فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت موبدان زرتشتی از مرگ زرتشت‼️😳
#زرتشت
#موبدان
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
یک چهارشنبه و ده داستان! 😳
(قسمت اول)
#داستان
🌸 @Negahynov
دو روز مانده به چهارشنبه سوری، به سفارش مجید رفتم چند تا فشفشه و ترقه کمخطر خریدم. 💥
البته از حق نگذریم که خودم هم بدم نمیآمد. به هر حال، خدا این خواهرزادهها را از ما نگیرد! 😁
برای این که علاوه بر خواهرزاده، دل خواهر را هم به دست بیاورم، سری هم به سوپرمارکت آقا رضا زدم و لیست خرید مرضیه را که یک هفته توی جیبم مانده بود، تمام و کمال، تهیه کردم! 😉
در همین زمان که آقا رضا داشت سفارشهای من را آماده میکرد، شایان، وارد مغازه شد. سلام و علیک کرد و وقتی دید دست آقا رضا بند است، طبق معمول، گوشی به دست شد و شروع کرد به خواندن مطلبی از واتس آپ: 🗣
🌸 @Negahynov
🗣 «سیاوش یکی از مظلومترین چهرههاى شاهنامه است كه وقتى زن پدرش سودابه، به او دل بست هرگز به مكر نامادرى گرفتار نشد...
تا اینكه اين جسارت به گوش پدرش كیكاووس رسید و شدیداً مورد خشم او گردید.
سیاوش از پدر خواست تا براى اثبات پاكى و بیگناهیاش ازهفت تونل آتش گذر كند و اگر سالم بيرون آمد، آن را دليل بىگناهیاش بداند.
این آزمون آتش در آخرين سه شنبه سال انجامید و او سرفرازانه بيرون آمد.
به دستور پدر قرار شد که فردایش یعنی چهارشنبه در وسط میدان اصلی شهر سوری به کل مردم بدهد که شد چهارشنبه سوری
و اين روز جشن ملى شناخته شد.
و ما هم واپسین سه شنبه را به ياد پاكى و انسانیت با پریدن از روى آتش جشن میگيریم...»
🌸 @Negahynov
شایان حسابی مشغول خواندن پیام واتس آپ بود و حواسش نبود که سفارش من تمام شده!
من و آقای رضا مدتی دست زیر چانه گذاشتیم و نگاهش کردیم؛ شاید فایدهای داشته باشد... که نداشت! 😁
بالاخره من آقا رضا را از شنیدن ادامه سخنرانی نجات دادم. زدم پشت شایان و گفتم: «دانشمند! اگر کسب و کار آقا رضا مانع توقف بیجای شما هست، بگم تعطیل کنن!» 😏
شایان به خودش آمد و کمی هم خورد توی ذوقش!
یک ساندویچ سرد با نوشابه گرفت و خداحافظی کرد. 😒
من هم با آقا رضا خداحافظی کردم و رفتم دنبال شایان که از دلش دربیاورم. 🏃🏻🏃🏻
🌸 @Negahynov
خودم را به شایان رساندم و گفتم: «اگر من سیاوش هستم، که اون موقعها چهارشنبه نداشتیم!» 😉
ادامه دارد...
#چهارشنبه_سوری
#باستان_گرایی
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
اسقف خلیل ابی نادر: اگرچه من به عنوان یک روحانی مسیحی نمیتوانم دینم را ترک کنم، اما با این حال، اندیشه و افکار من از رسالت دینی وی (امام خمینی) بسیار تأثیر گرفته است. 👌
#از_زبان_دیگران
#انقلاب_اسلامی
#امام_خمینی
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
یک چهارشنبه و ده داستان! 😳
(قسمت دوم)
#داستان
📎 لینک قسمت اول:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/4706
خودم را به شایان رساندم و گفتم: «اگر من سیاوش هستم، که اون موقعها چهارشنبه نداشتیم!» 😉
شایان با کم محلی گفت: «آهان یعنی از سهشنبه میپریدید به پنجشنبه⁉️»
با خنده گفتم: «آره دیگه. اصلاً رسم پریدن از روی آتیش هم از همینجا اومده!» 😅
بعد، صدایم را صاف کردم و با لحن گویندههای برنامههای تاریخی، گفتم: «ایرانیان در آن زمان، از روز سهشنبه به پنجشنبه میپریدند. بعدها که چهارشنبه با توطئه بیگانگان وارد روزهای هفته شد، مردم ایران آتش را نماد چهارشنبه قرار دادند و با پریدن از روی آن، یک جنبش اعتراضی را شکل دادند...» 😬
🌸 @Negahynov
شایان ایستاده بود و داشت با تعجب نگاهم میکرد. 😳
گفتم: «برو همینو توی واتس آپ بنویس. فردا میبینی همه دارن برای هم می فرستن!» 😜
گفت: «یعنی میگی اینم که من خوندم، الکیه؟! چرا الکی باشه؟ دلیلت چیه؟!» 🤔
گفتم: «اولاً اون کسی که ادعا میکنه، باید دلیل بیاره.
دلیل اول من اینه که حرفشون بدون سند هست. کجای شاهنامه نوشته قضیه سیاوش در روز سهشنبه یا چهارشنبه بوده⁉️»
شایان آمد چیزی بگوید؛ گفتم: «صبر کن بابا! بذار حرفم تموم بشه! 😒
جالبتر، این که فردوسی نه تنها توی داستان سیاوش، بلکه کلاً در هیچ کجای شاهنامه اسمی از روزهای هفته نیاورده!
غیر از یکی دو جا که اسم «چارشنبه» رو آورده و اون هم ارتباطی با موضوع سیاوش نداره!» 😉
🌸 @Negahynov
شایان دیگر طاقت نیاورد و گفت: «آقا اصلاً به من ربطی نداره که فردوسی گفته یا نه. حالا فردوسی نگفته؛ یکی دیگه گفته!
اصلاً داستان سیاوش هم چهارشنبه نباشه. بالاخره چهارشنبه سوری یه رسمی هست که از ایران باستان اومده و...» 😤
دیدم الآن است که دوباره چانهاش گرم شود. بعدش دیگر به این راحتیها موتورش خاموش نمیشود... 😐
تقریباً رسیده بودیم سر کوچه خواهرم. سریع پریدم وسط حرفش: «تا جایی که من اطلاع دارم، هیچ منبعی از ایران باستان نداریم که جشن گرفتنِ چهارشنبه آخر سال رو نشون داده باشه.
البته در روزهای آخر سال، مراسمی برگزار میشده. اما ارتباطی با چهارشنبه نداشته
و ارتباطی هم با داستان سیاوش نداشته.» ✋
آمدم خداحافظی کنم که شایان آمپرش رفت بالا... 😡
ادامه دارد...
#چهارشنبه_سوری
#باستان_گرایی
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282