰⊱
31.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ سردار زارع کمالی فرمانده : ⁉️ما این همه دادیم برای چی؟ برای زمینه سازی ظهور منجی عالم بشریت و تمدن نوین اسلامی 👌پایه های اصلی این تمدن سه اصل دارد. 1.خانواده 2.علم 3.مهدویت ⛔️ محور اصلی در خانواده است و اگر عفت از زنان و دختران ما گرفته شود و ذهن های آنها تصرف شود، دشمن به هدف خود خواهد رسید. ✅ دعوا سر یک تکه پارچه یا چادر نيست ، مواظب باشید دشمن خانواده را از شما نگیرد و.... @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
السلام اے همہ‌ے جلوه‌ے زینب فخر و زینٺ زینب مےنویسم فقط نام شما را سطر اول،سر هر برگہ‌ے دفتر 💫 (س)💫💞 💫💞 💫💞 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💔 سلام ... من نبودم آن روزها❗️❕❗️ سوختنت را ندیدم... نه میخی دیدم نه زخم بازویی... اما به اندازه ی تمام شنیده هایم زجر کشیدم... کردم... برای غربت غریبانه ات...😭 و اکنون در حرارت آتشی می سوزم که بیادم می اورد شما آنقدر عظیم بود که حتی نمیتوانم ضریحت را بغل بگیرم و در آغوشت برای همه ی مصائبت بریزم... اما مادر نمیگذارم قبر پنهانت پرچمهای عزاداری مرا پایین بکشد... اینجا را به شما قدم به قدم حَرمت میکنیم❗️ عزا علم میکنیم...🏴 همه ی ما را حَرمت میکنیم.... ☝️ عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