eitaa logo
دانلود
هدایت شده از کانال توبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یه عده پای حق که می‌رسه فراری‌اند 🔹مهدی رسولی: حاج آقا رئیسی هم این شعر خیلی دوست داشت. برای شادی روح شهدای به خون خفته صلوات🌹 @Tobeh_Channel
       👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇       👇👇👇کانال عمومی👇👇👇                   (تقویم همسران) (اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی) @taghvimehamsaran ✴️ شنبه 👈 5 خرداد / جوزا 1403 👈16 ذی القعده 1445👈 25 می 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصا برای امور زیر: ✅و آغاز بنایی و خشت بنا خوب است. ✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران "را در تلگرام یا ایتا و سروش جستجو کنید و به ما بپیوندید. 💠 به کانال ما در موضوع حرز امام جواد علیه السلام و ادعیه همراه بپیوندید مناسبترین قیمت و مطمئن.👇 @Herz_adiye_hamrah 🚘مسافرت: مسافرت امکان حادثه دارد و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 👶زایمان: نوزاد اعمال و رفتارش صالح باشد. 💑مباشرت امشب: شب یکشنبه دلیلی وارد نشده است. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج قوس و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️جابجایی و نقل و انتقال. ✳️بردن جهیزیه عروس. ✳️شروع امور تعلیمی و آموزشی. ✳️رفتن به خانه نو. ✳️شراکت و امور مشارکتی. ✳️رفتن به خانه نو. ✳️و شروع به کسب و کار نیک است. 🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب نیست. 🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. @taghvimehamsaran 💇💇‍♂  اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث حزن و اندوه می شود. 💉💉 حجامت: فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری، باعث فرج و نشاط می شود. 😴🙄 تعبیر خواب: خوابی که (شب یکشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 17 سوره مبارکه "بنی اسرائیل" است. و کم اهلکنا من القرون من بعد نوح و از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که چیزی باعث حزن و اندوه خواب بیننده شود پدیدار گردد صدقه بدهد تا برطرف شود و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن. شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود). 🙏🏻 استخاره: وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد. 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. @taghvimehamsaran 📚 منبع مطالب: تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان انتشارات حسنین قم تلفن. 09032516300 02537747297 09123532816 📛📛📛📛📛📛📛📛 ارسال و انتقال این پست بدون ادرس و لینک گروه شرعا حرام است. 📛📛📛📛📛📛📛📛 @taghvimehamsaran تماس با ادمین ایتا👇کانال تقویم همسران در ایتا و سروش و تلگرام. 👇ادمین...👇 @tl_09123532816 https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
🌷 ✅ فصل شانزدهم 💥 وقتی رسیدیم خانه، دیگر ظهر شده بود. رفت از بیرون ناهار خرید و آورد. بچه‌ها با خوشحالی می‌آمدند لباس‌هایشان را به ما نشان می‌دادند. با اسباب‌بازی‌هایشان بازی می‌کردند. بعد از ناهار هم آن‌قدر که خسته شده بودند، همان‌طور که اسباب‌بازی‌ها دستشان بود و لباس‌ها بالای سرشان، خوابشان برد. 💥 فردا صبح وقتی صمد به سپاه رفت، حس قشنگی داشتم. فکر می‌کردم چقدر خوشبختم. زندگی چقدر خوب است. اصلاً دیگر ناراحت نبودم. به همین خاطر بعد از یکی دو ماه بی‌حوصلگی و ناراحتی بلند شدم و خانه را از آن بالا جارو کردم و دستمال کشیدم. آبگوشتم را بار گذاشتم. بچه‌ها را بردم و شستم. حیاط را آب و جارو کردم. آشپزخانه را شستم و کابینت‌ها را دستمال کشیدم. خانه بوی گل گرفته بود. 💥 برای ناهار صمد آمد. از همان جلوی در می‌خندید و می‌آمد. بچه‌ها دوره‌اش کردند و ریختند روی سر و کولش. توی هال که رسید، نشست، بچه‌ها را بغل کرد و بوسید و گفت: « به‌به قدم خانم! چه بوی خوبی راه انداخته‌ای. » خندیدم و گفتم: « آبگوشت لیمو است، که خیلی دوست داری. » بلند شد و گفت: « این‌قدر خوبی که امام رضا (ع) می‌طلبدت دیگر. » با تعجب نگاهش کردم. با ناباوری پرسیدم: « می‌خواهیم برویم مشهد؟! » 💥 همان‌طور که بچه‌ها را ناز و نوازش می‌کرد، گفت: « می‌خواهید بروید مشهد؟! » آمدم توی هال و گفتم: « تو را به خدا! اذیت نکن. راستش را بگو. » سمیه را بغل کرد و ایستاد و گفت: « امروز اتفاقی از یکی از همکارها شنیدم برای خواهرها تور مشهد گذاشته‌اند. رفتن ته‌و‌توی قضیه را درآوردم. دیدم فرصت خوبی است. اسم تو را هم نوشتم. » گفتم: « پس تو چی؟! » موهای سمیه را بوسید و گفت: « نه دیفگه مامانی، این مسافرت فقط مخصوص خانم‌هاست. باباها باید بمانند خانه. » گفتم: « نمی‌روم. یا با هم برویم، یا اصلاً ولش کن. من چطور با این بچه‌ها بروم. » 💥 سمیه را زمین گذاشت و گفت: « اول آبگوشتمان را بیاور که گرسنه‌ام. اسمت را نوشته‌ام، باید بروی. برای روحیه‌ات خوب است. خدیجه و معصومه را من نگه می‌دارم. تو هم مهدی و سمیه را ببر. اسم شینا را هم نوشتم. » گفتم: « شینا که نمی‌تواند بیاید. خودت که می‌دانی از وقتی سکته کرده، مسافرت برایش سخت شده. به زور تا همدان می‌آید. آن‌وقت این همه راه! نه، شینا نه. » گفت: « پس می‌گویم مادرم باهات بیاید. این‌طوری دست‌تنها هم نیستی. » گفتم: « ولی چه خوب می‌شد خودت می‌آمدی. » گفت: « زیارت، سعادت و لیاقت می‌خواهد که من ندارم. خوش به حالت. برو سفارش ما را هم به امام رضا(ع) بکن. بگو امام رضا(ع) شوهرم را آدم کن. » گفتم: « شانس ما را می‌بینی، حالا هم که تو همدانی، من باید بروم. » یک‌دفعه از خنده ریسه رفت. گفت: « راست می‌گویی‌ها! اصلاً یا تو باید توی این خانه باشی یا من. » 💥 همان شب ساکم را بستم و فردا صبح زود رفتیم سپاه. قرار بود اتوبوس‌ها از آن‌جا حرکت کنند. توی سالن بزرگی نشسته بودیم. سمیه بغلم بود و مهدی را مادرشوهرم گرفته بود. خدیجه و معصومه هم پیشمان بودند. برایمان فیلم سینمایی گذاشته بودند تا ماشین‌ها آماده شوند. 💥 خانمی توی سالن آمد و با صدای بلند گفت: « خانم محمدی را جلوی در می‌خواهند. » سمیه را دادم به مادرشوهرم و دویدم جلوی در. صمد روی پله‌ها ایستاده بود. با نگرانی پرسیدم: « چی شده؟! » گفت: « اول مژدگانی بده. » خندیدم و گفتم: « باشد. برایت سوغات می‌آورم. » آمد جلوتر و آهسته گفت: « این بچه که توی راه است، قدمش طلاست. مواظبش باش. » و همان‌طور که به شکمم نگاه می‌کرد، گفت: « اصلاً چه‌طور است اگر دختر بود، اسمش را بگذاریم قدم‌خیر. » 💥 می‌دانست که از اسمم خوشم نمی‌آید. به همین خاطر بعضی وقت‌ها سربه‌سرم می‌گذاشت. گفتم: « اذیت نکن. جان من زود باش بگو چی شده؟! » گفت: « اِسممان برای ماشین درآمده. » خوشحال شدم. گفتم: « مبارک باشد. ان‌شاءاللّه دفعه‌ی دیگر با ماشین خودمان می‌رویم مشهد. » دستش را رو به آسمان گرفت و گفت: « الهی آمین. خدا خودش می‌داند چقدر دلم زیارت می‌خواهد. » 🔰ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷 ✅ فصل شانزدهم 💥 وقتی دوباره برگشتم توی سالن، با خودم گفتم: « چه خوب، صمد راست می‌گوید این بچه چقدر خوش‌قدم است. اول که زیارت مشهد برایمان درست شد، حالا هم که ماشین. خدا کند سومی‌اش هم خیر باشد. » هنوز داشتیم فیلم سینمایی نگاه می‌کردیم که دوباره همان خانم صدایم کرد: « خانم محمدی را جلوی در کار دارند. » صمد ایستاده بود جلوی در. گفتم: « ها، چی شده؟! سومی‌اش هم به خیر شد؟! » خندید و گفت: « نه، دلم برایت تنگ شده. بیا تا اتوبوس‌ها آماده می‌شوند، برویم با هم توی خیابان قدم بزنیم. » خندیدم و گفتم: « مرد! خجالت بکش. مگرتو کار نداری؟! » گفت: « مرخصی ساعتی می‌گیرم. » گفتم: « بچه‌ها چی؟! مامانت را اذیت می‌کنند. بنده‌ی خدا حوصله ندارد. » گفت: « می‌رویم تا همین نزدیکی. آرامگاه باباطاهر و برمی‌گردیم. » گفتم: « باشد. تو برو مرخصی‌ات را بگیر و بیا، تا من هم به مادرت بگویم. » 💥 دوباره برگشتم و توی سالن نشستم. فیلم انگار تمام‌شدنی نبود. کمی بعد همان خانم آمد و گفت: « خانم‌ها اتوبوس آماده است. بفرمایید سوار شوید. » سمیه را بغل کردم. مهدی هم دستش را داد به مادرشوهرم. خدیجه و معصومه هم بال چادرم را گرفته بودند. طفلی‌ها نمی‌دانستند قرار نیست با ما به مشهد بیایند. شادی می‌کردند و می‌خواستند زودتر سوار اتوبوس شوند. توی محوطه که رسیدیم، دیدم صمد ایستاده. آمد جلو و دست خدیجه و معصومه را گرفت و گفت: « قدم! مرخصی‌ام را گرفتم، اما حیف نشد. » 💥 دلم برایش سوخت. گفتم: « عیب ندارد. برگشتنی یک شب غذا می‌پزم، می‌آییم باباطاهر. » صمد سرش را آورد نزدیک و گفت: « قدم! کاش می‌شد من را بگذاری توی ساکت با خودت ببری. » گفتم: « حالا مرا درک می‌کنی؟! ببین چقدر سخت است. » 🔰ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
...🪴 جنــــگـــــــــــ تا رفــــع فـــــــتنه یکی از همرزمانش میگوید از مهدی پرسیدم جنگ تا کی ادامه دارد؟ مهدی بی معطلی خیلی قاطع گفت: «ما نباید بگوییم که جنگ کی تمام می شود، باید بگویم تا کی باید بجنگیم. و آن زمان را این آیه قرآن مشخص کرده است که تا رفع فتنه و فساد در جهان باید مبارزه کرد! و جنگ ما تا پایان فتنه در جهان ادامه خواهد داشت.» 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید مهدی سجادیان 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷🕊🍃 💔 دلمان تنگ است و جانمان بیقرار ... دلخوشیم به اینکه شما از حجم تنهایی ما آگاهید ... روزگار فراق به درازا کشیده ... به اندازه ی یک عمر ... یک عمر چشم براهی ، ای کاش می آمدید، ای کاش خدا فرج شما را هر چه زودتر برساند ... تون_مهدوی_عاقبتتون_شهدایی 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
مخاطب گرامی🌺 پیکرت مرد چرا کوچک شده ؟ سوختی تا مملکت آباد شود ؟ سلام بر آن بدن هایی که سوختند... سلام بر آن بدن هایی که کوچک شدند... سلام برآن بدنهایی که شکسته شدند..... سلام برآن بدنهایی که کبودشدند.... سلام بر آن بدن هایی که ذوب در خدمت شدند..... سلام برانگشت وانگشترهایی که ماندگار شدند.... حکایتی شده این انگشترها.... انگشتری که در عبادت به سائل بخشیده شد.... انگشتری که به غارت برده شد..‌‌.. انگشتری که دردست قطع شده درنینواگم شد..... وانگشتری که در آتش خدمت سوخته شد.... عجب از حکایت این انگشترها..... حکایتی شده این انگشترها.... السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولاد الحسین وعلی اصحاب الحسین..... ودرآخراستخوان هایی از ماخواهدماندکه گریان حسین است وروحی که آواره اوست..... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
       👇تقویم نجومی یکشنبه👇      👇👇👇کانال عمومی👇👇👇                (تقویم همسران) اولین و کامل ترین مجموعه کانال های تقویم نجومی ، اسلامی. 👈 یکشنبه 👈6 خرداد /جوزا 1403 👈17 ذی القعده 1445 👈26 می 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. ⭐️ احکام دینی و اسلامی. 🌕امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅خواستگاری و عقد و ازدواج. ✅خرید کردن. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅ختنه نوزاد. ✅مشارکت و امور شراکتی. ✅قرار داد مضاربه. ✅و به دیدار روسا رفتن و درخواست از آنها خوب است‌. 👼 مناسب زایمان و نوزاد مبارک و خوشبخت است. 🚘مسافرت :مسافرت همراه صدقه خوب است. @taghvimehamsaran 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز : قمر در برج جدی است و از نظر نجومی برای امور زیر نیک است : ✳️انواع عمل جراحی. ✳️آغاز درمان و معالجات. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️برداشت محصول. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️و شراکت و امور شراکتی خوب است. 🔵برای بستن حرز برای اولین بار و نماز آن خوب است. 👩‍❤️‍👨مباشرت امشب: شب دوشنبه فرزند حافظ قران گردد. 💎 از کانال ما در فروش حرز و ادعیه همراه دیدن فرمایید.👇 @Herz_adiye_hamrah 🔲 این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. ⚫️ اصلاح سر و صورت. طبق روایات ، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، میانه است. 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #زالو انداختن در این روز، از ماه قمری،باعث صحت بدن می شود. @taghvimehmsaran 😴😴تعبیر خواب. خوابی که شب " دوشنبه " دیده شود طبق آیه ی 18 سوره مبارکه "کهف" است. و تحسبهم ایقاظا و هم رقود... و چنین استفاده میشود که کسی دوست یا دشمن خواب بیننده به وی برسد. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌( این حکم شامل خرید لباس نیست) ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . @taghvimehmsaran 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸بامید پرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸 📚 منابع مطالب: کتاب تقویم همسران نوشته حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 09032516300 02537747297 09123532816 📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک  ارسال  کنید مطلب بدون لینک شرعا حرام و ممنوع میباشد. 📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛 مطلب تخصصی و مفید تقویم نجومی را هر شب در 👇اینجا👇دریافت کنید 👇عضو شوید👇 لینک کانال اصلی و فعال ما در تلگرام👇 @taghvimehmsaran ای دی ادمین 🆔👇 @tl_09123532816 لینک گروه در پیام رسان تلگرام ایتا و سروش👇 @taghvimehamsaran https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
