📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۵۷ و ۵۸ _ یعنی این که خانم گل باید دو ت
🌸✨🌸✨
✨🌸✨
🌸✨
✨
🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء)
✨قسمت ۵۹
گیج و درمانده ایستاده بود که صدای مونا به گوشش خورد:
_حورا تو ناهارو درست کن مامان نیست منم کلاس دارم. خدافظ.
حورا با خیال راحت نفس عمیقی کشید و چادرش را به سر کرد و به آشپزخانه رفت...
تصمیم گرفت خوراک مرغ درست کند.
شروع کرد به آشپزی و در همان حال مداحی را زیرلب زمزمه میکرد.
"حرم نداری
کجا برات گریه کنم؟!
روی کدوم خاک
یه شاخه گل هدیه کنم؟!
نفس نفسهام
شده عذاب همنفسم
برای زینب
واسه حسن دلواپسم
تنها جوابِ
سلام حیدر خاموشه
داره حسینم
لباس ماتم می پوشه
غریبونه از
خونه دارم می بَرمت
میسوزه قلبم
تا ابد ازدرد وغمت
کوثرحیدر
نیلوفریّ و پرپری
خوشی رو زهرا
ازخونه داری میبری
زانوی غصِّه
میگیرم امشب توبغل
تاصبح میگم با
حسین و زینب العجل
مزدعزا وُ
اشکای این فاطمیِّا
باشه ایشالله
دیدن شیش گوشِ آقا
حرم نداری"
_ چی میخونی حورا جون؟
_عه تویی مارال؟ نوحه میخونم.
مارال پشت میز نشست و گفت:
_صدات قشنگه.
_ آروم خوندم که شنیدی صدامو؟
_ زمزمه هاش که قشنگ بود. خب حالا چی میخوندی؟
_ یه نوحه از حضرت فاطمه. خیلی دوسش دارم.
_ میدونی حورا جون درسته تو مدرسه برامون توضیح دادنا اما خب من دوست دارم بیشتر از حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) بدونم.
حورا این همه اشتیاق مارال را در دل تحسین کرد. خوراک را گذاشت روی گاز و نشست روبروی مارال.
_ از چی برات بگم؟
_ همه اون چیزی که باید بدونم. میخوام بدونم چرا تنها بانوی پاک و مقدس این دنیای بزرگ بوده؟!
_ میدونی مارال دختری که تو دست پدر خوبی بزرگ بشه قطعا خوب و پاکدامن بار میاد...حضرت زهرا (سلام الله علیها)هم تو دامن رسول خدا (صلیاللهعلیهواله) بزرگ شدن. پیامبری که خوبی ها و مهربونیاشون شهره عامه. ایشون حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) رو طوری بزرگ کردن که خدا میخواست. حتی گاهی بهشون میگفتن فاطمه جان من بوی بهشت رو از تو استشمام میکنم....اصلا فکر میکنی چرا آخر مجالس میگن" یا فاطر السماوات به حق فاطمه"؟! چون اگر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نبودن دنیایی هم وجود نداشت.
مارال با اشتیاق گوش می داد و حورا هم برای او همه چیز را زیبا بیان می کرد.
_ میخوام از وفاتشون بدونم.
_ پیامبر قبل از وفاتشون فدک رو به حضرت زهرا بخشیدند.فدک یک زمینی بود تو فاصله ۵۱۶کیلومتری مدینه. یک زمین حاصلخیز و پر از نخل های خرما..که بعد از برداشت محصول درآمدش به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میرسید و ایشون اون پول رو به فقرا میدادند و برای خودشون خرج نمیکردند...وقتی پبامبر از دنیا رفتند ابوبکر خواستار فدک شد و گفت طبق وصیت پیامبر که گفتن ما اهل بیت از خودمون چیزی به جا نمیزاریم جز اهل بیت و کتاب آسمانیمون پس این فدک متعلق به همه مردمه...حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) با خطبههایی که قرائت کردند و شهودی که آوردند باز هم نتونستند اونا رو راضی کنند که فدک مال خودشونه و از پدرشون گرفتند. بعد از اون هم همین آدمای نافهم و نادون حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) و خانوادشون رو اذیت کردند تا اینکه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از شدت غم و اندوه و غصه و درد به شهادت رسیدند
_ چرا امام علی نمیخواستند قبر ایشون معلوم باشه؟
_فلسفه اصلی مخفی بودن قبر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مربوط میشه به وقایع و جسارتهایی که از طرف خلفای وقت و اطرافیان خلفا، به آن بزرگوار وارد شده بود.
مارال کمی فکر کرد و بعد گفت:
_ممنون که کمکم کردی حورا جون خیلی استفاده کردم.
_فدات عزیزم حالا بیا ناهار بخوریم که حسابی گشنمه.
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #حورا
✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌸🍃🌸.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌸.🍃🌸═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۵۹ گیج و درمانده ایستاده بود که صدای مو
🌸✨🌸✨
✨🌸✨
🌸✨
✨
🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء)
✨قسمت ۶۰
بعد از خوردن ناهار مارال رفت که بخوابد...
و حورا هم به اتاقش برگشت و حاضر شد تا به کافی نت برود. لباس گرم پوشید و از خانه خارج شد. تا سر کوچه با لبخند داشت به حرف ها و کنجکاوی های مارال فکر میکرد. چقدر خوب بود که او این چنین مشتاق دین و ایمان شده...و چقدر قشنگ دختری ۱۰-۱۱ ساله آنقدر قشنگ درباره نماز و ائمه فکر میکند...
به کافی نت که رسید با هدی روبرو شد که داشت با کسی حرف میزد.خوب که دقت کرد امیر رضا را دید و جلو رفت.
_سلام.
_سلام دوستم خوبی؟
امیر رضا هم مودبانه پاسخ داد:
_سلام حورا خانم خوب هستین؟
_ ممنونم. شما اینجا چیکار می کنین؟
_راستش اومدم یه سری به مهرزاد بزنم اما گوشیشو جواب نداد منم برگشتم که تو مسیر خانم خالقی رو دیدم و گفتم دور از ادبه عرض ادب نکنم.
حورا حسابی از ادب و تربیت این دو برادر خوشش آمده بود. با لبخند کوچکی گفت:
_آقا مهرزاد خونه هستن اما از جواب ندادنشون اطلاعی ندارم.
_بله حق با شماست. بسیار خب مزاحمتون نمیشم امری ندارین؟
هدی گفت:
_نه خیلی خوشحال شدم آقای فخرایی.
_ منم همینطور بااجازتون.
_سلام برسونین.
نمیدانست چرا این را گفته بود؟! حورا فوری جلوی دهانش را گرفت و با شرمندگی داخل کافی نت شد...
اما امیر رضا لبخند معنا داری زد و از آنجا دور شد. سوار پراید کوچکش شد و به سمت مغازه حرکت کرد...او و برادرش مغازه کوچک انگشتر و عطر فروشی کنار حرم امام رضا(علیهالسلام) داشتند.
به مغازه که رسید پیاده شد و با صدای بلند گفت:
_سید؟ سید جان کجایی بابا؟ بیا که حروم شدی رفت پسرم.
امیر مهدی گفت:
_چه خبرته برادر من چرا انقدر سرو صدا میکنی؟ زشته.
_زشت تویی که از دل مردم بیخبری.
_مردم؟ کدوم مردم؟
_اوف خنگی چقدر تو داداش. یه اتفاق جالب افتاد بگو چی؟
امیر مهدی کنار برادرش نشست و گفت:
_خب چی؟
_ شده تا حالا یه اتفاق در روز دو بار برات بیفته؟
_وای رضا جون بکن بگو دیگه.
_هیچی بابا طرفم خاطرتو میخواد.
_ طرف کیه؟ رضا مثل آدم حرف میزنی یا نه؟
_ای بابا یکم عقلتو به کار بنداز دختر عمه مهرزادو میگم. حورا خانم.. اونم تو رو میخواد.
سپس چشمک زد و خندید.
_بسه بسه بی نمک. حرف در نیار واسه مردم.
_چه حرفی برادر من؟ من مگه عصر که می خواستم برم دیدن مهرزاد یهو بیهوا نگفتی سلام برسون؟
_خب.. من منظورم..با مهرزاد بود.
_عزیزم برادر خوشگل من.. رو پیشونیم چیزی نوشته؟ برادرتو احمق فرض کردی؟
امیرمهدی سکوت کرد و چیزی نگفت.
_خانم مشاورم همینطوری به همون صورتی که شما سلام رسوندی بهتون سلام بسیار رسوندن..ما دیگه بریم یا علی..
"دوست دارم چادرت را دختر زیبای شهر
با همین چادر که سر کردی معما میشوی
آنقدر وصفِ تو را گفتند با چادر که من،
دست و پا گم میکنم از بس ک زیبا میشوی!!"
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #حورا
✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌸🍃🌸.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌸.🍃🌸═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨🌸✨ ✨🌸✨ 🌸✨ ✨ 🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء) ✨قسمت ۶۰ بعد از خوردن ناهار مارال رفت که بخوا
🌸✨🌸✨
✨🌸✨
🌸✨
✨
🌸رمان عاشقانه و اجتماعی #حورا (حوراء)
✨قسمت ۶۱
صبح روز بعد، بعد از راهی کردن مارال به مدرسه وسایلش را جمع کرد و راهی دانشگاه شد چون تا ساعت ۶ بعدازظهر کلاس داشت و نمیتوانست به خانه بیاید.
آن روز با هدی همش مشغول حرف زدن درباره خاستگاری بودند..حورا سعی داشت او را از استرسش دور کند اما هدی باز هم سردرگم بود و اضطراب داشت....
بین کلاس ها به تریا میرفتند تا چیزی بخورند تا اینکه در کمال تعجب امیرمهدی را دیدند که پشت در تریا انگار منتظر کسی ایستاده است.
حورا با دیدنش هول شد و به هدی گقفت: _تو.. تو برو من نمیام.
_ عه براچی نیای؟ مگه امیر مهدی لولو خرخره است؟ بیا بریم.
_ نه نمیام. اصلا اون برای چی اومده اینجا؟
_ نمیدونم حتما کار داره به ما چه ربطی داره بیا بریم.
بالاخره با زور و اصرار هدی با او همقدم شد تا بالاخره به امیر مهدی رسیدند.
_سلام.
هدی و حورا جوابش را دادند.
_ خوب هستین؟ خیلی خوشحال شدم دیدمتون.
رو کرد به هدی و گفت:
_خانواده خوبن؟ چطورین با زحمتای ما؟
_ اختیار دارین شما رحمتین.
_ راستش من با..حورا خانم یک عرضی داشتم اگه بشه میخوام چند کلمهای باهاشون حرف بزنم.
هدی به شوخی گفت:
_من که وکیل وصی اش نیستم برو حورا جان من تو منتظرتم.
سپس چشمکی زد و داخل تریا شد...حورا با تمام استرسش سرش را بالا گرفت و گفت: _بفرمایین امرتون.
_ اینجوری که نمیشه اگه ممکنه قدم بزنیم تا من براتون توضیح بدم.
حورا سرش را تکانی داد و با او به راه افتاد. مسیری را طی کردند و امیرمهدی هنوز هم ساکت بود. کاش حرفش را می زد و حورا را از کلافگی در می آورد.
_ خب.. نمیگین حرفتونو؟
_ چرا چرا میگم. راستشو بخواین حورا خانم میدونم خیلی پرروام که اومدم جلو و میخوام ازتون چنین درخواستی بکنم اما.. اما خواستم خجالت و اینا رو بزارم کنار و حرفمو بزنم تا هم خودمو راحت کنم هم اعصابمو.
قلب حورا به تپش افتاده بود. کاش زودتر حرفش را بزند و او را هم راحت کند از این استرس.
_ من چند مدتی هست که شما رو میبینم. میدونم زمانش کمه و خلاصه.. اونقدری نمیشناسمتون که بخوام چنین جسارتی بکنم اما خواستم.. تا دیر بشه حرفمو بزنم.
"بگو دیگر.. بگو و راحتم کن..
باور کن این دوستت دارم های نگفته کسی را به جایی نرسانده...
عمر ادم مگر چقدر است که بتوانی تحمل کنی این همه سخن نهفته در یک جمله کوتاه را؟!
بگو و هم من و هم خودت را از این سردرگمی و دو دلی خلاص کن.
مرد باش و بگو دوستم داری تا من.. تمام زنانگی هایم را به پایت بریزم."
امیر مهدی چند نفس عمیق کشید و گفت: _حورا خانم من.. من شما رو...
ناگهان نفهمید چه شد که دنیا پیش چشمانش تیره شد. لبش میسوخت و کسی جیغ میزد..چشمانش از فرط درد روی هم فشرده شده بود. صدای نفس نفس های فردی عصبانی به صورتش می خورد.
گوشه لبش چنان تیر می کشید که انگار تیری درون آن فرو رفته بود...با تمام قدرتش چشمانش را باز کرد و کسی را ندید جز مهرزاد.
_مرتیکه عوضی ناموس دزد. کثافت به دختر عمه من چشم داری؟ بزنم چشای بی حیاتو از کاسه دربیارم تا بار اخرت باشه که حتی حورا رو نگاه کنی؟
دوباره به سمت او حمله کرد و مشتانش را روی صورت امیر مهدی فرود می آورد.
حورا جیغ میزد و کمک می خواست. چند نفری جمع شدند و انها را از هم جدا کردند.
اما هنوز باد خشم مهرزاد اتشی و روشن بود...
_ نامرد عوضی اسم خودتم گذاشتی بچه مومن؟ آخه بی همه چیز اگه من حورا رو نشونت نمیدادم که غلط میکردی بهش بگی عاشقشی و از این چرت و پرتا. من مهرزاد نیستم اگه تویه نامردو به روزگار سیاه نکشونم حالا ببین چه بلایی سرت میارم بی وجدان..
👈 #ادامه_دارد....
#رمان #حورا
✍ نویسنده ؛ « زهرا بانو »
#کپی_با_ذکر_نویسنده_جایز_است
🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟
╔═.🌸🍃🌸.═══════╗
👇
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
╚═══════🌸.🍃🌸═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درساخلاق
🎙 حجتالاسلام فرحزاد
💢ذکری که ملائکه از نوشتن #ثواب آن عاجز میشوند!
🔸کوتاه و شنیدنی👌
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#زیاد_شدن_محصول_باغ
🌸✨هر ڪس《سوره نحل》را
بنویسد
و در دیوار باغ گذارد
میوه آن باغ زیاد
مے شود✨
📚 ثواب الاعمال ۲۴۰
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#رفع_گرفتاری
🖊 اسم اعظم【الحَق】را وقت سحر
بر دو ڪف دست نوشته و دستها را به
سوے آسمان بلند ڪرده بدرگاه خداوند
دعا و استدعا کنے رفع #مشکل گردد✺
📚 خزینه الاسرار۲۲
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌹رفع #سحر و #جادو #چشم_زخم🌹
حمد✨
توحید✨
فلق✨
ناس✨
فیل✨
آیه الکرسی✨
زلزله✨
الرحمن(آیه ۳۳)💥
جن(۵ آیه اول)💥
صافات(۱۰ آیه اول)💥
هر کدام ده مرتبه بخوانید و به ظرف آب فوت کنید.
و باهمان آب ۳ یا ۷ شب مداوم غسل کنید ب نیت رفع #سحر
این آب اگر به اطراف منزل،دربها،لباسها،داخل غذا ریخته شود اجنه های مزاحم را دور کرده و هنگام خواب آرامش بیشتری خواهید داشت.
رفع #چشم_زخم👀
زمانی که از مجالس مهمانی،عروسی،جشن،عزا یا هر مجلس شلوغ به منزل برگشتید با این آب صورت و دست و پا شسته شود یا بهتره وضو گرفته شود.
اثر هر نوع چشم زخمی را از بین خواهد برد
بهتر است هرشب قبل از خواب بر این سوره ها مداومت شود
این عمل باعث میشود انرژیهای منفی که در طول روز دریافت کردید از شما دفع بشه
آیه الکرسی✨حمد✨توحید✨فلق✨ناس
هر کدام هفت مرتبه
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ذکر_درمانے
🎀 #حاجت_روایی_سریع🎀
🌸با نیت صادقانه و با اخلاص در روز دوشنبه وضو بگیرد و به تعداد ۱۰۰۰ بار☀️ یا مُسَبّبَ الاَسباب ☀️ بگوید.
سپس ۱۰۰ صلوات بفرستد و هدیه کند به امام باقر ع به هر حاجتی که دارد خواهد رسید
ان شاءالله❣
📚گلهای ارغوان
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
⭐️ ارزش #عافیت ⭐️
❤️قال أمیرالمؤمنین علیهالسلام:
💠 العَافِيَةُ إِذَا دَامَت جُهِلَت وَ إِذَا فُقِدَت عُرِفَت 💠
🌱 هنگامی که تندرستی پایدار شد،
ارزش آن ناشناخته میماند؛
و هنگامی که از دست رفت شناخته میشود. 🍃
📒 تصنیف غررالحکم ۱۱۱۵۲
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#ذکری_مجرب_برای_رفع_مرض
از حضرت رضا (ع) روایت شده که فرمودند: برای رفع هر مرضی بخوانید:
🍁يَا مُنْزِلَ الشِّفَاءِ وَ مُذْهِبَ الدَّاءِ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْزِلْ عَلَى وَجَعِيَ الشِّفَاء🍁
(ای فرستنده و عطاکننده #شفا، و ای کسی که به لطف خویش دردها را از جانها و جسمها میبری، بر محمد و آل محمد رحمت فرست و بر دردهای من شفا عنایت فرما).
📚مصباح کفعمی ص 152
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#آیه_درمانے #آیہ #محبتوعشق❤️
💞هر ڪس خواهد كسى را #عاشق خود كند اين آيہ را كہ بہ آيہ مَوَدَّت مشهور است
💞 بہ شيرينے و ميوہ يا چيزيكہ مطلوب او باشد #چهاردہ مرتبہ در #شب بخواند و #بدمد و بہ خوردش دهد بے شك بر او #عاشق شود و آيہ اين است:
💠يُحِبُّونَهُم كَحُبِّ اللہ وَ الذينَ امنوا اَشَدَّ حُبّاً لِلّہ💠
🔴🔴💰 #وسعت_رزق 💰
#ذکر_درمانے
این ذڪر
را از روز ⇦دوشنبه یا چهارشنبه
شروع کند روزی
✨⇦۱۵۳ بارتا۴۰روز و
✨روزچهلم که ⇦۱۷۸بار
بخواند یافَتّاحُ یارَزّاقُ یاواسِعُ
📚هزار ویک ختم۱۱۴
#امام_زمان عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
Part06_خون دلی که لعل شد.mp3
8.11M
🇮🇷سلامتی و طول عمر حضرت آقا صلوات🇮🇷
🍀 #رمان_صوتی
🍀 #خون_دلی_که_لعل_شد
💠صوت شماره 6⃣
🍀 #ادامه_دارد....
🍀لینک دانلود کتاب صوتی خون دلی که لعل شد از گوگل درایو 👇
https://drive.google.com/folderview?id=1U7MgbsCJSkE38jRcWT_bYxE7vWPhS7Ry
#امام_زمان عج
💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آینده من بعد از ظهور چه می شود؟
سخنران استاد شجاعی
#فاطمیه
#وعده_صادق
#امام_زمان عج
💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
دینداری حقیقی.mp3
9.55M
🔹 از دلایل اصلی ضعف شیعیان در ارتباط و یاری امام؛
آموزشهای جابجا و اشتباهِ اصول و فروع دین در آموزشهای دینی است!
#پادکست_روز
#استاد_شجاعی | #استاد_محمودی
منبع : مبحث شرح دعای ندبه
#فاطمیه
#وعده_صادق
#امام_زمان عج
💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 ویژگی سربازان ویژهی آخرالزمانی که درتلاشند، تمام ساعات شبانهروز، امامشان را شاد و راضی نگه دارند!
#استوری | #استاد_شجاعی
منبع : جلسه ۶ از مبحث شرح زیارت جامعه کبیره
#فاطمیه
#وعده_صادق
#امام_زمان عج
💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
01-2 Jaryan Ertedad (1403-08-21) Mashhad Moghadas.mp3
24.35M
🔈 #جریان_ارتداد
📌 پردهبرداری از زوایای تازه؛ ملحقات فصل سوم #به_وقت_شام
🔰 جلسه اول، بخش دوم
* وقتی خلاء رهبری نیست، اما خلاء بصیرت مشکلساز میشود [2:34]
* چه دادیم، چه گرفتیم؟ ؛ از دولت #شهید_رئیسی تا دولت بهاصطلاح #وفاق [3:34]
⚜ محاسبات به هم ریخته؛ خطر اصلی #ارتداد است [6:19]
* کتابخوانی، شهدا، فضای مجازی، انتخابات؛ کدام حرف آقا را گوش کردیم؟ [9:07]
* ترور شخصیت؛ هنر سامریها در هر عصر [12:46]
* براندازان در اتاق تصمیم؛ دیروز تهدید، امروز تدبیر؟ [15:42]
* #مقام_معظم_رهبری؛ کسی که زمان در برابرش به تعظیم ایستاد [23:06]
* چهار نفر کشته شدند؟ یا غرور یک ملت زخمی شد؟ [25:54]
* کمر اسلام را ضربه دشمن نشکست، ارتداد امت شکست [29:33]
* بستن دست امیرالمؤمنین (علیهالسلام)؛ آرزوی شکست خورده یهود و قریش در جنگها، توسط مدعیان خلافت محقق شد [30:27]
* آتش زدند؛ دری را که هنوز جای دست پیغمبر (صلاللهعلیهوآله) بر آن بود [32:02]
⏰ مدت زمان: ۴۶:۱۳
📅 ۱۴۰۳/۰۸/۲۱
#فتنه
#ارتداد
#نفاق
#تردید
#سامری
#مشهد
#وعده_صادق
#امام_زمان عج
💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مداحی_آنلاین_حق_پدر_و_مادر_حجت_الاسلام.mp3
3.33M
حق پدر و مادر
حجت الاسلام👇
#علوی_تهرانی🎙
#فاطمیه
#وعده_صادق
#امام_زمان عج
💚 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💚
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مداحی_آنلاین_تقدس_نام_حضرت_زهرا_استاد_رفیعی.mp3
1.81M
تقدس نام حضرت زهرا(س)
حجت الاسلام👇
#علوی_تهرانی🎙
#سخنرانی🔊
#ایام_فاطمیه🏴
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴رستورانها و کافهها دارن تبدیل به کاباره میشن! دیگه موسیقی زنده جزو برنامههاشونه، رقاصه روی صحنه هم کمکم اضافه میشه کما اینکه برخی جاهای عمومی اینکار شده.
✍ اگر مسولان به فکر چاره نباشند ، هرآنچه در روایات #اخرالزمان راجع به تهران بیان شده به وقوع میپیوندد و آنگاه باید منتظر #عذاب_استیصال هم باشید ...
#آندلس
#اخرالزمان
#زلزله_تهران
#عذاب_استیصال
➖➖➖➖➖➖➖
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ کولاک و طوفان دانشجوی دانشگاه قم هنگام سخنرانی معاون حقوقی پزشکیان
👌 دم این دانشجو گرم
👈 دانشجوی مطالبه گر یعنی این
👈 دانشجوی تراز یعنی این
👌 کاش بقیه دانشجویان انقلابی هم همین گونه مطالبه گری کنند.
❇️ هر چقدر از سخنان این دانشجوی بصیر و شجاع لذت بردی اون رو منتشر کن و برای سلامتیش صلوات بفرست 🤲
🪧#سرطان_اصلاحات
🪧#غربگدایان
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ واکنش کاربر عرب به حملات وعدهی صادق ایران :
جمهوری اسلامی پر از مردانی است که پای عهد خود با خداوند ایستاده اند.
🪧#وعده_صادق
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#هفته_بسیج
☀️🇮🇷 توصیههای رهبر معظم انقلاب به بسیجیان👇
🔻نصیحت اول:
🇮🇷بسیجی بمانید!
🔻نصیحت دوم:
🇮🇷قدرخودتان را بدانید!
🔻نصیحت سوم:
🇮🇷دشمنتان را بشناسید.
(کیست؟ ضعفش کجاست؟ نقشه هایش را بشناسید.)
🔻نصیحت چهارم:
🇮🇷رشد معنوی خودتان را اندازه بگیرید.
(محاسبه نفس) سعی کنید جلو بروید.
🔻نصیحت پنجم:
🇮🇷امروز مهمترین شیوه دشمن،
دروغ پردازی است. پس تبیین کنید.
🔻نصیحت ششم:
🇮🇷یکی از آسیب پذیریهای دشمن، روشن بینی (بصیرت) شماست.
روشن بینی خود را افزایش دهید.
🔻نصیحت هفتم:
🇮🇷آمادگی عملی را حفظ کنید و غافلگیر نشوید.
🔻نصیحت هشتم:
🇮🇷مراقب نفوذ دشمن در درون مجموعه بسیج باشید.
🔻توصیه آخر:
☀️وَلَا تَهِنُواْ وَلَا تَحْزَنُواْ وَأَنتُمُ ٱلْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
@zohoreshgh
@NedayQran
📕نــداے قــرآن و دعــا📕