eitaa logo
نو+جوان تنهامسیری
7.2هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
4.7هزار ویدیو
46 فایل
اینجا اَبرها کنار رفتن،آسمون آبیِ آبیه💫 تو آسمونت چه رنگیه؟!بیا کنار هم باشیم رنگها با هم که باشن🎨 دنیا رو قشنگ میکنن...😍 ادمین: @F_mesgarian پاسخگویی مطالب کانال : @Hosein_32
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ارسالی از زهرا خانم 🌺 سلام دختر گلم 🙏✨🌷 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نو+جوان تنهامسیری
🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹 قسمت اول گل رز با احساسِ سردردِ شدیدی از خواب😴 بیدارشدم. دلم می خواست فریاد 😫بزنم. یا یک
🍃🌺🍃🌸🍃🌼🍃🌺🍃🌸🍃 قسمت دوم گل رز🌹 مرا به خانه شان🏠 برد. بعد از خوردن نان و کالباس،🌭 از کمدش لباسی 👗در آورد و به من داد. بعد هم زنگ زد📞 و آرایشگری به خانه اش آمد. از کارهایی که می کردم بیزار بودم😔. ولی پریسا مرتب تعریف و تمجید می کردو تشویقم 👏👏می کرد. 🌃شب شد. پدر ومادرش هنوز نیامده بودند. آژانس گرفت.🚖 پریسا نگذاشت مانتو بپوشم❌ به بهانه بلند بودنِ لباس👗. با آن وضع؛ داشتم از خجالت آب می شدم😥. ولی پریسا راحت با راننده بگو و بخند 😂😃می کرد. خیلی پشیمان بودم. ولی راه باز گشت نداشتم.⛔️❌ رسیدیم، صدای🎶 آهنگ کوچه را پر کرده بود.وقتی داخل شدیم. صحنه ای را دیدم که تا آن موقع ندیده بودم😳.دخترها با لباس باز و پسرها یی که در حال خودشان نبودند. حالم بد شد😠. بر عکس ِ من پریسا بود. سرخوش و ذوق😍 زده دستم را کشید و به وسط برد. شالم را از سرم کشید 👩‍⚖و به دوستانش مرا معرفی کرد. از نگاه های👱‍♂ هرزه پسر ها ناراحت بودم.😒😔😞 راحت بودنِ دختر و پسرها برایم غیر عادی بود. باتعجب و شرم 😥گوشه ای نشستم. آرش به سمتم آمد و جامی🍷 را تعارفم کرد. قبول نکردم. دستش را جلو آورد. دستم را کشیدم. با صدای بلند خندید و گفت:😂😅😆 _پس برای چی اومدی اینجا دهاتی. بعد هم وسط رفت و دست پریسا را گرفت و مشغول رقص شدند.🕺🕺 باورم نمی شد. "پس آن همه دوستت دارم هایش چه شد؟"⁉️ بغض کردم بلند شدم😟. با سرعت به سمت در ورودی🚪 رفتم.دست وحید روی مچم نشست. ترسیدم جیغ زدم.😱 خندید و گفت:😁😄 _ نترس. فقط می خوایم برقصیم. بازور مرا دنبال خودش می کشید👫 صدای زنگ در آمد.🎶 به دنبال آن، نیروی انتظامی....👨‍✈️👮‍♂👮‍♀ اگر دعای 🤲مادرم نبود، نمی دانستم چه بر سرم می آمد. من از مهلکه نجات پیدا کردم. ولی از آن شب شوم و آن خاطره ی بازداشت و گریه های😭😭 مادرم و حرفهای مردم، برایم بی آبرویی و افسردگی و تنهایی ماند.😩😔😟 جشمم به گلدان گل رز مصنوعی روی میز افتاد. باعصبانیت بلندش کردم.🌹 صدای شکستن گلدان و فریادِ فرو خفته ام فضای اتاق را پر کرد. بعد از مدتها اشکم جاری شد. 😭😭😫😩 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▪️▫️▪️ ▪️متشکریم بخاطر گل های⚽️ زیبایت و بخاطر بازی های خوبت که لبخند به لب مردم آوردی🙏، اما بیش از همه ما تورا با این قاب بخاطر خواهیم سپرد...🌿 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
⚠️ تلنگر وقتی گلی شکوفه نمی دهد گل را عوض نمی کنند بلکه شرایط رشدش را فراهم می سازند. اگر موفق نشدی هـدفت را تغیـیر نده مسیر حرڪتت را عوض کن و تلاشت را بیشتر ڪُن.✅ 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌿🌿🌿 🌿🌿🌿 🌿🌿 🌿 همه ی التماس چشمای ترم یه شب جمعه حرمت .... 🎤 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
ســــــــــلام امام زمانم 😍💕 ظھورتو تنهاآرزوی‌‌مـٰاغریبان‌‌است‌ ... بیا که دلم فقط با وجود تو آرام می‌گیرد. ❤️ 🌻🌷🌹🌸☘☘ سلام دوستان عزیزم 😌 خوبین؟ 🌹 💞 ..🌱 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱تلاوت سیدعلیرضا موسوی در محضر امام خامنه ای مدظله‌العالی ❤️ 💕✨💕✨💕✨💕✨💕✨💕✨💕 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷کلیپ شهادت سردار سلیمانی فاطمه ارجمندی ممنون دختر عزیزم 😊🌹 احسنت بر شما 👏👏👏 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
😱😴 ✍« نهر بلامه مشغول تمرین آبی بودیم. 🏊‍♂ حسینیه ای بود که بچه ها جهت نماز، ادعیه وعبادات آنجا حاضر می شدند.📿 🌀 سعید(ازهمرزمان شهیدحمد الله شمس الدینی)همیشه، گوشه ای معین از نمازخانه مشغول قرائت قرآن ودعا می شد.✨ 💢آن روز قبل از اینکه در حسینیه حاضر شود، حاج قاسم جای او نشسته بود و سرش روی کتاب دعا خم بود. 📘📗📕📙 ♨️ حاجی چفیه ای به رنگ چفیه سعید روی سرش انداخته بود، شهیدحمد الله شمس الدینی که از بچه های شوخ طبع تخریب بود. 😁 🌀وقتی پس گردنی را به فرمانده لشکر زد، تازه متوجه شد چکار کرده‼️ 😱😱😱🤭🤭🙄 🌿حاج قاسم چون فهمید اشتباهی رخ داده حتی سرش رابلند نکرد تا زننده پس گردنی را ببیند. 😇 حمدالله تا چند روز از خجالت حاجی ، آفتابی نمی شد تا چه رسد به معذرت خواهی.» 😰 📚راوی:سیف الله شمس الدینی مقدم 🌱 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri