♦️حوزههای علمیه و علوم اجتماعی دینی - بومی♦️
🔹 دو نوع باور داریم: باور اعتقادی و ایمانی، یا باور علمی؛ در حد باور علمی، فرد میداند این خبر هست.
🔹ایمان غیر از علم است. ایمان غیر از باور علمی است.محل بحث ما باور علمی است نه ایمان
کتاب ماه علوم اجتماعی بخش شانزدهم
▫️گفتگوی کتاب ماه علوم اجتماعی با حجج الاسلام حسین بستان و حسین سوزنچی با موضوع " حوزه های علمیه و علوم اجتماعی دینی - علمی " که در دومین شماره از دور جدید کتاب ماه( دی و بهمن ماه ۹۰ - شماره ۴۶ و ۴۷) به چاپ رسید.
🔸دکتر بستان به لحاظ امکان عقلی میتوانیم تصریح کنیم که حل میشود ولی به لحاظ واقعیت عینی [اینگونه نیست].
🔸دکتر سوزنچی اینکه میفرمایید «به لحاظ واقعیت عینی هیچ وقت نمیشود»، مسئلۀ من است. چرا نمیشود؟ (آیا چون تا حالا نشده، پس دیگر نمیشود؟) اما آنچه که در بحث کفر خیلی جدی است این است که طرف میداند ولی لجاجت میکند. به نظرم این بحث در خیلی در ادبیات قرآنی خیلی روشن است. در ادبیات قرآنی، عنوان کافر را بر کسی که نداند و به همین دلیل نپذیرد، اطلاق نمیکنند.
🔸دکتر بستان چرا؛ انواع کفر داریم و یکی از انواع آن، کفر حُجود است.
🔸دکتر سوزنچی کفر فقهی که مثلا میخواهیم بگوییم چه کسی نجس و چه کسی پاک است با این کفر متفاوت است. اما کفر اعتقادی بحث دیگری است که فقط لجاجت است؛ شما به غیر از لجاجت چه چیز دیگری دارید؟
🔸دکتر بستان: کسی که «لم یومن» کافر است.
🔸دکتر سوزنچی «لم یومن» کیست؟ یعنی میداند ولی قبول نمیکند.
🔸دکتر بستان: هماکنون حضور ذهن ندارم، اما در اصول کافی احادیثی داریم که اقسامی برای کفر ذکر میکند که یکی از آنها، کفر جحود است.
🔸دکتر سوزنچی: وجه جمع این انواع کفر این است که میدانند، اما قبول نمیکنند. اگر کسی جاهل باشد و مخالفت کند به او کافر نمیگویند.
🔸دکتر بستان: نه، آنها به اعتقاد نمیرسند.
🔸دکتر سوزنچی: مسئله بر سر این است که دو نوع باور داریم: باور اعتقادی و ایمانی، یا باور علمی؛ در حد باور علمی، فرد میداند این خبر هست؛ شیطان میداند خدا هست، میداند قیامت هست؛ خودش گفته است «أَنْظِرْنی إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ» (اعراف/۱۴).
🔸دکتر بستان: قرآن فقط در جاهای خاصی بیان کرده «جَحَدوا بها و استَیقَنَتها اَنفُسُهم» اما در مورد اکثر کافران میگوید: «فَظَنّوا»یا «إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَ مَا نَحْنُ بِمُسْتَیْقِنِینَ»؛ ما ظن داریم و یقین نداریم. نه اینکه همهشان بگویند ما فهمیدیم و جحود کردیم.
🔸دکتر سوزنچی: دیدگاه خودشان را میگوید ظن است. یعنی به دیدگاه خودشان به معنای علمی، علم ندارند و به دیدگاه ما هم شک دارند. قرآن میگوید که شما روی هیچ موضع علمی نایستادهاید، چرا به ظن بسنده میکنید؛ بیایید سخن حق را بشنوید و فکر کنید و تعقل کنید تا به علم برسید؛ و البته بعد از علم باید ایمان بیاورید؛ ایمان غیر از علم است. ایمان غیر از باور علمی است. شیطان هم باور علمی داشت. محل بحث ما باور علمی است نه ایمان؛ و باور علمی ممکن است و البته بعد از باور علمی، بقیه لجاجت است.
