💎 #خواندنی | جرقه در تابستان 🔆 هادی نفس نفس می‌زد و بریده بریده می‌گفت: پ...پ...پیدا کردم! گرمای ظهر تابستان، با آتش شور و شوق درونی او همراه شده بود؛ اما بالاخره لیوان آبی که پوریا برایش آورد، کمی آرامش کرد! سعید گفت: حالا درست و حسابی حرف بزن تا بفهمم چی میگی! 🌀 هادی ادامه داد: ببینید، تو خونه نشسته بودم که مادرم داداشم رو صدا زد و ازش خواست تا بره و براش روغن بخره! دادشم هم شروع کرد به نق زدن که دارم بازی می‌کنم! اصلا هوا گرمه و کلی بهانه دیگه! این یه ایده عالی برای شروع کسب و کار ماست! سعید و پوریا کمی گیج شده بودند، هادی با هیجان ادامه می‌داد و تلاش میکرد حرفش را برای بچه‌ها توضیح دهد! ⭐️ همه چیز از یک ماه پیش شروع شده بود، وقتی پدر سعید از سر ساختمان بازمی‌گشت، یک راننده بی‌حواس با او تصادف کرد و دکترها به پدرش گفتند باید شش ماه کامل استراحت کند تا وضعش بهبود پیدا کند! 🔻 برای مطالعه ادامه این داستان می‌توانید به آدرس ذیل 👇🏻 رجوع کنید 🌐 http://nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=12501 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri

#سلام_مولای_مهربان_من🤚💚🌸 وقتی به تو سلام می کنم وجودم سرشار از امید می شود. و زندگی،شروع به لبخندزدن می کند... وقتی به توسلام می کنم روزم پر از برکت می شود ، پر از روزی ... وقتی به تو سلام می کنم جانم لبریز از بوی نسیم و بهار و شادمانی می شود ... صبحت بخیر آقا جان 🌺🌕🌺🌕🌺🌕🌺🌕🌺🌕🌺🌕 سلام رفقای گلم☺️ 🤚 #صبحتون_بخیر #روزتون_مهدوی سه شنبه تون شاد و پر از یوهویی های قشنگ وخداوندیارتون عزیزان🌺 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱نو+جوان تنها مسیری 💫 @NojavanTanhamasiri

احکام 🕋 انجام حج برای چند نفر 🔷 سوال : آیا در یک سال، امکان انجام یک یا دو حج واجب به نیابت از دو نفر (مثلاً پدر و مادر) وجود دارد ✅ جواب: در هر سال فقط یک حج واجب به نیابت از یک نفر می توان بجا آورد. #احکام_حج #حج_نیابتی 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱نو+جوان تنها مسیری 💫 @NojavanTanhamasiri

✅ بِپر برو جلو 😌 بعد از اینکه کارت تموم شد، وقت چیه؟ #کلام_یار 😎 #تابستان_تعطیل_نیست 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱نو+جوان تنها مسیری 💫 @NojavanTanhamasiri

💎 من تکه ای از پازل خداوندم ❗️ بی هدف آفریده نشده ام که بی هدف زندگی کنم ❗️ میدانم آفریدگاری دارم که همیشه بوده ، همیشه هست ، رهایم نمی کند و تنهایم نمی گذارد ❗️ من ، قطعه ای از زندگانیم ، تکه ای از پازل هستی ❗️ خدایم مرا آفریده تا زیبا زندگی کنم ، آفریده تا جان ببخشم و امید دهم ... نفس داده تا نفس دهم ...✅ #انگیزشی 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱نو+جوان تنها مسیری 💫 @NojavanTanhamasiri

💠هزاران نعمت خدا باید جمع شود تا ما لیوانی آب بنوشیم 💠رعایت ادب در برابر نعمات خداوند آن است که نعمتها را ببینیم و شکر کنیم. ✅تمرین ✅تمرکز ✅دیدن و شکر 💠هر چند نمی‌توانیم شکر آنها را به جای آوریم، اما شکرگزاری از خداوند خود آغاز نعمت جدید است. #استادمحمدشجاعی #ادب 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱نو+جوان تنها مسیری 💫 @NojavanTanhamasiri

🕊🌷#‌شهـــیدسیدمجتبی_نوا‌ب‌_صفو‌ی فراموش نکنید که راه راست از هرکجا کج شد، بیراهه و به سوی هلاکت است. ‌ ‌ #الگوی_خودسازی 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱نو+جوان تنها مسیری 💫 @NojavanTanhamasiri

✅ میرزا اسماعیل دولابی (ره): هر چه درد را آشکارتر کنی دوا دیرتر پیدا میشود اگر با #ادب بودی و چیزی نگفتی شاید خدا خودش در را باز کند، لبت را کنترل کن ولو به تو سخت میگذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو... زودتر حل می شود 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱نو+جوان تنها مسیری 💫 @NojavanTanhamasiri

🔵 نماز درمان همه دردهاست #استادپناهیان 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱نو+جوان تنها مسیری 💫 @NojavanTanhamasiri

🍃📸تصویر زیبایی از موزه و حمام چهار فصل ؛ از آثار باستانی شهر #اراک در استان #مرکزی ؛ که مربوط به اواخر دوره قاجار هستش. 🍃این حمامِ بسیار زیبا که به یه تابلوی نقاشی بیشتر شبیه هستش؛ توسط حاج محمدابراهیم خوانساری در زمان احمد شاه قاجارساخته شده. 🇮🇷 #ایران_زیبا #گردشگری_مجازی 🤲الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 🌱نو+جوان تنها مسیری 💫 @NojavanTanhamasiri

💎 #خواندنی | محله کسب و کار 🔻 قسمت دوم ⭐️ با کسب و کار نوجوانان کارستونی همراه باشید! 💡 هادی برای بچه‌ها توضیح می‌داد که توانسته این نیاز را پیدا کند! او احتمال می‌داد نه‌فقط در خانه خودشان، بلکه بقیه هم محلی‌ها هم ممکن است برای رفتن به بعضی خریدها تنبلی کنند و با استفاده از این نیاز، پیشنهاد داد تا با استخدام چند نفر از بچه‌های محله با شرط این که دوچرخه داشته باشند، از خانه‌ها سفارش بگیرند و برایشان خرید کنند، به ازای هر خرید هم هزارتومان دستمزد دریافت کنند. 🔆 «سپهر! اسم شرکت رو هم بگذاریم سپهر! سعید، پوریا، هادی و رضا! دو روزه دارم به اسم شرکت فکر میکنم!» این حرف‌ها را رضا میگفت که بالاخره توانست رضایت بچه‌ها را جلب کند! حالا به نظر کسب و کار سپهر، آماده راه‌اندازی بود اما بچه‌ها تصمیم گرفتند بیشتر به این مسئله فکر کنند تا حساب شده و دقیق شروع کنند. 🔻 برای مطالعه ادامه این داستان می‌توانید به آدرس زیر 👇🏻 مراجعه کنید 🌐 nojavan.khamenei.ir/showContent?ctyu=12609 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri