فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آبشار هم با تمام زیبایی
و اقتدارش برای
رسیدن به "مقصود" فرو میریزد...!
گاهی باید....
درخود شکستن را تجربه کرد،،،،
تا به دریا رسید ...
🌴💢🌹💢🌴
علم روانشناسی میگه:
وقتی یک نفر خیلی میخندد..حتی برای چیزهای احمقانه و پیش پا افتاده ..
بدانید او از درون عمیقا غمگین است!!
اگر یک نفر خیلی میخوابد.. بدانید "تنهاست"
اگر یک نفر کم حرف میزند..سریع حرفش را میگوید و دوباره سکوت میکند..
بدانید "راز"ی در سینه دارد
وقتی یک نفر نمیتواند گریه کند بدانید "ضعیف" است
وقتی یک نفر با یک روال غیر عادی و زیاد غذا میخورد بدانید" تحت تنش " است
وقتی یک نفر برای چیزهای کوچک گریه میکند"معصوم"است
اما..
وقتی یک نفر به خاطر چیزهای کوچک"عصبانی" میشود
یعنی درگیر "دوست داشتن" از "ته قلب" است.
🌴💢💎💢🌴
🟣پنجگروه کهشیطان در آنها نفوذ نمیکند...
🌺امام صادق(ع) فرمود:
شیطان میگوید نسبت به پنج نفر هیچ راه نفوذی ندارم ولى دیگران در چنگ من هستند:
1⃣کسى که با صدق نیت به خدا پناه ببرد و در همه کارهایش به خدا توکل کند
2⃣و کسى که در شبانه روز به صورت فراوان تسبیح خدا را بگوید
3⃣و کسى که براى برادر مؤمنش آنچه
را بپسندد که براى خود مىپسندد
4⃣و کسى که هنگام مصیبت بى تابى نکند
5⃣و کسى که خشنود باشد به آنچه
خداوند براى او قسمت فرموده و دیگر
غم روزى خویش نخورد
👈🏻ذکرهایی برای دوری شیطان:
(و لاحول والا قوه الا بالله العلی العظیم،
صلوات و استغفرالله ربی واتوب الیه
🌴💢💎💢🌴
-روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است.ساعت معمولی بود امّا با خاطره ای از گذشته همراه بود و ارزش عاطفی داشت.
کشاورز در میان علوفه بسیار جستجو کرد اما آنرا نیافت، پس از گروهی از کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند ، کمک خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت می کند .
کودکان به محض این که موضوع جایزه مطرح شد به درون انبار هجوم آوردند و تمامی کپّه های علف و یونجه را گشتند امّا باز هم ساعت پیدا نشد.کودکان از انبار بیرون رفتند و درست موقعی که کشاورز از ادامۀ جستجو نومید شده بود، پسرکی نزد او آمد و از وی خواست به او فرصتی دیگر بدهد.کشاورز نگاهی به او انداخت و با خود اندیشید، "چرا که نه؟ به هر حال، کودکی صادق به نظر میرسد."
پس کشاورز کودک را به تنهایی به درون انبار فرستاد.بعد از اندکی کودک در حالی که ساعت را در دست داشت از انبار علوفه بیرون آمد.
کشاورز از طرفی شادمان شد و از طرف دیگر متحیّر گشت که چگونه کامیابی از آنِ این کودک شد.پس پرسید، "چطور موفّق شدی در حالی که بقیه کودکان ناکام ماندند؟"
پسرک پاسخ داد، "من کار زیادی نکردم؛ روی زمین نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تیک تاک ساعت را شنیدم و در همان جهت حرکت کردم و آن را یافتم.
شبتون خوش در پناه حق باشید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹فرازی زیبا از استاد احمد نعینع
🎵 مقام رست
📖 سوره ضحی🌴💎🍁💎🌴