9.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹این کلیپ بسیار زیبا را قبل از چیدن هفت سین #ببینید
و بعدش هفت سینی متفاوت بچینید
#عید_نوروز
#هفت_سین
✨ @razavi_aqr_ir
🌸 @Negahynov
20.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | فیلم کامل پیام نوروزی رهبر انقلاب
«راه حل مشکل معیشت مردم رونق تولید است»
🌹 سال #رونق_تولید
💐 #عید_نوروز
💻 @Khamenei_ir
🌸 @Negahynov
🕯در حماسه حسینی آن کسی که بیش از همه درس تحمل و بردباری را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش زینب سلاماللهعلیها بود.
📚 مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، انتشارات صدرا، چاپ بیست و یکم، ۱۳۷۵، ج ۲، ص ۲۲۵
#حضرت_زینب (س)
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
یک چهارشنبه و ده داستان! 😳
(قسمت نهم)
#داستان
📎 لینک قسمت هشتم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/4798
پرید وسط حرفم و گفت: «نه، اون یه پروژه دیگه هست. اونو موقع احضار روح انجام میدیم!» 😜
و زد زیر خنده...
خوب بلَد است موضوع را عوض کند!
البته من هم کار خودم را بلدم! 😎
به روی خودم نیاوردم و ادامه دادم: «و احتمالاً برای کمک به گرم شدن خورشید و تموم شدن زمستون هم که دست به دامن آتیش و فشفشه و نارنجک نمیشید؟!» 😉
اشارهای به دهانش کرد که یعنی: «دهنم پُره!»
و اشارهای به ساعت، که یعنی: «خودِت گفتی ربع ساعت سکوت کنم!» 😶
و شانهاش را انداخت بالا.
گفتم: «میبینم که یهو حرفگوشکن شدی! 😏
راستی شما برای دور کردنِ نحسیِ چهارشنبه، آتیش روشن میکنید و جشن میگیرید؟!»
🌸 @Negahynov
معجون شایان پرید توی گلویش و به سرفه افتاد. کمی برایش آب ریختم. یک قُلُپ از آب خورد و گفت: «چرا الکی حرف تو دهن آدم میذاری؟! 😳
کی گفته چهارشنبه نحسه؟!
بعدشم، کی گفته آتیش روشن کردن، نحسی رو از بین میبره؟!» 😐
گفتم: «ربع ساعتِتون تموم شد؟!... 😉
حالا داغ نکن! شایدم شما از اونایی هستید که برای لج کردن با کسایی که چهارشنبه رو نحس میدونن، این شب رو جشن میگیرید!» 🤔
شایان اخمش را توی هم کرد و گفت: «دیگه رسماً داری پرت و پلا میگی!» 🤒
بعد، دستش را گذاشت روی پیشانیام و گفت: «جیزززززززززز!»
و دستش را تکان داد و گفت: «بععععله... تب داری!»
گفتم: «داری ربع ساعتی مَنو مصرف میکنی! 😶
صبر کن تا بگم ماجرا چیه!»
🌸 @Negahynov
نگاهی به مقالهای که توی گوشیام باز بود، انداختم و ادامه دادم: «عربهای زمان جاهلیت، چهارشنبه رو نحس میدونستن (۴). همون طور که گفتی بعضیا میگن این رسم چهارشنبه سوری رو عربها آوردن. بعضی از موبدان مشهور زرتشتی هم همین نظر رو دارن (۵). 🤔
البته ایرانیهای باستان هم روشن کردن آتیش و جشن گرفتن رو راه مقابله با نحسی میدونستن. مثلاً برای مقابله با نحسیِ شب یلدا آتیش روشن میکردن و جشن یا همون مراسم نیایش رو برگزار میکردن (۷)(۶). 🔥
بعضیا هم گفتن شاید ایرانیها برای لجبازی با عربها چهارشنبه آخر سال رو جشن گرفتن (۸). این جوری، فلسفه چهارشنبه سوری میشه یک لجبازی قومیتی❗️»
🌸 @Negahynov
📚 منابع:
۴- المحاسن و الاضداد، جاحظ، ص ۳۱۷
۵- دانشنامه مزدیسنا، جهانگیر اوشیدری، ص ۳۳۳؛ BBC فارسی، چهارشنبه سوری، جشنی در استقبال از نوروز، به نقل از موبد کوروش نیکنام، ۲۵ اسفند ۱۳۸۷
۶- ر ک: داستان «یلدای ما، یلدای اونا!» در همین کانال
https://eitaa.com/Negahynov/3683
۷- «جشن، واژهای دینی و در اصل، عبادت بوده است.» (آیین زرتشتی و باستانگرایی، سید سعیدرضا منتظری، ص ۳۵۳)
۸- جستاری بر آخرین سه شنبه شب سال - جشن چهارشنبه سوری، علی نیکویی، مجله گزارش، سال هجدهم، شماره ۲۰۶ (به نقل از جشن های ایران باستان، حسین محمدی، ص ۱۶)
ادامه دارد...
#چهارشنبه_سوری
#باستان_گرایی
#زرتشت
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
یک چهارشنبه و ده داستان! 😳
(قسمت دهم)
#داستان
📎 لینک قسمت نهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/4818
شایان به طرز مشکوکی ساکت بود! 🤔
من هم نگاهم را بین شایان و مقالههای توی گوشی و ساعت تقسیم کرده بودم و روی کارهای شایان تمرکز کافی نداشتم تا علت سکوتش را کشف کنم.
همه چیز خیلی عادی به نظر میرسید و شایان هم به آرامی مشغول خوردن معجون و سر تکان دادن در تأیید حرفهای من بود!!! 😳
فکر کردم شاید ترقهای چیزی در انتظارم باشد! نگاهی به اطراف و زیر میز انداختم. خبری نبود. 👀
شایان با دهان پر گفت: «خُب... میفرمودید!» 😉
متعجبانه و به کندی، به حرفهایم ادامه دادم؛ در حالی که نصف حواسم به تهدیدهای احتمالی بود که در کمین هستند! 🙄
«خلاصه، تا اینجا مشخص شد جشنی که الان به نام چهارشنبه سوری برگزار میشه، نه سنت ایران باستانه؛ نه آیین زرتشت و نه عربها.» ❌
🌸 @Negahynov
شایان گفت: «حالا داری میگی بالاخره خوبه یا بد؟ ... چهارشنبه سوری رو میگم.»
برایش دست زدم و گفتم: «آفففففرین، اگر امروز کلاً یه حرف حسابی زده باشی، همینه!» 👏👏
با تعجب نگاهم کرد و منتظر ماند که دلیل تشویقم را متوجه شود. 😳
گفتم: «مسأله همینه. الان باید ببینیم مراسم چهارشنبه سوری خوبه یا بد.
حالا مال هرکس هم باشه و از هرجا هم اومده باشه، فرقی نمیکنه. اگر خوبه، ما هم انجامش بدیم؛ اگر بَده، انجامش ندیم. والسلام!» 😉
بحث خیلی خوب و منطقی پیش رفته بود و حالا وقت نتیجهگیری بود. همراهی شایان هم واقعاً فوقِ حد تصور بود!
گفتم: «خودمونیم دیگه، این انفجارها و سر و صداها و آتیشسوزیا که نمیتونه خوب و قابل قبول باشه...» ❌
🌸 @Negahynov
حالت نگاه شایان یک دفعه تبدیل شد به «عاقل اندر سفیه!» 😒
یاد ترقهای افتادم که امروز صبح انداخته بودم زیر پایش!
سرم را خاراندم و گفتم: «البته هیجان داره دیگه!... 😅 ولی انصافاً ترقه من در حد اسباب بازی بود. برای خواهرزادهم گرفته بودم. خطری هم نداشت!... 😉 شما برو یه فکری به حال انبار مهمات توی جیب خودت بکن!» 💣
ادامه دارد...
#چهارشنبه_سوری
#باستان_گرایی
#زرتشت
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282
یک چهارشنبه و ده داستان! 😳
(قسمت یازدهم)
#داستان
📎 لینک قسمت دهم:
🌸 https://eitaa.com/Negahynov/4831
سرم را خاراندم و گفتم: «البته هیجان داره دیگه!... 😅 ولی انصافاً ترقه من در حد اسباب بازی بود. برای خواهرزادهم گرفته بودم. خطری هم نداشت!... 😉 شما برو یه فکری به حال انبار مهمات توی جیب خودت بکن! 💣
خب داشتم میگفتم؛ خلاصه، این قسمتایی که بَده،... بَده دیگه! تعارف که نداریم.
ولی به قول خودت زمان مادربزرگامون هم یه مراسمهایی برای چهارشنبه سوری داشتن. یه جشن یا مراسم کوچیک که هم توش نشاط داشته؛ هم شادی؛ هم دور هم جمع شدن... البته همون موقع هم کارای خطرناک وجود داشته؛ ولی نه در این حد.
الان هم مردم بعضی مناطق، رسمهای جالبی برای چهارشنبه سوری دارن.» 👌
حسابی چانهام گرم شده بود. دیگر رسماً داشتم سخنرانی میکردم! خودم خیلی از این مدل خوشم نیامد. 😕
🌸 @Negahynov
مشتم را به شکل میکروفون جلوی دهانم گرفتم؛ لحنم را شبیه کلیشههای تلویزیونی در دادن پیامهای اخلاقی کردم و گفتم: «پیام اخلاقی من این است که چهارشنبه سوری یا هر مراسم دیگری، اگر باعث شادی و دید و بازدید شَود و همراه با خطر و خرافات و اسراف نباشد، چیز خوبی است.
نیازی هم نیست برای توجیهش آسمان ریسمان ببافیم و دست به دامن افسانهها و خرافات شَویم.
تا برنامه بعد، خدا یار و نگهدارتان!» 😅
شایان یک دفعه هول شد؛ نگاهی به ساعتش انداخت و گفت: «هنوز دو سه دقیقه وقت داریا... ادامه بده!» 😳
بعد به سرعت، باقی ماندهی معجون را سرکشید و لیوان خالی آن را گذاشت روی میز، کنارِ... 😶
🌸 @Negahynov
تازه دلیل سکوت شایان را فهمیدم!
لیوان خالی را گذاشت کنارِ آن یکی لیوان خالی! 😤
از روی صندلی، خیز برداشتم. شایان از آن طرف بلند شد و دوید سمت در خروجی. 🏃🏻🏃🏻
دویدم دنبالش.
صاحب مغازه گفت: «صبر کنید ببینم...»
گفتم: «الان میام حساب میکنم.» و از در زدم بیرون.
شایان همان طور که داشت میدوید، گفت: «ببین هنوز قضیه مختار رو نگفتیا... کوروشم همین طور... راستی اجداد زرتشتیمون...» 🏃🏻
در حالی که میدویدم و نفس نفس میزدم، گفتم: «اگر دستم بهت برسه، خودم نسل اجداد زرتشتیِ تو یک نفر رو منقرض میکنم!...» 🏃🏻😤
#چهارشنبه_سوری
#باستان_گرایی
#زرتشت
┅┅❅❈❅┅┅
لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇
🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282