🌷 ✅ فصل شانزدهم 💥 خانم‌ها آرام‌آرام سوار اتوبوس شدند. ما هم نشستیم کنار شیشه. صمد دست خدیجه و معصومه را گرفته بود. بچه‌ها گریه می‌کردند و می‌خواستند با ما بیایند. اولین باری بود که آن‌ها را تنها می‌گذاشتم. بغض گلویم را گرفته بود. هر کاری می‌کردم گریه نکنم، نمی‌شد. سرم را برگرداندم تا بچه‌ها گریه‌ام را نبینند. 💥 کمی بعد دیدم صمد و بچه‌ها آن‌طرف‌تر، روی پله‌ها ایستاده‌اند و برایم دست تکان می‌دهند. تندتند اشک‌هایم را پاک کردم و به رویشان خندیدم. اتوبوس که حرکت کرد، صمد را دیدم که دست بچه‌ها را گرفته و دنبال اتوبوس می‌دود. 💥 همان‌طور که صمد می‌گفت، شد. زیارت حالم را از این‌رو به آن‌رو کرد. از صبح می‌رفتیم می‌نشستیم توی حرم. نماز قضا می‌خواندیم و به دعا و زیارت مشغول می‌شدیم. گاهی که از حرم بیرون می‌آمدیم تا برویم هتل، نیمه‌های راه پشیمان می‌شدیم. نمی‌توانستیم دل بکنیم. دوباره برمی‌گشتیم حرم. 💥 یک روز همان‌طور که نشسته بودم و چشم دوخته بودم به ضریح، یک‌‌دفعه متوجه جمعیتی شدم که لااله‌الااللّه گویان وارد حرم شدند. چند تابوت آرام‌آرام روی دست‌های جمعیت جلو می‌آمد. مردم گل و گلاب به طرف تابوت پرت می‌کردند. وقتی پرس‌وجو کردم، متوجه شدم این‌ها شهدای مشهد هستند که قرار است امروز تشییع شوند. 💥 نمی‌دانم چه‌طور شد یاد صمد افتادم و اشک توی چشم‌هایم جمع شد. بچه‌ها را به مادرشوهرم سپردم و دویدم پشت سر تابوت‌ها. همه‌اش قیافه‌ی صمد جلوی چشمم می‌آمد، اما هر کاری می‌کردم، نمی‌توانستم برایش دعا کنم. حرفش یادم افتاد که گفته بود: « خدایا آدمم کن. » دلم نیامد بگویم خدایا آدمش کن. از نظر من صمد هیچ اشکالی نداشت. آمدم و کناری ایستادم و به تابوت ها که روی دست مردم حرکت می کرد، نگاه کردم و غم عجیبی که آن صحنه داشت دگرگونم کرد. 🔰ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷 ✅ فصل شانزدهم 💥 فردای آن روز با هواپیما برگشتیم تهران. توی فرودگاه یک پیکان صفر منتظرمان بود. آن‌وقت‌ها پیکان جزو بهترین ماشین‌ها بود. با کلی عزت و احترام سوار ماشین شدیم و آمدیم همدان. سر کوچه که رسیدیم، دیدم جلوی در آب و جارو شده. صمد جلوی در ایستاده بود. خدیجه و معصومه هم کنارش بودند. به استقبالمان آمد. ساک‌ها را از ماشین پایین آورد و بچه‌ها را گرفت. 💥 روی بالکن فرش پهن کرده بود و حیاط را شسته بود. باغچه آب‌پاشی شده و بوی گل‌ها درآمده بود. سماوری گذاشته بود گوشه‌ی بالکن. برایمان چای ریخت و شیرینی و میوه آورد. بچه‌ها که از دیدنم ذوق‌زده شده بودند توی بغلم نشستند. صمد بین من و مادرش نشست و در گوشم گفت: « می‌گویند زن بلاست. الهی هیچ خانه‌ای بی‌بلا نباشد. » 💥 زودتر از آن چیزی که فکرش را می‌کردم، کارهایش درست شد و به مکه مشرّف شد. موقع رفتن ناله می‌کردم و اشک می‌ریختم و می‌گفتم: « بی‌انصاف! لااقل این یک ‌جا مرا با خودت ببر. » گفت: « غصه نخور. تو هم می‌روی. انگار قسمت ما نیست با هم باشیم. » 💥 رفتن و آمدنش چهل روز طول کشید. تا آمد و مهمانی‌هایش را داد، ده روز هم گذشت. هر چه روزها می‌گذشت، بی‌تاب‌تر می‌شد. می‌گفت: « دیگر دارم دیوانه می‌شوم. پنجاه روز است از بچه‌ها خبر ندارم. نمی‌دانم در چه وضعیتی هستند. باید زودتر بروم. » 💥 بالاخره رفت. می‌دانستم به این زودی‌ها نباید منتظرش باشم. هر چهل‌وپنج روز یک بار می‌آمد. یکی دو روز پیش ما بود و برمی‌گشت. تابستان گذشت. پاییز هم آمد و رفت. 🔰ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
.. 🔰هـمان روز عقد یه رازے بهم گفت... گفت:شهـید حاج شیرعلی سلطانے را می شناسے؟ گفـتم: نه! گفت: حاج شـیرعلے, مـداح مشهور شـیراز که تو مسجد المهدی برای خودش قبر حفر کرده بود, اون هم به اندازه تن بی سرش... با آه ادامه داد, تن بےسرش را همـان جا دفن کردند. گفتم خوب... گفت: یه روز به من گفت فلانےتو ازدواج می کنے, دو تادختر گیـرت میاد بعـد هم میشے! و من تمام این سال ها با این راز سر می کردم دختر اول امد بعد هم دومی. عزت سر از پا نمی شناخت و من ...😔 عزت الله نعمت الهی 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید عزت الله نعمت اللهی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤🍃 ▫️سلام امام دل‌آرامم! سلام حجتِ آخرینِ خدا! ✨ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام و صبح شما عزیزان بخیر قلب های آرام 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷🕊🍃 عاشقانی که مدام از فرجت می‌گفتند عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری 🤲 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🕊🌹 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷 ✅ فصل شانزدهم 💥 زمستان سال 1364 بود. بار آخری که به مرخصی آمد، گفتم: « صمد! این‌بار دیگر باید باشی. به قول خودت این آخری ا‌ست‌ها » قول داد. اما تا آن روز که ماه آخر بارداری‌ام بود نیامده بود. شام بچه‌ها را که دادم، طفلی‌ها خوابیدند. اما نمی‌دانم چرا خوابم نمی‌برد. رفتم خانه‌ی همسایه‌مان، خانم دارابی، خیلی با هم عیاق بودیم، چون شوهر او هم در جبهه بود، راحت‌تر با هم رفت‌وآمد می‌کردیم. 💥 اغلب شب‌ها یا او خانه‌ی ما بود یا من به خانه‌ی آن‌ها می‌رفتم. اتفاقاً آن شب مهمان داشت و خواهرشوهرش پیشش بود. یک‌دفعه خانم دارابی گفت: « فکر کنم امشب بچه‌ات به دنیا می‌آید. حالت خوب است؟! » گفتم: « خوبم. خبری نیست. » گفت: « می‌خواهی با هم برویم بیمارستان؟! » به خنده گفتم: « نه... این دفعه تا صمد نیاید، بچه دنیا نمی‌آید. » 💥 ساعت دوازده بود که برگشتم خانه‌ی خودمان. با خودم گفتم: « نکند خانم دارابی راست بگوید و بچه امشب دنیا بیاید. » به همین خاطر همان نصف‌شبی خانه را تمیز کردم. لباس و وسایل بچه را آماده گذاشتم. بعد رفتم بخوابم. اما مگر خوابم می‌برد. کمی توی جا غلت زدم که صدای در بلند شد. 💥 خوشحال شدم. گفتم حتماً صمد است. اما صمد کلید داشت. رفتم و در را باز کردم. خانم دارابی بود. گفت: « صدای آژیر آمبولانس شنیدم، فکر کردم دردت گرفته، دنبالت آمده‌اند. » گفتم: « نه، فعلاً که خبری نیست. » خانم دارابی گفت: « دلم شور می‌زند. امشب پیشت می‌مانم. » 💥 هنوز نیم‌ساعتی نگذشته بود که حس کردم واقعاً درد دارد سراغم می‌آید. یک ساعت بعد حالم بدتر شد. طوری که خانم دارابی رفت خواهرشوهرش را از خواب بیدار کرد، آورد پیش بچه‌ها گذاشت. ماشینی خبر کرد و مرا برد بیمارستان. همین‌ که معاینه‌ام کردند، مرا فرستادند اتاق زایمان و یکی دو ساعت بعد بچه به دنیا آمد. 🔰ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷 ✅ فصل شانزدهم 💥 فردا صبح همسایه‌ها آمدند بیمارستان و آوردندم خانه. یکی اتاق را تمیز می‌کرد، یکی به بچه‌ها می‌رسید، یکی غذا می‌پخت و چند نفری هم مراقب خودم بودند. خانم دارابی کسی را فرستاد سراغ شینا و حاج‌آقایم. عصر بود که حاج‌آقا تنهایی آمد. مرا که توی رختخواب دید، ناراحت شد. به ترکی گفت: « دختر عزیز و گرامی بابا! چرا این‌طور به غریبی افتادی. عزیز‌کرده‌ی بابا! تو که بی‌کس و کار نبودی. » 💥 بعد آمد و کنارم نشست و پیشانی سردم را بوسید و گفت: « چرا نگفتی بچه‌ات به دنیا آمده. گفتند مریضی! شینا هم حالش خوش نبود نتوانست بیاید. » همان شب حاج‌آقایم رفت دنبال برادرشوهرم، آقا شمس‌اللّه که با خانمش همدان زندگی می‌کردند. خانم او را آورد پیشم. بعد کسی را فرستاد دنبال شینا و خودش هم کارهای خرید بیرون را انجام داد. 💥 یک هفته‌ای گذشته بود. شینا حالش خوش نبود. نمی‌توانست کمکم کند. می‌نشست بالای سرم و هی خودش را نفرین می‌کرد که چرا کاری از دستش برنمی‌آید. حاج‌آقایم این وضع را که دید، شینا را فرستاد قایش. خواهرها هم دو سه روز اول ماندند و رفتند سر خانه و زندگی‌شان. فقط خانم آقا‌شمس‌اللّه پیشم بود، که یکی از همسایه‌ها آمد و گفت: « حاج‌آقایتان پشت تلفن است. با شما کار دارد. » 💥 معصومه، زن آقا‌شمس‌اللّه، کمکم کرد و لباس گرمی تنم پوشاند و چادرم را روی سرم انداخت. دستم را گرفت و رفتیم خانه‌ی همسایه. 🔰ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
        👇تقویم نجومی دوشنبه👇 👇👇👇کانال عمومی👇👇👇             ‌    (تقویم همسران)  ✴️ دوشنبه 👈7 خرداد / جوزا 1403 👈18 ذی القعده 1445👈27 می 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی. ❇️امروز برای امور زیر خوب است: ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅خرید دکان و محل کسب. ✅اقدامات قضایی. ✅استقراض وام دادن و گرفتن. ✅خواستگاری عقد و ازدواج. ✅و خون دادن خوب است. 🚘 سفر: مسافرت مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد.(منظوری مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶زایمان مناسب و نوزاد هرگز فقیر نشود و زندگی خوبی خواهد داشت. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج جدی و از نظر نجومی  مناسب برای امور زیر است: ✳️عمل جراحی. ✳️آغاز درمان و معالجه. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️برداشت محصولات زراعی. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️و مشارکت و امور شراکتی نیک است. ✳️ شما میتوانید باجستجوی کلمه" تقویم همسران"در تلگرام و ایتا به ما بپیوندید و تقویم هر روز را دریافت نمایید. 🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: مباشرت امشب: فرزند چنین شبی زبانش از دروغ و تهمت پاک شود. 💠 به کانال ما در موضوع خواص و فروش حرز امام جواد علیه السلام سری بزنید. مناسب ترین قیمت و مطمئن...👇 @Herz_adiye_hamrah 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه باعث غم و اندوه می شود. 🔴 حجامت: یا در این روز از ماه قمری ، باعث قوت بدن می شود. @taghvimehamsaran 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ استخاره: وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن). ✳️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه. ✳️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد. @taghvimehamsaran 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که امشب شبِ سه شنبه دیده شود طبق ایه ی 19 سوره مبارکه "مریم علیها السلام" است. قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما... و از معنای آن استفاده می شود که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطر خواه به او برسد و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. @taghvimehamsaran 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منبع مطالب ما. تقویم همسران:نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهماالسلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 02537747297 09123532816 09032516300 📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک کانال ممنوع و حرام است. 📛📛📛📛📛📛 @taghvimehamsaran ادمین...👇 @tl_09123532816 مطلب تخصصی و مفید تقویم همسران را هر شب، در اینجا دریافت کنید و عضو شوید👇 لینک کانال اصلی ما در تلگرام ,ایتا و سروش..👇 @taghvimehamsaran https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
هرگز بادیگاردی کنارش ندیدم خاطره‌ای جالب از آیت‌الله آل هاشم ❤️ 🖤🖤🖤 🖤🖤🖤 🖤🖤🖤 🖤🖤🖤 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید آیت الله آل هاشم 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
💚 💚 🤍 🤍 ❤️❤️ مولای مهربانم💖 ای که فصل آمدنت زیباترین فصل زندگانی است و حضورت، گویاترین پیام آشنایی ای که باب خدایی و واسطه فیض دریای رحمتی و بیکران مهر. ما را دریاب... 💚🤍❤️ 💞‫خدایا ظهور مولایمان را نزدیکتر بگردان و ما را مشمول دعای امام زمان (عَجَّلَ اللهُ تَعالی فَرَجَهُ الشَّریفَ) قرار بده .‬ آمین یا رب العالمین 📤 اگر ۱ نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷🕊🍃 گفتند به ما مقصد تو تبریز است پس چرا بال زنان سمت خراسان رفتی؟ 💔🥀 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
        👇تقویم نجومی سه شنبه👇     👇👇👇 کانال عمومی 👇👇👇             🌏 تقویم همسران 🌍 (اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی ، اسلامی) @taghvimehamsaran ✴️ سه شنبه 👈8 خرداد / جوزا 1403 👈19 ذی القعده 1445👈28 می 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ✅شاگرد گرفتن. ✅صید و شکار و دام گذاری. ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅آغاز نگارش کتاب و مقاله. ✅ارسال نامه و مکاتبات. ✅دیدار بزرگان. ✅و خرید وسیله سواری نیک است. ✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران" را در تلگرام و ایتا جستجو کنید. 🚖سفر : مسافرت خوب است و حاجت روایی در پی دارد. 👶مناسب زایمان و نوزاد مبارک و شایسته است. 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🔭  احکام نجوم. 🌓 امروز قمر در برج دلو است و برای امور زیر خوب است : ✳️رفتن به خانه نو. ✳️نام گذاری و ختنه اطفال. ✳️شراکت و امور شراکتی. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️معامله خانه و مسکن. ✳️درختکاری. ✳️و انواع حفاری ها نیک است. 🔵نوشتن حرز و سایر ادعیه و نماز و بستن آن برای اولین بار مناسب است. 🔲 این اختیارات یک سوم مطالب سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در کتاب تقویم همسران مطالعه بفرمایید.      @taghvimehamsaran 👨‍👩‍👧‍👦مباشرت امشب شب چهارشنبه : مباشرت تنها برای صحت جسم خوب است. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث توانگری می شود. 💉💉حجامت خون دادن فصد. 🔴 یا در این روز از ماه قمری ، باعث رفع درد بدن می شود. ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید بر هلاکت خود بترسد. 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن  روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر ان را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که امشب شبِ چهار شنبه دیده شود طبق ایه ی 20 سوره مبارکه "طه"  است. فالقاها فاذا هی حیه تسعی... و از معنای آن استفاده می شود که دلیلی قوی در اختیار خواب بیننده قرار گیرد و کار خود را با آن پیش ببرد .ان شاءالله. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. کتاب تقویم همسران صفحه 115 ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین  ۱۰۰ مرتبه. ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد . 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . 🚀 با جستجوی " تقویم همسران" در تلگرام و ایتا و سروش به ما بپیوندید 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع ما👇 تقویم همسران تالیف:حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن :                      02537747297 0912 353 2816‌‌ 0903 252 6300 📛📛📛📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک  ارسال  کنید.بدون لینک بهیچ وجه جایز نیست و حرام است 📛📛📛📛📛📛📛📛📛 مطلب تخصصی و مفید تقویم همسران را هر شب در 👇‌اینجا👇دریافت کنید 👇عضو شوید👇 لینک کانال در ایتا و سروش و تلگرام👇 @taghvimehamsaran ارتباط با ادمین مجموع کانال های نجومی👇 @tl_09123532816 https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
‍ 🌷 ✅ فصل شانزدهم 💥 گوشی تلفن را که برداشتم، نفسم بالا نمی‌آمد. صمد از آن‌طرف خط گفت: « قدم جان تویی؟! » گفتم: « سلام. » تا صدایم را شنید، مثل همیشه شروع کرد به احوال‌پرسی؛ می‌خواست بداند بچه به دنیا آمده یا نه؛ اما انگار کسی پیشش بود و خجالت می‌کشید. به همین خاطر پشت سر هم می‌گفت: « تو خوبی، سالمی، حالت خوب است؟! » 💥 من هم از او بدتر چون زن همسایه و معصومه کنارم نشسته بودند، خجالت می‌کشیدم بگویم: « آره. بچه به دنیا آمده. » می‌گفتم: « من حالم خوب است. تو چطوری؟! خوبی؟! سالمی؟! » 💥 معصومه با ایما و اشاره می‌گفت: « بگو بچه به دنیا آمد، بگو. » از همسایه خجالت می‌کشیدم. معصومه که از دستم کفری شده بود، گوشی را گرفت و بعد از سلام و احوال‌پرسی گفت: « حاج‌آقا! مژده بده. بچه به دنیا آمد. قدم راحت شد. » 💥 صمد آن‌قدر ذوق‌زده شده بود که یادش رفت بپرسد حالا بچه دختر است یا پسر. گفته بود: « خودم را فردا می‌رسانم. » 💥 از فردا صبح چشمم به در بود. تا صدای تقه‌ی در می‌آمد، به هول از جا بلند می‌شدم و می‌گفتم حتماً صمد است. آن روز که نیامد، هیچ. هفته‌ی بعد هم نیامد. دو هفته گذشت. از صمد خبری نشد. همه رفته بودند و دست‌تنها مانده بودم؛ با پنج تا بچه و کلی کار و خرید و پخت و پز و رُفت و روب. 💥 خانم دارابی تنها کسی بود که وقت و بی‌وقت به کمکم می‌آمد. اما او هم گرفتار شوهرش بود که به تازگی مجروح شده بود. صبح زود بنده‌ی خدا می‌آمد کمی به من کمک می‌کرد. بعد می‌رفت سراغ کارهای خودش. گاهی هم می‌ایستاد پیش بچه‌ها تا به خرید بروم. 🔰ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷 ✅ فصل شانزدهم 💥 آن روز صبح، خانم دارابی مثل همیشه آمده بود کمکم. داشتم به بچه‌ها می‌رسیدم. آمد، نشست کنارم و کمی درددل کرد. شوهرش به سختی مجروح شده بود. از طرفی خیلی هم برایش مهمان می‌آمد. دست‌تنها مانده بود و داشت از پا درمی‌آمد. 💥 گرم تعریف بودیم که یک‌دفعه در باز شد و برادرم آمد توی اتاق. من و خانم دارابی از ترس تکانی خوردیم. برادرم که دید زن غریبه توی خانه هست، در را بست و رفت بیرون. بلند شدم و رفتم جلوی در. صمد و برادرم ایستاده بودند پایین پله‌ها. 💥 خانم دارابی صدای سلام و احوال‌پرسی ما را که شنید، از اتاق بیرون آمد و رفت. برادرم خندید و گفت: « حاجی! ما را باش. فکر می‌کردیم به این‌ها خیلی سخت می‌گذرد. بابا این‌ها که خیلی خوش‌اند. نیم‌ساعت است پشت دریم. آن‌قدر گرم تعریف‌اند که صدای در را نشنیدند. » 💥 صمد گفت: « راست می‌گوید. نمی‌دانم چرا کلید توی قفل نمی‌چرخید. خیلی در زدیم. بالاخره در را باز کردیم. » همین که توی اتاق آمدند، صمد رفت سراغ قنداقه‌ی بچه. آن را برداشت و گفت: « سلام! خانمی یا آقا؟! من بابایی‌ام. مرا می‌شناسی؟! بابای بی‌معرفت که می‌گویند، منم. » 💥 بعد به من نگاه کرد. چشمکی زد و گفت: « قدم جان! ببخشید. مثل همیشه بدقول و بی‌معرفت و هر چه تو بگویی. » فقط خندیدم. چیزی نمی‌توانستم پیش برادرم بگویم. به برادرم نگاه کرد و گفت: « سفارش ما را پیش خواهرت بکن. » برادرم به خنده گفت: « دعوایش نکنی. گناه دارد. » 💥 بچه‌ها که صمد را دیده بودند، مثل همیشه دوره‌اش کرده بودند. همان‌طور که بچه‌ها را می‌بوسید و دستی روی سرشان می‌کشید، گفت: « اسمش را چی گذاشتید؟! » گفتم: « زهرا. » تازه آن وقت بود که فهمید بچه‌ی پنجمش دختر است. گفت: « چه اسم خوبی، یا زهرا! » 🔰ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
...🌱 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدزین العابدین حاجیان 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
✋ 🌼 🕊💚 🥀 بوی‌ نرگس می‌دهد هر صبح انگاری که ‌یار 🌻 هر سحر از کوچه‌ی دلتنگی‌ام رد می‌شود 🥀 هرکه می‌خواند "فرج"را تا سرآید‌ انتظار 🌻 شامل الطاف بی‌پایان ایزد می‌شود 🕊 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـرَج 🕊 🌼🍃 🖤🖤🖤 🖤🖤🖤 🖤🖤🖤 🖤🖤🖤 🖤🖤🖤 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🌷🕊🍃 سلام بر او که می گفت: «عزت دست خداست و بدانید اگر گمنام ترین هم باشید ولی نیت شما یاری مردم باشد می‌بینید خداوند چقدر با عزت و عظمت شما را در آغوش می گیرد» 💔 🥀 🕊 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
. 👇تقویم نجومی چهارشنبه👇 👇👇👇کانال عمومی👇👇👇 (تقویم همسران) (اولین و پرطرفدارترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی،اسلامی) @taghvimehamsaran ✴️ چهارشنبه 👈9 خرداد /جوزا 1403 👈20 ذی القعده 1445 👈29 می 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅شروع بنایی و خشت بنا نهادن. ✅دیدارهای سیاسی. ✅برداشت محصولات کشاورزی. ✅خرید کردن. ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅شروع به کسب و کار. ✅معالجه و درمان. ✅و آغاز چله گرفتن و ریاضت های معنوی خوب است. 👶 زایمان خوب و نوزاد صبور و فاضل و عمری طولانی دارد. 🚘مسافرت: مسافرت مکروه و همراه صدقه باشد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج دلو و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️رفتن به خانه نو. ✳️نام گذاری و ختنه اطفال. ✳️شراکت و امور شراکتی. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️معامله خانه و مسکن. ✳️درختکاری. ✳️و حفاری ها نیک است. 🟣 نگارش ادعیه و برای نماز حرز و بستن آن خوب است. ✳️ برای مطالب بیشتر و دریافت تقویم نجومی هر روز باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما در تلگرام و ایتا بپیوندید . 👩‍❤️‍👨 حکم مباشرت امشب. ( شب پنج شنبه )، برای سلامتی جسم مفید و فرزند عالم گردد. 💉حجامت. خون دادن و فصد باعث صحت می شود. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث ایمنی از بلا می شود. 😴😴تعبیر خواب. خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق آیه ی 21 سوره مبارکه "انبیاء علیهم السلام" است. اتخذوا الهه من الارض هم ینشرون... و چنین استفاده میشود که اگر کسی با خواب بیننده کدورت و مشکلی داشت برطرف می شود. ان شاءالله. و به این صورت مطلب خود رو قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت و دوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد @taghvimehamsaran 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد . @taghvimehamsaran شما میتوانید با جستجوی کلمه" تقویم همسران" در تلگرام ایتا و سروش به کانال ما بپیوندید. 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان قم:انتشارات حسنین علیهما السلام ادرس: پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن: 09032516300 0912 353 2816 025 377 47 297 📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید.نقل مطلب بدون لینک ممنوع و شرعا حرام و مدیون هستید. 📛📛📛📛📛📛 مطلب تخصصی و مفید تقویم اسلامی نجومی را هر شب در 👇اینجا👇دریافت کنید 👇عضو شوید👇 لینک کانال اصلی ما در تلگرام👇👇 @taghvimehmsaran ارتباط با ادمین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی:👇 @tl_09123532816 لینِک کانال در ایتا و سروش 👇 @taghvimehamsaran 🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸 https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
🌷 ✅ فصل هفدهم 💥 سال 1365 سال سختی بود. در بیست‌وچهار سالگی، مادر پنج تا بچه‌ی قد و نیم‌قد بودم. دست‌تنها از پس همه‌ی کارهایم برنمی‌آمدم. اوضاع جنگ به جاهای بحرانی رسیده بود. صمد درگیر جنگ و عملیات‌های پی‌در‌پی بود. خدیجه به کلاس دوم می‌رفت. معصومه کلاس اولی بود. به خاطر درس و مدرسه‌ی بچه‌ها کمتر می‌توانستم به قایش بروم. 💥 پدرم به خاطر مریضی شینا دیگر نمی‌توانست به ما سر بزند. خواهرهایم سخت سرگرم زندگی خودشان و مشکلات بچه‌هایشان بودند. برادرهایم مثل برادرهای صمد درگیر جنگ شده بودند. اغلب وقت‌ها صبح که از خواب بیدار می‌شدم، تا ساعت ده یازده شب سر پا بودم. به همین خاطر کم‌حوصله، کم‌طاقت و همیشه خسته بودم. 💥 دی‌ماه آن سال عملیات کربلای 4 شروع شد. از برادرهایم شنیده بودم صمد در این عملیات شرکت دارد و فرماندهی می‌کند. برای هیچ عملیاتی این‌قدر بی‌تاب نبودم و دل‌شوره نداشتم. از صبح که از خواب بیدار می‌شدم، بی‌هدف از این اتاق به آن اتاق می‌رفتم. گاهی ساعت‌ها تسبیح به دست روی سجاده به دعا می‌نشستم. رادیو هم از صبح تا شب روی طاقچه‌ی اتاق روشن بود و اخبار عملیات را گزارش می‌کرد. 💥 چند روزی بود مادرشوهرم آمده بود پیش ما. او هم مثل من بی‌تاب و نگران بود. بنده‌ی خدا از صبح تا شب نُقل زبانش یا صمد و یا ستار بود. 🔰ادامه دارد... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