حرف های من و خدا_17.mp3
4.75M
#حرفهای_من_و_خدا ۱۷
يَا أَنِيسَ مَنْ لا أَنِيسَ لَه 💫
ای آرامگاهِ وحشتزدهای که؛
جز تو آرامگه دیگری ندارد...
💙🌴💎🌹💎🌴💙
#یا_انیس_من_لا_انیس_له
✍ اَنیس است به حقیقت؛
همو که جانش، آنقدر جا دارد که تمام وحشتهایِ تو را یکجا در خود حل میکند؛
بی هیچ قضاوت و طعنهای...
💙🌴💎🌹💎🌴💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای دلنشین و آشنا...🎼
جالب تر از تمام غزل
هاست این سخن
من بی بهانه عاشقم و
دوست دارمت...✨
دل نوای من تو هستی...♥
❀اینجاصحبٺ #عشـق درمیاڹ اسٺ♡
💙🌴💎🌴💙
#مناجات_با_خدا
باز کن در را که با حال پریشان آمدم
درد دارم، نیمه شب دنبال درمان آمدم
از رجب تا ماه مهمانی که چیزی راه نیست
بندهی خوبی نبودم، بهر جبران آمدم
يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْر، بیرونم نکن
سائلم، اینجا به شوق فضل و احسان آمدم
اٙعطِنی گفتم که دستم را بگیری، یاکریم
با امیدی بر در خان کریمان آمدم
تو رئوفی و بدی را هم به خوبی میخری
آبرویم را نبر، با کوه عصیان آمدم
مثل آب جاری یک رود بودم، عاقبت
سخت طغیان کردم اما باز آسان آمدم
خوب میدانم نمیسوزانیٙم اما بدان
مهربان، اینبار با شاه خراسان آمدم
ای خدا میترسم از دنیا وٙ شَرِّ الْأخِرَة
رحم کن بر من، غلط کردم، پشیمان آمدم
نفس سرکش از دل من نور ایمان را گرفت
معصیت کردم، ولی با اهل ایمان آمدم
باز شد درهای رحمت تا که گفتم یا حسین
ناگهان دیدم که با چشمان گریان آمدم
...
گوشهی گودال، خواهر گفت با صوتی حزین:
ای برادر، بین نامحرم به میدان آمدم
بر زمین یا بر فراز نِی، چه فرقی میکند؟
پابهپایت هرکجا رفتی حسینجان آمدم
#محمد_زوار
💙🌴💎🌹💎🌴💙
#دلنوشته_رمضان
🌸سحر هفدهم.....
✍ تنها از یک "قلب بیمار"، گم کردن ردپای تو، انتظار می رود.
بیماری دلم، یک سو... و گم کردن های مکرر تو، از سوی دیگر... تمام حجم دلم را، به درد، آلوده کرده است.
❄️هر دم که نگاهم، از آسمان کنده می شود. چاره ای ندارد،جز آنکه، بر پهنای وجود خاکی ام، سایه بیندازد.
و آنوقت، من بجای روی ماه تو... فقط سایه ای از خودم را می بینم، که دائماً بر گستره دلم، سنگینی می کند!
❄️سنگین شده ام.... دلبرم
اصلا دیگر دلی برایم نمانده، که تو دلبرش باشی...
و این سنگینی، شرح حال دل بیماریست، که چشمانش، تو را از خاطر برده اند.
❄️تا چشمانم، به خودم، می افتند... به چشم بر هم زدنی،تو را گم می کنم.
و تازه میفهمم، که فاصله مــن تا تــو فقط همیــن یک قدم است؛ خودِ خودِ خودم!
✨پا روی خودم که بگذارم... بی پرده تو را در آغوش خواهم کشید.
💢سحر هفدهم... عجیب از بوی طبابت تو، پر شده است.
میدانی..!؟
انقدر دلم را قرص کرده ای، که هرگاه دلم بیمار می شود، هراسی از آن، مرا احاطه نمی کند.
زیرا به اعجاز سرانگشتانِ طبیبم، ایمان دارم.
❄️امشب، کتاب نسخه های تو را باز می کنم.
تا نسخه ای برای درد دلم پیدا کنم.
اما، یادم می آید؛
تمام سطر سطرِ نسخه های تو... شفاي سینه های بیماریست که بدنبال نور، سَرَک می کشند.
طبیب من...
درد دلــ💔ـم را... سـامـان می دهی؟
💙🌴💎🌹💎🌴💙
🌷بـِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ🌷
💠پرسیدند حرفی باشهدا داری؟
💠گفت :شهدا شرمنده ایم!
💠اما نگفت شهدا شرمنده ایم که به وصیت شما عمل نمی کنیم .....
💠شهدا شرمنده ایم که در برابر منکرات بی تفاوت هستیم.....
💠شهدا شرمنده ایم که بعضی ها غیرتشان را ازدست داده اند....
💠شهدا شرمنده ایم که دیگر فرقی میان آقا و خانم نمانده.....
💠شهدا شرمنده ایم که از شما مینویسیم اما در عمل عاجزیم....
💠شهدا شرمنده ایم که فقط ادعا داریم....
💠شهدا شرمنده ایم که به جز شرمندگی خیلی ازکارها ازدستمان بر می آید اما انجام نمی دهیم!
💠شهدا شرمنده ایم که بعد ازشما فقط شرمنده ایم.....
💠شهدا واقعا شرمنده ایم !
💠شهدا آنقدر شرمنده ایم که حتی از گفتن این جمله شرمنده میشویم....
💠شهدا ما شرمنده ایم که فقط شرمنده ایم......
💠شهداااااااااا
💠صدایمان را دارید؟!
💠ما فقط شرمنده ایم که رهرو راهتان نیستیم همین!😔
💠شهدا گاهی نگاهی... 😔
💙🌴💎🌹💎🌴💙
#تا_حالا_عاشق_شدی؟
#عشقی که ارزش عاشق شدن رو داشته باشه
عشق #زمینی نه.....زمینت میزنه....
عـــــشق یعنے:
تو دل شب آروم زمزمه ڪنے #الـــهے العـــفو
عـــــشق یعنے:
چشماتو ببندے و بری #زینبیه
عـــــشق یعنے:
شب ڪه همه خوابن تو آروم سر سجاده #اشڪبریزے بگی خدایا #روزیمکنحرم
عـــــشق یعنے:
اعتراف ڪنے #خـــــدایاچقدرازتدورم
منو بڪِش سمت خودت ...
عشق یعنے:
یاد #شهدا و ڪلے حسرت دیدار روی ماهشون ❤️
عـــــشق یعنے:
هرچیز و هرکجایی که بری یاد معشوق بیفتی و دلگیر شی
عـــــشق یعنے:
حسرت یه بار دیدار با #امامزمان
عـــــشق یعنے:
آرامش شبهای جمعه کنار #شهدایگمنام
عـــــشق یعنے:
#شلمچههویزهطلاییهفکهجزیرهمجنون
عـــــشق یعنے:
داشتن #آرزوے شــــــــــهادت
ودر آخر عشق یعنی
روسفیدی پیش #حضرتزهرا(س)
#بهابیانتوامیونفسیومالیوولدی.......
#التماس_دعای_فرج_و_شهادت🤲
💙🌴💎🌹💎🌴💙
#سحر_هفدهم
سحری کاش به ایوان نجف سجده کنم
مرمر صحن تو را با مژه جارو بکشم
عشق یعنی که به ایوان نجف تکیه دهم
از سحر تا دم افطار فقط هوو بکشم
💙🌴💎🌹💎🌴💙
#سحر_هفدهم...
هفدهم شد،قلب من حتی تکانی هم نخورد
چشم دارم برشب قَدْرَت،علی جان رحمتی
💙💎🌴🌹💎🌴💙
4_401644107203608591.mp3
1.22M
#دعــاے_عهـــد»
🎤 #محسن_فرهمند
☀️فضیلت دعای #عهد☀️
این دعا به قدری فضیلت دارد که در هر کلمه دعای عهد به انسان هزار حسنه 🎊داده می شود و به هر کلمه ای
هزار سیئه💥 از انسان بخشیده می شود.
📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را
💥نذر تعجیل فرج، هدیه به ارباب کنم
قرائت دعای عهد به نیت تعجیل در ظهور مولا (عج ) هر روز صبح
💙🌴💎🌹💎🌴💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خدایا
تو پایان هر جستجوی منی
💙🌴💎🌹💎🌴💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهی کودک باش....
💙🌴💎🌴💙
💠 پوستر راهکارهای زندگی موفق در جز هفدهم قرآن
#تلاوتروزانهیکجزءقرآن🕊👇
💙🌴💎🌹💎🌴💙
باز هم یک خبر آورد نسیم سحری
رفت بر سینه از این داغ چه آه و شرری
مثل آن صبح که قاسم ملکوتی شد و رفت
باز هم صبح و عروج شهدای دگری
#یا_صاحب_صبر😔
💙🌴💎🌴💙
اعجاز علمی قرآن
سوره بقره آیه ۲۶ :
إِنَّ اللَّهَ لَا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَهً فَمَا فَوْقَهَا…
خدا از اینکه به پشه یا آنچه که بربالای اوست مثل زند شرمی ندارد؛…
↓↓↓↓↓↓↓
امروزه با عکسبرداری از پشه مشخص گردیده که
برپشت این حشره کوچک، حشراتی قرمزرنگ و
بسیار کوچکی به نام mite زندگی می کنند که
از خون بدن پشه تغذیه می کنند و مشاهده ی آنها
با چشم غیرمسلح به دلیل حجم کوچکشان بسیار مشکل است.
شاید اکنون بتوانیم دقت کلام خداوند بلند مرتبه
درقرآن کریم را به درستی درک کنیم که می فرماید:
(بَعُوضَهً فَمَا فَوْقَهَا)…
یعنی :(پشه وآنچه بربالای اوست)…
فسبحان الله خالق کل شیء…
والحمدلله رب العالمین… سبحان الله…
💙🌴💎🌴💙
#پیام_معنوی
❌ضعف خانواده، ریشه ضعف جامعه❌
💠 ضعف جامعه در برابر زورگویان طغیان گر ریشه در ضعف خانواده دارد.
🔰 یک اقلیت طغیان گر می تواند بر یک جامعه پر جمعیت تسلط پیدا کند،
♻️ به شرطی که خانواده در آن جامعه ضعیف باشد.
🌐 به همین دلیل طغیان گر همیشه دنبال ایجاد بی بندوباری در جوامع هستند 📛
💢 و به بهانه اصالت فرد خانواده را نابود می کنند. ⚠️
🌴 علیرضا پناهیان 🌴
💙🌴💎🌴💙
باز هم ایران اسلامی عزادار شد▪️▪️▪️
تصاویری از شهدای سانحه کنارک🥀
آنا الله وانا الیه الراجعون▪️▪️▪️▪️
مدیریت گروه تخصصی محاسبه ی نفس عماریون
حادثه دلخراش کنارک را که منجر به شهادت رسیدن رسیدن ۱۲نفر از جان برکفان پرسنل نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران گردید را محضر حضرت ولی عصر(عج)مقام معظم رهبری و خانواده های داغدار آن عزیزان تبریک و تسلیت عرض می نموده و برای باز ماندگان صبر و برای عزیزان ازدست رفته علو درجات در این ماه پر خیر و برکت را خواستاریم
مدیریت مجموعه محاسبه ی نفس عماریون▪️▪️▪️▪️
گاه گاهى با خودم نامهربانى ميكنم
با خودم لج مى كنم با غم تبانى ميكنم
مى نشينم چاى مى نوشم كنار پنجره
بى كسى هاى خودم را ديدبانى مى كنم
اب مى ريزم به روى خاك گلدان هاى خشك
آب پاش خانه را دارم روانى مى كنم
چشم مى دوزم به دستانى كه در دست تو بود
خاطرات رفته ام را بازخوانى مى كنم
بى نشانى رفتى و دلتنگ ماندم چاره چيست
نامه ها را مى نويسم بايگانى مى كنم
آه حالا كه خودت اينجا كنارم نيستى
در كنار عكس تو شيرين زبانى ميكنم
| #سید_تقی_سیدی |
💙🌴💎🌹💎🌴💙
طپش
دم و بازدم
دیدن
شنیدن
لمس کردن
پلک زدن
فکر کردن
زدن نبض
داشتن تو
و ...
و من چقدر بی تفاوت می گذرم
💙🌴💎🌹💎🌴💙
صدای باران زیباترین ترانه خداست
که طنینش زندگی را برای ما
تکرار می کند؛
نکند فقط به گل آلودگی
کفشهایمان بیندیشیم!؟
💙🌴💎🌹💎🌴💙
ای فرزند آدم گنجینه های مرا هیچگاه پایانی نیست ،
و دست من همیشه برای بخشش باز است
و به همان میزان که انفاق کنی بر تو انفاق می کنم،
و به هر اندازه از بخشش خودداری کنی
من نیز بر تو خودداری می کنم ...
⬅️(حدیث قدسی)
🌴💎🌹💎🌴
قول یه کلمه ی بزرگه. هم میتونه چیزی رو بسازه و هم میتونه همهچیزو خراب کنه.
🌴💎🌹💎🌴
🍃🌸داستان زیبا
چند سال پیش ، در یک روز گرم تابستان ، پسر کوچکی با عجله لباسهایش را درآورد و خنده کنان داخل دریاچه شیرجه رفت مادرش از پنجره نگاهش می کرد و از شادی کودکش لذت میبرد. مادر ناگهان تمساحی را دید که به سوی پسرش شنا می کرد مادر وحشتزده به سمت دریاچه دوید و با فریادش پسرش را صدا زد . پسرش سرش را برگرداند ولی دیگر دیر شده بود
تمساح با یک چرخش پاهای کودک را گرفت تا زیر آب بکشد، مادر از راه رسید و از روی اسکله بازوی پسرش را گرفت. تمساح پسر را با قدرت می کشید ولی عشق مادر آنقدر زیاد بود که نمی گذاشت پسر در کام تمساح رها شود.کشاورزی که در حال عبور از آن حوالی بود ، صدای فریاد مادر را شنید، به طرف آنها دوید و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراری داد پسر را سریع به بیمارستان رساندند. دو ماه گذشت تا پسر بهبودی پیدا کند.
پاهایش با آرواره های تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روی بازوهایش جای زخم ناخنهای مادرش مانده بود
خبرنگاری که با کودک مصاحبه می کرد از او خواست تا جای زخمهایش را به او نشان دهد. پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتی زخمها را نشان داد ، سپس با غرور بازوهایش را نشان داد و گفت
" این زخمها را دوست دارم ، اینها خراشهای عشق مادرم هستند"
گاهی مثل یک کودک قدرشناس
خراشهای عشق خداوند را به خودت نشان بده
خواهی دید چقدر دوست داشتنی هستند
💙🌴💎🌹💎🌴💙