کسی رو نداشتم تا پیشش برم برای همین چاره ای جز تحمل بدیهاشون نداشتم اونقدر سرکوفت خورد و خوراکم رو بهم می‌زدند که تصمیم گرفتم سرکار برم به توصیه‌ی یکی از همسایه ها بچه رو میذاشتم پیش مادرشوهرم و تو یه شرکت مواد غذایی کار می‌کردم چندماه گذشت که حقوقم روز به روز بیشتر میشد‌ یه شب که خسته و کوفته به خونه برگشتم مادرشوهرم به استقبالم اومد و تحویلم گرفت در حیرت بودم این آدمی که جز بی حرمتی ک ناسزا باهام حرف نمیزد الان اینقدر احترام میذاره‌.. گفت برو خونه‌ت یکم استراحت کن داره برات مهمون میاد پرسیدم کیه ولی جواب نداد. ادامه دارد کپی حرام

▪️🍃🌹🍃▪️ بخشی از فرمایشات امروز حضرت آقا 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen

یکساعت بعد در اتاقم به صدا در آمد مادرشوهرم خواهر شوهر و برادرشوهر معتادم که از شوهرم بزرگتر و مجرد بود باهم وارد خونه شوند... کله قندی که دست مادرشوهرم بود بهم فهموند که برای چی اومدند... وقتی گفتم که جوابم منفیه شروع به داد و بیداد کرد و گفت اگه با پسرم ازدواج نکنی نوه م رو ازت میگیرم گفتم تو گفته بودی با بچه اینجا برم ببخشید رو حرفت حرف زدم همین فردا میرم که اجازه نداد چیزی بگم گفت یا تنها میری یا عقد فیروز میشی.. وصعیت اعتیاد فیروز خیلی بد بود میدونستم بوی پول به دماغشون خورده و بچه رو بهونه کردند... فیروز که فقط چرت میزد و مطمئن بودم اصلا متوجه مکالمات ما نیست ادامه دارد کپی حرام

▪️🍃🌹🍃▪️ 💔جمعه های دلتنگی ▫️ کاش تو زندگی اگه باختنی هم در کار باشه، دل‌باختن به مهدیِ فاطمه باشه… ـــــــــــــــــ🍃🌸🍃ــــــــــــــــ 🍃🌹«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» 🍃🌹#ختم‌صلوات ویژه تعجیل در فرج ✅با زدن روی لینک زیر تعداد صلوات خود را درج کنید👇👇 https://EitaaBot.ir/counter/d7czt اول خودت صلوات بفرست بعد منتشر کن☺️❤️ #امام_زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) ✨ #جمعه #ندبه #اربعین ِمهدوی

گفتم نمیتونم کسی رو جای شوهرخدابیامرزم ببینم اما باز حرف خودشون رو می‌زدند...از سر بی کسی و ناچاری بعد از چند روز قبول کردم و با فیروز ازدواج کردم و زندگی جهنمی من شروع شد. شرایط بدی داشتم هرروز به خاطر حفظ بچه م کتک میخوردم. اما امیدوار بودم خدا کمکم کنه سرماه هرچی حقوق میگرفتم همه رو فیروز ازم می‌گرفت برای تامین مایحتاج اولیه بچم هیچ پولی نداشتم.وقتی خواهرشوهرم ازدواج کرد و به شهرستان رفت. سه ماه بعد مادرشوهرم تصادف کرد و فلج شد وقتی شوهرم دیه مادرش رو گرفت فهمیدم با همه ی پول مواد خریده همون روز اون و دوستش با پسر همسایه دعواشون شد و اون رو کشتند قتل افتاد به گردن شوهرم و گوشه زندان افتاد ادامه دارد کپی حرام

▪️🍃🌹🍃▪️ ※ در دل اگر که گندم ری کِشته‌ای نیا خود را به پای درهم اگر کُشته‌ای نیا ※ نورش نصیب قلب منافق نمی‌شود! دلبسته‌ی مقام که عاشق نمی‌شود! #حامد_زمانی 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen