eitaa logo
ندای رضوان
5.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ندای رضوان
#دروغ ۱ توی کلینیک زیبایی کار میکردم دقیقا بیست و هشت سالم بود. با توجه به تعداد زیاد خواستگارهام و
۲ تصمیم گرفتم اول ببینمش بعد قرار خواستگاری بذاریم به دکتر پیام دادم و گفتم باید ببینمش خلاصه اون شب تا صبح نخوابیدم حس خوبی به این قضیه داشتم. دعا دعا میکردم از نظر ظاهری به دلم بشینه وگرنه همه چیز برام تموم میشد صبح آماده شدم و ساده ترین تیپم رو زدم سعی داشتم واقعی ترین خودم .باشم دیدم شماره ای بهم پیام داد سلام من کوروشم آماده شدید آدرس بدید بیام دنبالتون. استرس عجیبی داشتم با اینکه بار اولم نبود اما نمیدونم چرا اینبار انقدر استرس داشتم. نیم ساعت گذشت که دیدم کوروش زنگ میزنه نفس عمیقی کشیدم و جواب دادم صداش که توی گوشی پیچید، دلم ضعف رفت. چه صدای قشنگی داشت :گفت جلوی در منتظرم از خونه خارج شدم و سوار ماشینش شدم از همون اول محو کوروش شده بودم تک سرفه ای زد و گفت: کجا بریم راحت تری؟ گفتم هر جا خودتون میدونید فرقی نداره با دستش که روی فرمون بود اشاره ای کرد و گفت: جلوتر یک کافی شاپ هست بریم اونجا سری به نشانه ی تایید تکان دادم زمان از دستم در رفته بود تا به خودم اومدم دیدم جلوی در خونه ام و دارم ازش خداحافظی میکنم حس خیلی خوبی داشتم رفتم داخل و مامانم سراسیمه اومد جلو برسید چی شد؟ دیدیش؟؟ پسندیدی؟ هر کار کردم لبخندم مخفی بمونه اما نشد. خوشحالی رو توی چشمهای مامانم میدیدم رفتم توی اتاق و خودم رو روی تخت انداختم گوشی رو گرفتن و به دکتر پیام دادم سلام خوبی؟ من امروز کوروش رو دیدم به نظرم مناسب میومد. فعلا ازش خوشم اومده تا ببینیم بعد چطور پیش میره خلاصه یک هفته ای گذشت و این مدت گهگاهی من با کوروش صحبت میکردم و خیلی دلبسته اش شده بودم درست بعد از یک هفته قرار شد بیان خواستگاری توی این یک ماه سعی کردم بیشتر باهاش آشنا شم. از همه لحاظ خوب بود جز اینکه حس میکردم خیلی اجتماعی و هیجانی نیست احساساتش رو خیلی نشون نمیداد. انگار به سردی رفتار میکرد اعتراضی نمیکردم میذاشتم پای اینکه تازه اولشه و هنوز روش باهام باز نشده. نزدیک مراسم عقد شد کوروش گفت خواهرم باید همراهمون بیاد ادامه دارد کپی حرام
هدایت شده از ندای رضوان
🔻 ✨ طول عمر ✨ استجابت دعا ✨ ازدیاد نعمت ✨ وسعت رزق ✨ دفع بلا ✨ دفع غم🔺 📚 مکیال المکارم 🌹 ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 گوش دادن به آیت الکرسی در شروع روز را به شما پیشنهاد میکنم... قلب را آروم میکنه❤️ التماس دعای فرج 🙏🌸 _____________🍁🍁🍁🍁 🌹 ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
🍃🌹🍃 🌿اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌿 علیه السلام
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
/بسیار زیبا👌👌 ای حس خوب من / همیشه محبوب من اونکه همیشه برات / به سینه می‌کوبه من حس خوب | سید رضا نریمانی
🔴 ❇️  گشایش امور  ✍ جهت راه یافتن و گشادگے امور (۷۴ مرتبه) 《یا دَلیلَ المُتَحیِّرینَ》 بسیار موثر است❀ 📚 ختوم و اذکار ۱۰۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ندای رضوان
#دروغ ۲ تصمیم گرفتم اول ببینمش بعد قرار خواستگاری بذاریم به دکتر پیام دادم و گفتم باید ببینمش خل
۳ خیلی خورد تو ذوقم اما چیزی نگفتم ترسیدم پیش خودشون فکر بدی کنن از اون روز به بعد من و خواهرم نیایش، با کوروش و خواهرش کیمیا باهم میرفتیم خرید کیمیا سعی داشت همه چیز رو کنترل و مدیریت کنه. دست روی هر حلقه ای میذاشتم یک ایرادی میگرفت و کلا دلزده میشدم از انتخابم کوروش هم چیزی نمیگفت. ساکت ساکت بود. تا بالاخره به انتخاب کیمیا یک حلقه ی قیمت مناسب گرفتیم اصلا به دلم نبود اما خب کاری بود که شده. گفتم بریم سرویس طلا رو انتخاب کنیم که دیدم کوروش و کیمیا نگاهی بهم کردن و کیمیا اومد سمتم گفت عزیزم سرویس طلا باشه برای مراسم عروسی برای مراسم عقد سرویس نیاز نیست با تعجب نگاهش کردم و گفتم چرا؟ اخه قرار بود الان بخریم لبخندی زد و گفت عزیز دلم شما عروسی با این کارها کار نداشته باش بزرگترها صحبت میکنن. الآن نمیتونیم هزینه کنیم برای عقد باید هزینه ها رو به حداقل برسونیم نه خودم زبون داشتم نه خواهرم کاش مامانم همراهم بود. از داخل حرص میخوردم اما نمیتونستم چیزی بگم همه برای خرید با دل خوش میرن اما برای من شده بود زهرمار روز عقدم خیلی دلشوره داشتم دیگه اون حس خوب رو نداشتم همش نگران بودم بقیه میگفتن طبيعيه خلاصه عقد کردیم و مراسم شروع شد. وارد تالار که شدم دیدم هیچ چیز به سلیقه ی من نیست یک مراسم کاملا معمولی خیلی خورد توی ذوقم اینا که مثلا پول دار بودن چیشد؟؟ ادامه دارد کپی حرام
🛑🏴 اعمال ماه محرم 🔹روزه‌داری این ماه (غیر از عاشورا) و عزاداری برای اباعبدالله الحسین(ع) در کنار اقامه نمازهای ویژه ماه محرم، توصیه‌شده‌ترین اعمالی است که می‌توان با تمسک به آنها محرمی پرفیض‌تر را تجربه کرد. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا