eitaa logo
دانلود
💢در زمان جنگ من امدادگر بودم. روزی به منطقه جنگی جوانرود حسین آباد اعزام شدیم. با بچه‌ها و رزمندگان شیراز آشنا شدم. شب اول نماز را به امامت «علی بیضایی نژاد» خواندیم . شهادت از چهره‌اش می بارید. با این وجود که در جبهه‌ هیچ نامحرمی نبود مدام سرش پایین بود و تبسمی بر روی لبانش. 💢گاه گاهی آهسته می گفت الهی شکر. بچه ها علاقه خاصی به علی داشتند و او به «علی شفاعت» معروف بود. چون دوستانش به یقین میدانستند او شهید خواهد شد. 💢شب قبل از شهادتش رسید. آن شب علی امام جماعت بود. پس از نماز با چشمانی پر از اشک رو به بچه ها گفت: بچه ها از فردا من امام جماعت شما نیستم. بچه ها گفتند: چرا؟ گفت: صبر کنید میفهمید. دعای کمیل را علی و دوستش مجتبی خواندند. روز بعد علی به همراه دیگر رزمندگان به سوی میدان مین در اطراف سنگر رفتند. ساعت ۷ الی ۸ بود که صدای مهیبی را شنیدم و هراسان به سوی صدا دویدم که علی و دوستش مجتبی را غرق در خون دیدیم. از چهره علی نور می بارید. علی بیضایی نژاد 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهید علی بیضایی نژاد 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🏝دوباره صبح و دوباره سلام بر شما.... دوباره صبح و دوباره پرواز در نیلی پرطراوت یادتان... دوباره صبح و دوباره نفس کشیدن در هوای دوست داشتنتان... دوباره صبح و دوباره دل سپردن به محبت بی نهایتتان ... دوباره صبح و دوباره آرزوی بارانی دیدارتان ... چه خوشبختم که در سرزمین یاد شما صبح را آغاز می‌کنم... چه خوشبختم که شما را دارم...🏝 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
خدایا .... در‌شهادت‌چہ‌لذتی‌است کہ‌مخلصان‌توبہ‌دنبال‌آن اشک‌شوق‌می‌ریزند💔:) 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
بسم رب الشھـدا 🌸 کاروان قرآنی ایران، هجده نفر بودند. از عرفات به سمت مشعر حرکت کردند. ساعت 9 شب بود که رسیدند. شب را آنجا ماندند و صبح به سمت منا راه افتادند. 🍁 هیچ کدام نمی دانستند انتهای راهی که می روند بسته است. سرباز های سعودی، همان حوالی نگهبانی می دادند. کاری به کار حاجی ها نداشتند. 🌺 کم کم خیابان شلوغ شد. بیست دقیقه که گذشت، دیگر کسی نمی توانست در آن خیابان عریض دست هایش را از فشار خلاص کند و بالا ببرد. 🌷 پیرمرد ـ پیرزن ها از فشار پشت سری ها به زمین می خوردند و بعد، چندین نفر به روی شان می افتادند. اطراف خیابان چادرهای بعثه کشورهای مختلف قرار داشت. 🌼 نرده هایی بین خیابان و چادرها کشیده شده بود. عده ای از این نرده ها بالا رفته تا جان خودشان را نجات دهند. هلی کوپتر های سعودی بالای سر زائران می چرخیدند و کاری نمی کردند. 😡 🥀 محسن و استاد سیاح گرجی و شاکر نژاد کنار هم بودند. پیرزنی را دیدند که زمین خورده. حمید گفت : الان زیر دست و پا له می شه! بلندش کنیم. 😔 محسن و سیاح راه را باز کردند و حمید، پیرزن را بلند کرد و به گوشه ای کشید. 🌸🍃🌸🍃🖤🍃🌸🍃🌸 ✍🏻 ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
بسم رب الشھـدا 😔 همه منتظر بودند تا مأموران سعودی انتهای خیابان را باز کنند. اما خبری نبود. محسن، مبهوت شده بود. کم کم جمعیت او را از حمید و مسعود جدا کرد. 😢 مسعود دستش را دراز کرد سمتش و گفت : بیا محسن! اما جمعیت محسن را با خودش برد. دو دقیقه نگذشته بود که بین حمید و مسعود هم فاصله افتاد. 🌹حمید سعی کرد صدایش را به مسعود برساند : فکر نمی کنم از این مهلکه جان سالم به در ببریم! و از هم دور و دورتر شدند. 😭 از هرطرف بوی مرگ می آمد. هرکس با زبان خودش از خدا کمک می خواست. مأموران سعودی فاجعه را می دیدند و فقط با بلندگوهایشان می گفتند : _ برگردید! 🔥 اما به کجا؟! یکی می گفت که راه برگشت هم به خاطر عبور یکی از مقامات سعودی بسته شده. ساعت ها همین طور گذشت. یکدفعه ندایی بین جمعیت پیچید. 🌷همگی از هم خواستند که بنشینند. سخت بود. اما همه سعی کردند به این توصیه عمل کنند. همین باعث شد که از فشارها کم شود. اما فشار بخشی از مشکل بود. فاجعه اصلی تشنگی بود. 😭 💥☀️بدن های حاجیان زیر آفتاب ظهر عربستان داشت می سوخت. طول جمعیتی که گرفتار شده بودند به صدها متر می رسید. بالاخره مأموران سعودی دست به کار شدند. از ابتدای مسیر شروع کردند به جمع آوری اجساد ... 🍁🍃🍁🍃🍃🍁🌾🍁 ✍ ادامه دارد ... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
✍وصیت عشاق: 🔹 "من خوشحالم از اینکه بشوم . چون را اوج تکامل می دانم . چرا که در راه عقیده خود جهاد  میکنم ... چرا هر وقت به ما می گویند وصیتنامه ، یاد از اموال و دارایی خود می کنیم ولی به این فکر نمی افتیم که چه کارهایی برای اسلام کرده ایم ... چه بهتر است انسان به بهترین درجۀ شهادت شهید شود ، با آگاهی کامل از اسلام و آشنایی کامل از قرآن ، مکتب اسلام ، رهبر ، و... دعائی 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدمحمد علی دعائی 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
👇👇👇 کانال عمومی 👇👇👇 (تقویم همسران) ✴️ پنجشنبه 👈 8 شهریور/ سنبله 1403 👈 24 صفر 1446👈 29 اوت 2024 @taghvimehamsaran 🕋 مناسب های دینی و اسلامی. 🖊 طلبیدن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قلم و دوات را برای نوشتن خلافت بلا فصل خود برای امیر المومنین علیه السلام و جلوگیری عمر بن خطاب از این کار. 🎇 امور دینی و اسلامی. ✅صدقه آخر هفته و شب جمعه خیرات برای اموات بسیار پسندیده است. 📛ملاقات و انواع دیدارها. 📛 و مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🤒 مریض امروز زود خوب می شود. 👶 مناسب زایمان نیست. 🔭احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج سرطان است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️بذر پاشی و کاشت. ✳️کندن چاه و کانال. ✳️لباس نو پوشیدن و نو بریدن. ✳️سر تراشیدن. ✳️مُسهل خوردن. ✳️ و استحمام رفتن نیک است. 🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب نیست. 👩‍❤️‍👩مباشرت امروز (روز پنجشنبه) مباشرت هنگام زوال ظهر برای سلامتی مفید است و فرزندش عاقل و سیاستمدار خواهد شد . ان شاءالله. 💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، فرزند پس از فضیلت نماز عشاء امید مستحب و فرزند سخنوری نطاق با بیانی دلربا شود. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ماه قمری ، باعث اصلاح امور خواهد شد. 💉💉حجامت فصد خون دادن. یا و فصد باعث دفع صفرا می شود. 😴 تعبیر خواب امشب: اگر شب جمعه خواب ببیند تعبیرش از ایه ی 25 سوره مبارکه " فرقان" است. یوم تشقق السماء بالغمام و نزل الملائکه تنزیلا... و چنین برداشت میشود که خواب بیننده را خصومت یا گفتگویی ناشایست پیش اید صدقه بدهد تا رفع گردد. شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید . @taghvimehamsaran 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸 📚 منابع مطالب ما: 📔تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم: پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن: 09032516300 025 377 47 297 0912 353 2816 📛📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید.بدون لینک نقل مطلب ممنوع و حرام است. 📛📛📛📛📛📛📛 لینگ کانال در ایتا و سروش و تلگرام 👇 @taghvimehamsaran ارتباط با ادمین👇 @tl_09123532816 https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
🏝هر کجای زندگی را که نگاه می‌کنم، هر صفحه‌ی عمرم را که ورق می‌زن ، هر گوشه‌ی دلم را که سرک می‌کشم ... جای معطر شما خالیست. انگار همیشه، میان تمام دلخوشی‌ها، بغضی مدام گلوی شادی‌هایم را می‌فشرده است ... انگار، نبودنتان هرگز نمی گذارد که این دم ، نوش شود بیایید و مثل عطر بهارنارنج، کام جان‌ها را مصفا کنید🏝 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
صبح ها🌤 خورشید بیدارم میکند تا با هم دنبال تو بگردیم! در کدام مغرب آرمیده ای که در هیچ مشرقی طلوع نمیکنی..! 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
بسم رب الشھـدا 😔 پنجشنبه روز عید قربان، مامان حالش بدتر از دیروز شده بود. ساعت ده صبح، دیگر طاقتش طاق شد. شماره مصطفی را گرفت. 😢 پرسید : چه خبر از محسن؟! از دیروز حالم خیلی بده! مصطفی از پیامکی گفت که تازه به دستش رسیده. خبر داده بودند در منا حادثه سنگینی اتفاق افتاده. 💔 یکی انگار قلب مامان را پاره کرد. حس کرد قلبش در قفسه سینه رها شده : وای خدا! چی شده؟ یا امام زمان! مصطفی پشیمان شد از حرفش. 🌷مامان را دلداری داد. گفت به محسن می سپارد رنگ بزند خانه. ساعت دوی بعد ازظهر شده بود و هنوز از محسن خبری نبود. 🌺 مامان تلویزیون را روشن کرد. مجری اخبار ساعت 14 داشت می گفت : در منا تعداد زیادی از حاجیان به خاطر ازدحام زیاد و گرمای هوا جان خود را از دست دادند .... . 🍁 مامان به مردم سپید پوشی که روی هم تلنبار شده بودند خیره ماند. با خودش گفت : اگر محسن حالش خوب بود به من خبر می داد! حتما بلایی سر بچه ام اومده! 😭جمعه خبر آمد که محسن مفقود شده. به تمام بیمارستان های مکه زنگ زدند. خبری نبود ... 🌹🍃🌹🍃🍃🌹🍃🌹 ✍ ادامه دارد ... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
بسم رب الشھـدا 🌸 ساعت پنجِ صبح روز شنبه تلفن مصطفی زنگ خورد. مکه بود. مرد پشت تلفن حاشیه می رفت. مصطفی گوشی به دست داخل اتاق قدم می زد. 😒 داشت حوصله اش سر می رفت. می خواست بگوید : فقط یک کلام بگو محسن کجاست؟! آخرش خبر شهادت محسن را داد. زمین انگار از زیر پای مصطفی کنار رفت. نفهمید خودش کجا و گوشی اش کجا افتاد. دستی همه چراغ ها را خاموش کرد. 😭 به هوش که آمد تمام تنش تیر می کشید. انگار داشت قالب تهی می کرد. خانمش، آقای همسایه طبقه بالا را خبر کرده بود. یکهو غصه بزرگی دیگری روی دلش نشست : _ چطور این خبر را به بابا و مامان بگوید؟ 🌹 نمی توانست رانندگی کند. همراه همسایه و خانمش راه افتادند سمت کوچه جوادیه. هوا تازه داشت روشن می شد. زنگ خانه را زدند. 🌻 بابا گوشی را برداشت. بابا یه لحظه بیاین بیرون. بابا که از حضور مصطفی آن وقت صبح جا خورده بود، با دیدن پیراهن مشکی اش بیشتر تعجب کرد. 😧 چرا مشکی پوشیدی؟! مصطفی زد زیر گریه. بابا را بغل کرد : _ خوش به حالتون که همچین بچه ای تربیت کردین! خانمش هم به هق هق افتاد. 😰 بابا پرسید : یعنی چی مصطفی؟! شانه های لاغر بابا را بیشتر فشرد : یعنی اینکه پسرتون یک عمر سر سفره قرآن و اهل بیت علیهم السلام بزرگ شد و آخرش به پاداشش رسید! شهید شد بابا ... 🌷بابا یکدفعه تو آغوش مصطفی از حال رفت . کمر مصطفی داشت می شکست. با کمک همسایه بابا را برد داخل ماشین ... 🎀🍃🎀🍃🍃🎀🍃🎀 ✍ ادامه دارد ... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
. 👇تقویم نجومی اسلامی 👇 👇👇👇کانال عمومی👇👇👇 (تقویم همسران) (اولین و جامعترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی) @taghvimehamsaran ✴️ جمعه 👈 9 شهریور /‌ سنبله 1403 👈25 صفر 1446👈30 اوت 2024 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است: 📛صدقه صبحگاهی رفع اثر نحوست کند. ✅ اشتغال به عبادت خصوصا ذکر صلوات خوب است. ✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران "را در تلگرام یا ایتا و سروش جستجو کنید و به ما بپیوندید. 🚘مسافرت: مسافرت خوب نیست و سودی ندارد و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 👶زایمان خوب و نوزاد نجیب و دانا و روزی حاکم بر منطقه ای گردد . 👩‍❤️‍👨مباشرت امروز: مباشرت پس از فضیلت نماز عصر مستحب و فرزند حاصل دانشمندی مشهور گردد و شهرتش جهانگیر شود. ان شاءالله. 💠کانال ما در موضوع حرز و ادعیه همراه حرز های مطمئن و با قیمت مناسب.👇 @Herz_adiye_hamrah 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️بذر پاشی و کاشت. ✳️کندن چاه و کانال. ✳️لباس نو پوشیدن. ✳️سرتراشیدن. ✳️مسهل خوردن. ✳️و استحمام کردن خصوصا در قالب غسل جمعه قبل از ظهر نیک است. 🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب نیست. 🔲 این مطالب تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. @taghvimehamsaran 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت. مباشرت امشب شب شنبه: مباشرت حکمی ندارد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب است. 💉💉 حجامت. فصد زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ،باعث صفای خاطر می شود. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب شنبه دیده شود تعبیرش از آیه ی 26 سوره مبارکه "شعراء" است. قال ربکم و رب آبایکم... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که فرد بسیار خوب و عاقلی در مقام نصیحت و موعظه آن شخص در آید تا خواب بیننده به جواب سوال برسد و بر خصم خود غالب گردد و شاد شود. ان شاءالله. و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن. جمعه برای ، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد. 👕👚 دوخت و دوز. جمعه برای بریدن و دوختن، روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود... ✴️️ وقت استخاره. در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است. ❇️️ ذکر روز جمعه.   اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد . 💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد @taghvimehamsaran 📚 منبع مطالب : تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان انتشارات حسنین قم تلفن. 09032516300 09123532816 02537747297 📛📛📛📛📛📛📛📛 ارسال و انتقال این پست بدون ادرس و لینک گروه شرعا حرام است. 📛📛📛📛📛📛📛📛 @taghvimehamsaran ادمین کانال ایتا و تلگرام...👇👇 @tl_09123532816 https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
💫 این چهره یک جوان ۲۵ ساله است !! بزرگان دفاع مقدس او را میشناسند، اگر حفظ خاک پاک ایران ،، مدیون ۱۱۰ فرمانده باشد، یکیشان، همین مرد است . سال ۵۶ در مسابقات، بر کشتی گیر آمریکایی غلبه کرد... هرجا شناسایی دشوار میشد یا به مشکل برمیخورد ، او را می‌بردند! بعد از پیروزی میگفت؛ کار بچه‌ها بوده! شیفته شهرتِ گمنامی بود. چندین ساعت درآب مخفی ماند او با نِی نفس، می‌کشید و زیر لب وجعلنا.. می‌خواند. ...پوتین هایش پر از خون بود، خوابیده نیروها را هدایت می‌کرد چون دژ شلمچه و نقاط اطراف را بخوبی می‌شناخت.تشنه بود و آب میخواست، به او آب ندادند ، یا حسین می‌کشید، تشنه لب آرام آرام، آسمانی شد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدغلامرضا کیانپور 🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
إنّي اُحبُّ هرچه که دارد هوای تو شرمنده ام قدم نزدم جای پای تو إنّي بَرِئتُ هر که بخواهد به جز تو را إنّي عَجِبتُ هر که ندیده عطای تو هر روز وشب، منتظرت می‌کند مولای من! کجاست محلِ لقای تو؟ که از راه می‌رسد، صاحبدلان «دل» از دست می‌دهند و قرار از کف می‌نهند.... و آمدنت را به انتظار می‌نشینند...🏝 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
. 👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇       👇👇👇کانال عمومی👇👇👇                   (تقویم همسران) (اولین و کاملترین مجموعه کانالهای تقویم نجومی اسلامی) @taghvimehamsaran ✴️ شنبه 👈10 شهریور / سنبله 1403 👈26 صفر 1446👈31 اوت 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصا برای امور زیر: ✅جابجایی و نقل و انتقال. ✅خرید و فروش و انواع معاملات. ✅خشت بنا نهادن و آغاز بنایی. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅و انواع دیدارها خوب است. ✅ برای پیوستن به کانال تقویم نجومی اسلامی و دریافت تقویم هر روز کافی است کلمه "تقویم همسران "را در تلگرام یا ایتا و سروش جستجو کنید و به ما بپیوندید. 📛ولی امور ازدواجی خوب نیست و ممکن است به جدایی ختم شود. 💠 به کانال ما در موضوع حرز امام جواد علیه السلام و ادعیه همراه بپیوندید. مناسبترین قیمت و مطمئن.👇 @Herz_adiye_hamrah 🚘مسافرت: مسافرت خوب نیست و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 👶زایمان خوب و نوزاد عمر طولانی دارد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج اسد و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️عهد و پیمان گرفتن از رقیب. ✳️فصد و خون دادن. ✳️درخواست از روسا و مسئولین. ✳️و آغاز معالجه درمان نیک است. 🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است. 🔲 این اختیارات تنها یک سوم مطالب سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. @taghvimehamsaran 💇💇‍♂  اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث رهایی از بلا می شود. 💉💉 حجامت: فصد زالو انداختن خون_دادن یا در این روز از ماه قمری، باعث خلاصی از مرض می شود. 💑حکم مباشرت امشب شب یکشنبه: برای مباشرت سندی وارد نشده است. 😴😴 تعبیر خواب: خواب و رویایی که امشب. (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در ایه ی 27 سوره مبارکه "نحل" است. قال سننظر اصدقت ام کنت من الکاذبین... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که جاسوسی خبری به این شخص برساند و او درصدد تفحص در مورد این خبر شود و خبر صحیح باشد و از این قبیل امور قیاس شود. کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۶ 💅 ناخن گرفتن. شنبه برای ، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد. 👚👕دوخت و دوز. شنبه برای بریدن و دوختن، روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود) 🙏🏻 استخاره: وقت در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه 📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد. 💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به (ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. @taghvimehamsaran 📚 منبع مطالب: تقويم همسران نوشته ی حبيب الله تقيان انتشارات حسنین قم تلفن. 09032516300 02537747297 09123532816 📛📛📛📛📛📛📛📛 ارسال و انتقال این پست بدون ادرس و لینک گروه شرعا حرام است. 📛📛📛📛📛📛📛📛 @taghvimehamsaran تماس با ادمین ایتا👇کانال تقویم همسران در ایتا و سروش و تلگرام. 👇ادمین...👇 @tl_09123532816 https://eitaa.com/joinchat/2302672912C0ee314a7eb
بسم رب الشھـدا 💔 مصطفی آهسته وارد اتاق شد. سلام کرد. مامان با چادر سفید سرجانماز نشسته بود وتسبیح می گرداند. پرسید : چرا مشکی پوشیدی مصطفی؟! شهادت کدوم امامه؟! 😭 مصطفی چهار زانو روبه رویش نسشت : مامان شیرت خیلی پاک بود! چی می گی مصطفی؟! 😭 سرش را انداخت پایین : تربیتت خیلی خاص بوده که همچین بچه ای توی دامنت بزرگ شده! 😢 مامان دست هایش را گذاشت روی جانماز و به طرف مصطفی خم شد. دوباره پرسید : نمی فهمم! چی می گی مصطفی؟! 😭💔 بغضش ترکید . گفت : خوش به حالت مامان! خدا قربانیت رو قبول کرد! روز عید قربان پسرت شهید شد! 🌹مامان کمی به چشم های گریان مصطفی خیره شد. بعد انگار نخواست هیچ چیز این دنیا را ببیند. آهسته چشم هایش را بست و بی هوش روی جانماز افتاد. 😓 مصطفی خواست شانه هایش را بگیرد اما نتوانست. اتاق دور سرش چرخید و افتاد کنار مامان. 🌼 مامان تازه بنرهای تبریک موفقیتش در مالزی را جمع کرده بود و حالا آمده بودند بنرهای تسلیت شهادتش را نصب کنند. 🌺 محسن دلش را از دنیا کنده بود. خیلی جاها می رفت و می آمد اما به مامان می گفت : لذتی نداشت. دنیای خوبی نیست مامان! 🍁و مامان یقین داشت که محسن در همین بیست روزی که در مکه بود، شهادت خودش را خدا گرفته بود . مگر این همان دعای چندین و چند ساله محسن نبود؟! 🌻🍃🌻🍃🍃🌻🍃🌻 ✍ ادامه دارد ... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
بسم رب الشھـدا 💔 خبر، تلخ بود. رهبر بعد از شنیدن جزئیات فاجعه، پیامی برای مردم صادر کرد. به مصیبت دیدگان تسلیت گفت. 🌺 به مسئولان دستور داد به شناسایی جان باختگان و معالجه مجروحان و خبر رسانی سریع ادامه بدهند. آقا ، دولت سعودی را موظف دانست که مسئولیت خودش را در این حادثه بپذیرد. در کشور سه روز عزای عمومی اعلام شد. وقتی طلبه ها بعد از سه روز تعطیلی آمدند تا آقا درس خارج را شروع کند، هنوز سنگینی غم در چهره استاد پیدا بود. 😔 بسم الله که گفت، حرف هایش رفت همان سمت که دلش مشغول بود : هرسال در موسم حج، مثل این روز هایی که اعمال و مناسک حج تموم شده، کشور در یک شادی عمومی قرار داره. حاجی ها بر می گردند. خانواده ها خوشحالند ... امسال این اوقات شادی، تبدیل شده به اوقات غم ... ⇜ ❌ انسان نمی تونه خودش رو لحظه ای از این غم فارغ بدونه ... هزار کشته از کشور های مختلف اسلامی! شوخیه؟! از کشور ماهم خدا می دونه چند صد کشته! ❗️حالا مفقودین معلوم نیست کجا هستند ... ☝سعودی ها باید بپذیرند مسئولیتشون رو ... 🔻🔺این قضیه فراموش نخواهد شد ... 🌹🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌹 ✅✅ ✅✅ . 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
💢تصمیم گرفت به جبهه برود. در آن زمان تنها فرزندمان بر اثر بیماری در بیمارستان بستری بود. هرچه به محمد رضا گفتم: الان نرو، صبر کن تا فرزندمان خوب شود و بعد برو. قبول نکرد و گفت: تو همسر ارتشی هستی و باید صبور باشی... 💢در تاريخ ۱۳۶۰/۰۵/۱۲ خبر شهادت او را به ما دادند ولی خبری از پیکر او نبود.چهار ماه و ده روز از شهادت محمد رضا می گذشت وقتی پیکر او را آوردند امام جمعه فسا گفتند: بگذارید تا مردم بیایند و از مقام شهید با خبر شوند. پیکرش هیچ نکرده بود انگار تازه به شهادت رسیده است. با دیدن جسد محمد رضا ایمانم به خدا قوی تر شد و از این که او شهید شده بود افتخار می کردم. 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدمحمدرضایاقوت🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃
خداچوصورتِ‌اَبروےدلگشاےتوبست گُشادِکارِمن،اندرڪرشمہ‌هاےتوبست زِڪارِمـاودلِ‌غنچہ،صـدگِره‌بگُشود نسیمِ‌گُل،چودل‌اندرپیِ‌هواےتوبست "حافظ‌شیرازے" 🏝سلام صاحب ما، مهدی جان در زلال مهربان و بیدریغِ نگاه معطر و نرگسی‌تان، هفته‌ای دیگر طلوع کرد ... و من به اذن شما و با تکیه بر دعای کریمانه‌تان، پرواز را دوباره آغاز می‌کنم ... ... و می‌دانم که در اوج آسمان زندگی نیز، امواج مهربارِ یادتان، یاری‌ام می‌کند شکر خدا که شما را دارم و در پناه شما هستم🏝 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
تو چه خبر داشتی از جاذبه چشمانش... آنگاه که یک به یک در دل جوانان همین عصر انقلابی ایجاد کرد... تو می‌نویسی رفیق، من می‌خوانم ابراهیم ...🌷 _و_عاقبتمون_شهدایی 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
❤ من هر صبح به آستان مقدست سلام می کنم و از امواج بهشتی پاسخت سرشار از امید می شوم. من پاسخ پدرانه ی تورا با ذره ذره ی وجودم احساس می کنم... من با تو نفس می کشم، با تو زندگی می کنم، شکر خدا که تو را دارم 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 _عاقبتتون_شهدایی 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
‌‌‏ازنیروهای حشدالشعبی‌بود بهش‌گفتم : «حاج‌قاسم‌رودریک‌‌جمله‌تعریف‌کن!» باصدای بلندفریادزد : - ، عباس‌العراق ...💔😭! 🕊 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
📚 کتابِ: 《》 🌹این کتاب پیرامون زندگیِ به قلم سعید عاکف می باشد و یکی از پرفروش ترین کتاب های دفاع مقدس به شمار می آید... این کتاب شرح حال انسانی وارسته است که قبل از انقلاب در روستای گلبوی کدکن از توابع تربت حیدریه به کار سخت و طاقت فرسای بنایی مشغول بود و در کنار آن به خواندن دروس حوزوی نیز روی آورده بود تا اینکه بعدها به علت شدت یافتن مبارزات او زندانی و مورد شکنجه‌های وحشیانه ساواک قرار گرفت... 🔸کتاب از چندین فصل و خاطرات بسیار تشکیل شده است و شروع کتاب با زندگینامه آن شهید بزرگوار است... 🌷چند روز قبل از عملیات بدر، بارها شهید برونسی، به مناسبت‌های مختلف از شهادتش در عملیات قریب الوقوع بدر خبر می دهد. گاهی آنقدر مطمئن حرف می زند که می گوید: اگر من در این عملیات شهید نشدم، در مسلمانی ام شک کنید! و از آن بالاتر اینکه به بعضی ها، از تاریخ و از محل شهادتش نیز خبر می دهد که چند روز بعد، همانطور هم می شود. از این دست وقایع اعجاب آور، در زندگی شهید برونسی بارها و بارها رخ داده است. 🌱🕊آنچه ما را به تأمل در زندگی این بزرگوار وا می دارد، رمز همین موفقیت‌های بسیارش است در زمینه های مختلف. در ظاهر امر، او کارگری بنا است که در دوران قبل از انقلاب، رنج و شکنجه ی بسیاری را در راه اسلام تحمل می کند؛ و در دوران بعد از انقلاب هم، که زمینه برای رشد او مهیا می شود، چنان لیاقتی از خود نشان می دهد که زبانزد همگان می گردد و نامش حتی به محافل خبری استکبار جهانی نیز کشیده می شود... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 مادر شهید: روستای ما یک مدرسه بیشتر نداشت و آن هم دبستان بود. آن وقتها عبدالحسین تو کلاس چهارم ابتدایی درس می خواند با اینکه کار هم می کرد نمره اش همیشه خوب بود. یک روز از مدرسه که آمد، بی مقدمه گفت: از فردا اجازه بدین دیگه مدرسه نرم من و باباش با چشم های گرد شده به هم نگاه کردیم همچین درخواستی حتی یکبار هم سابقه نداشت. باباش گفت:« تو که مدرسه رو دوست داشتی برای چی نمی خوای بری؟» آمد چیزی بگوید بغض گلوش را گرفت همان طور بغض کرده گفت:« بابا از فردا برات کشاورزی می کنم، خاکشوری می کنم هر کاری بگی می کنم ولی دیگه مدرسه نمی رم». این را گفت و یکدفعه زد زیر گریه حدس زدیم باید جریانی اتفاق افتاده باشد آن روز ولی هر چه پیله اش شدیم چیزی نگفت روز بعد دیدیم جدی جدی نمی خواهد مدرسه برود. باباش به این سادگی ها راضی نمی شد، پا تو یک کفش کرده بود که : «یا باید بری مدرسه ،یا بگی چرا نمی خوای بری» آخرش عبدالحسین کوتاه آمد گفت: «آخه بابا روم نمی شه به شما بگم.» گفتم:« ننه به من بگو.» سرش را انداخته بود پایین و چیزی نمی گفت فکر کردم شاید خجالت می کشد دستش را گرفتم و بردمش تو اتاق دیگر کمی ناز و نوازشش کردم گفت و با گریه گفت:« ننه اون مدرسه دیگه نجس شده!» «چرا پسرم؟» ادامه دارد.... 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃
🟣خاک های نرم کوشک🟣 اسم معلمش را با غیظ آورد و گفت «روم به دیوار دور از جناب شما دیروز این پدرسوخته رو با یک دختری دیدم، داشت...» شرم و حیا نگذاشت حرفش را ادامه بدهد. فقط صدای گریه اش بلند تر شد و باز گفت: اون مدرسه نجس شده، من دیگه نمیرم آن دبستان تنها یک معلم داشت او را هم می دانستیم طاغوتی است از این کارهاش ولی دیگر خبر نداشتیم. موضوع را به باباش .گفتم عبدالحسین پیش ما حتی سابقه یک دروغ هم نداشت رو همین حساب پدرش گفت حالا که اینطور شد خودم هم دیگه میلم نیست بره مدرسه..... تو آبادی علاوه بر دبستان یک مکتب هم بود از فردا گذاشتیمش آن جا به یاد گرفتن قرآن " ۱ ". پاورقی ۱ زمان وقوع این خاطره بر میگردد به حول و حوش سال ۱۳۳۳ هجری شمسی ادامه دارد.... ‍ ‍ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹🍃کانال یادوخاطره شهدا🌹🍃 https://splus.ir/rostmy 🍃🌹🍃