🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
💌 در محضر صحیفه: ۲
دعای هفتم - فراز اول
🍀 یٰا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکٰارِه
ای خدایی که گره های ناگواریها به دست تو باز میشود.
💟 من خدایی دارم
که گره های دشوار زندگیم و پیچیدگی کارهایم، فقط بوسیله او رفع میشود.
💓 پس ای خدای من
عقده ها و گره های روحی ام، آنچنان پیچیده شده است
که به دست هیچ کس، باز نمیشود
🍁 و نظم زندگی ام به دلیل مشکلات، آنچنان به هم ریخته است
که هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند، آن را سامان دهد.
💠 و این تنها تو هستی که گره های کور را به آسانی باز میکنی؛
💠 و این تو هستی که میدانی بندگان مبتلا و گرفتارت را چگونه سامان دهی.
💓 خداوندا
کلید همه اسرار گره خورده عالم به دست توست.
و همه چیز بر تو آسان است.
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
💚💚🌸🌸💚💚🌸🌸💚💚🌸🌸💚💚
☘برمدارحافظ🌹🍃
❇️گویند روزی ناصر الدین شاه ، تمام ادیبان را جمع کرد و از معنای این بیت حافظ سوال کرد:
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت
و اندر آن برگ و نوا خوش نالههای زار داشت
که اگر این بلبل خوش بوده است، پس چرا نالههای زار داشته ؟؟
اما از پاسخ هیچ یک از ادیبان راضی نشد. بنابراین نامهای برای شاعر بزرگ معاصر خود ، «وصال شیرازی» نوشت و معنای دقیق این غزل حافظ را جویا شد.
نامه زمانی به دست وصال رسید که او عزادار فرزندش بود. وصال، نامه ناصرالدین شاه را در نیمه شب مطالعه میکند و برای کشف معنای حقیقی این ابیات ، رجوعی به اعداد ابجدی حروف الفبا میکند و در میابد که:
عدد ابجدی بلبلی برگ گلی، با ابجد حروفِ حضرات علی، حسن و حسین علیهم السلام مطابقت دارد ؛ لذا پاسخ پادشاه را به زبان شعر به این صورت بیان میکند که:
خسروا در حالتی کین بنده را غم یار داشت
یادم آمد کز سؤالی ، آن جناب اظهار داشت
در خطوط شعر حافظ گرچه پرسیدی زمن
بلبلی برگِ گلی خوشرنک در منقار داشت
فکر بسیاری نمودم، لیک معلومم نشد
چونکه شعرش در بُطون ، اسرار بس بسیار داشت
نیمه شب غواص گشتم در حروف ابجدی
تا ببینم این گُهر ، آیا چه دُرّ ، در بار داشت
بلبلی ، برگِ گلی ، شد ۳۵۶
با علی و با حسین و با حسن معیار داشت
برگ گل سبز است و دارد آن نشانی از حسن
چونکه در وقت شهادت ، سبزی رخسار داشت
رنگ گل سرخ است این باشد نشانش از حسین
چونکه در وقت شهادت چهره ای گلنار داشت
بلبلی باشد علی کز حسرت زین برگ و گل
*دائما آه و فغان و نالهی بسیار داشت*
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💚💚🌸🌸💚💚🌸🌸💚💚🌸🌸💚💚
💙💙🌼🌼💙💙🌼🌼💙💙🌼🌼💙💙
🍀سوره یوسف آیات 21 الی 25🍀
☘️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ☘
به نام خداوند رحمتگر مهربان
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ (21)
و آن كس كه او را از مصر خريده بود به همسرش گفت نيكش بدار شايد به حال ما سود بخشد يا او را به فرزندى اختيار كنيم و بدين گونه ما يوسف را در آن سرزمين مكانت بخشيديم تا به او تاويل خوابها را بياموزيم و خدا بر كار خويش چيره است ولى بيشتر مردم نمى دانند
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (22)
و چون به حد رشد رسيد او را حكمت و دانش عطا كرديم و نيكوكاران را چنين پاداش مى دهيم
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (23)
و آن [بانو] كه وى در خانه اش بود خواست از او كام گيرد و درها را [پياپى] چفت كرد و گفت بيا كه از آن توام [يوسف] گفت پناه بر خدا او آقاى من است به من جاى نيكو داده است قطعا ستمكاران رستگار نمى شوند
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ (24)
و در حقيقت [آن زن] آهنگ وى كرد و [يوسف نيز] اگر برهان پروردگارش را نديده بود آهنگ او میکرد چنين [كرديم] تا بدى و زشتكارى را از او بازگردانيم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (25)
و آن دو به سوى در بر يكديگر سبقت گرفتند و [آن زن] پيراهن او را از پشت بدريد و در آستانه در آقاى آن زن را يافتند آن گفت كيفر كسى كه قصد بد به خانواده تو كرده چيست جز اينكه زندانى يا [دچار] عذابى دردناك شود
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
❤️❤️🌸🌸❤️❤️🌸🌸❤️❤️🌸🌸❤️❤️
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
💌 در محضر صحیفه: ۳
دعای هفتم - فراز اول
🍀 وَ یٰا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّداٰئِد
و ای خدایی که تیزی شدائد به دست تو شکسته میشود.
🍀 وَ یٰا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ اِلیٰ رَوْحِ الْفَرَج
و ای خدایی که برای خارج شدن از غم و اندوه و باز شدن گره های مشکلات به او التماس میشود.
💓 ای خدا
سختیها برّنده هستند؛
و من ضعیف و ناتوان؛
زود میشکنم
و بریده میشوم
💓 خداوندا
نگذار برندگی شدائد مرا بشکند.
💓 خدایا
نه تنها گشایش هر در بسته ای به دست توست؛
💠 شکنندگی مصائب و تیز بودن آنان نیز فقط در برابر
قدرت تو کند میگردد.
🎇 و عبور من از کنار زندگی و سختیهای آن بدون هیچ اصطکاک و فرو ریختن روحم؛
💠 فقط با پشتیبانی تو میسر است.
💓 خدای من
میدانم و مطمئن هستم که خروج از وادی غم،
فقط بوسیله امید به کرم، مهربانی و رحمت تو امکان پذیر است.
🌹 و تو میدانی که یأس و ناامیدی در واژه کلماتم، جایی ندارد؛
تا آن زمان که قلب من به امید لطف و مهربانی خدای بزرگم میتپد.
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
💚💚🌼🌼💚💚🌼🌼💚💚🌼🌼💚💚
☘📚داستان کوتاه زیبا📚☘
🌺خشم مگیر...⚡️
❇️مردی از باديه به مدينه آمد و به حضور رسول اكرم رسيد. از آن حضرت
پندی و نصيحتی تقاضا كرد. رسول اكرم به او فرمود: "خشم مگير" و بيش از اين چيزی نفرمود .
آن مرد به قبيله خويش برگشت. اتفاقا وقتی كه به ميان قبيله خود رسيد،اطلاع يافت كه در نبودن او حادثه مهمی پيش آمده، از اين قرار كه جوانان قوم او دستبردی به مال قبيلهای ديگر زدهاند، و آنها نيز معامله
به مثل كرده اند، و تدريجا كار به جاهای باريك رسيده، و دو قبيله در
مقابل يكديگر صف آرائی كردهاند، و آماده جنگ و كارزارند. شنيدن اين
خبر هيجان آور، خشم او را برانگيخت . فورا سلاح خويش را خواست و پوشيد و به صف قوم خود ملحق و آماده همكاری شد .
در اين بين، گذشته به فكرش افتاد، به يادش آمد كه به مدينه رفته و
چه چيزها ديده و شنيده، به يادش آمد كه از رسول خدا پندی تقاضا كرده است ، و آن حضرت به او فرموده، جلو خشم خود را بگيرد.
در انديشه فرو رفت كه چرا من تهييج شدم، و به چه موجبی من سلاح پوشيدم، و اكنون خود را مهيای كشتن و كشته شدن كردهام؟ چرا بیجهت من برا فروخته و خشمناك شده ام؟! با خود فكر كرد الان وقت آن است كه آن جمله كوتاه را به كار بندم .
جلو آمد و زعمای صف مخالف را پيش خواند و گفت: "اين ستيزه برای
چيست ؟ اگر منظور غرامت آن تجاوز است كه جوانان نادان ما كردهاند، من حاضرم از مال شخصی خودم اداكنم. علت ندارد كه ما برای همچو چيزی به جان يكديگر بيفتيم و خون يكديگر را بريزيم".
طرف مقابل كه سخنان عاقلانه و مقرون به گذشت اين مرد را شنيدند، غيرت و مردانگی شان تحريك شد و گفتند:
"ما هم از تو كمتر نيستيم. حالا كه چنين است ما از اصل ادعای خودصرف نظر میكنيم " .
هر دو صف به ميان قبيله خود بازگشتند.
📚اصول كافی، جلد 2، صفحه 404
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💙💙🌼🌼💙💙🌼🌼💙💙🌼🌼💙💙
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
🌹🌹امام علی علیه السلام:
✅ بخشندگي نگاهدار آبروست
✅ و شكيبايي دهان بند بي خردان
✅ و عفو زكات پيروزي
✅ و دوري كردن كيفر خيانتكار
✅ و مشورت چشم هدايت است.
✅ و آن كس كه با راي خود احساس بي نيازي كند به كام خطرها افتد
✅ شكيبايي، با مصيبتهاي شب و روز پيكار كند
✅ و بي تابي، زمان را در نابودي انسان ياري دهد
✅ و برترين بي نيازي ترك آرزوهاست
✅ و چه بسا عقل كه اسير فرمانروايي هوس است
✅ حفظ و به كارگيري تجربه رمز پيروزي است
✅ و دوستي نوعي خويشاوندي به دست آمده است
✅ و به آن كس كه به ستوه آمده و توان تحمل ندارد اعتماد نكن.
🌼حکمت 211 نهج البلاغه🌼
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦🍃🍃
✨🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
بسم الله الرحمن الرحیم✨
🌺ادامه #آل_عمران_آیه_126🌺
☘«126»وَ ما جَعَلَهُ اللّهُ إِلاّ بُشْری لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُکُمْ بِهِ وَ مَا النَّصْرُ إِلاّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ☘
🍃و خداوند این(نزول فرشتگان)را جز مژده و بشارتی برای شما قرار نداد، تا دلهای شما بدان آرام گیرد و(بدانید که)هیچ پیروزیی نیست مگر از جانب خداوند عزیز و حکیم.🌼
💠پیام ها💠
1-✅آرامش خاطر و امید از نیازهای رزمندگان در جبهه است. «بُشْری لَکُمْ وَ لِتَطْمَئِنَّ»🌼🍃
2-✅تمام مقدّمات مادّی،علمی،روانی و انسانی،بدون اراده ی خداوند کاری از پیش نمی برند. «وَ مَا النَّصْرُ إِلاّ مِنْ عِنْدِ اللّهِ»🌼🍃
3-✅قدرت خداوند همراه با حکمت اوست.لذا ممکن است به دلایل خاصّی مسلمانان نیز شکست بخورند. «الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ»🌼🍃
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🌹🌺🍀🌹🌺🍀🌹🌺🍀🌹🌺
هدایت شده از امید زندگی
💙💙🌼🌼💙💙🌼🌼💙💙🌼🌼💙💙
🍀سوره یوسف آیات 21 الی 25🍀
☘️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ☘
به نام خداوند رحمتگر مهربان
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ (21)
و آن كس كه او را از مصر خريده بود به همسرش گفت نيكش بدار شايد به حال ما سود بخشد يا او را به فرزندى اختيار كنيم و بدين گونه ما يوسف را در آن سرزمين مكانت بخشيديم تا به او تاويل خوابها را بياموزيم و خدا بر كار خويش چيره است ولى بيشتر مردم نمى دانند
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (22)
و چون به حد رشد رسيد او را حكمت و دانش عطا كرديم و نيكوكاران را چنين پاداش مى دهيم
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ (23)
و آن [بانو] كه وى در خانه اش بود خواست از او كام گيرد و درها را [پياپى] چفت كرد و گفت بيا كه از آن توام [يوسف] گفت پناه بر خدا او آقاى من است به من جاى نيكو داده است قطعا ستمكاران رستگار نمى شوند
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ (24)
و در حقيقت [آن زن] آهنگ وى كرد و [يوسف نيز] اگر برهان پروردگارش را نديده بود آهنگ او میکرد چنين [كرديم] تا بدى و زشتكارى را از او بازگردانيم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَاسْتَبَقَا الْبَابَ وَقَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ وَأَلْفَيَا سَيِّدَهَا لَدَى الْبَابِ قَالَتْ مَا جَزَاءُ مَنْ أَرَادَ بِأَهْلِكَ سُوءًا إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (25)
و آن دو به سوى در بر يكديگر سبقت گرفتند و [آن زن] پيراهن او را از پشت بدريد و در آستانه در آقاى آن زن را يافتند آن گفت كيفر كسى كه قصد بد به خانواده تو كرده چيست جز اينكه زندانى يا [دچار] عذابى دردناك شود
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
❤️❤️🌸🌸❤️❤️🌸🌸❤️❤️🌸🌸❤️❤️
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
🔹بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمَانِ الرَّحیٖمِ🔹
🌷آیه ای از نور🌷
🌲قَالَ إِنِّي لَيَحْزُنُنِي أَن تَذْهَبُوا بِهِ وَأَخَافُ أَن يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ🌲یوسف۱۳
🌳(پدر) گفت: «من از بردن او غمگین میشوم؛ و از این میترسم که گرگ او را بخورد، و شما از او غافل باشید!»🌳
🌿پیام ها🌿
1⃣تعهّد و سوز داشتن نسبت به فرزند، یکی از خصلت های پیامبران است«لَیَحْزُنُنِی....أَخَافُ»
2⃣فِراق و جدایی حتّی برای انبیاء حُزن آور است«لَیَحْزُنُنِی»
3⃣امتحان الهی از همان چیزی است که افراد روی آن حساسیّت دارند(یعقوب نسبت به یوسف حسّاس بود و فِراق یوسف، وسیلهٔ آزمایش اوشد)«لَیَحْزُنُنِی....أَخَافُ»
4⃣پرده دَری نکنید«أَخَافُ أَن يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ»(پدر از حسادت فرزندان آگاه بود و به همین دلیل به یوسف فرمود: خوابی را که دیده ای برای برادرانت بازگو مکن. ولی در اینجا حسادت آنان را مطرح نمی کند، بلکه خطر گرگ و غفلت آنان از یوسف را بهانه می آورد)
5⃣حساسیّت ها را در نزد هر کس بازگو نکنیم وگرنه ممکن است علیه خودِانسان مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا پدر گفت: می ترسم گرگ او را پاره کند، آنها هم گفتند: یوسف را گرگ خورد«أَخَافُ أَن يَأْكُلَهُ الذِّئْبُ»
🌼تفسیر نور🌼
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💧🌸💧🌸💧🌸💧🌸💧🍁💧🌸💧🌸
💙💙🌸🌸💙💙🌸🌸💙💙🌸🌸💙💙
✳️پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را میطلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بیحکمت نیست.»
پادشاه از شنیدن این حرف ناراحتتر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند.
روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیلهای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر میاندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایدهای داشته؟»
وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.»
ای کاش از الطاف پنهان حق سر در میآوردیم که این گونه ناسپاس خدا نباشیم.
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💙💙🌸🌸💙💙🌸🌸💙💙🌸🌸💙💙💠