eitaa logo
افق مبین||سید محمد هاشمی
1.2هزار دنبال‌کننده
663 عکس
203 ویدیو
15 فایل
تاملات، نوشته ها و جلسات سید محمد هاشمی، طلبه حوزه علمیه قم ارتباط با بنده: @SMHashemi128
مشاهده در ایتا
دانلود
♨️ در حوزه های علمیه ┄┅┅═❅❅❄️❅❅═┅┅┄ 🔺 پیشرفت و گسترش خارق العاده علم در دوران جدید، و گسترش بی حد و حصر نیازهای بشر سبب شده است، علم به عنوان ابزار شناخت عالم یا ابزار تصرف در عالم به شاخه ها و رشته های گوناگون تقسیم شود. علوم پایه و تجربی و ریاضی که زمانی به تعداد انگشتان دست قابل شمارش بود شعبه های مختلفی پیدا کرده و گاهی به دست آوردن بالاترین درجه علمی در یک رشته نیاز به کار تخصصی در یک بخش بسیار بسیار جزیی در آن رشته (که خود به شکل بسیار جزیی از سایر رشته ها جدا شده) دارد. بر این اساس گفته می شود که دیگر دوران «ذوالفنون» ها و «علامه» ها به سر رسیده و راهی جز تمرکز و توجه به یک تخصص باقی نمانده است. 🔺 از آنجا که تمام امواج دنیای جدید به صورت ناقص یا هضم نشده به شرق و سپس به حوزه ها می رسد، نوای تخصص گرایی نیز مدتی است حوزه های علمی را فرا گرفته است . در این نوشته تلاش می کنیم به دو معنای صحیح و غلط از تخصص گرایی بپردازیم. 🔺تخصص گرایی در حوزه گاهی به معنای تبحر و تعمق در یکی از علوم خاص حوزوی یا یکی از رشته های علوم انسانی، تنها پس از اتمام سطح اول حوزه معنا شده است و حتی مجموعه هایی آموزشی بر اساس این نگاه شکل گرفته و برخی تحول خواهان حوزوی نیز بر این روش تاکید کرده اند. در این روش یک طلبه بدون احراز شناخت کامل (و حتی متوسط) از اسلام به یکی از رشته ها ورود می کند و تلاش می کند ابعاد مختلف آن رشته را بکاود. 🔺 به نظر می رسد این روش حداقل در علوم اسلامی نه تنها منتج نیست بلکه منشاء التقاط های اساسی است. تصور کنید کسی که به صورت تخصصی تفسیر را برگزیده است و سایر ابعاد فکر اسلامی را نیاموخته است بخواهد مقایسه ای میان تفسیر المنار رشید رضا و تفسیر المیزان علامه طباطبایی صورت دهد، این مقایسه نه تنها متوقف بر فهم تاریخ تفاسیر است بلکه به شدت به آشنایی با علم اصول و فلسفه محتاج است. یا کسی که به طور خاص تنها شاغل به فلسفه بوده است بخواهد آیات و روایات پیرامون کیفیت معاد را با نگاه فلسفی تطبیق دهد یا کسی که تنها به فقه و اصول پرداخته و از فلسفه الهی بهره ای ندارد، بخواهد پیرامون حقیقت ملک یا انسان یا اراده یا نحوه تشریع شارع سخن بگوید. برخی اشکالات اساسی در کار برخی علما که تنها به تاریخ کربلا پرداخته و هرگز نتوانسته اند بین علم غیب امام و آنچه در کربلا رخ داد جمع سالمی کنند، نیز بر همین اساس بود. چون تحلیل کربلا تنها به تحلیل داده های تاریخی نیست بلکه شناخت حقیقت امامت در این فهم سهم بزرگی دارد. (بخشی از بلوا بر سر کتاب شهید جاوید از اینجا نشأت گرفته است) 🔺این مشکل زمانی بغرنج تر می شود که بخواهیم در حوزه ی نظام سازی و فقه حکومتی یا سخن بگوییم. شاید بتوان فهم های گهگاه التقاطی و و یا فهم های ضد اجتماعی و سکولار برخی علمای حوزوی را ناشی از این برداشت های ناقص از علوم اسلامی دانست. 🔺این مسیر گاهی باعث شده که اسلامی کردن علوم انسانی تنها به تهذیب علوم و گاهی گزینش گری ناشیانه تقلیل یابد و مجموعه آیات و روایات به صورت مستهجنی به عنوان موید یا نافی برخی نظریات در حوزه علوم انسانی قلمداد شود و بعد از آن نیز تصور شود روانشناسی یا اقتصاد اسلامی تولید شده است. 🔺اما چگونه می توان بدون فهم ابعاد مختلف اندیشه اسلامی تنها به یک رشته خاص پرداخت؟ 🔺به نظر می رسد تخصص گرایی معنای دیگری نیز دارد که در اندیشه و سیره مرحوم امام، رهبر انقلاب، علامه طباطبایی و شهید مطهری به چشم می خورد. این بزرگان با این که در برخی رشته های خاص به طور تفصیلی ورود کرده اند، اما پیش از آن تراز کاملی از اندیشه اسلامی را به دست آورده اند. در این روش یک اندیشمند مسلمان ابتدا به درجه ای از اسلام شناسی می رسد و پس از آن با این عقبه علمی به حسب تکلیف به یکی از رشته ها ورود می کند. 🔺بحث های حکومتی امام خمینی، بحث های اجتماعی رهبر انقلاب، تفسیر المیزان علامه طباطبایی و تمامی آثار شهید مطهری در تقابل با اندیشه غرب از این قبیل است. 🔺بی شک از هیچ طلبه مقدمات خوانده ای که پس از آن به تخصص در تفسیر یا فلسفه یا علوم انسانی شاغل شده باشد، نمی توان انتظار مصباح الهدایه، تفسیر المیزان، اصول فلسفه، نقدی بر مارکسسیم یا علل گرایش به مادی گری داشت. جالب این است که نتیجه سالها نگاه معوج به تخصص گرایی نیز هرگز به تولید چنین آثاری منجر نشده است. 🔺شاید تصور سالهای طولانی تحصیل برای به دست آوردن تراز اسلام شناسی (اجتهاد) عاملی برای کوچ عمومی طلاب از مسیر اصلی تحصیل باشد. در این صورت راهبری صحیح تحصیلی طلاب و کوتاه کردن مدت تحصیل می تواند راه را برای الگوی صحیح تخصص گرایی در حوزه باز کند. سید محمد هاشمی @ofoqemobin
✨تعبیر بسیار زیبا و بلند از سید بن طاووس در مراقبه ورود دو ملک مخصوص لیل 🔴مرحوم سید بن طاووس در کتاب شریف فلاح السائل می فرماید در آغاز شب دو ملک مخصوص نازل می شوند و انسان عارف می تواند حضور این دو را درک کند. عبارت شریف ایشان را بخوانید: 📕 «أيها العبد إن كنت مسلما مصدقا بالقرآن فأنت تجد في قلبك على اليقين التصديق لقوله جل جلاله إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحٰافِظِينَ كِرٰاماً كٰاتِبِينَ و تكون مستعدا لقدومهما كما تستعد لقدوم رسول قد عرفت أنه يصل إليك من بعض ملوك الدنيا الذين هم من بعض مماليك سلطان العالمين فيكون لورودهما و حضورهما في قلبك موضع يستدل له على تصديقك لسيد المرسلين فإن في عباد الله جل جلاله العارفين من يعرف وقت حضورهما و وقت انفصالهما عند المساء و الصباح بأسباب لا تعرفها بالعبارة بل إن شاء الله جل جلاله عرفك ذلك حتى تعلمه على الإيضاح فإنه جل جلاله يقول لأهل الاعتراض عليه في الرحمات أَ هُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنٰا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيٰاةِ الدُّنْيٰا وَ رَفَعْنٰا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجٰاتٍ فإن لم تجد للملكين الحافظين محلا في قلبك في أول ليلك و لا في أول نهارك فتوسل بالله جل جلاله في مداراة دينك أو عقلك فإنك سقيم في دينك و يقينك و في قلبك و أسرارك و إياك أن تقول فقد رأيت فلانا و فلانا و صاحبته ليلا و نهارا فما رأيت عنده بهذين الملكين اهتماما و لا اعتبارا لأنك إن كنت مصدقا بالكتاب و الرسول فإنك لا تلتفت إلى‌ أهل الغفلة و لا تقتدي بهم و إنما تعمل بالمعقول و المنقول فإن أكثر الناس في هذه الأوقات في غفلة هائلة لطف الله جل جلاله لهم و تداركهم بما هو جل جلاله أهل من العنايات و قد نبهنا على تحقيق ما قلناه عند وداع الملكين وقت الغروب و كشفنا ذلك بالمعقولات و بالروايات و هو حجة على من بلغه ذلك لعلام الغيوب» فلاح السائل، ص 227 📚ان شاء الله این کتاب بسیار بسیار ارزشمند را معرفی خواهیم کرد. @ofoqemobin
⭕️ وصیت نامه شهیدِ موحدِ الهی، مجاهد حقیقی راه خدا، شهید قاسم سلیمانی منتشر شده است. خط به خطش آموزنده است. این شاگرد حقیقی مکتب خمینی و خامنه ای است: @ofoqemobin
تیر بر بالای تیرِ بی دریغ/ نیزه بعد از نیزه تیغ از بعد تیغ قصه کوته، شمرذی الجوشن رسید/ گفتگو را، آتش خرمن رسید. ...«عمان سامانی»... صلی الله علیک یا مظلوم ... #شب_جمعه @ofoqemobin
🔴 به زودی جلسات و نوشته هایی پیرامون علوم انسانی در کانال قرار خواهم داد. در سال 97 توفیق داشتیم با هیئت تحریریه کانال محفل هایی برای بررسی ابعاد اسلامی برگزار کنیم. ارائه برخی از این جلسات بر عهده بنده بود. جلسات اول و دوم این محفل به درآمدی بر علوم انسانی مدرن گذشت. به نظر می رسد بدون فهم صحیح از عقبه علوم انسانی هر تلاشی برای بومی یا اسلامی کردن آن عقیم باشد. در ادامه سرفصل ها و صوت های این دو جلسه تقدیم می شود. جلسه اول بیشتر به شکل مباحثه و جلسه دوم به صورت ارائه برگزار شده است. ان شاء الله بزرگواران نظرات اصلاحی خود را ابراز کنند: 💠💠💠💠💠 💢سرفصل مطالب مطرح شده در دو جلسه اول: 🔅جلسه اول: 1. علوم انسانی محصول دوران مدرن 2. لزوم شناخت دوران مدرن (چرایی شناخت مدرنیته برای تولید علوم انسانی اسلامی) 3. توقف شناخت انضمامی انسان مسلمان امروز بر شناخت مدرنیته 4. چگونگی تولد دوران مدرن پس از قرون وسطا (اثر آتوریته کلیسا) 5. بررسی مولفه های اصلی دوران جدید 6. بررسی اومانیسم به عنوان گوهر مدرنیته 7. بررسی سوبژکتیویسم دکارتی و تاثیر آن بر دنیای جدید 🔅جلسه دوم: 1. بررسی نظریه علم و قدرت فرانسیس بیکن و اثر آن در علوم انسانی 2. اثر علوم تجربی و ساینتیسم در علوم انسانی 3. نقد اعتبار علوم تجربی در اعتبار بخشی به گزاره های دینی 4. تاثیر نظریه دئیسم نیوتونی در تکون علوم انسانی 5. بررسی تاثیر عصر روشن گری فرانسه در پیدایش علوم انسانی 6. اشاره اجمالی به موثرترین متفکران غرب در شکل گیری علوم انسانی (ماکیاولی، منتسکیو، ولتر، ژان ژاک روسو، کنت و ...) 7. بررسی اجمالی مراحل پنجگانه تئوری های علوم تجربی در حوزه فلسفه علم 8. اشاره اجمالی به 20 مورد از تقابل های موثر شهید مطهری با غرب لینک های اصلاح شده: https://eitaa.com/ofoqemobinsupport/700 💠💠💠💠💠 @ofoqemonin
01-rishehaye-oloomeensani-modern(1)@almorsalat.mp3
13.63M
💢جلسه 1: تاریخچه تکون علوم انسانی (1) 🔰سید محمد هاشمی @ofoqemobin
02-rishehaye-oloomeensani-modern(2)@almorsalat.mp3
20.24M
💢جلسه 2: تاریخچه تکون علوم انسانی (2) 🔰سید محمد هاشمی @ofoqemobin
✨ تمثال سه نفر از اعلام از شاگردان مرحوم سید علی قاضی قدس الله نفسه در جوانی. 🔴 از راست: مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبایی، مرحوم میرزا علی اکبر مرندی، مرحوم سید محمد حسن الهی (اخوی علامه) ☀️ این سه بزرگوار در نجف هم حجره بوده اند و هر سه در اوج مراتب معنوی. حشرنا الله معهم. خاطره ای از مرحوم مرندی: «من برای چند روز استراحت از تبریز به مرند آمده بودم، مسئول پست شهرمان که مرد متدینی بود به دیدنم آمد و صد قران به من داد و گفت: برو به کربلا برای من نایب الزیاره باش. خدمت استادم، آیت الله انگجی رسیدم و این مسأله را با ایشان در میان گذاشتم و ایشان نیز صلاح دیدند این پیشنهاد را بپذیرم. لذا آماده این سفر معنوی شدم.با دو مسافر دیگر درشکه‌ای کرایه کردیم و رهسپار کربلا شدیم. بعد از زیارت مرقد مطهر اباعبدالله به نجف اشرف مشرف شدم و بعد از اتمام زیارت، خداوند متعال به دلم انداخت که همان جا بمانم و من حدود شانزده سال آن جا اقامت گزیدم، یعنی از سال ۱۳۴۴ هـ . ق. (۱۳۰۴ شمسی) تا سال ۱۳۶۰ هـ . ق. (۱۳۱۹ شمسی) که در اولین روز ورودم با علامه طباطبایی و الهی طباطبائی آشنا شدم و با آنها هم حجره گشتم» (عارف ناشناخته، تالیف صادق حسن زاده) @ofoqemobin
🌙 ضمن تبریک میلاد صدیقه طاهره سلام الله علیها دو کتاب بسیار ارزشمند پیرامون زندگی این بانوی بزرگوار را معرفی می کنیم: 🔺 1- جلوه نور، اثر مرحوم آیت الله سعادت پرور (پهلوانی) که هم در شناخت زندگی حضرت و هم وجوه معنوی ایشان کتاب بسیار خوبی است. 🔺2- الجنه العاصمه، اثر مرحوم سید محمد حسن میرجهانی، که مشتمل بر نکات ناب و ناگفته ای از زندگی و شخصیت حضرت صدیقه سلام الله علیها است. 📚هر دو کتاب به راحتی در قم پیدا می شود و واقعا ارزش مطالعه دارد. #معرفی_کتاب #حضرت_زهرا @Ofoqemobin
☀️حکمتِ طباطبایی 💥حکمت متعالیه محلِ تلاقیِ مسیرِ بسیاری از نحله های قدرتمند فکری و معنوی در تاریخ اسلام بود. این فلسفه در طول سفر خود و خصوصا پس از جهد عظیم ملا علی نوری به محور فکر و اندیشه در حوزه های شیعی تبدیل شد. 📚 به نظر می رسد مرحوم علامه طباطبایی هم در تقریر صحیح و منطقی حکمت متعالیه و هم در رساندن آن به قله هایی جدید نقش متفاوتی داشته است به حدی که شاید بتوان فلسفۀ او را پله ای دیگر، پس از حکمت سینوی و صدرایی دانست. در یادداشت هایی که پیش از این نوشته شده یا در آینده نوشته خواهد شد در حد وسع نکاتی پیرامون فلسفه و اندیشه ایشان خواهیم گفت. 🙏 آنچه خواهد آمد عموما تحت تاثیر جلسات فلسفی استاد بزرگوارمان، شیخ شکل گرفته که بعد ها رنگ تحقیقاتی مختصر نیز به خود گرفته است. (کیفیت و چگونگی ورود به جلسات فلسفی ایشان را ان شاء الله توضیح خواهم داد.) اولین یادداشتی که ارائه می شود، مقاله ای است که در زمستان 94 پیرامون سیره فلسفی علامه طباطبایی به رشته تحریر در آمد و در فصل نامه به چاپ رسید: @Ofoqemobin
☀️سالکِ سبیلِ حقیقت (در آمدی بر سیره فلسفی علامه طباطبایی) 🔺علامه طباطبایی و حقیقت وصول به دغدغه دائمی و همیشگی انسان بوده است، و برای در آغوش کشیدنش، رنج ها کشیده و گاه محرومیت ها به جان خریده است. حتی آنان که به کلی واقعیت خارجی یا نیل به آن را انکار می نمودند چنان محکم و مصمم گفته اند و نوشته اند و از گفته ی خود دفاع کرده اند که گویی در پی اثبات "حقیقتی" محکم و یقینی و غیر قابل انکارند. اما علیرغم تمام تلاش های خالصانه و مجدانه، گاه حوادث اجتماعی و سیاسی و پیش زمینه های تاریخی و بی دقتی های فکری و فلسفی و پیگیری مطامع مادی و شخصی، چنان اذهان بشر را تحت تاثیر خود قرار می دهد که صحیح را غلط و صواب را خطا می پندارد. آن چه از افکار فلسفی مختلف و متنوع و گاه متناقض و متضاد، در قرن های عبور اروپا از دوران قرون وسطا در تاریخ ثبت شده است تنها گوشه ای از این واقعیت است. آنچه در سنت حکمیِ فلاسفه ی مسلمان همواره مورد توجه بوده است، حرکت مستقیم در مسیر واقعیت و حقیقت، و تلاش دائم برای عدم خلط احکام حقیقت با غیر آن است. این معنا در آثار حکیم بزرگ ابو علی سینا مشهود است. از بزرگمردان این عرصه مرحوم است، ایشان با عبور کاملا بدیهی و روشن از سفسطه نشان می دهند که سفسطه و انکار واقعیت از حوزه "کلمات" خارج نمی شود و هیچ دانشمند منکر واقعیتی نیست که در زندگی و نوشتن و تدریس و حتی تفکر خود منکر واقعیت باشد... ادامه یادداشت در فایل PDF در پست بعد آمده است: @Ofoqemobin
🔺حضرت آیت الله شیخ محمد تقی آملی رحمه الله جامع معقول و منقول و از شاگردان مرحوم آقا سید علی قاضی قدس الله نفسه @ofoqemobin 👇👇👇
☀️در جستجوی حقیقت 🖊 ماجرای یافتن استاد به قلم خودشان: «تا سنين هزار و سيصد و چهل و هشت (1348 ه) و چهل و نه (1349) و پنجاه (1350) نه آن‏كه خود را مستغنى ديدم، بلكه ملول شدم چه آن‏كه طول ممارست از تدرّس و تدريس و مجالس تقرير كه در شبها تا جار حرم در صحن مطهر منعقد مى‏داشتم خسته شدم. به علاوه كمال نفسانى در خود نيافتم، بلكه جز دانستن چند ملفّقاتى كه قابل هزاران نوع اعتراض بود چيزى نداشتم. و همواره از خستگى ملول و در فكر برخورد به كاملى وقت مى‏گذراندم. و به هركس مى‏رسيدم با ادب و خضوع تجسّسى مى‏كردم كه مگر از مقصود حقيقى اطلاعى بگيرم. و در خلال اين احوال به سالكى ژنده‏پوش برخوردم، و شبها را در حرم مطهّر حضرت مولى الموالى ارواحنا فداء عتبته تا جار حرم با ايشان بسر مى‏بردم. و او اگرچه كامل نبود لكن من از صحبتش استفاداتى مى‏بردم. تا آن‏كه موفق به ادراك خدمت كاملى شدم، و به آفتابى در ميان سايه برخوردم، و از انفاس قدسيه او بهره‏ها بردم، و در مسجد كوفه و سهله شبهائى تنها مشاهداتى كردم. و كم‏كم باب مراوده با مردم را به روى خود بستم، و به مجالس مباحثات حاضر نمى‏شدم، و دروسى را كه خود داشتم ترك كردم‏» 📌 علامه حسن زاده حفظه الله در پاورقی کتاب هزار و یک کلمه در ص 55 از جلد دوم می فرماید: « از حضرتش پرسيدم اين انسان كامل كدام بزرگوار بوده است كه سركار عالى در محضرش زانو زده‏ايد و تسليم او شديد و آنهمه او را به عظمت ياد مى‏فرمائيد؟ فرمودند: جناب حاج سيد على آقاى قاضى طباطبائى تبريزى قدس سره.» حشرنا الله معهم @ofoqemobin
🔴حضور دوباره این مرد بزرگ الهی و این حکیم ربانی در برای انقلاب اسلامی و برای ما خیر و برکت است. همانطور که عدم حضور ایشان در این مجلس به تعبیر رهبر انقلاب بود. کسی که آبرو را که از جان مهم تر است فدای مکتب اهل بیت کرد و در زمانی که بسیاری به کنجِ عافیتِ «سکوت» پناه برده بودند فریاد اسلام سر می داد. ایشان در این مسیر حقیقتا «لا یخافون لومة لائم» است. حرف زدنِ بی هزینه از اسلام و انقلاب آسان است اما هزینه دادن در این مسیر وقتی می توانی در عافیت باشی، جهادِ اکبر است. 📚 ان شاء الله در این کانال برخی از آثار ارزشمند حضرت آیت الله مصباح یزدی را نیز معرفی خواهیم کرد. @ofoqemobin
📌 فیلسوف اجتماعی اسلام، شهید مرتضی مطهری @ofoqemobin
🕌 برخی علمای اسلام در دوران جدید توجه ویژه ای به احیای جنبه مغفولِ «اجتماعی» اسلام داشته اند. در این بین به نظر می رسد، حضرت امام، رهبر انقلاب، مرحوم علامه طباطبایی و مرحوم شهید مطهری از سایرین پیشتازترند. 📣 در مجموعه ای از جلسات و نوشته ها تحت عنوان «فلسفه اجتماعی اسلام»، سعی می کنیم ایده اجتماعی این بزرگواران را بیان کنیم. 📚شهید مطهری تلاش گسترده ای در جهت تبیین عقلانی نظام اجتماعی اسلام داشته است. ایشان در کتاب های جامعه و تاریخ، فلسفه تاریخ، قیام و انقلاب مهدی (عج) و در برخی آثار دیگر نظریه اجتماعی اسلام را که بر گرفته از نگاه قرآن در این باب است بیان می کند. نظر ایشان در مساله حقیقت اجتماع تحت تاثیر آراء مرحوم علامه طباطبایی در جلد دوم و چهارم المیزان است. اما ایشان این نظریه را در تقابل با اندیشه اجتماعی مدرن قرار داده است. 🛎 در تابستان سال 96 در مجمع مرکزی جامعه اسلامی دانشجویان در تهران در دو جلسه به کلیات اندیشه شهید مطهری در باب حقیقت جامعه و جامعه اسلامی پرداخته شد. در سال گذشته نیز طی جلسات تبیین نظام اندیشه شهید مطهری در جلسه ای به هستی شناسی جامعه از منظر استاد شهید پرداختیم، که در ادامه می آید. دریافت جلسات👇👇 @Ofoqemobin
افق مبین||سید محمد هاشمی
🔴 به زودی جلسات و نوشته هایی پیرامون علوم انسانی در کانال قرار خواهم داد. در سال 97 توفیق داشتیم با
✏️ اصالت وجود یا اگزیستانسیالیسم 📕 بی دقتی ها در ترجمه یا فهم مراد متفکرین بزرگ گاهی باعث اشتباهات عجیب و غریب در مقارنه های فکری می شود. این اتفاق در گفتگوی میان فلسفه اسلامی و غرب به دفعات افتاده است. یکی از مثال هایش ترجمه فلسفی به اصالت وجود و بعدها تسری این ترجمۀ همراه با مسامحه به اندیشه است. به طوری که برخی تصور کردند آنچه و و گفته اند و به اصالت وجود ترجمه شده است همان بیان در حکمت متعالیه است. غافل از آنکه این دو اساسا یکی نیستند. اگزیستانسیالیسم، توجهی وجودی به انسان (نه همه هستی) است و اساسا ایده ای به شدت اومانیستی است در حالی که اصالت وجودِ صدرایی توجه به وجود در تمام عالم است - یعنی هستی شناسی ای بر اساس وجود در برابر دستگاه اصالت ماهیتی - که در نهایت استقلال را از انسان به طور کامل زائل می کند. علاوه بر آن، «اگزیستانس» در فلسفه این آقایان اساسا از یک سنت فلسفی متفاوت نشات گرفته و به شدت ناظر به انسانِ انضمامی است که واقعا نسبتِ چندانی با بیان صدرالمتالهین ندارد. (گرچه شاید با برخی بیانات در عرفان اسلامی قرابت هایی داشته باشد.) هم برخی مترجمین و شاغلین به فلسفه غرب از فرسنگ ها فاصله در مورد فلسفه اسلامی سخن می گویند و هم متاسفانه برخی از ما که در سنت فلسفه اسلامی رشد کرده ایم با بی دقتی بسیار در مورد فلسفه غرب سخن می گوییم. 🖊 واقعا فهم فلسفه غرب (درست یا غلط) با یکی دو کتاب نصفه و نیمه مطالعه کردن حاصل نمی شود. همانگونه که ما نیز انتظار داریم متفکرین دیگر به چند ترجمه دست و پا شکسته از آثار حکمت اسلامی اکتفا نکنند. به نظر می رسد یکی از عوامل انسداد گفتگو نیز همین سوء تفاهم علمیِ طرفینی است. این یکی از نکات اساسی است که باید در حوزه ها بیشتر به آن دقت شود. متاسفانه شناختِ غرب در حوزه ها ضعیف متولد شده است. لازم است طلاب جوانتر نسبت به این نکته آگاه باشند و برنامه علمی خود را با دقت تنظیم کنند. این بحث از موضوعات مهم ما برای گفتگو در این کانال نیز خواهد بود. ✏️سید محمد هاشمی @ofoqemobin
✅✅مجموعه جلسات سیر تطور فقه و اصول شیعه (از زمان غیبت صغری تا مکتب امام خمینی (ره) ) 🔹ارائه شده در جمع طلاب مدرسه فیلسوف الدوله تهران در شهر مقدس قم/تیرماه 97 👈 تعداد جلسات: ۲۰ 💠💠💠💠💠💠 💢 مطالب مطرح شده در این جلسات: 1. تبیین فلسفی ضرورت و نحوه پیدایش اصول و فقه 2. تاثیر فهم تطور تاریخی فقه و اصول در استنباط و ضرورت آن 3. بررسی ادوار مهم استنباط در تاریخ شیعه 4. تاثیر شیخ طوسی در تطور استنباط و شکل گیری فقه استدلالی 5. ابن ادریس حلی و شکستن هیمنه ی تقلید از گذشتگان و آغاز دوره جدید در پایان قرن ششم 6. نقش مکتب حله در استنباط در قرن هشتم 7. قرن دهم و یازدهم و تاثیر حاکمیت صفویه در فقه حکومتی 8. ظهور اخباری گری در قرن دوازدهم و افول صد و پنجاه ساله استنباط نزد شیعه 9. امین استرآبادی و استدلال او در انحصار حجج به کلام معصومین علیهم السلام 10 . مختصری از تفاوت نگاه اخباریون و اصولیون به استنباط 11. نهضت تولید جوامع روایی در قرن یازدهم و دوازدهم از برکات دوران اخباری گری (بحار، وسائل، وافی) 12. ظهور وحید بهبهانی در پایان قرن دوازدهم و شکست مکتب اخباری در کربلا و آغاز دوره ی جدید استنباطِ شیعی 13. شیخ انصاری و تجدید بنای استنباط با پی ریزی ساختار جدید در اصول فقه 14. آخوند خراسانی و شاگردان و تعمیق اصول فقه 15. نقش و میزان ورود فلسفه در استنباط پس از آخوند خراسانی 16. بررسی چند مورد از نقش فلسفه در ابواب مختلف اصول فقه پس از آخوند 17. بررسی میزان کارآمدی فقه و اصول موجود در حل مسائل جدید بشر 18. بررسی نظر شهید مطهری در الهام از شیخ طوسی برای حل مسائل جدید 19. اجمالی از راهگشا بودن نظام استنباطی امام خمینی در دوران جدید 20. رهیافتی بر توسعه فقه و حل مسائل علوم انسانی بر اساس نظرات استاد علی فرحانی (از مرحله ی موضوع شناسی تا استنباط) 💠💠💠💠💠💠 ◀️◀️لینک دانلود صوت جلسات: 👇👇👇👇👇 http://www.ostadfarhani.ir/morsalat/shagerdan/smhashemi/tatavorefeghhvosul/ 💠💠💠💠💠💠 @ofoqemobin
📚 آیا می توان به اَبَر مسائل دوران مدرن به روش استفتایی پاسخ داد؟ 🔸 یکی از ارکان فهم موضوعات جدید و مواجهه اندیشه اسلامی با آنها، فهم کامل و با تمام اجزاء آن موضوع به همراه پیشینه ی اندیشه ای و تاریخی آن است. به همین دلیل پاسخ به برخی مسائل جدید به صورت استفتایی و جزیی مشکلی را حل نمی کند. خصوصا اگر این موضوعات، های شکل گرفته در یک بستر تاریخی خاص باشند. شهید مطهری در حدود 50 سال پیش به این موضوع بسیار مهم توجه داشته است و همین معنا را در مورد بیان می کند. ایشان معتقد است اساسا این طور نیست که به راحتی سرمایه داری یا سوسیالیسم اقتصادی و ابعاد این دو را ذیل یکی از کتابهای فقهی خودمان مندرج کنیم و با خیال راحت نظر اسلام را درباره آن بیان نماییم. بر این اساس بیان سریع حکم بدون موضوع شناسی دقیق راه به جایی نمی برد و نمی توان آن را به اسلام نسبت داد. 🔸 بلکه باید این موضوع را با تمام پیچیدگی ها و جزییاتش فهم کنیم و بعد از آن نسبت اسلام با این اندیشه را محقق کنیم، ایشان در کتاب «نظری به نظام اقتصادی اسلام» به خوبی به این نکته بسیار مهم می پردازد. این بیان شهید در این کتاب از بهترین بخش های کل آثار ایشان است و به نظر می رسد خود ایشان در تمام مواجهه ها با اندیشه های مدرن چنین مسیری را در پیش گرفته است. متن شهید: 🔺«در باب سرمايه دارى و سوسياليسم از لحاظ انطباق و عدم انطباق آنها با اسلام اين مطلب به ترتيب ذيل بايد بحث شود: سرمايه دارى در دنياى امروز يك پديده نو و بى‏سابقه‏اى است كه دو سه قرن از عمر آن بيشتر نمى‏گذرد، و يك پديده اقتصادى و اجتماعى نوى است كه محصول پيشرفت و ترقى تكنيك جديد است؛ ازاين‏رو مستقلًا به عنوان يك مسئله مستحدث بايد از آن بحث شود. فقهاى عصر از مسائل بانك و بيمه و چك و سفته به عنوان مسائل مستحدث كم و بيش بحثهايى كرده و مى‏كنند ولى توجه ندارند كه رأس و رئيس مسائل مستحدثه خود سرمايه دارى است، زيرا ابتدائاً چنين تصور مى‏رود كه سرمايه دارى يك موضوع كهنه و قديمى است كه شارع اسلام براى آن حدود و موازينى مقرر كرده است؛ تجارت، اجاره، مستغلّات، مزارعه، مضاربه، مساقات، شركتها، همه اينها سرمايه دارى است كه در اسلام براى آنها احكام و مقرراتى تعيين شده است، اما اينكه مقدار سرمايه كمتر يا بيشتر باشد ربطى به مطلب ندارد. ولى حقيقت مطلب اين‏طور نيست؛ سرمايه دارى جديد يك پديده جداگانه و مستقل و بى‏سابقه‏اى است و جداگانه و مستقلًا بايد درباره آن اجتهاد كرد؛ همچنان كه تجارت در دنياى جديد سرمايه دارى با تجارت ساده قديم از لحاظ ماهيت ممكن است متفاوت باشد. اين موضوع از لحاظ اصول‏ علم اقتصاد بايد مورد مطالعه قرار گيرد، زيرا ادعا مى‏شود كه سرمايه دارى جديد يك نوع استثمار بيّن و اكل مال به باطلِ مسلّمى است، معامله‏اى است كه يك طرف محصول زحمت كشيدن ديگرى را مفت و مسلّم مى‏خورد و مى‏برد. در سرمايه دارى جديد بحث در اين نيست كه سرمايه‏دار با انصاف است يا بى‏انصاف، بحث در اين است كه اگر سرمايه‏دار بخواهد حق واقعى كارگر را بدهد بايد از سود مطلقاً صرف نظر كند، و همچو سرمايه دارى هرگز در دنيا پيدا نخواهد شد، و اگر بخواهد سود ببرد، هر اندازه ببرد، دزدى و غصب است.» مجموعه آثار ج 20 ص 480 ادامه پست👇👇👇 @ofoqemobin