⚠️ آنها بيهوده احساس نگرانى مى‌كردند كه هان! چه شد؟! مثلا يك‌وقت مى‌ديديم كه رسانه‌هاى دشمن، حساب شده و روى مقاصدى، از يك شخص كه در جمهورى اسلامى مسؤوليتى داشت، تعريف مى‌كردند. ⬅️ اين تعريف ايجاد ترديد مى‌كرد كه هان! چه شد؟! چرا تعريف مى‌كنند؟! نكند حادثه‌اى در شرف تكوين است؟! خب اگر افراد مردد، صبر مى‌كردند، بعد از گذشت دو، سه سال معلوم مى‌شد كه آن تعريف‌ها تبديل به دشنام شده است. كما اينكه امروز هم مى‌بينيد از اين كارها هست. منتها آن ضربه، كار خودش را مى‌كرد. ☝️اين هم يك عامل بود كه بعضى از نيروهاى خودى را به واسطه عللى موجه يا غيرموجه، در مواردى دچار چنين ترديدهايى كرد. در واقع يكى از عوامل سايش در جبهه خودى همين عامل بود.✖️ 🔍📑 مـن بعضى از نوشته‌هاى جنگ را كه مى‌خواندم‌ـ‌و بعضا هـم مى‌خوانم‌ـ مى‌ديدم مثلا فلان برادر جبهه‌اى بسيجى مؤمن خوبى كه درباره جنگ، داستان يا خاطره نوشته است، فرض كنيد در سفرى كه بـه تهران آمده، از چيزى آزرده شده است؛ آن هم در زمان امام، مثلا سال شـصت‌وچهار. 📚 بنده غالبا در حواشى كتاب‌هاى مورد مطالعه‌ام، چند سطر به عنوان يادداشت مى‌نويسم،در جاهايى از اين نوشته‌ها و كتاب‌ها هم يادداشتى كرده‌ام. دليلى كه آن برادر را دچار ترديد ـ‌اگر نگوييم سـرخوردگى‌ـ كرده بود، واقعا دليل نبود. بلكه همانگونه كه گفتیم صرفاً ناشى از احساس بود.

📜 قرائت زیارت #آل_یاسین 🗓 روز سوم 📌شروع چله: ۹۹/۱۰/۲۰ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌷 @Organizational_Work

📌 #نکات_‌زیارت_‌آل‌_یس 3 ✋السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بَابَ اللَّهِ وَ دَيَّانَ دِينِهِ... سلام بر تو اي وسيله ارتباط و پیوند خلق به حق و حاکم دين خدا...! 🚪در وسيله ارتباط است و هرکسي بخواهد به طور صحيح وارد جایی شود بايد از در وارد گردد و اگر کسی از ديوار وارد شود کار نابجايي کرده وچه بسا به مقصد نرسد و آسيبي متوجه او گردد. 💐 خاندان رسالت هم‌ مانند "در" هستند. هرکسي مي خواهد به خدا برسد و به مقام قرب حق نائل آيد و بهره اي ازکمالات رباني ببرد؛ 👈 بايد از طريق اين خاندان قدم بردارد و از اين باب و دربيايد والا به مقصد نمی رسد‌ و خسته و‌ وامانده چه بسا به پرتگاهي پرتاب می شود و خسران و زياني براي خود ودیگران به بار آورد. 👌نکته‌ی قابل توجه دیگر اين است که، #باب‌ عنوانی است برای احترام يا اهانت و سمبلي براي تجليل يا تحقير و نشاني براي اظهار محبت و دوستي يا عداوت ودشمني با خدا. 💐خاندان رسالت عليهم السلام ابواب الله اند و امام زمان عليهم السلام باب الله. اگر مي خواهي به خدا‌احترام بگذاري بيا به اينان احترام بگذار. مي خواهي به خدا اظهار محبت کني بيا مهرت را به باب الله اظهارکن.... #ديان هم از نام هاي خداي تعالي است و به معناي قهار،حاکم و قاضي می باشد. 💥بنابر روایات، همه اين خاندان #ديان_دين الله بوده اند ولي ظهور و بروز کامل اين کمال و نمود تام و تمام اين جلال در عصر ظهور آن مظهر جمال کبريايي محقق مي شود. 💫🌏و مجموعه عالم بدست با کفايت آن وجود مقدس زير پوشش توحيد و دين حق قرار مي گيرد و عنوان ديان دين اللهي او جلوه مي کند. →• @Organizational_Work

🖼 مصباح انقلاب (۱) #اسوه_های_تشکیلاتی #علامه_مصباح_یزدی 🚩 @Organizational_Work

💢 ما اول سنگ‌هایمان را بـا هنرمندان، حق كرديم. ما مشهدی‌ها به اين حالت «َگهگيرى» مى‌گوييم. به هرحال، چنين حالتى وجود دارد و در جامعه هنرمندان، با آن لطافت و حساسيت، چنين ترديدهايى را به وجود مى‌آورد. ➿❗️ اين ترديدها، در زمينه‌هاى اقتصادى، در سياست احيانا و حتى در خود جنگ همان‌طور كه گفتيم، ايجاد گرديد. اين هم عامل ديگرى از سايش در جبهه خودى است. 💭 بنده با خود فكر كردم؛ اگر همين ترديد و تزلزل را، عوامل رزمنده ما پيدا مى‌كردند، چه فاجعه‌اى اتفاق مى‌افتاد! 🔸〰 فرض كنيد كه مثلا فرماندهان و عناصر اصلى جنگ ناگهان مردد مى‌شدند كه آيا نظام پاى حرف‌هايش ايستاده است يا نه؟❓❓ ◀️ ببينيد در جنگ چه شبيه آن، در مقوله هنر و روشنفكرى و اتفاقى رخ مى‌داد. اتفاقى نه به آن عظمت، اما تقريبا ادبيات و فرهنگ افتاد. البته قابل مقايسه با آن نیست، اما يك حالت آن‌چنانى، در جبهه خودى پيش آمد. 🔙 يك عامل ديگر از عوامل هضم جبهه خودى و سايش آن، كشيده شدن پاى عناصر اين جبهه در برهه‌اى از زمان در این کشور به دعواهاى خطى است كه واقعا فاجعه آفريد.▪️ 🚥 ناگهان بين سياسيون، نمايندگان مجلس و برخى ديگر از مسؤولين، دعواهايى بروز كرد كه اصل آن دعواها موجه نبود. هر دو خط، بلاشك، در حدى جرم داشتند.

🚨 هر دو خط، هم آدم‌هاى بسيار خوب داشتند، هم آدم‌هاى ناباب داشتند، هم آدم‌هاى متوسط داشتند. هر دو طرف، در حرف‌هايشان عناصرى از درستى هست. آن عناصر درست را هر جا هستند، پيدا و ترويج كنيد. 🔝🔺 لكن چيزى كه در باب اين دو باند ـ‌نه امروز، از سابق‌ـ معتقدم، اين است كه آنچه اين دو باند درست مى‌كنند، معتقدات و اصول نيست. عواطف و احساسات قبيله‌اى است! اين، اعتقاد من است.☝️ 🕹 ما در «حزب جمهورى اسلامى» كنگره دوم را كه تشكيل داديم ـ‌به نظرم سال شـصت‌وچهار بودـ اوج اختلافات گروهى همين دو باند بود؛ يعنى تازه شروع شده بود. هر دو طرف تعصبات شديد داشتند. ➖🔸 مظهر و به اصطلاح آن آيينه صحنه درگيرى هم، از همه‌جا بيشتر، حزب جمهورى اسلامى بود؛ چون از هر دو جناح افرادى در اين حزب بودند؛ از ِچپ چپ تا راست راست. 👌 بنده هم آن زمان دبير حزب بودم. هر هفته كه مى‌شد و روز جلسه هفتگى‌مان بود، يكى، دو ساعت مانده به جلسه، خدا مى‌داند دل مرا غصه مى‌گرفت كه حالا باز بايد برويم در جلسه پرملالت و دعوا!•Π