🌷🦋🌷🦋🌷🦋🌷🦋🌷🦋🌷
📖مروری بر خاطرات مادر🌹
✨شهیده زینب کمایی✨
💎این قسمت #تغییر_نام
✍شهیده میترا در سال 1347 در آبادان متولد شد.
مادرم 🧕نام میترا را برای او انتخاب کرد.
🔸اما بعدها که میترا بزرگ شد، به اسمش اعتراض داشت.
🌹 بارها به مادرم گفت: ✨«مادربزرگ، این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟
اگر در آن دنیا🌈 از شما بپرسند که چرا اسم مرا میترا گذاشتهاید، چه جوابی میدهید؟
من دوست دارم اسمم 💫زینب💫 باشد.
🌟 من میخواهم مثل زینب (س) باشم.»
🗣میترا همه ما را هم وادار کرد که به جای میترا به او زینب بگوییم.
🧚♂البته یک روز، روزه گرفت و برای افطاری دوستانش را دعوت کرد و نامش را تغییر داد.🧚♀
ادمه دارد........
🌷🌷🌷🌷
#خاطره_مادر
#شهیده_زینب_کمایی
#الگوی_خودسازی
😎 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
🦋🦋🦋
📖مروری برخاطرات مادر🌹
✨شهیده زینب کمایی✨
💎این قسمت#اخلاق_زینب
✍ زینب در دوران کودکی دو بار بیماری سختی گرفت که در بیمارستان بستری شد و خدا زینب را دوباره به من داد.🙏
🌷 زینب بین بچههایم (7 بچه، 4 دختر و سه پسر) از همه #سازگارتر بود.
🌷از هیچ چیز #ایراد نمیگرفت.
🌷 #صبور اما #فعال بود.
🌷از بچهگی به من در
#کارهای_خانه_کمک میکرد.
🌷زینب بیشتر از اینکه دنبال لباس و خوردن و بازی باشد، دنبال #نماز و #روزه و #قرآن بود.
🌷زینب #اهل_دل بود.
🌷زینب #بسیاردرسخوان و #خیلی_مؤمن بود.
🌷زینب دوران دبستان به کلاسهای قرآن میرفت.
🌷زینب بعد از شرکت در این کلاس قرآن علاقه شدیدی به #حجاب پیدا کرد. زینب کلاس چهارم دبستان با حجاب شد.مادرم سه تا روسری برایش خرید و زینب با روسری به مدرسه میرفت. در مدرسه او را مسخره میکردند و اُمّل صدایش میزدند.
🌷از همان دوران روزه میگرفت با وجود گرمای زیاد و شرجی آبادان و لاغری جسمی که داشت. اولین سالی که روزه گرفت ده روز قبل از رمضان پیشواز رفت و روزه میگرفت.
🌷زینب کوچکترین دخترم بود، #درهمه_راهپیماییهای زمان انقلاب شرکت میکرد.
زینب فعالیتهای انقلابیاش را در مدرسه راهنمایی شهرزاد آبادان شروع کرد.🕊
ادامه دارد.......
🌷🌷🌷🌷🌷
#خاطره_مادر
#شهیده_زینب_کمایی
#الگوی_خودسازی
😎 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
🦋🦋🦋
📖مروری برخاطرات مادر🌹
✨شهیده زینب کمایی✨
💎این قسمت
#مقیدبه_خودسازی
✍زینب بعد از انقلاب به خاطر پیام حضرت امام خمینی (ره)؛ هر هفته دوشنبه و پنجشنبه روزه بود .🕊
❇️خیلی مقید به انجام برنامههای #خودسازی بود.
🔹 زینب بعد از انقلاب، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه برود و #طلبه بشود.
او میگفت «ما باید دینمان را خوب بشناسیم تا بتوانیم از آن دفاع کنیم.»
🔻هنوز در حال و هوای انقلاب بودیم که ناغافل، جنگ بر سرمان خراب شد.
🔺مردم کمکم به دلیل بمباران و موشک از شهر خارج شدند ولی بچههای من مخالف بودند. زینب هم عاشق آبادان بود.
🔶 دختران بزرگترم برای کمک به بیمارستان شرکت نفت رفتند.
🔹 ولی زینب چون لاغر و ضعیف و هم کم سن و سال بود به جامعه معلمان که فعال بودند میرفت و #کارهای_فرهنگی انجام میداد.
ادامه دارد.......
🌷🌷🌷🌷🌷
#خاطره_مادر
#شهیده_زینب_کمایی
#الگوی_خودسازی
😎 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri