🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
💌 درمحضر صحیفه: دعای یازدهم - پایان فراز سوم _ ۱۶
💓 خداوندا میدانم
بر بندگانت، مرگ را پذیرش دعوت خود قرار داده ای
و پایان زندگی دنیا را به حیات آخرت وصل نموده ای
💠 و میدانم که تک تک اعمال و رفتارم از نیک و بد را فرشتگانی که بر من مأمور ساخته ای مینویسند📩
▪️و می شود آخرین عملی که از من می نویسند
گناهی باشد که با آن تو را ملاقات کنم
غیبتی، تهمتی، شهوتی و یا ...
💓 خدای خوبم
من نیازمند توبه و بازگشتی به سوی تو هستم
🍃 که آخرین چیزی باشد که برایم می نویسند.
🌸 تا پس از آن دیگر جز عمل صالح و دوری از گناه
در نامه عملم ثبت نشود
✨ توبه ای خالص و بی بازگشت به گناه
💓خداوندا
و اینگونه عاقبتم را به نیکی ختم کن
☘ ای حضرت رحیم
و ای پذیرنده توبه و پوشاننده گناه
آمین
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🍀🍀🍀☘🍀🍀🍀🍀☘☘🍀🍃☘
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
🌹🌹امیرالمومنین على علیه السلام:
💢زمين هيچگاه از #حجت_الهي تهي نيست، كه براي خدا با برهان روشن #قيام كند، يا آشكار و شناخته شده، يا بيمناك و پنهان، تا #حجت_خدا باطل نشود و نشانه هايش از ميان نرود
💢تعدادشان چقدر؟ و در كجا هستند؟ به خدا سوگند! كه #تعدادشان_اندك ولي
#نزد_خدا_بزرگ_مقدارند، كه خدا به وسيله آنان #حجتها و #نشانه هاي خود را نگاه مي دارد، تا به كساني كه همانندشان هستنند بسپارند و در دلهاي آنان بكارند، آنان كه دانش، #نور_حقيقت بيني را بر قلبشان تاييده و #روح_يقين را دريافته اند، كه آن چه را خوشگذران ها دشوار مي شمردند، آسان گرفتند و با آنچه كه ناآگاهانه از آن هراس داشتند انس گرفتند در دنيا با بدنهايي زندگي مي كنند، كه #ارواحشان به #جهان_بالا پيوند خورده است،
💢آنان #جانشينان_خدا در زمين و دعوت كنندگان مردم به #دين_خدايند.
آه، آه، چه سخت اشتياق ديدارشان را دارم؟
📚 نهج البلاغه، حکمت 147
.🌹🌹🌹
🔹فاِنْ اتاكُم اللهُ بِعافِيّةٍ فاقْبَلوا، و اِنْ اُبْتِلْتُمْ فاصْبروا.
💢اگر خداوند به شما عافيت و سلامتي داد قدرشناس باشيد و اگر به بلاء و گرفتاري مبتلا كرد صبور باشيد.
📚نهج البلاغه، خطبه ۹۸
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
☘تخفیف درمجازات قارون بخاطر صله رحم!☘
🌹🌹از حضرت علی علیه السلام نقل شده است
✳️قارون در زمان حضرت موسى به زير زمين فرو رفته بود و خداوند فرشته اى را موكّل بر او كرده بود تا هر روز او را به اندازه قامت يك مرد به زمين فرو ببرد.
🔰بعدها که حضرت يونس در شكم نهنگ زندانی شد و مشغول تسبيح و استغفار بود، قارون صداى او را شنيد و از فرشته موكّل خود پرسيد به من اندكى مهلت بده، گويا صداى يكى از آدميان را میشنوم...
💠آنگاه خداوند به آن فرشته فرمان داد به او مهلت دهد! پس فرشته به قارون مهلت داد.
💥قارون پرسيد: تو كيستى؟ يونس گفت: من بنده خاطى، يونس پسر متى هستم..
🔰قارون گفت: به من بگو خداوند شديد الغضب با موسى بن عمران چه كرد؟
يونس گفت: افسوس از دنيا رفت.
🔹قارون گفت: خداوند رئوف و مهربان با هارون چه كرد؟ يونس گفت: افسوس از دنيا رفت..
🔹قارون گفت: كلثوم دختر عمران كه همسر من بود چه شد؟
يونس گفت: اكنون هيچ يك از آل عمران باقى نمانده است،
قارون گفت: افسوس بر آل عمران..
✨از آن پس خداوند به ملك موكّل او فرمان داد تا عذاب را در ايّام دنيا از او بردارد و از آن پس عذاب دنيوى او بر طرف شد زیرا او احوال نزدیکانش را پرسید.
📚🖋بحارالأنوار-جلد 14-صفحه 380- باب 26- قصص يونس
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💜💜💠💠💜💜💠💠💜💜💠💠💜
🍀 داستان 🍀
تماس تلفنی پیامبر (ص) با مشرکان
یکی از خاطرات دوران دبستان(طنز واقعی)
سال هفتاد و چهار بود ، دبستان امام حسن مجتبی برازجان درس میخوندیم، امتحان دینی داشتیم ،بعد یکی از سوالات جوابش این بود :
(پیامبر(ص) زمانی که در دره شعب ابی طالب تبعید بود دست از رسالت خود بر نمیداشت و با کاروانهایی که از آنجا عبور میکردند تماس بر قرار میکرد و آنها را به اسلام دعوت میکرد)
بعد یکی دوستان من هم چون تو کتاب خونده بود پیامبر (ص)تماس برقرار میکرد همیشه پیش خودش فکر میکرده منظور کتاب تماس تلفنی بوده
خلاصه ما هم طبق معمول سر جلسه برای تقلبی کنار هم نشسته بودیم ، بهش گفتم ایزدی ، جواب سوال هشت چی میشه گفت جوابش میشه :(با تماس تلفنی )،
تعجب کردم بهش گفتم مگه زمان پیامبر(ص) تلفن بوده برگشت گفت تو انگار حالت خوب نیست مثل اینکه پیامبر خدا بوده ها ، برای خدا کاری داره یه خط تلفن بده به پیامبرش؟ ،
اینو که گفت کمی قانع شدم بعد گفت: نترس بنویس بعد از امتحان تو کتاب هم نشونت میدم تا خیالت راحت بشه ، منم با کمی ترس همینو نوشتم ،
هفته بعد معلممون آقای کازرونیان برگه ها رو صحیح کرده بود ،اومد سر کلاس قبل از اینکه هر کاری بکنه مستقیم رفت در کمدش رو باز کرد چوبش، (که خودش بهش میگفت ترکه علیه السلام) رو بیرون آورد، گفت : موسوی و ایزدی بیان بیرون ،
از حالت معلم متوجه شدم اتفاق بدی افتاده، کلاس یه جوری تو سکوت همراه با ترس فرو رفته بود که هنگام حرکت کردن صدای کفشهای داملامپ سیاه دوتامون تو کلاس می پیچید اومدیم بیرون کنار تابلو ایستادیم ،
معلم همینجوری که تو کلاس قدم میزد و میرفت ته کلاس و بر می گشت، با یه لحن خاصی گفت: خب پیامبر تو دره شعب ابی طالب چطوری مردم رو به یگانه پرستی دعوت میکرد؟
من متوجه شدم ایزدی یه گندی زده ،سکوت تمام کلاس رو گرفته بود ،ما هم داشتیم از ترس میمردیم ، دوباره معلم سؤالش رو تکرار کرد ،
منم با ترس و لرز گفتم: با تماس تلفنی
که یکدفعه کلاس منفجر شد از خنده ، بعد از اینکه معلم کلاس رو ساکت کرد گفت شما کنار هم نشسته بودین؟
با ترس و لرز گفتیم بله همینجوری که چوبش رو تو دستش میچرخوند گفت خب حالا بگو ببینم مگه زمان پیامبر تلفن بوده؟ منم گفتم: خب پیامبر خدا بوده یه خط تلفن که چیزی نیست که خدا به پیامبرش نده باز کلاس منفجر شد از خنده .
😂😂😂
معلم در حالی که با اشاره چوبش داشت بهمون حالی میکرد که دستاتون رو بیارین بالا گفت: حالا خدا به پیامبرش یه خط تلفن داد مشرکان قریش از کجا تلفن آوردن که اگه پیامبر بهشون زنگ زد جواب بدن؟
بعد با صدای بلند گفت دستاتون رو بگیرین بالا متقلبهای کثیف
در حالی که داشتم به این فکر میکردم راست میگه تازه اگه خدا به مشرکان قریش هم تلفن میداد وقتی کاروان در حال حرکته سیم تلفن رو به کجا میخواستن وصل کنن ؟ (سال هفتاد و چهار هجري موبایل نبود)
احساس کردم تمام کلاس رو برفکی میبینم ، متوجه شدم معلم با تمام قدرت چوب رو خوابونده کف دستم!
خاطرات دبستان
(سید علی اصغر موسوی زیارتی)
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💜💜💠💠💜💜💠💠💜💜💠💠💜💜
هدایت شده از امید زندگی
💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐
☘تخفیف درمجازات قارون بخاطر صله رحم!☘
🌹🌹از حضرت علی علیه السلام نقل شده است
✳️قارون در زمان حضرت موسى به زير زمين فرو رفته بود و خداوند فرشته اى را موكّل بر او كرده بود تا هر روز او را به اندازه قامت يك مرد به زمين فرو ببرد.
🔰بعدها که حضرت يونس در شكم نهنگ زندانی شد و مشغول تسبيح و استغفار بود، قارون صداى او را شنيد و از فرشته موكّل خود پرسيد به من اندكى مهلت بده، گويا صداى يكى از آدميان را میشنوم...
💠آنگاه خداوند به آن فرشته فرمان داد به او مهلت دهد! پس فرشته به قارون مهلت داد.
💥قارون پرسيد: تو كيستى؟ يونس گفت: من بنده خاطى، يونس پسر متى هستم..
🔰قارون گفت: به من بگو خداوند شديد الغضب با موسى بن عمران چه كرد؟
يونس گفت: افسوس از دنيا رفت.
