چند روزی است که تا میشنوم حرفش را
« اربعین ، کرببلا » ؛ این دل من میریزد
#أیها_الأرباب
چه مبارک است این غم که تو در دلم نهادی
به غمت که هرگز این غم ندهم به هیچ شادی
#حسینم
عمریست مرا مونسِ جآن نام حسین است
دل خواست که در سایه این نام بمیــرم
یک چیز ز روضه ها مرا ریخت به هم
سوزاند مرا میان این صحنه ی غم
دیدم که به روی نیزه سقا میگفت
ناموس حسین و این همه نامحرم؟!
رحمت به آن کسی که به من یاد داد و گفت:
وا کن دو لب به نام جنون و بگو « حسین (ع) »
حاصل عقل بُوَد عشق و ، جنون میوه ی اوست
هر که از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست
دلم افتاده در خیابانی که دو سویش به کهکشان وصل است
#یااباعبدالله
نشناخت بی حسین (ع) ، خدا را کسی به حق
در جمله ماسوا نه خدا ، جز خدای اوست
و با شهادت خود آنچنان قیامت کرد
که تا قیام قیامت عزای او برپاست
ازآن زمان که لباس حسین غارت شد
الی الابد به تن شیعیان لباس عزاست
سن شهید اولدون حقیقت آشکار اولسون حسین
نهضتون تا وار بو عالم پایدار اولسون حسین
خودش تمام جهان را سوار کشتی کرد
بگو به نوح که آقای ما دلش دریاست
دلیر بود ولی جنگ را شروع نکرد
حریف، مرد نباشد، جدال بی معناست
ای بو باشسیز پیکره اولسون باجون زینب فدا
تا ندای اِرجعی حقدن یتیشدی ، اول ندا
حالیوه تعقیر ویردی خیمه گهده برملا
سویلدون عاشق اودور که سربه دار اولسون حسین
صورت ظاهرده سن هر چند مغلوب اولموسان
باطناً اما حسین پیروز محسوب اولموسان
مرحبا ایثاریوه محبوبه محبوب اولموسان
دشمنین مخذولیدی اونداندا خوار اولسون حسین
سن که جانانین یولوندا اِیلیوبسن ترک سَر
اولموشام منده مصمم اِیلیم شامه سَفر
ئولمَسم قارداش گتیرم شامیدن عالی خَبر
بیر خبر که زینبوندن یادگار اولسون حسین
ای اولان ظلمیله بو صحراده غلطان قانینه
شامیده اوت سالماسام گر لَشکرین ارکانینه
اوندا من دینجلمرم آند اولسون اکبر جانینه
شامیان بو فعله مندن انتظار اولسون حسین
بیله فکر اِیلوردیلر تا عالمین دادرسی
قانه غلطان اولمیوب باتماز همین وحدت سَسی
وحدتین حفظ اِیتدی اَهلون با کمال بی کسی
کلمه وحدت بویورموشدون شعار اولسون حسین