✏️جعل شخصیت!
از دلایلی که امروزه #فضای_مجازی به طرز شگفتانگیزی در میان جوامع گسترش و محبوبیت پیدا کرده،
این است که محدودیتهای فضای حقیقی را ندارد؛ یعنی همانقدر که عدم محدودیت زمان و مکان در این مجازی، باعث تسریع انتقال پیام برای بشر شده، امکان به نمایش گذاشتن آنچه که افراد دوست دارند باشند(نه آنچه که هستند) در مقابل دیگران، به راحتی فراهم شده است.
در این زمینه قانونی هم وجود ندارد که جعل شخصیت را جرم بشمارد، چون انقدر این مسئله گسترده است که به راحتی قابل تشخیص نخواهد بود و البته جذابیت کار هم به همین است. همانطور که اگر روزی در فضای حقیقی جعل امضا قابل تشخیص نباشد، خیلی افراد سود خواهند برد، از اینکه جعل شخصیت در این فضا به راحتی قابل شناسایی نیست نیز خیلی افراد لذت میبرند؛ پس شبکههای اجتماعی میشود جولانگاه انواع #خودنماییها و #ویترین سازیها!
عکس پروفایلها به ما یک زندگی آرمانی از شخص مقابل را نشان میدهد و ما هم به راحتی شرایط خودمان را با آن فضای آرمانی مقایسه میکنیم و از کمبودها میرنجیم امّا کم نمیآوریم، خدا را شکر فضای مجازی، راه خودنمایی را برای همه آزاد گذاشته!!! در نتیجه ما هم در جبران این حسرت، یک پروفایل خفنتر انتخاب میکنیم تا کمی سوز دلمان کم شود امّا غافل از اینکه اگر بخواهیم با تک تک این سرابها خودمان را در بیندازیم، تا نا کجا آباد باید پیش برویم چون این مسیر انتها ندارد تا به فروپاشی روانی برسی...
خلاصه اینکه محبوبیت فضای مجازی به این دلیل است که آدمها میتوانند آن چیزی که دوست دارند بشوند را به نمایش بگذارند و از آن لذتی خیالی ببرند.
کسی که دوست داشته آدم باسوادی شناخته بشه، یک جور ویترین باز میکند،
شخصی که دوست داشته آدم پولدار و مشهوری باشه، یک مدل ویترین میسازد،
و این داستان سر دراز دارد...
سعی کنیم از فضای مجازی آن چیزی را استفاده کنیم که سبب ارتقای خودِ حقیقیمان میشود!
چه زندگیها که با این مقایسهها فروپاشید،
خانوادههایی که خودشان را با چیزی مقایسه کردهاند که در حقیقت وجود نداشته و زندگی را برای هیچ و پوچ از دست دادهاند!
چه استعدادها که با این مقایسهها نا امید شدند و از بین رفتند...
هر کاری نیاز به مهارت دارد و استفاده از فضای مجازی هم نیازمند مهارتآموزی است...
✍#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
✏️اقناع یا اسکات؟!
آدمی چون خودش را دوست دارد،
هنگام ارتکاب خطا، کارش را توجیه میکند،
تا دلش قانع شود.
هزار و یک دلیل میتراشد تا صدای #وجدان بییار را که از
هزار دالان وجود، بر دل او فریاد میزند؛ نشنود!
با خود میگوید:
همه انجام میدهند؛
یا این کار من به خلاف گندهترها نمیرسد؛
یا هر کس جای من باشد این کار را انجام میدهد.
امّا اسم اینها، قانع کردن نیست؛
بلکه ساکت کردن است.
اقناع زمانی است که دلیل صحیح برای کارمان داشته باشیم؛
نه صرفا توجیهاتی برای خفه کردن وجدان.
و اثر این کار در بزنگاهها ظاهر میشود؛
آنجایی که بین دو راهیهای حسّاس و سرنوشتساز درمانده میشویم!
