🌄 توی آن شب، كشته شدن آن كسى كه در این بستر می‌خوابد تقریبا قطعی و مسلم بود؛ اينجور نبود كه حال چون من و شما قضيه را مى‌دانيم؛ می‌دانیم که اميرالمؤمنين در آن حادثه به شهادت نرسيد، بگویيم كه آنجا همه مى‌دانستند؛ نخير، ✴️ مسئله اين است كه در يك شب ظلمانى، در يك نقطه معينى يك كسى بناست كشته بشود، قطعى است. ◀️ مى‌گويند اين آقا براى اينكه بتواند از اينجا خارج بشود، بايد كسى در آنجا به جاى او باشد تا جاسوس‌ها كه نگاه مى‌كنند احساس كنند كسى در آنجا هست. ⁉️ كى حاضر است؟ 💠 اين ايثار اميرالمؤمنين خود يك حادثه فوق‌العاده مهم است، اما زمان اين ايثار هم بر اهميت آن مى‌افزايد.✅✅ 👌 زمان كى است؟ آن‌ وقتى كه بناست اين دوران محنت به‌سر بيايد، بناست بروند، حكومت تشكيل بدهند، راحت باشند؛ مردم يثرب ايمان آوردند، منتظر پيغمبرند.💕 👈 همه اين را مى‌دانند. 👉

💥 در اين لحظه اين ايثار را اميرالمؤمنين مى‌كند، هيچ انگيزه شخصى بايد در یک‌چنین انسانی وجود نداشته باشد، تا اقدام به يك‌چنين حركت بزرگى بكند. 💫 بعد، وارد مى‌شوند به مدينه، جنگ‌ها و مبارزات شبانه‌روزى حكومت تازه‌پا و جوان پيغمبر شروع مى‌شود. ⚔ دائما جنگ مى‌شود، اين خاصيت آن‌چنان حكومتى است. دائما برخورد، از قبل از جنگ بدر، برخوردها شروع شد تا آخر دوران زندگى پيغمبر در اين ده سال. ⌛️ در طول اين ده سال، چند ده جنگ و برخورد، پيغمبر اكرم با كفار و انواع و اقسام كفار و شُعَبِ۱ کفار داشت. 🌀 در تمام دوران‌ها، اميرالمؤمنين به عنوان پيشقراول، به عنوان فدایى‌ترين كس و پيش‌مرگ پيغمبر، آن چنان که خود امیرالمومنین بیان می‌کند و تاریخ هم این را نشان می‌دهد.💞 ــــــــــــــ ۱(شعب: قبایل)

➖🔹 و تاريخ هم اين را نشان مى‌دهد، در تمام مراحل و صحنه‌هاى خطرناك حضور داشته؛ 🌷 « وَ لَقد واسیَتُهُ بِنَفسی فی المَواطن الَتی تَنکصُ فیها الابطالُ وَ تتأخَرُ فیها الاَقدام۱»🌷 ☀️ آن‌جاهايى من در كنار پيغمبر ماندم و جانم را سپر بلای او كردم كه قهرمانان و شيرمردان در آنجا پای‌شان مى‌لرزيد و مجبور به عقب‌نشينى مى‌شدند.➡️ ☄ در شديدترين مراحل، اميرالمؤمنين ايستاد؛ هيچ برايش مطرح نبود كه اينجا خطر است. 🤔 بعضى‌ها با خودشان فكر مى‌كنند كه ما خوب است جان خودمان را حفظ كنيم تا بعداً براى اسلام فريب نداد، و نفس والاى مفيد واقع بشويم،⚠️ ❇️ اميرالمؤمنين هرگز خودش را با اينگونه معاذير۲ فريب بخور نبود. 💖 💪💖 ✅ ــــــــــــــــــــــــــ ۱(نهج‌البلاغه/ خطبه ۱۹۷) ۲( معاذیر: عذرها، بهانه‌ها)

▪️روزهاى تلخ، روزهاى بعد از رحلت پيغمبر است كه روزهايى است كه گاه‌گاه قطعات فتنه، افق دیدها را آن‌چنان مُظلم مى‌كرد كه قدم از قدم نمى‌توانستند بردارند آن كسانى كه مى‌خواستند درست قدم بردارند. 💡در يک‌چنين شرايطی، امیرالمؤمنین بزرگترين امتحانات ايثار را داد.💡 🖌 اولا در هنگام رحلت پيامبر، امیرالمؤمنین مشغول انجام وظيفه شد. نه اينکه نمی‌دانست اجتماعی وجود دارد يا ممکن است وجود داشته باشد که سرنوشت قدرت و حكومت را در جهان اسلام آن اجتماع تعيين خواهد کرد. 🔙 مسئله برای اين نبود برای امیرالمؤمنین، برای او آنچه مطرح نيست «خود» است.🔹 ♦️ بعد از آنیکه مسئله خلافت استقرار پيدا کرد و مردم با ابی‌بکر بيعت کردند و همه‌چيز تمام شد، امیرالمؤمنین کناره گرفت. 🖊 هيچ جمله، کلمه و بيانی که حاکی از معارضه امیرالمؤمنین با دستگاه حکومت باشد از او شنيده نشد. ⁉️ آن‌روزهای اول چرا؛ تلاش می‌کرد؟ شاید بتوان آن چیزی را که به عقیده او حق است و باید انجام گیرد را به کرسی بنشاند.✅

🎥نخستين فیلم از پرتاب موفق اولين ماهواره نظامي ايران سرلشکر سلامی: با پرتاب ماهواره نور، به یک جهش در توان اطلاعات راهبردی دست یافتیم فرمانده کل سپاه: 🔹با پرتاب ماهواره نور سپاه امروز فضایی شد و این به معنای گسترش و جهش اطلاعات راهبردی دفاعی قدرتمند سپاه است. 🔹این ماهواره چند منظوره در فضا هم در عرصه IT و نبردهای اطلاعاتی می تواند برای ما ارزش افزوده استراتژیک تولید کند و هم در جنگ‌های اطلاعاتی زمینه‌های قدرتمندی را برای ما ایجاد می‌کند. 🔹ما در هر عرصه‌ای ورود کنیم با تکیه بر خداوند متعال و استعدادهای درونی خود می توانیم موفقیت های چشمگیر و جهان پسندی داشته باشیم. پ.ن: عرض خدا قوت به مدیران انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 🌷🇮🇷 ✨ @IslamlifeStyles

👌👀 بعد كه ديد نه، مردم بيعت کرده‌اند و قضيه تمام شد و ابی‌بکر شد خليفه مسلمين، اينجا اميرالمؤمنين به عنوان يک انسانی که ولو معترض است، هيچ گونه از قبل او برای این دستگاه هیچ ضرری و خطری و تهديدی وجود ندارد، در تاريخ اسلام شناخته می‌شود. ⭐️ امیرالمؤمنین در اين دوران ـ كه خيلى هم نبود، مدت كوتاهى اين دوران طول كشيد شايد چند ماهى ـ فرمود: 🌷 «لََقد عَلِمتُم اَنی اَحَق الناس بِها مٕن غَيري» می‌دانيد که من از همه مردم به خلافت شايسته‌تر هستم.🌷 ☝️ اين را خود شما هم می‌دانيد، «وَ والله لَاُسلِمَنَ» سوگند به خدا دست روی دست خواهم گذاشت و تسلیم امر خدا خواهم شد،☑️ √ « ما سَلِمتَ اُمُور المُسلِمین» تا وقتی که احساس می‌کنم امور مسلمين با سلامت در جريان است، تا وقتی که می‌بينم کسی مورد ظلم قرار نمی‌گيرد. 💫 « وَ لَم یَکن فیها جوراّ إٍلا عَلَی الخاصه» تا وقتى كه به مردم ظلم نمى‌شود و در جامعه ظلم و جورى وجود ندارد، فقط من مظلوم واقع شدم در جامعه، تا اين‌جور است، من هيچ كارى به كاركسى ندارم، هيچ مزاحمتى، هيچ اعتراضى نخواهم كرد.۱🚫 🌙 بعد از مدت كوتاهى شايد چند ماهى بيشتر نگذشته بود كه ارتداد گروه‌هایی شروع شد، شايد تحريكاتى هم بود. ----------------------- ۱(نهج‌البلاغه/خطبه ۷۴)

✴️ بعضى از قبایل عرب احساس كردند كه حالا پيغمبر نيست، رهبر اسلام نيست، خوب است كه يك ايرادى، اشكالى درست كنند و تعارضى بكنند و جنگ و دعوایى راه بيندازند و شايد هم منافقين تحريك‌شان مى‌كردند.⭕️ 👈 بالاخره جريان «رده» پیش آمد. یعنی ارتداد عده‌اى از مسلمين ـ جنگ‌هاى رَده شروع شد. 👉😒 🔺 اينجا كه وضع اين‌طور شد اميرالمؤمنين ديد نه اينجا ديگر جاى كنار نشستن هم نيست، بايد وارد ميدان شد به دفاع از حكومت.💪 🍃 در اينجا می‌فرماید: « فَاَمسَکتُ یَدی» من بعد از آنى‌كه قضيه خلافت پيش آمد و ابى‌بكر خليفه مسلمين شد، من دست كشيدم، نشستم كنار. ⚡️ اين حالت كناره‌گزينى بود، «حتی رأیتُ راجٕعَةً الناسٕ قَد رَجَعَت یُریدُ مَحو الاسلام»۲؛ ديدم عده‌اى از مردم دارند از اسلام بر مى‌گردند؛ مى‌خواهند اسلام را از بين ببرند، اينجا ديگر وارد ميدان شدم. 💥 و اميرالمؤمنين وارد ميدان شد به‌صورت فعال؛ در همه قضاياى مهم اجتماعى اميرالمؤمنين بود. ـــــــــــــــــــــــ ۲(نهج‌البلاغه/ نامه۶۲)

🔚🔹 خود آن حضرت از حضور خودش در دوران بیست‌وپنج ساله خلافت خلفای سه‌گانه تعبير می‌کند به وزارت. 🔸 بعد از آنی‌که آمدند امیرالمؤمنین را بعد از قتل عثمان به خلافت انتخاب کنند، فرمود: «من وزير باشم بهتر است از اين است که امير باشم هم‌ چنانی‌که در گذشته بودم»۱، يعنی مقام و موقعیت و جايگاه‌ بیست‌وپنج‌ساله‌ خودش را جايگاه وزارت‌‌ می‌داند. 🔰 يعنی در امور، دائما در خدمت اهداف و در موضع، کمک به مسؤولينی که بودند و خلفایی که در رأس امور بودند. 🌺🔅 اين هم ايثار فوق‌العاده بزرگی بود که انسان واقعا گيج می‌شود وقتی فکرش را می‌کند که چقدر گذشت در کار امیرالمؤمنین وجود دارد.🔹 💎 در تمام اين بیست‌وپنج سال به فکر قيام و کودتا و معارضه و جمع كردن يك عده‌ای و گرفتن قدرت و قبضه کردن حکومت نيفتاد.✔️ 😴 اين چيزها به ذهن انسان‌ها می‌آيد. 🍁 آ‌ن‌وقتی که رسول اکرم از دنيا رحلت کردند، تقریبا حدود سی تا سی‌ودو سال عمر آن حضرت بود. 🌱 بعدها هم دوران‌های جوانی و قدرت جسمانی و دوران نشاطش را می‌گذراند. ☀️ و وجهه و محبوبيت در بين توده مردم و مغز فعال، علم فراوان، همه جاذبه‌هایی که برای يک انسان ممکن بود وجود داشته باشد، در امیرالمؤمنین به نحو اَعلایی وجود داشت. 💞💖💞✅ -------------------------- ۱(نهج‌البلاغه/ خطبه ۹۲)

➖🔹 او اگر می‌خواست یک کاری بکند، حتما می‌توانست. در تمام اين بیست‌وپنج سال به هيچ‌وجه جز در خدمت همان هدف‌های عمومی و كلی نظام اسلامی كه در رأس آن هم خلفايی بودند، اميرالمؤمنين هيچ حركتی نكرد و از آنها هيچ چيزی شنيده نشد. *☄ و ماجراهای فوقالعاده عظیمی وجود دارد که حالا من نمی‌خواهم وارد شرح موارد تاریخی بشوم. ☣ در شورای شش نفره بعد از درگذشت خليفه دوم، اميرالمؤمنين را دعوت کردند. امام قهر نکرد و وارد شد. 🔚 نگفت که من با اينها هم‌رديف نيستم. طلحه و زبير کجا، عبدالرحمن‌بن‌عوف کجا، عثمان کجا، من کجا.🔸 🔻 طبق وصیت عمر، شش نفر را به عنوان شورا گذاشتند که در بين خودشان يک نفر را به عنوان خليفه انتخاب کنند. ➰ در بين اين شش نفر شانس او برای خلافت از همه بيشتر بود و عبدالرحمن‌عوف رأيش تعيين‌کننده بود، یعنی اميرالمؤمنين دو رأی داشت،🔹 خودش و زبير.🔻 🔻 عثمان هم دو رأی داشت، خودش و طلحه. عبدالرحمن‌بن‌عوف هم دو رأی داشت، خودش و‌ سعدابن‌ابی‌وقاص؛ عبدالرحمن‌بن‌عوف، رأیش تعیین کننده بود. 🔹🔻🔸🔻✔️