#سلام_امام_زمانم !❣
درمسیر عاشقی
هر لحظه دلدل میکنیم
درمیان موج دریا
فکر ساحل میکنیم
ای امید روز های بیکسی
رخصت دهی
ما میانخیمه عشقتو
منزل میکنیم
#اللهم_عجل_لولیـک_الفـرج🌹
Dua-Nodbeh-Farahmand(1).mp3
زمان:
حجم:
25.23M
#دعای_ندبه
🎵نوای استاد محسن فرهمند
التماس دعا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
نیایش 🌺🍃🌺
خداوندا ! ❣
امروز ما را
قلبی پر از عشق و محبتی که ❤️
در نام خودت متبرک گردیده است✨
ببخشا و همواره ما را از محدوده
زمان و مکان برهان تا در پیوند
مهر خداییت قرار گیریم ! ❤️
و روزمان را با خیر و برکتت سپری کنیم ! 🌹
آمین ای فرمانروای حق و آشکار ! 🙏
🍃🌸🍃🌹🍃🌼🍃🌺🍃
621.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعدأ ... ؟؟؟
بعدأ وجود نداره...
بعدأ چای سرد میشه
بعدأ آدم پیر میشه...
بعدأ زندگی تموم میشه
و آدم حسرت اینو میخوره که کاری و که قبلاً میتونست بکنه
انجام نداده!
یا رزاق، سپاسگزارم که هر روز از بینهایت راه و از جایی که فکرش را هم نمیکنم به من رزق و روزی میدهی.
یا ذا النعماء، سپاسگزارم که هر روز بهترینها را وارد زندگیام میکنی.
یا ذا الجود، سپاسگزارم که امروز را به من فرصت زندگی دادی تا شکرگزار نعمتهایت باشم و از زندگیام لذت ببرم.
یا واهب الهدایا، سپاسگزارم که هر روز نعمتهای بیکرانت را وارد زندگیام میکنی.
یا دلیل المتحیرین، سپاسگزارم که هر لحظه مرا به مسیر درست هدایت میکنی.
روی تخته یک معلم این نوشت
هر کسی آرد کمی خاک بهشت
میدهم من نمره بیستی به آن
این بود آن نمره وقت امتحان
دانشآموزی ازآن جمعی که بود
با خودش خاک کمی آورده بود
پس معلم گفت این گفتار را
از کجا آوردهای این خاک را
گفت خاک زیر پای مادرم
چون بهشت است زیر پای مادرم
آن معلم ازشعف آخر گریست
نمره این دانشآموز داد بیست
🌹برای سلامتی مادران در قید حیات و مادرانی که در خاک خفته اند🌹
🌹اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم🌹
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج😔
خسته ز غم خویشم و نالان به بَرِ شعر
همدم که ندارم بجز چشم تر شعر
درخون تپیده دل وجان ،گوشه ی مژگان
دیریست که آتش زده غم,بر جگر شعر
ازبغض گلو ونگه آسی این زن
کس°-حال نپرسید ونیامد،خبرشعر
برگِرد خودم،گرد دروپنجره ،دیوار
می رقصم وآتش به تنِ شاه پر شعر
ازخود که برون آیم وآیینه زنم نقش
درخودشکند،چهره ی دور از ثمر شعر
زرداست بهاری که نویدش شده باران
بیمار خزانیم وغم مُنتَظَرِ شعر
این قصّه که گویی به غزل داده غمش را
شرحیست ز اشعارغریبِ شرر شعر
(مهدیه_گودرزی)
یک حال خوشی داده مقدّر بسرایم
قسمت شده از حضرت مادربسرایم
درمانده ام و لایق وصفش که نباشم
یـارب مددی کن که نکـوتر بسـرایـم
گلواژه عطا کن به من ای صاحب واژه
می خواهم از آن سورهء کوثر بسرایم
لطفـی بنمــا بـــر دل زنگـــار گرفتـه
صیقـل بـده از مــاه منــوّر بســرایم
آلوده ام از بـوی گنــاهـان و تغـافـل
عطرم بـزن از یـاس معطّـر بسـرایـم
بـی اذن تـو ممـکن نبُوَد مدحِ مَلیکه
اذنـی بده از زیور و گـوهر بســرایم
دُردانهء هستی متولّد شد و اکنون
بـا نـام ستـایش گـر اکبـر بســـرایم
ریحانهء احمد به جهان آمده امشب
از مشک و عبیر و گل و عنبر بسرایم
آن طایر قدسی به زمین آمده یاران
در کنـج حـرم مثـل کبـوتـر بسـرایـم
این عالم هستی به وجودش شده موجود
ازجنّت و عرش و خودِ محشر بسرایم
از آبیِ دریا و از این چرخش افلاک
از مهر و سپهر و مَه و اختر بسرایم
همتای علی جز به علی وصف نگردد
از ذکـر علـی بـر در خیبـر بسـرایـم
خوشتر چه بود در همهء عمر از اینکه
قسمـت شـد و از دلبـر حیدر بسرایم
این حال نکـو داده به دل تا بتـوانم
عیـدانـهء محبـوبـهء داور بســـرایم
از جان نبی و سبب لطـف خداوند
از امّ ابیهـا و بـه دفتـــر بســـرایـم
از شمع و گل و روضهء رضوان و از عشقِ
پـروانـه ء آن خـانـهء اخضـر بسرایم
از اِنسِیــه ء حُــوریـه از اُمِّ ائـِمِّــــه
از جـدّهء مظلـومـهء اصغـر بسـرایم
به به چه خوشست امشب و ایزد نظری کرد
تا اینکه من از مادر رهبر بسرایم
من مست می عشقم و رقص آمده طبعم
از ساقی حوض و می و ساغر بسرایم
#عباس -بهمنی