🌴💎🌸💎🌴
عادتمان شده ؛ دنبالِ هر چیز ، جایی می گردیم که نیست !
.
برای حل مشکلات ، هر جا می رویم ، جز درِ خانه ی خدا
درِ خانه ی خدا هم اگر برویم ، حواسمان به همه چیز هست ، جز خودِ خدا !
.
نمی دانیم همه ی زندگیمان بازی است و تنها لحظه ی جدیِ آن ، همان وقتی است که دستهایمان را می بریم بالا و می گوییم : الله اکبر ...
.
و امان از دستِ این انسانِ فراموشکار !
تکبیر را که گفت ، اصلا یادش می رود چه گفته !
.
یادش می رود که گفته خدای من ، بزرگتر است از همه ی گرفتاری ها و درگیری هایم ... بزرگتر است از همه ی دنیا و آخرت ........
.
(( فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ ... )) یعنی ؛
کوله بار دنیا را از دوشت بردار ، بگذار کنار سجاده
حالا ، فقط مرا نگاه کن که
(( إِنَّكَ بالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً ... ))
تو در برابرِ پروردگارِ جهانیان ایستاده ای !
استاد محمد شجاعی
🌴💎🌹💎🌴
@Noktehhayehnab
گلچین نکته های ناب
#روزي_دست_خداست
@Noktehhayehnab
گلچین نکته های ناب
دوستي مي گفت : در يكي از روزهاي زمستان از منزل خود به سوي محل كارم كه دور بود خارج شدم.
برف بود و وسيله اي نبود تا دستهايم گرم شود،آنها را در جيب گذاشتم،يك دانه تخم آفتابگردان پيدا كردم،آن را بيرون آوردم و با دندان شكستم.ناگهان بذر وسط آن بيرون پريد و بر روي برفها افتاد،ناخواسته خم شدم كه آنرا بردارم،پرنده اي بلافاصله آمد آنرا به منقار گرفت و پريد.
او گفت به نظر تو چه درسي در آن است؟
من گفتم رزق ما آن نيست كه در دست ماست بلكه آنست كه در دست خداست.
اين حكايت زندگي و دنياي ماست كه به آنچه در جيب ،در دست و جلوي چشم ماست دلخوشيم و خيال ميكنيم همه اش رزق و روزي ماست و همينكه ميخواهيم آنرا در دهانمان بگذاريم ولذتش را ببريم از ما ميگيرند و به ديگري ميدهند.
🌴💎🌼💎🌴
#قرآن_زندگی
در ایام نوجوانی از سرِ نادانی سخنی را در جمعی گفتم که نباید میگفتم.
مرحوم پدرم با هزار مصیبت حرف مرا ترمیم و توجیه و مثبتسازی کرد.
مجلس تمام شد، پدرم مرا در کنار خود نشاند و گفت: فرزندم، در خلقت گوش و زبان خود دقت کن، آنها یک تفاوت بزرگ دارند.
گوشهای انسان بیرون و آزاد آفریده شدهاند، پس هر سخنی که میخواهید میتوانید گوش کنید و اگر چیزی بگویند، دست شما نیست که آن سخن را نشنوید. خداوند هم شنیدن (غالب) سخنان را حرام نکرده است و خودش فرموده است:
🌼یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ
☘سخنان را میشنوند اما بهترین را انتخاب و تبعیت میکنند.
اما زبان تو در کام دهان تو پشت میلههای دندانهای تو، زندانی توست. زبانِ تو، برعکس گوشِ تو که برای شنیدن در اختیار و تحت فرمان تو نیست، زندانی توست. هر زندان کلیدی دارد و خوشا بهحال کسیکه کلید زندانِ دهانش را به عقل خود سپرده باشد و بدا به حال کسی که کلید زندان دهان خود را به نادانی خود داده باشد. بهترین زندانبانِ دهان، عقل توست و بدترین زندانبان نادانی توست.
🌴💎🌹💎🌴
@Noktehhayehnab
گلچین نکته های ناب
#گلچین_نکته_های_ناب
🦋 چه دلی بلند پرواز دارم من،
رویای آمدنت را
هنوز هم در خود نگه داشته..!❤️
@Noktehhayehnab
🍃🌹🕊
انسان سه راه دارد:
راه اول از اندیشه میگذرد
این والاترین راه است
راه دوم از تقلید میگذرد
این آسانترین راه است
و راه سوم از تجربه میگذرد
این تلخترین راه است...!
"کنفوسیوس"
🌹♥️
@Noktehhayehnab
گلچین ناب
#گلچین_نکته_های_ناب
🎈 تو مثل یه رویایی میمونی که من
هیچ وقت نداشتم...🍃
@Noktehhayehnab
#گلچین_نکته_های_ناب
🔮 ما هممون توی زندگی
یه آدم نامهربون داریم
که توی رویاهامون
خیلی برامون مهربونی میکنه ...☂
@Noktehhayehnab
#گلچین_نکته_های_ناب
🎈 رویایت را
در بادکنک ها فوت کن
بگذار آسمانم
رنگ بگیرد...🎨
@Noktehhayehnab
Sohrab Pakzad - Tazrigh (128).mp3
4.65M
(っ◔◡◔)っ ♥ 𝑀𝓊𝓈𝒾𝒸 ♥
•━━━━━━●─────• ♬♬♬ ⇄
❚❚ ◁ ↻ ◁
🎙 #سهراب_پاکزاد
🎻 تزریق
@Noktehhayehnab
دلیل خواندن نمازهای روزانه از زبان رسول خدا (ص) :
"چرا نماز صبح می خوانیم؟
صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد وخود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان می ماند.
"چرا نماز ظهر می خوانیم؟
ظهر، همه عالم تسبیح خدا می گویند زشت است که امت من تسبیح خدا نگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که دراین ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه می شود.
"چرا نماز عصر می خوانیم؟
عصر زمان خطای آدم و حوا است و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.
"چرا نماز مغرب می خوانیم؟
مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.
"چرا نماز عشا می خوانیم؟
خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرار داد.
(منبع: علل الشرايع شيخ صدوق ص
#گلچین_نکته_های_ناب
☂ تا با غم عشق تو مرا کار افتاد
بیچاره دلم در غم بسیار افتاد
بسیار فتاده بود اندر غم عشق
اما نه چنین زار که این بار افتاد...🍃
#مولانا
@Noktehhayehnab
#گلچین_نکته_های_ناب
🍃 دل میرود و دیده نمیشاید دوخت
چون زهد نباشد نتوان زرق فروخت
پروانهٔ مستمند را شمع نسوخت
آن سوخت که شمع را چنین میافروخت...🕯
#سعدى
@Noktehhayehnab
#گلچین_نکته_های_ناب
🦋یوسف مصری کز او چشم جهانی روشن است
از فراموشان بود در گوشه زندان تو
وپای خواب آلوده دامان صحرا می کند
آهوی رم کرده را گیرایی مژگان تو...🌱
#صائب_تبریزی
@Noktehhayehnab
#گلچین_نکته_های_ناب
🔮من از تو هیچ نخواهم جز آنچه بپسندی
که دلپسند تو ای دوست، دل بخواه من است
چه جای ناله، گر آغوشم از سه تار تُهیست
که نغمۀ قلمم، شور و چارگاه من است...✨
#شهریار
@Noktehhayehnab
Haamim - Nimeye Gomshode (320).mp3
6.92M
(っ◔◡◔)っ ♥ 𝑀𝓊𝓈𝒾𝒸 ♥
•━━━━━━●─────• ♬♬♬ ⇄
❚❚ ◁ ↻ ◁
🎙 #حامیم
🎻 نیمه ی گمشده
@Noktehhayehnab
گلچین نکته های ناب
🌴📚🌼📚🌴 📙 #داستـــــان #خالڪوبی_تا_شهـادت #قسمت_شـشـم ✍نصفهشبها مجبور میڪردڪلهپاچه بخوریم مجید د
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گلچین نکته های ناب
🌴📚🌼📚🌴 📙 #داستـــــان #خالڪوبی_تا_شهـادت #قسمت_شـشـم ✍نصفهشبها مجبور میڪردڪلهپاچه بخوریم مجید د
📙 #داستـــــان
#خالڪوبی_تا_شهـادت
#قسمت_هفتــم
✍روضه حضرت زینب مجید را زیر و رو میڪند.
مجید قهوهخانه داشت. برای قهوهخانهاش هم همیشه نان بربری میگرفت تا «مجید بربری» لقب بامزهای باشد ڪه هنوز شنیدنش لبخند را یاد بقیه بیندازد.
بارها هم ڪنار نانوایی می ایستاد و برای ڪسانی ڪه می دانست وضعیت مناسبی ندارند، نان می خرید و دستشان می رساند.
قهوهخانهای ڪه به گفته پدر مجید، تعداد زیادی از دوستان و همرزمان مجید آنجا رفتوآمد داشتند ڪه حالا خیلیهایشان هم شهید شدند:
«یڪی از دوستان مجید ڪه بعدها همرزمش شد در این قهوهخانه رفتوآمد داشت. یڪشب مجید را هیئت خودشان میبرد ڪه اتفاقاً خودش در آنجا مداح بود.
بعد آنجا در مورد مدافعان حرم و ناامنیهای سوریه و حرم حضرت زینب میخوانند و مجید آنقدر سینه میزند و گریه میڪند ڪه حالش بد میشود.
وقتی بالای سرش میروند. میگوید: «مگر من مردهام ڪه حرم حضرت زینب درخطر باشد. من هر طور شده میروم.»
از همان شب تصمیم میگیرد ڪه برود.
👈شهید مجید قربانخانی 💐
🌴📚🌼📚🌴
گلچین نکته های ناب
📙 #داستـــــان #خالڪوبی_تا_شهـادت #قسمت_هفتــم ✍روضه حضرت زینب مجید را زیر و رو میڪند. مجید قهوه
📙 #داستـــــان
#خالڪوبی_تا_شهـادت
#قسمت_هــشـتم
✍ میگفت میروم آلمان، اما از سوریه سر درآوردمجید تصمیمش را گرفته است؛ اما با هر چیزی شوخی دارد.
حتی با رفتنش. حتی با شهید شدنش.
مجید تمام دنیا را به شوخی گرفته بود.
عطیه درباره رفتن مجید و اتفاقات آن دوران میگوید: «وقتی میفهمیم گردان امام علی رفته است.
ما هم میرویم آنجا و میگوییم راضی نیستیم و مجید را نبرید. آنها هم بهانه میآورند ڪه چون رضایتنامه نداری، تک پسر هستی و خالڪوبی داری تورانمی بریم و بیرونش میڪنند.
بعدازآن گردان دیگری میرود ڪه ما بازهم پیگیری میڪنیم و همین حرفها را میزنیم و آنها هم مجید را بیرون میاندازند.
تا اینڪه مجید رفت گردان فاتحین اسلامشهر و خواست ازآنجا برود.
راستش دیگر آنجا را پیدا نڪردیم (خنده) وقتی هم فهمید ڪه ما مخالفیم.
خالی میبست ڪه میخواهد به آلمان برود بهانه هم میآورد ڪه ڪسبوکار خوب است. ما با آلمان هم مخالف بودیم مادرم به شوخی میگفت مجید همه پناهجوها را میریزند توی دریا ولی ما در فکر و خیال خودمان بودیم.
نگو مجید میخواهد سوریه برود و حتی تمام دورههایش را هم دیده است.
ما روزهای آخر فهمیدیم ڪه تصمیمش جدی است.
مادرم وقتی فهمید پایش میگیرد و بیمارستان بستری میشود.
هر ڪاری ڪردیم ڪه حتی الکی بگو نمیروی.
حاضر نشد بگوید.
به شوخی میگفت: «این مامان خانم فیلم بازی میڪند که من سوریه نروم»
وقتی واڪنشهایمان را دید گفت ڪه نمیرود.
چند روز مانده به رفتن لباسهای نظامیاش را پوشید و گفت: «من ڪه نمیروم ولی شما حداقل یڪ عڪس یادگاری بیندازید ڪه مثلاً مرا از زیر قرآن رد ڪردهاید.
من بگذارم در لاین و تلگرامم الڪی بگویم رفتهام سوریه.
مادر و پدرم اول قبول نمیڪردند.
بعد پدرم قرآن را گرفت و چند عکس انداختیم.
نمیدانستیم همهچیز جدی است.
👈شهید مجید قربانخانی 💐
🌴📚🌹📚🌴
گلچین نکته های ناب
📙 #داستـــــان #خالڪوبی_تا_شهـادت #قسمت_هــشـتم ✍ میگفت میروم آلمان، اما از سوریه سر درآوردمجید ت
📙 #داستـــــان
#خالڪوبی_تا_شهـادت
#قسمت_نــهـم
✍وقتی رفت تمام جیبهایش را خالی میڪند «مدافعان برای پول میروند» این تڪراریترین جمله این روزهاست ڪه مجید را بارها آزار داده است. بارها آزاردیده است وقتی گفتهاند ۷۰ میلیون توی حسابش ریختهاند و در گوش خانوادهاش خواندهاند که مجید به خاطر پول میرود. پدر مجید میگویند: «آنقدر آشنا و غریبه به ما گفتند ڪه برای مجید پول ریختهاند ڪه اینطور تلاش میڪند. باورمان شده بود. یڪ روز سند مغازه را به مجید دادم. گفتم این سند را بگیر، اگر فروختی همه پولش برای خودت. هر کاری میخواهی بڪن. حتی اگر میخواهی سند خانه را هم میدهم. تو را به خدا به خاطر پول نرو. مجید خیلی عصبانی میشود و بارها پایش را به زمین میڪوبد و فریاد میگوید: «به خدا اگر خود خدا هم بیاید و بگوید نرو من بازهم میروم. من خیلی به همریختم.» مجید تصمیمش را گرفته است. یڪ روز بیقید به تمام حرفهایی ڪه پشت سرش میزنند. ڪارتهای بانکیاش را روی میز میگذارد و جیبهایش را خالی میڪند. تا ثابت ڪند هیچ پولی در ڪار نیست و ثابت ڪند چیز دیگری است ڪه او را میڪشاند. حالا تمام این رفتارها از پسر وابسته دیروز ڪه بدون مادرش حتی مدرسه نمیرفت خیلی عجیب است: «وقتی ڪارتهایش را گذاشت روی میز و رفت حدود ۵ میلیون تومان در حسابش بود. مجید داوطلبانه رفت و هیچ پولی نگرفت. حتی بعد از شهادتش هم خبری نشد. عید امسال با ۵ میلیونی ڪه در حسابش بود بهعنوان عیدی از طرف مجید برای خواهرهایش طلا خریدم.»
👈شهید مجید قربانخانی 💐
⏪ #ادامہ_دارد...
🌴📚🌼📚🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر کجا هستید✨🎈
آسمون دل تـون♥️🎈
ازغم وغصه خالی✨🎈
شبتــون به زيبايی رویاهاتون
🙏❤️
@Noktehhayehnab
گلچین ناب
گلچین نکته های ناب
✍️ما تـمام می کنیم؛ فصــلِ انتــظار تــو را.... ✨مــن، تـــو، او .... مـــا
امام زمان 084.mp3
2.76M
تمام زمین،تو را خواهند شناخت
اگر؛
ما هرچه داریم روی هم بگذاریم؛
استعدادمان را
هنرمان را
آبرویمان را
و همه ی دار و ندارمان را.
رمز ظهور
دستان گشاده و همدل ماست
🌴📚🌼📚🌴
@Noktehhayehnab
گلچین نکته های ناب