#ترس 5 با کلافگی گفت_ عزیزم من که بهت گفتم پدر شوهرت هیچ وقت همچین کاری نمی‌کنه . ابوالفضل برمی‌گرده نهایتش دو سه روز اونجا بمونه پسرت بدون مادرش نمی‌تونه. من مطمئنم عزیزم الانم پاشو خودتو جمع و جور کن این چه قیافه‌ایه که به خودت گرفتی. اشکایی که توی صورتم جمع شده بود رو پاک کردم و به فکر فرو رفتم . بازم به روزی فکر کردم که خبر مرگ مهدی رو برام آوردند و گفتند توی تصادف فوت شده ۵ سال از اون زمان گذشت اما من هنوز نتونستم به هیچ مرد دیگه‌ای فکر کنم. سال گذشت و علی رغم اصرارهای این و اون بر ازدواجم حاضی نشدم حتی یه خواستگار به این خونه بیاد . ادامه دارد. کپی حرام.

💫بسم الله الرحمن الرحیم💫 ثبت نام چله جدید موضوع چله 👈۱)سوره مبارکه حشر موضوع چله👈۲)توسل به شهدا،هدیه ۱۰۰صلوات روزانه+قرائت فاتحه زمان شروع چله 👈چهارشنبه ۱۳ دی 👇👇👇👇 در روز میلاد بانوی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیها💫 لینک گروه👈https://eitaa.com/joinchat/2504196301C3c9b8e84d5 لطفا گروه رو به دوستانتون معرفی بفرمایید🙏

داستانی که برای خواندن آن دعوت شده اید🌹 نفرین سادات👇👇👇 https://eitaa.com/NedayeRezvan/2622

لبخند مهربان تو جان در تنم دمید فریاد حاجتم چو برون آمد از گلو دست نوازش تو به فریاد من رسید… مامان مهربونم فرشتهٔ زندگیم روزت مبارک 🌹 پیشاپیش ولادت حضرت فاطمه علیهاالسلام، روز مادر و روز زن بر شما مبارک باد🌹

🔹🍃🌹🍃🔹 تو این خونه نفس که میکشی یعنی حس دلخوشی لایق پرستشی مادرم مادرم مادرم مادرم | علی اکبر قلیچ #روزمادر 🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen

دعا های روز سه شنبه👇👇👇 https://eitaa.com/NedayeRezvan/30291 🌺🌺🌺🌺🌺 https://eitaa.com/NedayeRezvan/30294 🌺🌺🌺🌺🌺 https://eitaa.com/NedayeRezvan/30297 #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج 🌹 ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─

💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 🕊گل آرایی حرم امام حسین به مناسبت ولادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها)🌹 #ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها 🌹 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین شفای جان و جانانم حسین است طبیب و درد و درمانم، حسین است ز اشک دیده بر صـــورت نوشتـم که نقش اشک من جانم حسین است 🦋🦋🦋

#ترس 6 من همون موقع قسم خوردم که امانت های مهدی، بچه هامون، رو خودم بزرگ کنم پدرشوهرم هم‌قبول کردم اما چه کنم که‌بازم ترس داشتم. با حرف‌های مادرم کمی آروم گرفته بودم از جام پا شدم و رفتم تا برم شام درست کنم . روز بعدش پدر شوهرم خودش ابوالفضل رو آورد. وقتی که با ابوالفضل حرف می‌زدم گفته گفت که نمی‌خواسته که بیاد اما بابابزرگش اونقدر اصرار کرده که به اجبار اون اومده. ابوالفضل‌ می‌گفت که پدربزرگش گفته نباید مامانتو تنها بزاری تو دیگه مردی هستی و باید از مادر و خواهرتون خونه مراقبت کنی. با شنیدن حرف‌های ابوالفضل لبخندی به لبم نشست. پشیمون بودم بابت قضاوتی که خودم در مورد پدر شوهرم کردم از اون روز با بچه‌ها بیشتر به خونه پدر شوهرم زد رفت و آمد می‌کردم اینطوری پدر و مادر مهدی خدا بیامرزم با دیدن نوه‌هاشون خوشحال‌تر می‌شدند. پایان. کپی حرام.

🌺🌸🌼🌸🌺 مجموعه #پوستر ویژه #پروفایل #میلاد_حضرت_زهرا سلام الله علیها و #روز_مادر 🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen