دیشب خواب دیدم یهویی تو پارادوکس ادمین شدم😐😐😂 بعد دستم خورد یه چیزی اینجوری "نارتراید۸۸" فرستادم تو چنل شانس نتم قطع شده بود هی حرص میخوردم که باید پاک کنممم انقدر دیشب تو خواب حرص خوردم از دست خودم😔😂

https://eitaa.com/pardox/51000 عه چرا لو دادین😐😂

https://eitaa.com/pardox/51001 دیگه خوابام دست من نیست😂

فردا باید هم موشن‌گرافیک، هم بروشور، هم تقویم، هم بیوگرافی تحویل بدم. زیبا نیست؟

های صبح بخیر

ممنون که زحمتایی که واسه موشن کشیدم رو نادیده میگیری..

دبیرمون تازگیا هیچ زحمتی نمیکشه. تدریسو که بچا میدن. تکالیفم که بچا واسه ما سرگروها میفرستن. تنها کاری که دبیرمون میکنه اینه که نمره میده. کار به کار های دیگش ندارم که پیگیر مسابقاته ولی باید توی کلاس درس خودشم یه کاری بکنه:/

ولی من با بی‌نظمیام خیلی موقعیتای خوبو از دست دادم. این برام خوش‌آیند نیست. این "من" باید یه تغییر اساسی بکنه.

من میخواستم امسال خیلی بهتر از سال‌های دیگم باشم. چون تا نهم که بودم، مجبور بودم که درسای عمومی رو بخونم و هیچ کار کامپیوتری در کار نبود‌. فقططط تئوری. من امسال درواقع با درسای تخصصیم عشق میکنم. قشنگ وقتی از ۸ صبح تا ۱۲ شب که پشت کامپیوترم ذهنم هیچ احساس خستگی نمیکنه (برنامه‌نویسی رو نادیده میگیرم). ولی من هنوز با عمومیا سر ناسازگاری دارم. درسای تخصصیمو خودم خود جوش میخونم. ولی سر عمومیا واقعا اذیت میشم. ولی با تموم این چیزا؛ من میخواستم امسال خیلیییی بهتر از اینا باشم. دیر نیست هنوز. تقریبا سه تا پودمان مونده. باید یه رنگ جدیدی به زندگیم ببخشم. یه چارچوب و قوانینی بزارم برای خودم.

امروز کلاس نصب عجیب بود تا تونستم به دوستام رسوندم😂 هیچ کدومشونم نخونده بودن🤦🏾‍♂️😂

چیزی که میشنویم😂 شماهام؟") @OKBashe

چرا زیاد نمیشیم🥲