بابایی!
چقدر گریه کردم،چقدر غصه خوردم😭😭
نبود عمه زینب،هزار بار می مُردم😭😭
چقدر رنج کشیدم،چقدر حرف شنیدم
چقدر با پاهایِ پر از زخم دویدم😭😭😭
بابایی! بابایی!...
😭😭😭😭😭
لبای خشکِ شش ماهہ!
خار مغیلان نگاه چشم انتظار سہ سالہ
رباب و گهوارهی خالی!😭
علی اکبری که اربا اربا شدو
عباسی کہ چشای قشنگش
خیس شد از شرمندگی
خارِ مغیلان خاریه که اگه وارد بدنِ انسان بشه ؛جدا از زخم، فرد رو دچارِ تب میکنه:)😭
خودتون_روضه_رو_بگیرین_دیگه
امان_ازاون_بیابونااا
😭😭😭😭
بابایی!
به جز مرگ ندارم دیگه آرزویی😭😭😭
نه داداش برام مونده نه عمویی😭😭
نه صورت برام مونده دیگه،نه مویی
😭😭😭😭😭
بابایی!
نبودی که من رو رویِ خار کشیدن😭😭😭
سه ساله ات رو تو کوچه بازار کشیدن😭😭😭
نوامیستُ بین انظار کشیدن
😭😭😭😭
بابایی!
شکستن سرم رو،شکستن سرت رو
😭😭😭
تویِ صورتِ من،ببین مادرت رو
😭😭😭😭😭
نه تنها که پشتِ من از خم شکسته
یه جوری منو زد که دنده ام شکسته
😭😭😭😭😭
تو پناه منی بابایی😭😭😭
آروم قرارمی بابایی😭😭😭
بابایی دستشون سنگینه ها😭😭😭
به قولت عمل کن دوباره منو بغل کن دوباره😭😭😭😭
اخ اخ امون از دل زینب
یاد پدر دوم فرزندان شهدا فراموش نشه ها😭😭
حاجی بخدا خیلی دلتنگتیم😭