💥 نسخه رایگان کتاب انتظار عامیانه عالمانه عارفانه ✅ اثر منحصر به فرد استاد پناهیان در مورد نحوه حکومت امام زمان ارواحنا فداه و راه های آمادگی برای ظهور.... دانلود کنید👆 🌷 @IslamlifeStyles

✅ میخوای جزو ۳۱۳ سرباز اصلی امام زمان بشی؟ خیلی راحت میتونی... باورت میشه؟!🙂 #انتشار_عمومی 🌺 @Organizational_Work

🌺 اميرالمؤمنين ‌ـ كه مظهر شجاعت است ـ‌ مى‏‌گويد هروقت در جنگها شرايط سخت مى‌‏شد و ‌ـ به تعبير امروز ما ـ‌كم مى‏‌آورديم، به پيغمبر پناه مى‌‏برديم. هر وقت كسى در جاهاى سخت، احساس ضعف مى‏‌كرد، به پيغمبر پناه مى‌‏برد. 🌺 او ده سال حكومت كرد؛ اما اگر بخواهيم عملى را كه در اين ده سال انجام گرفته، به يك مجموعه پرکار بدهیم تا آن را انجام دهند در طی صد سال هم نمى‏‌توانند آن همه كار و تلاش و خدمت را انجام دهند. ➿ اگر ما كارهاى امروزمان را با آنچه كه پيغمبر انجام داد، مقايسه كنيم، آنگاه مى‌‏فهميم كه پيغمبر چه كرده است. ✔️ 🎋 اداره آن حكومت و ايجاد آن جامعه و ايجاد آن الگو، يكى از معجزات پيغمبر است. 👥 مردم ده سال با او شب و روز زندگى كردند، به خانه‌اش رفتند و او به خانه‌شان آمد، در مسجد باهم بودند، در راه باهم رفتند، باهم مسافرت كردند، باهم خوابيدند، باهم گرسنگى كشيدند، با هم شادى كردند.

🌴 محيط زندگى پيغمبر، محيط شادى هم بود. با افراد شوخى مى‏‌كرد، مسابقه مى‏‌گذاشت و خودش هم در آن شركت مى‏‌كرد. آن مردمى كه ده سال با او زندگى كردند، روزبه‌روز محبت پيغمبر و اعتقاد به او در دلهای‌شان عميق‌تر شد. 🕋✌️ وقتی در فتحِ مكه، ابوسفيان مخفيانه و با حمايت عباس ‌ـ عموى پيغمبر ـ‌ به اردوگاه آن حضرت آمد تا امان بگيرد، صبح ديد كه پيغمبر وضو مى‌‏گيرد و مردم اطراف آن حضرت جمع شده‌اند تا قطرات آبى را كه از صورت و دست ايشان مى‏‌چكد، از يكديگر بربایند! 📌 گفت: من کسری و قيصر ‌ـ اين پادشاهان بزرگ و مقتدر دنيا ـ‌ را ديده‌ام؛ اما چنين عزتى را در آنها نديده‌ام. × 🍀 آرى؛ عزت معنوى، عزت واقعى است؛ «و للِه العزةُ وَ لرسولهِ وَ للمؤمنین»🍀۱ اگر آن راه را بروند، عزت دارند. ــــــــــــــــــــــــــــــ ۱(سورة مبارکه منافقون/ آیه ۸ «و عزت از آن ِ خدا و از آن ِ رسول او و از آن مؤمنان است.»)

تثبيت نظام اسلامی 👌✅ حادثه غديرخم يك حادثه بسيار مهم و تعيين‌كننده تاريخ اسلام است، به اين حادثه از دو بعد مى‌شود نگاه كرد. 🔹 يك بعد مخصوص شيعه است، 🔹يك بعد متعلق به همه فرق اسلامی است. ← با توجه به بعد دوم اين حادثه، بايد اين روحيه و اين احساس در همه مسلمان‌هاى عالم به‌وجود بيايد كه عيد غدير كه يادآور اين حادثه بزرگ است فقط متعلق به شيعه نيست. 👈 بعد اول حادثه همان‌طور كه گفته شد مخصوص شيعيان است، زيرا در اين حادثه اميرالمؤمنين به‌وسيله پيغمبر به خلافت منصوب شده است و در همان روز و در همان ماجرا كسانى از رسول خدا پرسيدند، كه اى رسول خدا آيا اين اعلام از طرف توست يا از طرف خدا؟ 🍃 فرمود: «من الله و‌‌ رسوله»۱ يعنى هم امر الهى است و هم از سوى من است.✔️ 🔵 اين حادثه را از اين ديد، شيعيان بزرگ مى‌دارند كه اعتقاد شيعه ـ يعنى خلافت بلافصل اميرالمؤمنين ـ بيشتر از همه دلایل، مستند به اين حادثه است. 〽️ البته بحث در باب استنباط و استدلال به اين حادثه در كتاب‌هاى فراوان و متعدد در طول تاريخ اسلام از روز اول تا امروز ادامه داشته و من قصد ندارم كه درباره اين مطلبى كه هزاران زبان و قلم درباره آن گفتند و نوشته‌اند چيزى بر آنها بيافزايم. ـــــــــــــــــــــــــــــ ۱(الاحتجاج علی اهل اللجاج/طبرسی/ج۱/ص۸۲)

➖🔷 اما بُعد دوم حادثه که از لحاظ اهمیت، کمتر از این بعد نيست، يك امر مشترك بين شیعه و سنى است؛ كه آن را قدرى بيشتر تشريح خواهم كرد. 🚨 حادثه عبارت است از اينكه رسول خدا در سال دهم از هجرت به حج مشرف شدند با جمعی از مسلمانان از مدينه و از ساير نقاط جزيرةالعرب كه مسلمان شده بودند. 🕊☀️ در اين سفر پيغمبر اكرم از حج خانه خدا براى بيان مفاهيم اسلامى، چه سياسى، چه نظامى، چه اخلاقی و چه اعتقادى استفاده كامل و شايان توجه‌ى كردند. ✍ دو سخنرانى از رسول خدا در منى نقل شده است كه يكى، ظاهراً در روز دهم يا همان حول و حوش روز دهم هست و يكى در پايان ايام «تشریق»۲ كه تصريح شده و به نظر مى‌رسد كه اين، دو سخنرانى است و نه يك سخنرانى. ـــــــــــــــــــــــــــــ ۲(شرق: روشن ساختن/ به‌سوی مشرق توجه کردن/ عنوانی است که به روزهای یازدهم تا سیزدهم ماه ذی‌الحجه اطلاق می‌گردد و در قرآن با عبارت « ایام معدوات» از آن نام برده شده است. سوره مبارکه بقره، آیه ۲۰۳)

📍در اين سخنرانى‌ها رسول خدا همه مطالب عمده‌اى را كه مسلمانان بايد به آن توجه عميق بكنند، تقریبا بيان كردند، و عمدتا مسائل سياسى است. 👤 انسان به خوبى درك مى‌كند اين كسانى‌كه امروز در دنياى اسلام حج را جداى از مسائل سياسى قلمداد مى‌كنند و تصور مى‌كنند كه در حج فقط بايد عبادت به معناى رایج و عادى آن داشت و هر كار سياسى را خارج از قواره حج به حساب مى‌آورند، چقدر از تاريخ اسلام و از سيره نبى اكرم دور و بيگانه‌اند. 📜 مطالبى كه رسول خدا در اين سخنرانى‌ها بيان كردند، كه در نوع كتب شيعه و سنى هم نقل شده، اجمالى از اين مطالب، اينهاست. 🕹 اوایل درباره جهاد حرف مى‌زنند و جهاد با مشركين و كفار را مطرح مى‌كنند و اعلام مى‌كنند كه اين جهاد ادامه خواهد داشت تا وقتى كه كلمه «لا اله الاّ الله» همه‌گير بشود.

🤝👥 درباره وحدت اسلامى رسول خدا در اين سخنرانى‌ها مطالبى را بيان فرمودند و تصريح كردند كه مسلمان‌ها مبادا دچار جنگ داخلى بشوند و بر وحدت مسلمين و انسجام مسلمين اصرار ورزيدند. 🔸 در مورد ارزش‌هاى جاهليت، با بيان صريحى، تصريح كرده‌اند كه اين ارزشها از نظر اسلام ناچيز و صفر محسوب مى‌شود و ارزش نيست، «ألا وَ کلً مأثرةٍ فی الجاهلیةِ تحت قَدَمًی هَاتَین» َهر ارزشى و هر شرافتى كه در جاهليت ارزش محسوب مى‌شد را من در اين لحظه زير پاى خودم قرار دادم؛ ارزش‌هاى جاهلى را به‌كلى نفى كردند.🚫 💰 اختلافات مالى‌اى كه بين مسلمان‌ها از دوران جاهليت باقى مانده بود، مثلا كسى به كسى قرض داده بود، از او بهره پول خودش را و رباى مال خودش را طلبكار بود نفى كردند، نسخ کردند.

💥«إن كَّل ِ ربأ من الجاهلیة فهو تحت قدمی هاتین»۱ و اولین بهره پولی، اولین ربوی كه من برمى‌دارم طلب‌هاى ربوى عمويم عباس است ـ كه در جاهليت ايشان قرض مى‌داده و طلبكار بوده از خيلی‌ها ـ فرمودند اينها را من برداشتم، نسخ كردم. 🔵 ارزش تقوا را به عنوان برترين ارزش اسلامى باز تكرار كردند و تصريح كردند كه هيچ‌كس بر هيچ‌ کس ديگر جز به بركت تقوا و پرهيزگارى ترجيحى ندارد. ❇️ لزوم نصيحت ائمةالمسلمين يعنى دخالت در مسائل سياسى و اعلام نظر به زمامداران و پيشوايان را مطرح كردند و آن را به عنوان يك فريضه اعلام كردند، كه همه مسلمين موظفند به زمامداران اسلامی نظرات خيرخواهانه خودشان را بیام کنند و اعلان کنند. ـــــــــــــــــــــــــــ ۱(سيرةالنبوية/ ج۲ /ص۴۱۲)

📑 مسائل عمده سياسى و اجتماعى جهان اسلام را پيغمبر اكرم در اين سخنرانى‌ها بيان كردند و در همين سخنرانی‌ها حديث «ثَقلين» را هم ذكر كردند، كه حديث ثقلين اين است كه فرمودند: 💎 من وقتى از ميان شما رفتم، دو چيز گرانبها در ميان شما مى‌گذارم «كتاب الله وَ عترتی» قرآن را و عترتم را.💎 〰 بعد دو انگشت سبابه‌شان را پهلوى هم قرار دادند و فرمودند: آن دو مثل اين دو هستند، كه دو انگشت سبابه هيچ تفاوتى با همديگر ندارند. 🍃 بعد فرمودند: مثل اين دو نيستند، انگشت سبابه و وُسطای یک دست‌شان را بلند کردند، گفتند من عترت و کتاب را مثل اين دو نمى‌دانم كه انگشت سبابه و وسطی، یکی از یکی بلندتر است؛ بلکه مثل انگشت سبابه‌اند كه هيچ‌كدام بر آن ديگرى ترجيحى ندارد.۱ و مسئله عترت را مطرح كردند. ــــــــــــــــــــ ۱(الکافی/ ج۲ /ص ۴۱۵)