eitaa logo
نگاشته
1.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
132 ویدیو
3 فایل
🌱اینجا یه گوشه‌ی دنجه برای فرار از شلوغی‌های شهر! نگاشته گاه نوشته‌های #محمدجوادمحمودی 👇ناشناس نگاشته https://gkite.ir/es/9432380
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️تصدقت شوم؛ الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوّت قلبم گردیدم متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آئینه قلبم منقوش است. عزیزم امیدوارم خداوند شما را بسلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. ... حقیقتاً جای شما خالی است فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراه نیست که این منظره عالی به دل بچسبد. 🌱بخشی از نامه امام خمینی(ره) به همسر گرامی‌شان! این مهر و محبت را به کسانی که دم از حقوق زن می‌زنند و چیزی جز نگاه ابتذال ندارند نشان دهید... @negashteh | نگاشته
هدایت شده از نگاشته
جانباز شهید سیدمنوچهرمدق.mp3
5.07M
✏️بیا عاشقی را رعایت کنیم ز یاران عاشق حکایت کنیم از آنان که خونین سفر کرده‌اند سفر بر مدار خطر کرده‌اند از آنان که خورشید فریادشان دمید از گلوی سحرزادشان چه جانانه چرخ جنون می‌زنند دف عشق با دست خون می‌زنند ❤️ روایت آخرین لحظات زندگی جانباز شهید از زبان همسر ایشان! پ.ن: اگر می‌خوای بدونی انقلابی بودن یعنی چی؛ اگر فکر می‌کنی خیلی برای انقلاب هزینه کردی؛ اگر از کار و تلاش و جهاد خسته شدی؛ حتما این صوت رو گوش کن رفیق!🙏🏻 ✍ @negashteh |نگاشته
✏️اگر مادر نبود، بشر طعم بی‌دلیل عشق ورزیدن را نمی‌چشید... ✍️ @negashteh |نگاشته
✏️شاید اگر مادر نبود، کسی معنای بخشش بی‌منت را نمی‌فهمید... ✍️ @negashteh |نگاشته
✏️امشب پی یک قافیه در وصف تو گشتم دیدم که خودت مَطلَع یک شعر تمامی 🌱 ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️ما را نه فریاد دشمن، که سکوت دوستان خسته کرد... ❗️ 🍂 ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️سلسله عکس نوشت «پدال زندگی» با موضوع ... نمی‌گم تا خودتون بخونید و کیف کنید!(😊) 🍃کجاها فکر می‌کردی پدال زندگی زیر پای خودته، بعد دیدی خدا کنار دستت نشسته؟!(🤔) 🔹طراح: محمدحسین جلال‌الدینی ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️کلاس درس در ایستگاه اتوبوس دخترک با لپ‌های گل انداخته و کفش‌های بانمکش، سریع از مقابلم رد شد. همانطور که با لبخند قدم‌هایش را دنبال می‌کردم، چند متر جلوتر زمین خورد. صدای گریه بلند شد، خانم چادری دوان دوان به سوی بچه دوید، ترسیدم خودش هم زمین بخورد، مادر است دیگر، طاقت نمی‌آورد! 🍃شروع کرد به تکاندن لباس دختربچه، و در همان حین که با گوشه‌ی دهان، چادر را گرفته بود، مدام می‌گفت:«چقدر گفتم جلوتر نرو؟ چرا گوش نمی‌کنی؟» صدای گریه‌ی بچه هم بلندتر می‌شد و گوله گوله اشک می‌ریخت! آخر سر وقتی خواستند حرکت کنند، مادر با اخمی تند، رو به دخترک که نشان می‌داد قصد دارد ادبش کند، گفت:«دیگه بیرون نمیارمت! تا فردا هم حق نداری شکلات بخوری...» دختر کوچولو که بغض امانش نمی‌داد تا درست حرف بزند، به زور بغضش را قورت داد و پای مادر را چسبید و گفت:«باشه مامانی شکلات نمی‌خورم! ببخشید! تروخّدا باهام قهر نکن.» 🎋مادر از یک طرف نمی‌خواست ژست اقتدارش به هم بریزد، و از یک سو معلوم بود حسابی با این حرف به هم ریخته و احساساتی شده، آخر سر طاقت نیاورد و بچه را به هر سختی‌ای بود بغل گرفت و یک ماچ نثارش کرد... 🌱با خودم گفتم وای بر من که از ترس عذاب و محرومیت از نعمت، از گناه دوری می‌کنم! خدای من، از مادر مهربانتر است، همین کافی نیست که از ترس قهر و دوری از او، دست از گناه بکشم؟! آن کودک فهمید، ولی من... 🍂«ای خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض که بر عذابت شکیبایی ورزم، ولی بر فراقت چگونه صبر کنم؟!» -فرازی از دعای کمیل- ✍️ @negashteh | نگاشته
نگاشته
✏️شاید اگر مادر نبود، کسی معنای بخشش بی‌منت را نمی‌فهمید... ✍️#محمدجوادمحمودی @negashteh |نگاشته
✏️شاید اگر مادر نبود، کسی معنای بخشش بی‌منت را نمی‌فهمید... ✍️ ❗️انتشار فقط با نقل قول(فوروارد) @Negashteh | نگاشته
✏️گفت: تا به حال در فراق خودت گریه کرده‌ای؟! 🍃 ✍️ @negashteh |نگاشته
✏️دل من یاد تو را یک نظر از دل نبرد جان من هر چه به جز تو است، ز خاطر برده... ✍️ @negashteh |نگاشته
هدایت شده از 🍃 شاعران حوزوی 🍃
✏️امشب پی یک قافیه در وصف تو گشتم دیدم که خودت مَطلَع یک شعر تمامی 💠 💠 @shaeranehowzavi
هدایت شده از نگاشته
✏️ای کاش قیمت کتاب‌ها، به خواندن بود... 📚 ✍️ @negashteh | نگاشته
✏️دل من یاد تو را یک نظر از دل نبرد جان من هر چه به جز تو است، ز خاطر برده... ✍️ @negashteh |نگاشته