و وجدان نالان ما، زیر خروارها خاکی که قبلا رویش ریختهایم،
دیگر نایی برای #سخن برآوردن ندارد...
آنجاست که دیگر قدرت تشخیص حق از باطل نداریم،
و چه بسا قلبمان سخت و سنگ شده باشد...
«فَلَوۡلَآ إِذۡ جَآءَهُم بَأۡسُنَا تَضَرَّعُواْ
وَلَٰكِن #قَسَتۡ قُلُوبُهُمۡ و زَيَّنَ لَهُمُ ٱلشَّيۡطَٰنُ مَا كَانُواْ يَعۡمَلُونَ»
پس چرا هنگامى كه كيفر ما به آنان رسيد تضرع نكردند،
بلكه دلهايشان #سخت شد
و #شيطان آنچه را كه انجام مىدادند براى آنان آراست.
سوره مبارکه #انعام، آیه43
باید مراقب عقربهی دلمان باشیم،
تا در بزنگاهها ما را از هلاکت نجات دهد...
«إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ #فُرْقَانًا»
«اگر از خدا پروا کنید، براى شما نيروى تشخيص حق از باطل قرار مىدهد.»
سوره مبارکه #انفال، آیه29
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
✏️مفهوم نگر؛ مصداق گرا!
خیلی اوقات برای اینکه برای آینده #برنامهریزی یا هدفی رو تعیین کنیم،
فرضها و اهداف مختلفی رو تصور میکنیم و بر اساس اونها برنامهریزی رو پیش میبریم.
از اونجایی هم که ما انسانها موجوداتی بهترطلب و یا به تعبیر دیگر #کمال طلب هستیم،
معمولا در تعیین اهداف، فقط به صرف #خیال اون #موفقیت اکتفا میکنیم و راحتترین راه ممکن هم
توی ذهنمون پیدا میکنیم و شروع به کار میکنیم؛ ولی بعد از چند روز یا چند هفته #شکست میخوریم!
چرا؟!
چون تصور کار خوب و ارزشمند راحت هست و چه بسا برنامهریزی هم براش آسون باشه.
مثلا با خودمون میگیم:
من میخوام یکی از بهترین مفسّرین #قرآن بشم، خب پس برنامهاش این هست
که از صبح تا شب مشغول خواندن و تحلیل کتب تفسیر مختلف بشم...
یا مثلا با خودم میگم چقدر خوبه که آدم یه ریاضیدان تمام عیار بشه،
برنامهاش هم این میزارم که روزانه ده ساعت بنشینم کتب ریاضی رو از اول تا آخر بخونم و ....
همهی اهداف قشنگ و والا در مرحله تصور قشنگ هستن؛
اما باید توجه داشت، در عالم ذهن تصویر کردن، یک مسئله است،
و اینکه در عالم واقع چجور اتفاق میافته یک بحث دیگه.
برای ریاضیدان شدن توی عالم ذهن،
در کسری از ثانیه خودت رو میتونی یه ریاضیدان تمام عیار فرض کنی،
اما در واقعیت
-که مصداقی از اون تصویر ذهنی تو هست-
باید پنجاه سال؛ شبانه روزی وقت بگذاری تا به اون نتیجه برسی...(این کجا و آن کجا)
در نتیجه، برای تعیین هدف باید در #عالم ذهن به حساب و کتاب بپردازیم،
اما برای عملیاتی کردن اون هدف، نمیشه آرمانی فکر کرد چون نتیجهاش میشه شکست،
لذا همانطور که گذشت، عالم ذهن با عالم واقعیت فرق داره.
اینجاست که اهمیت تجربه روشن میشه؛
یعنی در مرحله انتخاب هدف باید از ذهن استفاده کرد؛
اما برای برنامهریزی و عمل باید به سراغ کسانی رفت که این راه را
در حقیقت رفتهاند و میدانند این مسیر، چه چالشها و سختیهایی دارد.
ما خیال میکنیم در سختی مسیر همین که میدانیم دچار فقر میشویم،
-یا هر سختی دیگه که در اهداف مختلف وجود داره-
کافی است برای #شناخت راه؛
اما این فقط مفهوم فقر است که تصور کردهایم و برای اینکه بفهمیم
آیا ما هم میتوانیم این کار را به سرانجام برسانیم یا نه،
باید به سراغ کسی برویم که این #فقر را، این پولی را لمس کرده و خودش چشیده.
این است فرق مفهوم و مصداق...
در مقام واقعیت و خارج از ذهن،
باید مصادیق و #تجارب را بررسی کرد و بر اساس واقعیتها برنامهریزی کرد
و گرنه ما هم میشویم شبیه میلیونها انسان که همه شان دوست داشتند #دانشمند شوند امّا...
چند روایت از #امیرالمؤمنین(علیه السلام) را در باب اهمیت تجربه:
- خردمند كسى است كه تجربهها او را پند دهد.
- تجربهها دانشى اكتسابىاند.
- روزگارتجربه مىآموزد.
- تا كارى را نيازمودهاى اقدام مكن.
- ثمره تجربه گزينش نيكوست.
- تجربهها بهترين آموزگارند.
✍#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
✏️تلویزیونِ نامیزون!!!
به مناسبت شروع فعالیت مدیر جدید صدا و سیما، جناب آقای #جبلی، خوب است چند کلمهای در باب چالشهای این سازمان تاثیرگذار سخن بگوییم.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همانطور که در تمام عرصههای اجتماعی تحول اساسی رخ داد؛ #صداوسیما نیز، به عنوان یکی از اصلیترین متولیان #فرهنگ و همچنین پل میان مسئولین و مردم، در ساختارهای کلی رسانهای دچار تحول شد.
اما در ادامه، این تحول، با روند تحول فرهنگ عموم مردم همراه نشد و از سیر فرهنگ اجتماعی عقب افتاد. به عبارت بهتر، صدا و سیما که خود باید #جریانساز باشد و به حرکت کلی فرهنگ اجتماعی، گِرا بدهد، نه تنها از عهدهی این کار بر نیامد بلکه از همان سیر عمومی فرهنگ جامعه جاماند و به طبع هر چه جلوتر رفت، مخاطبان کم کم به سوی رسانههای دیگر -از جمله رسانههای اروپایی- روی آوردند.
ساختار محتوایی و همچنین کیفیت ساخت از مهمترین عوامل ضعف صدا و سیما در جهت نارضایتی مخاطبان میتوان بر شمرد که متاسفانه در سالهای اخیر به جای ارتقای سطح کیفیت ساخت و غنای محتوا؛ برای جذب مخاطب بیشتر، از جذابیتهای مبتذل بهره گرفته شد تا به قول معروف، خودشان را با جامعه هماهنگ کنند.
اما دقیقا مشکل قضیه همین جاست؛ یعنی در عرصهی رسانه یک دیدگاهی وجود دارد که یا باید ارزشهای محتوایی را حفظ کرد که در اینصورت #مخاطب پسند نیست و یا باید از جذابیتهای رسانهای بهره برد که در اینصورت نمیتوان ارزشها را حفظ کرد اما مخاطب خوبی دارد!!!
این دیدگاه صفر و صدی سبب شده که ما شاهد انواع موسیقیهای نامناسب، فیلمهایی با مضامین غیراخلاقی و ... در عرصهی صدا و سیما، سینما و شبکه نمایش خانگی باشیم که طبیعتا به جهت محدودیتهایی که در رسانهی ملی وجود دارد، میزان آن در این عرصه کمتر است.
حال سوال این است که آیا نمیتوان محتوایی تولید کرد که هم به لحاظ #محتوا غنی باشد و هم به لحاظ جلوههای فنی، با کیفیت باشد؟! آیا تنها راه جذب مخاطب، استفاده از جذابیتهای مبتذل است؟!
یک قاعدهی عقلی وجود دارد با این عنوان:
«ادلّ الدلیل علی امکان شئ وقوعه»
یعنی اصلیترین دلیلی که میتوان برای امکان داشتن یک چیز آورد، همین است که وقوع پیدا کرده باشد. اصلیترین دلیل هم بر این که میتوان اثری تولید کرد که محتوای فاخر داشته باشد و هم ساختار با کیفیت و هم مخاطب پسند باشد، برخی از آثار تلویزیونی و سینمایی که دارای این مؤلفهها بودهاند
-همچون آثار مرحوم فرج الله سلحشور، داود میرباقری و ابراهیم حاتمیکیا- میباشد، که مشخص میکند دیدگاه رایج که یا باید جذاب باشد یا محتوا داشته باشد، گزافی بیش نیست.
یکی دیگر از آثار موفق که ثابت کرد میتوان محتوای ارزشی را طوری ارائه کرد که مخاطب پسند باشد، موشن گرافیک احکام در شبکه سه است که نشان داد اگر همّتی باشد و از هنرمندان متعهد حمایت شود، میشود اثر فاخر تولید کرد.
امیدواریم در دوران جناب آقای جبلی، شاهد بازگشتن رسانهی ملی به عرصهی پیشران فرهنگ عمومی جامعه باشیم.
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
✏️باخودِ بیخود
آدمای #بد، بیخود هستن،
آدمای #خوب هم، بیخود شدن...
اما این بیخود کجا و آن بیخود کجا
به قول معروف:
میان #ماه من تا ماه گردون تفاوت از #زمین تا آسمان است
آدمی که اصلا خودش رو نشناسه و معرفت به نفسش
نداشته باشه، بیخود میشه؛
یعنی به درد نخور میشه،
خودشو #ارزون میفروشه،
#نامرد میشه...
بخاطر همین، #معرفت_نفس از مهمترین
کارهایی هست که هر کس باید به دنبالش بره،
چون تا آدم تا خودش رو نشناسه،
ارزش خودش رو نمیفهمه
و کسی که قدر و #حق خودش رو نمیدونه،
چطور میتونه حق دیگران رو رعایت کنه؟!
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا عَلَيْکُمْ أَنْفُسَکُمْ»
سوره مبارکه #مائده، آیه 105
#امیرالمؤمنین(علیه السلام) میفرمایند:
انسان را همين #نادانى بس كه خودش را نشناسد.
اما آدمی که خودش رو بشناسه،
#خدا رو میشناسه
_من عرف نفسه فقد عرف ربّه-
و وقتی خدا شناس میشه؛
از خود بیخود میشه،
#مجذوب میشه،
#خالص میشه...
در فرازی از مناجات شعبانیه،
#امیرالمومنین(علیه السلام)
میفرمایند:
الهی هب لی کمال #الانقطاع إلیک...
باید بکوشیم تا؛
با خودِ بیخود شویم
نه فقط بیخود شویم
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
✏️سلام آقاجان!
سلام ای حضرت #عشق!
سلام بر تو ای واسطهی #فیض الهی!
سلام بر تو؛ ای #منتقم #مظلومان!
سرتان سلامت!
جانم به فدایتان!
آقاجان،
امروز سالگرد امامتتان بر #عالمیان است!
مبارکتان باد!
مبارک باد بر همهی #شیعیانتان،
مبارک باد بر همهی #محبینتان،
مبارک باد بر همهی مظلومان عالم!
امّا؛
امّا سرورم،
میدانم دلتان گرفته،
#غصّه دارید؛
مگر میشود،
شما که بر تمام
اعمال و احوال شیعیانتان #آگاه هستید
و از کوچکترین غصهی آنان، شما نیز غصه دار میشوید...
حادثهای همچون #کشتار شیعیان #افغانستان،
دلتان را خون نکند!!!
آقا جان ببخش،
ببخش که #گناه امثال من،
ظهورتان را به تأخیر انداخته...
ای #مظلوم مقتدر،
ای #پدر مهربان،
ای جگرگوشهی دخت پیامبر،
من که رو سیاهم،
شما از خدا بخواه،
که باقی این #غیبت طولانی را،
به آه مظلومان، بر ما ببخشد...
أَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ
أَیْنَ صَاحِبُ یَوْمِ الْفَتْحِ وَ نَاشِرُ رَایَةِ الْهُدَی
أَیْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیَاءِ وَ أَبْنَاءِ الْأَنْبِیَاءِ
أَیْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
✏️نیاز؛ محور تربیت
انسانها بر اساس نیازهایی که دارند، تصمیمگیری میکنند و همین نشانهی آن است که محور حرکت #انسان در #زندگی بر اساس نیازها شکل میگیرد.
بنابراین اگر میخواهیم فرزندمان، متربیمان، دوستمان و یا هر کس دیگری را در انتخاب مسیر صحیح #راهنمایی کنیم، باید به او نشان دهیم که این مسئله نیاز #حقیقی او است و باید او را به این #درک برسانیم که این مسئله وی را به کمال میرساند. اگر بخواهیم او را مجبور به انتخاب مسیری کنیم، مطمئنا حتی اگر در کوتاه مدت اثر داشته باشد، در بلند مدت اثر نخواهد داشت و چه بسا اثر #معکوس داشته باشد.
پدر، مادر، مربی، استاد، همسر و دوست اجازه ندارد حق انتخاب شخص مقابلش را نادیده بگیرد و باید بداند اگر بخواهد متوسل به زور یا تنبیه و محرومیت مدام بشود، اثری جز لجبازی در پی نخواهد داشت؛ چرا که آدمی اگر ببیند حق انتخاب ندارد -ولو اینکه آن راهی که مجبور به آن شده، خوب و صحیح باشد- برای اینکه ثابت کند #مختار است، دست به لجبازی میزند.
بله؛ درست است، همانطور که بعضی مواقع #مریض میشویم و احساس بیاشتهایی میکنیم باید به زور هم که شده غذای مقوّی بخوریم، به همین صورت، در برخی مسائل تربیتی نیز این چنین است؛ اما همانطور که گذشت، در بعضی اوقات این ضرورت پیش میآید؛ یعنی اصل بر #سلامت است و اینگونه موارد #استثنا هستند.
کاری که شبکههای اجتماعی و رسانههای امروز انجام میدهند، این است که اطلاعات را مانند بمبی در ذهن افراد #منفجر میکنند که به این سبب، افراد دیگر احساس نیازی نسبت به کسب اطلاعات مورد نیازشان نمیکنند. به عبارت بهتر؛ انقدر ورودی #اطلاعات زیاد میشود که شخص نمیتواند #اولویت بندی کند و در نتیجه فکر میکند از کسب اطلاعات #مستغنی است و نتیجهاش این است که #نوجوان یا #جوان را باید به زور مجاب کنی لااقل در سال، یک مرتبه کتابی را که متناسب با نیازهای تو است، باز کن و بخوان؛ امّا او اصلا احساس نیاز نمیکند.
در عوض، فضای مجازی #دغدغهها و نیازهای دیگری برای وی ایجاد میکند که اگر کمی تأمل کند مییابد که در حقیقت هیچ نیازی نسبت به این مسئله ندارد و رسانه، تنها با ایجاد جذابیت، برای او نیاز کاذب به وجود آورده است.
ما اگر میخواهیم دیگران را راهنمایی کنیم به سوی راه صحیح،
اگر میخواهیم اطرافیانمان اهل مطالعه شوند،
اگر میخواهیم جامعه را اصلاح کنیم،
باید ایشان را نسبت به نیازهای واقعیشان آگاه کنیم، پس از آگاه شدن، خودشان به سوی آن شتابان حرکت میکنند و به عبارت بهتر آن را انتخاب میکنند و الّا در این هیاهوی #اخبار و #اطلاعات بیفایده، افراد پس از غرق شدن، فقط دچار نیازهای کاذب و درنتیجه ناهنجاریهای مختلف میشوند.
آیت الله حائری شیرازی(ره):
«#استعمار یعنی تعطیلی #فکر، نه به آن معنا که اجازه ندهند شما فکر کنید، بلکه به آن معنا که #فرصت ندهند شما فکر کنید... #استعمار_نو، استعمار رسیدن به #جواب قبل از رسیدن به #سؤال است»
برشی از کتاب #تفکّر
✍#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
✏️در میدان جنگ نرم،
قلم، اسلحهی اهل #علم است؛
و کلمات،
فشنگهایی هستند که به قلب شبهات شلیک میشوند.
هر افسر جنگ نرم،
باید خشاب اندیشه را،
با مطالعه و تحقیق پُر کند،
تا در #جهادتبیین مغلوب نشود.
🔹«امروز نیاز مهمّ کشور ما این است که جوانهای ما مجهّز بشوند
به انواع تسلیحات نرم، سلاحهای جنگ نرم؛
یعنی قدرت روحی و قدرت فکری.»
#مقاممعظمرهبری، ۱۳۹۸/۱۱/۲۶
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
✏️دو صد گفته چون نیم کردار نیست!
برخی افراد تصور میکنند اگر بخواهند انسان خوبی شوند،
باید در طول روز دائما ذکر و ورد و مراقبات خاصّ داشته باشند؛
این خوب است، اما برای کسی که به دستورات اولیهی دین پایبند باشد،
بعد برود سراغ این مراحل!
این افراد، مانند وزنهبردار تازهکاری هستند که در هفتهی اول،
هنوز وزنهی ده کیلویی را نمیتواند بلند کند؛ رفته سراغ وزنهی صد کیلویی؛
چون دوست دارد زودتر به المپیک برسد.
غافل از اینکه با این روش نه تنها به #المپیک نمیرسد؛
بلکه آسیب میبیند و چه بسا از این رشته روی گردان شود.
من هنوز نمیتوانم خشم و ناراحتیام را در #خانواده کنترل کنم،
و با کوچکترین مسئلهای، همه را آزرده خاطر میکنم،
آن وقت دنبال دستورالعمل و ذکر و دعای خاص هستم!
🔹«گاهی میبینیم که فردی به مجلس #اهلبیت(علیهم السلام) میآید
و اشک میریزد و گریه میکند؛ اما وقتی به خانه و خانواده بر میگردد،
اثری از #هیئت در زندگی او دیده نمیشود؛
زیرا وقتی رابطهاش را با همسر و فرزند و فامیل خود اصلاح نکرده باشد،
از #ولایت اهلبیت(علیهم السلام) هم نمیتواند بهرهی کافی ببرد.»
کتاب اهل بیتیها؛ استاد محمدرضا عابدینی.
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته
✏️انسانم آرزوست!
یکی از اساتید میفرمودند:
«انسان گاهی تبدیل به کارخانه کودسازی میشه!»
یعنی انقدر بیخاصیت میشه؛
انقدر دور از #هدف و غایت انسانی میشه؛
انقدر #غافل و حواس پرت میشه،
که خاصیتی جز تولید کود نداره!!!
مرتبهای بدتر و پایینتر از حیوانات،
چون اونا حداقل یک خاصیتی به تناسب هدف خلقتشون،
برای عالم هستی دارن و نسبت به اون تخلف نمیکنند.
«وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ
لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا
وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا
وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا
أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ»
«و محققا بسیاری از جن و انس را برای #جهنم آفریدیم،
چه آنکه آنها را دلهایی است بیادراک و #معرفت،
و دیدههایی بینور و #بصیرت،
و گوشهایی ناشنوای #حقیقت،
آنها مانند چهارپایانند بلکه بسی گمراهترند،
آنها همان مردمی هستند که غافلاند.»
سوره مبارکه #اعراف، آیه179
✍#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته