عکسی از حوالی دیشب... مسجد آقابزرگ - کاشان @OKBashe

من تنها کسی ام که وسط چت خوابش میبره

این خیلی خوبه😂:

چرا نمیتونم چیزایی که تو ذهنمه رو بیان کنم واقعا؟ چراااT-T

گشنمه؛ به معنای واقعی گشنه

فکرهای جاذابی توی سرمه ولی متاسفانه قابل اجرایی نیستن و این منو ناراحت میکنه

راستی... بهتون گفتم که یه انیمیشن کوچولوی کوتاه دیشب درست کردم؟:> @OKBashe

نزدیک بود فو جونتونو بدزدن امروز😔💔

مرده دنبالم بود وقتیم وارد خونه شدم از توی پنجره راهرو دیدم که اومد یه نگاهی به در خونمون کردو رفت. میشه یه صلواتی بفرستید که انشاءالله مشکلی پیش نیاد برای خودم و خانواده‌م؟

میشه برای بابای دوستم یه حمد و شفا بخونید؟:))

زینب و زهرا واقعا نعمتن:))) من هروقت باهاشونم واقعا خنده‌ی از ته دل میکنم. بعضی اوقات انقدر میخندم که کار به جاهای باریک میکشه😔 امروز سالگرد عزیزم بود (مادربزرگ بابام). منو زینبو زهرا یه گوشه نشستیم هی اونا گفتنو منم هی خندیدم. واقعا به اینجور خندیدن نیاز داشتم با اینکه ۴سال ازم بزرگترن ولی انقدر باهم خوب و اوکی‌ایم که اصلا تفاوت سنیو حس نمیکنم. براتون یه همچین فامیلایی ارزو میکنم^^

بچا من هنوز سر اتفاق ظهر، استرس دارم و نگرانم. میشه یه صلوات به نیت من بفرستین؟