ادامه دارد ...
http://www.souzanchi.ir/میزگرد-علمی-با-موضوع-حوزههای-علمیه
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
♦️گام دوم انقلاب و علوم انسانی اسلامی ♦️
🔹علوم انسانی در بین علوم دیگر پایه است و به شما جهت میدهد؛ برخلاف آن چیزی که تصور میشود که ثروت غیر از علوم انسانی است؛ حتی تکنولوژی را هم که شما حساب کنید، به نحوی با علوم انسانی رابطه دارد.
🔹بحث معنویت، عدم سلطهگری، اشراب معنویت همه به نحوی وابسته به بحث علوم انسانی اسلامی است.
حجت الاسلام قاسم ترخان بخش پنجم (بخش آخر)
▫️ ۲۲ اسفند ، نشست علمی «نقش علوم انسانی اسلامی در گام دوم انقلاب» با ارائه حجت الاسلام قاسم ترخان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه و به همت مؤسسه حیات طیبه در ساختمان اندیشکده مهدویت جمکران برگزار شد.
🔸بحث معنویت، عدم سلطهگری، اشراب معنویت همه به نحوی وابسته به بحث علوم انسانی اسلامی است. چون این ویژگیهایی که برای اسلامیت علوم انسانی تصور کردیم میتواند این اهدافی را که عرض کردیم تحقق بخشد، علم ثروت و عزت و استقلال میآورد؛
🔸اگر علم چنین نقشی را دارد که در محورهای فرمایشات رهبری به عنوان قسمت اول با نام علم و پژوهش آمد و جوانان را توصیه کردند که در این زمینه باید گوی سبقت را بربایند؛ اینجا آن بحث مهم و اساسی مطرح آن است که بیاییم رابطه این را در این منظومه علم نقش علوم انسانی چیست؟ علوم انسانی در این وسط چه کاره است؟ اگر علم ثروت، استقلال و عزت میآورد، علوم انسانی اینجا چه کاره است؟
🔸اساس پیشرفتها در حوزه علم و در قسمت سختافزاری تمدن، علوم انسانی است، چون میخواهیم به نقطه مطلوب از حیث اسلامیت برسیم میگوییم علوم انسانی اسلامی. اینجا بحث مهمی که میتوانید پیگیری و پژوهش کنید این است که رابطه بین علوم انسانی و سایر علوم چیست؟
🔸علوم انسانی در اینجا پایه است و به شما جهت میدهد؛ برخلاف آن چیزی که تصور میشود که ثروت غیر از علوم انسانی است؛ حتی تکنولوژی را هم که شما حساب کنید، به نحوی با علوم انسانی رابطه دارد ولو اینکه ما در مرحله اول نگاه میکنیم میبینیم که تکنولوژی محصول علوم طبیعی است و خیلی سادهباورانه است که فکر کنیم تکنولوژی منتقل میشود اما فرهنگ منتقل نمیشود. در واقع اگر قرار است تکنولوژی هم تولید شود، چون تکنولوژی همراه خود فرهنگ را دارد و منتقل کننده فرهنگ است، اینجا نقش علوم انسانی برجسته است.
🔸جمع بندی بحث من این است که دو نگاه مطرح شد؛ نگاه درجه دو و درجه یک به نقش علوم انسانی در بیانیه گام دوم؛ در نگاه درجه یک براساس ادبیاتی که مقام معظم رهبری تولید کردند پنج مرحله مطرح شده و این پنج مرحله برای این است که مرحله پنجم محقق شود و آن بحث تمدن است.
🔸همه این نگاهها و گامهای پیشین برای این است که به نقطه مطلوب برسیم و علوم انسانی در این مراحلی که عرض کردم نقش اساسی و زیرساختی دارد؛ نقش علوم انسانی در گام دوم یک نقش زیرساختی است، چراکه اگر این مراحل طی نشود، مرحله پنجم محقق نخواهد شد.
https://goo.gl/1GrFvP
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
♦️حوزههای علمیه و علوم اجتماعی دینی - بومی♦️
🔹مرحله اول در تولید علم ، عالمان هر رشتۀ علمی، یکسری گزارهها را به عنوان علم، در هر رشتۀ علمی مطرح میکنند؛
🔹در مرحله دوم، از این مجموعه گزارهها، گزارههای هنجاری استخراج میشود که مرحلۀ بعدی علم است؛
کتاب ماه علوم اجتماعی بخش هفدهم
▫️گفتگوی کتاب ماه علوم اجتماعی با حجج الاسلام حسین بستان و حسین سوزنچی با موضوع " حوزه های علمیه و علوم اجتماعی دینی - علمی " که در دومین شماره از دور جدید کتاب ماه( دی و بهمن ماه ۹۰ - شماره ۴۶ و ۴۷) به چاپ رسید.
▫️کتاب ماه: به عنوان پرسش نهایی و با توجه به این مسائل، افق آیندۀ حوزههای علمیه در مورد علم دینی را چگونه ارزیابی میکند؟
🔸دکتر بستان: اگر هندسهای را که ما برای یک علم دینی باید ترسیم کنیم مشخص نماییم، معلوم میشود علوم حوزوی چه نسبتی با این علوم دارند و چه کمکی میتوانند برای پیشرفت و پیشبرد این هدف (علم دینی) داشته باشد. این مسئله تا حدودی روشن شد.
🔸اما در مقام جمعبندی می توان گفت این علوم، چه غربی و چه غیرِ غربی و چه علم دینی که ما از آن صحبت میکنیم، بر یکسری مبانی و پیشفرضهای معرفتشناختی، روششناختی، ارزششناختی و وجودشناختی مبتنی هستند. براساس اینها، عالمان هر رشتۀ علمی، یکسری گزارهها را به عنوان علم، در هر رشتۀ علمی مطرح میکنند؛ در مرحله بعد، از این مجموعه گزارهها، گزارههای هنجاری استخراج میشود که مرحلۀ بعدی علم است؛ این مجموعه گزارههای هنجاری در سیاستگذاریها به کار میروند که گاه از آنها به علوم هنجاری تعبیر میشود.
🔸اینها یک مجموعهای از علوم و معارف را به طور کلی شکل میدهد که با استفاده از تعبیر پارادایم میتوان مسئله را تشریح کرد. این علوم انسانی که به این نحو شکل پیدا کردهاند، در درون پارادایمها تحلیل میشوند. به عنوان مثال، در علوم اجتماعی، پارادایمهای تفسیری، انتقادی، اثباتی و نظایر آنها را داریم که مبانی مختلف و روششناسیهای گوناگونی دارند. اگر در این قالب به مسئله بنگریم، میتوانیم با همین نگاه پارادایمی به مسئلۀ علم دینی بپردازیم. نه در سطح مبانیِ بعیدِ علم یا اصول معرفتشناختیِ عام مانند «عدم اجتماع نقیضین» و نظایر آنها، بلکه در سطح مبانیِ قریبِ علم. مثلاً در مورد جامعهشناسی، به این مسائل میپردازند که تلقی جامعهشناسی از هستیشناسیِ جامعه چیست؟ اصلاً جامعه را چه میداند؟ آیا جامعه را صرفاً مجموعۀ افراد میداند که طبق این نگاه، فرد اصالت پیدا میکند و این را یک مبنای هستیشناختی قرار میدهد و یا اینکه جامعه را یک کلیت میداند و معتقد است افراد، بیشتر از کلیت ها تأثیر میپذیرند و رفتارها و اخلاقها و ارزشهایشان برگرفته از یک وجدان جمعی و روح حاکم بر جامعه است. مباحث پارادایمی به این مسائل میپردازند.
🔸 براساس بحث معروف کنش و ساختار که در علوم اجتماعی مطرح است، دو پارادایم مختلف شکل گرفته است و پارادایم سوم، پارادایم انتقادی، نیز مطرح است که پایههای اساسی شکلدهندۀ جامعه را نیروهای بنیادی میداند که چه بسا به چشم هم نمیآیند و آنها تضادهای نهفته در بنیاد جوامع اند. اینها سه پارادایم و نگاه مختلف هستند.
🔸در بحث علم دینی هم، ما دچار این مسئله میشویم و به طور جبری و قهری با این مسئله مواجه هستیم و علم دینی باید تکلیفش را با این مسائل و مبانی معرفتشناختی مشخص کند. باید تکلیفش را با روش مشخص کند. روش تفریدی، اثباتی، تلفیقی و بحثهایی که در روششناسی مطرح است و مبانی ارزششناختی که نسبت ارزشها را با علم چطور میدانیم؟آیا ارزشها در علم جایگاهی دارند یا علم به لحاظ ارزشی باید بیطرف باشد؟ این بحثهایی است که در مبانی علوم مطرح میشود. این مرحلۀ اول از سه مرحلۀ مبانی علم، خود علم و نتایج علم است.
ادامه دارد ...
http://www.souzanchi.ir/میزگرد-علمی-با-موضوع-حوزههای-علمیه
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️صوت سخنرانی "استاد حسن رحیمپور ازغدی" با موضوع: اقتصاد و اجتهاد("مفهومسازی علمی" در نظریه اسلامی "پیشرفت")
🔹نشست (روز کارگر و رونق تولید ) _ سالگرد ترور شهید مطهری _ قرارگاه سازندگی خاتم _ ۱۳۹۸
🔹طرحی برای فردا ؛ شبکه یک ؛ پخش:۱۳ اردیبهشت ماه ۹۸
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami
▫️رخداد بینشجویانه و حکمتپژوهانه در اولین هفته رمضان۱۴۴۰ توسط موسسه علم دینی(امتداد حکمت) برگزار میشود.
🔹گام دوم انقلاب اسلامی، از خودسازی تا تمدنسازی
🔹با سخنرانی آیتاله عبدالکریم فرحانی، هم اندیشی طلاب و دانشجویان فرهیخته و
تجلیل از خانواده شهید مدافع حرم،
در فضایی معنوی برای خانواده ها
🔸پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ ؛ساعت۱۸
🔸مجتمع سرچشمه تهران
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@TamadonEN
♦️حوزههای علمیه و علوم اجتماعی دینی - بومی♦️
🔹علوم حوزوی قابلیت و قوه قریب به فعل دارند که زاینده علم دینی بشوند. البته در بعضی قسمتها ممکن است کار زیادی نیاز باشد ولی در بیشتر قسمت ها برای تبدیل شدن به ادبیات علوم اجتماعی جدید فاصله زیادی نیست
🔹باید یک گام برداشته شود که این ادبیات به آن ادبیات تبدیل شود و یک علم دینی غنی و همه جانبه داشته باشیم که هم به بحث های توصیفی و تبیینی و هم به بحث های هنجاری توجه کند.
کتاب ماه علوم اجتماعی بخش هیجدهم
▫️گفتگوی کتاب ماه علوم اجتماعی با حجج الاسلام حسین بستان و حسین سوزنچی با موضوع " حوزه های علمیه و علوم اجتماعی دینی - علمی " که در دومین شماره از دور جدید کتاب ماه( دی و بهمن ماه ۹۰ - شماره ۴۶ و ۴۷) به چاپ رسید.
🔸در این مرحله و با این نگاه برویم سراغ علومِ حوزوی. علومِ حوزوی، چه نسبتی با علوم جدید دارند و حوزهها چه کار کردهاند و چه کار میتوانند بکنند. کدام یک از این مبانی به بحث علوم حوزوی مربوط میشود؟ من فکر میکنم به همۀ مباحث بتوان ربط داد. بخشی از کار که فرمودید چرا به اصول و فلسفه بها میدهید این سنخ از بحثها آنهایی است که ما مجبوریم سراغ فلسفه ای که در حوزه هاست برویم و بخشی از جواب ها را باید آن جا دنبال کنیم.
🔸منتها بحث های موجود حوزه ها چون با این نگاه نبوده باید بازخوانی و متناسب با این بحث ها ارائه شود که جواب این مسائل از آن استخراج گردد. کسانی شروع کرده اند و مثلا در فلسفه ملاصدرا دنبال مسائل علم هستند.
🔸 بعد وارد بحث خود علم می شویم. این جا یک مقدار دغدغه ها بیشتر است. کسانی که موافق علم دینی هستند مرحله اول را همراهی می کنند. در مرحله دوم موافقان کمتر می شوند و پذیرش این مطلب برایشان سخت تر است که ما در متن علم و گزاره های علمی و قوانین و نظریه های علمی هم بتوانیم بحث های دینی را داخل کنیم.
🔸اینجا دیدگاه های مختلفی وجود دارد ولی به نظر می رسد علوم یکسان نیستند و به طور خاص علوم انسانی ظرفیت بیشتری دارند و به علاوه خود حوزه های علوم انسانی متفاوت اند؛ در بعضی از حوزه ها از لحاظ دینی خیلی حرف برای گفتن داریم و می توان آموزه های دینی را وارد گزاره های علمی کرد.
🔸 با این نگاه وقتی نگاه می کنید بحث علم فقه و اصول و کم کم علم رجال درگیر می شوند و این گونه است که تمام علوم حوزوی به نحوی جایگاه خودشان را پیدا می کنند.
🔸مرحله بعدی هم که علم هنجاری است که علوم انسانی اینها را طرد نکرده اند و می پذیرند که اینها به عنوان علم مطرح شده و اگر خیلی نگاه پوزیتیویستی داشته باشند می گویند اینها خارج از قلمرو علم است، ولی در محافل علمی به عنوان علوم هنجاری پذیرفته شده است. در اینجا هم باز می توانیم جایگاه علوم حوزوی را نشان دهیم؛ اینجا هم خصوصا فقه با علومی که به سیاست گذاری جامعه مربوط می شوند خیلی ارتباط نزدیکی دارد.
🔸درست است که علم فقه مستقیما با هدف سیاستگذاری بنا نشده و گزاره های حقوقی هم در آن هست ولی به لحاظ این که شکاف بین دو نوع گزاره توصیفی و هنجاری که در متن علم بارز است که همین مسئله باعث می شود خیلی ها با علم دینی مخالفت کنند و بگویند این هنجاری و دستوری است و آن توصیف و تبیین می کند، اما این اشکال اینجا کمتر می شود لااقل از این جهت که هر دو به نحوی نگاه هنجاری به قضیه می کنند و با ادبیات هنجاری صحبت می کنند و بایدها و نبایدها را مطرح می کنند.
🔸لذا همگرایی فقه و علوم اجتماعی هنجاری بیشتر می شود. اگر در این قالب نگاه کنیم می توان این را به عنوان جمع بندی مطرح کرد که علوم حوزوی قابلیت و قوه قریب به فعل دارند که زاینده علم دینی بشوند. البته در بعضی قسمتها ممکن است کار زیادی نیاز باشد ولی در بیشتر قسمت ها برای تبدیل شدن به ادبیات علوم اجتماعی جدید فاصله زیادی نیست و باید یک گام برداشته شود که این ادبیات به آن ادبیات تبدیل شود و یک علم دینی غنی و همه جانبه داشته باشیم که هم به بحث های توصیفی و تبیینی و هم به بحث های هنجاری توجه کند.
ادامه دارد ...
http://www.souzanchi.ir/میزگرد-علمی-با-موضوع-حوزههای-علمیه
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami