☢ با توجه به همین فرهنگ اشتباه است که متأسفانه مردم افغانستان صاحب تشکلات استاندارد قدرتمند نشده و معمولا سازمانها و احزاب و جریانهای گوناگون به عنوان دکان پردرآمد در نظر گرفته میشود👌
🔚 و البته در جامعهای که مردمش تکلیف محور نباشد و در پی منفعت طلبی محدود و غیر دورنگرانه باشد، قطعا جریانها و تشکلاتی هم که از دل این مردم و با دست اندرکاری اشخاصی از خود آنها شکل بگیرد بهتر ازین نخواهد شد که اصلا نگاهی به جیب مردم نداشته و با برنامهریزی دقیق و اصولی نه تنها مشکلات مالی خود و اعضای خویش را تامین کنند بلکه در راستای حل معضلات اقتصادی عموم مردم خویش طرح و برنامه داشته باشند.
🔴 اینگونه افراد، حزب و سازمان را به جای یک دولت به اشتباه گرفتهاند و حتی دولت هم نمیتواند به انتظارات غیر معقول افراد زیاده خواه و انحصار طلب پاسخ مثبت بدهد، چه رسد به یک سازمان و تشکیلات مردم نهاد.
🌺💬 اینجاست که پیشنهاد من به ویژه برای جوانان این است که:
🔹 اولا حتما کار تشکیلاتی در پیش گرفته شود، چرا که امور دنیا به گونهای از طرف خدای متعال طراحی شده است که با کار فردی و شخصی به مطلوب نهایی نخواهد رسید
🔹 و ثانیا دشمنان، امروزه دقیقا ازین سنت الهی یعنی کار تشکیلاتی سوء استفاده کرده، تلاش دارند بر جهان به ویژه کشورهای اسلامی و اخصا افغانستان سلطه پیدا کنند
🔹 و ثالثا حرکت به سوی کار تشکیلاتی *تکلیف محور باشد نه خود محور، *خداخواهانه باشد نه خودخواهانه، *ابزار باشد، نه هدف و *برای رسیدن به خدا باشد نه دنیا، عضو، *به تشکیلات بدهکار باشد نه طلبکار و *همواره به جای این سئوال که تشکیلات برای من چه کار و خدمتی کرده؟
👈 از خود بپرسد که من برای تشکیلات چه کاری کرده و چه منفعتی رسانده و یا در آینده خواهد رساند!.⁉️
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
💢 تصور غلط در مورد کار تشکیلاتی 🅾 در خصوص کار تشکیلاتی، فرهنگ اشتباهی در سطح جامعه ما جا افتاده است
➖🔹 تکلیف محور به این معناست که من به عنوان یک شخص مسلمان وظیفه دارم👇
🍃 اول خود را به حقایق هستی آشناکرده، راه رشد و تعالی و به خدا رسیدن را طی کنم
🍃 و سپس برای هدایت بقیه همنوعان خود نیز تلاش ورزم و مسئولیت هدایتگری را به نحو مطلوب انجام بدهم
⬅️ اما رسیدن به این مأمول قطعا به تنهایی ممکن نیست، پس بایستی در کنار سایر برادران مؤمن و مسلمانی قرار بگیرم که آنها نیز عین هدف و برنامهی من را دارند✔️
⬅️ و دوما قدرت افزایی و بالابردن ظرفیت کار و اثرگذار شدن تشکیلات جهت نیل به هدف، نیاز به تدوین چارچوبی دارد که مطابق برخی اصول، سازمان پیدا کند↘️
〰 اینجاست که با جمع شدن ۳ نفر به بالا، جریان مبارزاتی براساس استراتژی و تاکتیکهایی شکل میگیرد که تمام اعضای آن موظف به عمل کردن مطابق آن اصول، استراتژی و تاکتیکهاست تا راحتتر به هدف برسیم.
🔵🔵
❇️ طبیعی به نظر میرسد که با در پیش گرفتن این روند، نه تنها عضوی، توقع پرکردن جیب را ندارد بلکه از خود مایه میگذارد و نه تنها امیدوار در تامین مایحتاج خود از ناحیه جریان نیست بلکه او تلاش میورزد تا از هرراه ممکن تسهیلاتی برای جریان جهت رشد و پیشرفت آن پیدا کند👌
〽️ حالا ممکن است تشکیلات تصمیم برای در اختیار گذاردن امتیازی جهت بهره بردن اعضا داشته باشد آنهم در حد توان و اندازه و در صورت وصول شدن امکانات آن امتیاز، اما از یکسو عضو انتظار آن امتیاز را ندارد و از سوی دیگر اگر به هر دلیلی آن امتیاز حتی در صورت موجودیت آن، به عضوی تعلق نگرفت، تحت هیچ شرایطی دلسرد نگردیده❌
👈 راه خدایی خود را در قالب کارسازمانی با جدیت و شور و شوق دنبال میکند.✅
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
➖🔹 تکلیف محور به این معناست که من به عنوان یک شخص مسلمان وظیفه دارم👇 🍃 اول خود را به حقایق هستی آشن
💥 بنابراین لازم است /مسئولین، کادرها و اعضا/ برای تقویت تشکیلات و پیشبرد برنامههای مبارزاتی آن به فکر تامین هزینه باشند و برای توفیق در راستای این امر ضروری، هرکدام به نوبه خویش سهم فعال بگیرند و خود نیز در سایر جاها کار کنند و در آمد داشته باشند.✅
🔙 اما فعالیت مبارزاتی خویش را با صرف هزینه از جیب خود، در چارچوب جریان متبوع خویش انجام دهند، چه اگر قرار براین باشد که هر عضو انتظار انتصاب و تقرری و یا حقوق و مزایای خاص از ناحیه حزب و سازمان خود داشته باشند، معلوم است که سازمانهایی با تعداد اعضای بالا به هیچ وجه پاسخگوی نیاز همه آنها نخواهند بود و به زودی یا فرو میپاشند و یا برای تأمین انتظارات اعضای خود بایستی مسیر وابستگی و اسارت را بپیمایند.
🔴 🔴
💬🌺 من در اینجا هدف سازمان را هدایتگری گفتم اما به نظر میرسد هدف سازمان هرچه باشد، اقتصادی باشد یا نظامی، سیاسی باشد یا امنیتی، اجتماعی باشد یا فرهنگی، نیاز به همان چارچوب و اسلوبی دارد که یک سازمان الهی و اسلامی بدان نیازمند است.☝️