🔹قارون گفت: خداوند رئوف و مهربان با هارون چه كرد؟ يونس گفت: افسوس از دنيا رفت..
🔹قارون گفت: كلثوم دختر عمران كه همسر من بود چه شد؟
يونس گفت: اكنون هيچ يك از آل عمران باقى نمانده است،
قارون گفت: افسوس بر آل عمران..
✨از آن پس خداوند به ملك موكّل او فرمان داد تا عذاب را در ايّام دنيا از او بردارد و از آن پس عذاب دنيوى او بر طرف شد زیرا او احوال نزدیکانش را پرسید.
📚🖋بحارالأنوار-جلد 14-صفحه 380- باب 26- قصص يونس
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
🍀سوره اعراف آیات 201 الی 206🍀
☘️ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ☘
به نام خداوند رحمتگر مهربان
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ (201)
در حقيقت كسانى كه [از خدا] پروا دارند چون وسوسه اى از جانب شيطان بديشان رسد [خدا را] به ياد آورند و بناگاه بينا شوند
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَإِخْوَانُهُمْ يَمُدُّونَهُمْ فِي الْغَيِّ ثُمَّ لَا يُقْصِرُونَ (202)
و يارانشان آنان را به گمراهى مى كشانند و كوتاهى نمى كنند
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي هَذَا بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (203)
و هر گاه براى آنان آياتى نياورى مى گويند چرا آن را خود برنگزيدى بگو من فقط آنچه را كه از پروردگارم به من وحى مى شود پيروى مى كنم اين [قرآن] رهنمودى است از جانب پروردگار شما و براى گروهى كه ايمان مى آورند هدايت و رحمتى است
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (204)
و چون قرآن خوانده شود گوش بدان فرا داريد و خاموش مانيد اميد كه بر شما رحمت آيد
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ (205)
و در دل خويش پروردگارت را بامدادان و شامگاهان با تضرع و ترس بىصداى بلند ياد كن و از غافلان مباش
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
☘️ إِنَّ الَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ يَسْجُدُونَ (206)
به يقين كسانى كه نزد پروردگار تو هستند از پرستش او تكبر نمى ورزند و او را به پاكى مى ستايند و براى او سجده مى كنند
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
☘️ ~~🍃🌼🍃~~☘️
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
💌 در محضر صحیفه: دعای یازدهم - فراز چهارم _ ۱۸
💓 خداوندا
من به پرده پوشی تو در روز آشکار شدن باطنها نیازمندم
💓 خداوندا
و میدانم هیچ چیز نزد تو مبغوض تر از فاش کردن و رسوا کردن اسرار بندگانت نیست
💓 خدای خوبم
این بنده ات، هرگز کسی را رسوا نکرد
🍃هرگز آبرویی از کسی نریخت
🍃 ظلم و سخت گیری بر بندگانت روا نداشت
💓 پس آیا با من، با رحمت و مغفرت ملاقات خواهی کرد؟
💓 پس آیا با پردهء محبتت مرا مستور خواهی نمود؟
💓 خداوندا
از تو میخواهم
💠 تا خودم را عهده دار رسیدگی به پرونده اعمالم قرار دهی
تا کسی بر اسرارم آگاه نشود
💠 همانگونه که در دنیا پرده پوش بندگانت بودم
و کسی را به اسرارشان آگاه نساختم
آمین یا ارحم الراحمین
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘🌹
🌹🌹امام علی علیه السلام:
🔹اِعلَم أَنَّ الَّذِی بِیَدِهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالأرضِ قَد أَذِنَ لَک فی الدُّعَاءِ، وَتَکفَّلَ لَک بِالإِجَابَةِ ... فَلا یُقَنِّطَنَّک إِبطَاءُ إِجَابَتِهِ، فَإنَّ العَطِیَّةَ عَلَی قَدرِ النِّیَّةِ.
💢بدان که آن کسی که خزانه های آسمانها و زمین در دست اوست به تو اجازه دعا کردن داده است و اجابت نمودن آن را ضمانت کرده است ... پس، مبادا تأخیر در اجابت او تو را نومید گرداند؛ زیرا که بخشش به قدر نیّت بستگی دارد.
📚نهج البلاغه، نامه ۳۱
🌷🌷🌷
🔹لا تَکن مِمَّن يَرجُو الآخِرَةَ بِغَيرِ العَمَلِ ... يُعجَبُ بِنَفسِهِ إِذَا عُوفِيَ، وَيَقنَطُ إَذَا اُبتُلِيَ ... إِن اِستَغنَي بَطِرَ وَ فُتِنَ، وَإِن اِفتَقَرَ قَنِطَ وَ وَهَنَ.
💢چونان کسي مباش که بدون عمل به (ثواب) آخرت اميد مي بندد ... هرگاه عافيت بيند خود پسند شود و هرگاه گرفتار گردد، نوميد مي شود ... اگر بي نياز شود، سرمست و فريفته گردد و اگر نيازمند شود، به نوميدي و سستي گرايد.
📚نهج البلاغه، حکمت ۱۵۰
https://eitaa.com/Omidezendegi🌹
💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦💦