👌👀 بعد كه ديد نه، مردم بيعت کرده‌اند و قضيه تمام شد و ابی‌بکر شد خليفه مسلمين، اينجا اميرالمؤمنين به عنوان يک انسانی که ولو معترض است، هيچ گونه از قبل او برای این دستگاه هیچ ضرری و خطری و تهديدی وجود ندارد، در تاريخ اسلام شناخته می‌شود. ⭐️ امیرالمؤمنین در اين دوران ـ كه خيلى هم نبود، مدت كوتاهى اين دوران طول كشيد شايد چند ماهى ـ فرمود: 🌷 «لََقد عَلِمتُم اَنی اَحَق الناس بِها مٕن غَيري» می‌دانيد که من از همه مردم به خلافت شايسته‌تر هستم.🌷 ☝️ اين را خود شما هم می‌دانيد، «وَ والله لَاُسلِمَنَ» سوگند به خدا دست روی دست خواهم گذاشت و تسلیم امر خدا خواهم شد،☑️ √ « ما سَلِمتَ اُمُور المُسلِمین» تا وقتی که احساس می‌کنم امور مسلمين با سلامت در جريان است، تا وقتی که می‌بينم کسی مورد ظلم قرار نمی‌گيرد. 💫 « وَ لَم یَکن فیها جوراّ إٍلا عَلَی الخاصه» تا وقتى كه به مردم ظلم نمى‌شود و در جامعه ظلم و جورى وجود ندارد، فقط من مظلوم واقع شدم در جامعه، تا اين‌جور است، من هيچ كارى به كاركسى ندارم، هيچ مزاحمتى، هيچ اعتراضى نخواهم كرد.۱🚫 🌙 بعد از مدت كوتاهى شايد چند ماهى بيشتر نگذشته بود كه ارتداد گروه‌هایی شروع شد، شايد تحريكاتى هم بود. ----------------------- ۱(نهج‌البلاغه/خطبه ۷۴)

✴️ بعضى از قبایل عرب احساس كردند كه حالا پيغمبر نيست، رهبر اسلام نيست، خوب است كه يك ايرادى، اشكالى درست كنند و تعارضى بكنند و جنگ و دعوایى راه بيندازند و شايد هم منافقين تحريك‌شان مى‌كردند.⭕️ 👈 بالاخره جريان «رده» پیش آمد. یعنی ارتداد عده‌اى از مسلمين ـ جنگ‌هاى رَده شروع شد. 👉😒 🔺 اينجا كه وضع اين‌طور شد اميرالمؤمنين ديد نه اينجا ديگر جاى كنار نشستن هم نيست، بايد وارد ميدان شد به دفاع از حكومت.💪 🍃 در اينجا می‌فرماید: « فَاَمسَکتُ یَدی» من بعد از آنى‌كه قضيه خلافت پيش آمد و ابى‌بكر خليفه مسلمين شد، من دست كشيدم، نشستم كنار. ⚡️ اين حالت كناره‌گزينى بود، «حتی رأیتُ راجٕعَةً الناسٕ قَد رَجَعَت یُریدُ مَحو الاسلام»۲؛ ديدم عده‌اى از مردم دارند از اسلام بر مى‌گردند؛ مى‌خواهند اسلام را از بين ببرند، اينجا ديگر وارد ميدان شدم. 💥 و اميرالمؤمنين وارد ميدان شد به‌صورت فعال؛ در همه قضاياى مهم اجتماعى اميرالمؤمنين بود. ـــــــــــــــــــــــ ۲(نهج‌البلاغه/ نامه۶۲)

🔚🔹 خود آن حضرت از حضور خودش در دوران بیست‌وپنج ساله خلافت خلفای سه‌گانه تعبير می‌کند به وزارت. 🔸 بعد از آنی‌که آمدند امیرالمؤمنین را بعد از قتل عثمان به خلافت انتخاب کنند، فرمود: «من وزير باشم بهتر است از اين است که امير باشم هم‌ چنانی‌که در گذشته بودم»۱، يعنی مقام و موقعیت و جايگاه‌ بیست‌وپنج‌ساله‌ خودش را جايگاه وزارت‌‌ می‌داند. 🔰 يعنی در امور، دائما در خدمت اهداف و در موضع، کمک به مسؤولينی که بودند و خلفایی که در رأس امور بودند. 🌺🔅 اين هم ايثار فوق‌العاده بزرگی بود که انسان واقعا گيج می‌شود وقتی فکرش را می‌کند که چقدر گذشت در کار امیرالمؤمنین وجود دارد.🔹 💎 در تمام اين بیست‌وپنج سال به فکر قيام و کودتا و معارضه و جمع كردن يك عده‌ای و گرفتن قدرت و قبضه کردن حکومت نيفتاد.✔️ 😴 اين چيزها به ذهن انسان‌ها می‌آيد. 🍁 آ‌ن‌وقتی که رسول اکرم از دنيا رحلت کردند، تقریبا حدود سی تا سی‌ودو سال عمر آن حضرت بود. 🌱 بعدها هم دوران‌های جوانی و قدرت جسمانی و دوران نشاطش را می‌گذراند. ☀️ و وجهه و محبوبيت در بين توده مردم و مغز فعال، علم فراوان، همه جاذبه‌هایی که برای يک انسان ممکن بود وجود داشته باشد، در امیرالمؤمنین به نحو اَعلایی وجود داشت. 💞💖💞✅ -------------------------- ۱(نهج‌البلاغه/ خطبه ۹۲)

➖🔹 او اگر می‌خواست یک کاری بکند، حتما می‌توانست. در تمام اين بیست‌وپنج سال به هيچ‌وجه جز در خدمت همان هدف‌های عمومی و كلی نظام اسلامی كه در رأس آن هم خلفايی بودند، اميرالمؤمنين هيچ حركتی نكرد و از آنها هيچ چيزی شنيده نشد. *☄ و ماجراهای فوقالعاده عظیمی وجود دارد که حالا من نمی‌خواهم وارد شرح موارد تاریخی بشوم. ☣ در شورای شش نفره بعد از درگذشت خليفه دوم، اميرالمؤمنين را دعوت کردند. امام قهر نکرد و وارد شد. 🔚 نگفت که من با اينها هم‌رديف نيستم. طلحه و زبير کجا، عبدالرحمن‌بن‌عوف کجا، عثمان کجا، من کجا.🔸 🔻 طبق وصیت عمر، شش نفر را به عنوان شورا گذاشتند که در بين خودشان يک نفر را به عنوان خليفه انتخاب کنند. ➰ در بين اين شش نفر شانس او برای خلافت از همه بيشتر بود و عبدالرحمن‌عوف رأيش تعيين‌کننده بود، یعنی اميرالمؤمنين دو رأی داشت،🔹 خودش و زبير.🔻 🔻 عثمان هم دو رأی داشت، خودش و طلحه. عبدالرحمن‌بن‌عوف هم دو رأی داشت، خودش و‌ سعدابن‌ابی‌وقاص؛ عبدالرحمن‌بن‌عوف، رأیش تعیین کننده بود. 🔹🔻🔸🔻✔️

🌸 قرار روزانه 💬 قرائت دعای "عهــــد" 🍃تنها مسیر آرامش 🔸 @Organizational_Work

✔️🌺 اگر با امیرالمؤمنین بيعت می‌کرد او خليفه می‌شد، اگر با عثمان بيعت می‌کرد او خليفه می‌شد. ← اول رو کرد به امیرالمؤمنین و به او پيشنهاد کرد که با کتاب خدا و سنت پیغمبر و سيره شيخين ‌ـ‌ يعنی دو خلیفه قبلی ‌ـ‌ حرکت کند.➡️ ☀️ [حضرت] فرمودند: «نه، من کتاب خدا و سنت پیغمبر [را قبول می‌کنم]، سیره شیخین را من کاری ندارم، من اجتهاد خودم را عمل می‌کنم و به اجتهاد آنها کاري ندارم». 📖🌺✨✔️ 🔹✔️ می‌توانست با کوچک‌ترين اغماضی از آنچه که صحيح و حق می‌دانست، حکومت را به‌دست بگيرد و قدرت را قبضه کند. 🌺🔹🔛✖️

🔆 امیرالمؤمنین يک لحظه به اين فکر نيفتاد و حکومت را از دست داد و قدرت را از دست داد. ✅ اينجا هم ايثار کرد و خود و منيت را مطلقا مطرح نکرد و زير پا له کرد. اين‌گونه احساسات از اميرالمؤمنين اصلا از اول بروز نمی‌کرد. ☢ بعد از آنی که دوازده سال دوران حکومت عثمان گذشت، در آخر کار عثمان، اعتراضات به او زياد شد، کسانی مخالفت و اشکالات زيادی بر او وارد کردند، از مصر آمده بودند، از عراق آمده بودند، بصره و جاهاى ديگر؛ بالاخره يك جمع زيادى درست شدند و خانه عثمان را محاصره كردند، جان عثمان را تهديد كردند.🗡😡 ⁉️ خب اينجا يک کسی در مقام اميرالمؤمنين چه می‌کرد؟ 🔰 يک کسی که خودش را صاحب حق خلافت بداند و بیست‌وپنج سال است كه او را از حق خودش كنار گذاشتند، به رفتار حاکم کنونی هم اعتراض دارد، حالا هم می‌بيند اطراف خانه او را گرفته‌اند و محاصره کرده‌اند. 🌀 آدم معمولی، حتی برگزيدگان و چهره‌های والا در اينجا چه‌کار می‌کنند؟ ⁉️‼️

🔻 همان کاری را می‌کنند که ديگران کردند. همان کاری را می‌کنند که طلحه و زبير و عايشه کردند و همين‌طور بقيه کسانی که در ماجرای عثمان به‌نحوی دست داشتند، کردند.🔻 🕹 ماجرای قتل عثمان يکي از ماجراهای بسيار مهم تاريخ اسلام است، و اینکه چه کسی موجب قتل عثمان شد، اين را انسان در نهج‌البلاغه و در آثار و تاريخ اسلامی که نگاه می‌کند، کاملا برايش روشن می‌شود که چه کسی عثمان را کشت و چه کسانی موجب شدند. 🗝⁉️← افرادی که ادعای دوستی با عثمان را بعدها محور کارشان قرار داده بودند، آنجا از پشت خنجر زدند و از زير تحريک کردند. 🤔👈 از عمروعاص پرسيدند که چه کسی عثمان را کشت؟ گفت: فلانی ‌ـ اسم يکی از صحابه را آورد ‌ـ‌ او شمشيرش را ساخت، آن دیگری تيز کرد، آن دیگری شمشیر را مسموم کرد و آن یکی هم بر او وارد آورد. واقعیت هم همین است. 😡⚔✔️🚷

🌺🔹 اميرالمؤمنين در اين ماجرا با کمال خلوص، آن وظيفه الهی و اسلامی را که احساس می‌کرد، انجام داد. ✨💞 حسنين، اين دو گوهر گرانقدر و دو يادگار پيغمبر را برای دفاع از عثمان به خانه او فرستاد. ♨️ مخالفان، اطراف خانه عثمان را گرفته بودند و نمی‌گذاشتند آب وارد خانه شود. ⬅️☀️ اميرالمؤمنين برای عثمان آب و آذوقه فرستاد. با کسانی که نسبت به عثمان خشمگين بودند بارها و بارها مذاکره کرد تا خشم آنها را پايين بياورد.✔️ 🗡😡 وقتی هم که آنها عثمان را کشتند، اميرالمؤمنين خشمگين شد. 👌در این‌جا بازهم منیّت و خودخواهی و احساسات خودی که برای همه انسان‌ها وجود دارد، در اميرالمؤمنين مطلقا مشاهده نمی‌شود.💢

🔥⚔ بعد از آنی‌که عثمان کشته شد، اميرالمؤمنين می‌توانست به صورت يک چهره موجه و يک آدم فرصت‌طلب و نجات‌بخش بيايد به ميدان، بگويد ای مردم حالا ديگر راحت شديد، خلاص شدید؛ مردم هم دوستش می‌داشتند، اما نه. 🌺✅👆➖💢 بعد از حادثه عثمان هم اميرالمؤمنين اقبالی به سمت قدرت و قبضه کردن حکومت نکرد. 💚 چقدر این روح بزرگ است؛ «دَعونی وَالتَمسو غَیری۱» 💚 ای مردم مرا رها کنيد و بروید سراغ ديگری، اگر ديگری را به حکومت انتخاب کرديد، من وزير او و در کنار او خواهم بود. ✍ این فرمایشاتی است که امیرالمؤمنین در آن‌روزها کرد. مردم قبول نکردند، نمی‌توانستند غير از اميرالمؤمنين فرد ديگری را به حکومت انتخاب کنند. 💕🌈💚✔️ ـــــــــــــــــــــــ ۱(نهج‌البلاغه/ خطبه ۹۲)

♥️ دعای عهد 🎙 فرهمند #تصویری ✨ @Organizational_Work

📹 سفارش ویژه برای شب اول ماه رمضان(امشب) 👈🏻 برای درک شب قدر این فرصت را از دست ندهیم ... #رمضان @Panahian_ir

🌷دوران خلافت ➖🔹 تمام اقطار اسلامی با اميرالمؤمنين بيعت کردند. تا آن‌روز هيچ بيعتی به عموميت بيعت با اميرالمؤمنين وجود نداشت، جز شام که با اميرالمؤمنين بيعت نکردند.🔻 🔙 تمام اقطار اسلامی و بزرگان و صحابه بيعت کردند. يک تعداد معدودی کمتر از ده نفر فقط ماندند که اميرالمؤمنين آنها را در يک مسجد حاضر ساخت و يکی‌يکی از اينها پرسيد که شما چرا بيعت نکرديد. از جمله عبدالله‌بن‌عمر وسعدبن‌ابی‌وقاص.⚠️ 💢 چند نفری بودند که بیعت نکردند، امیرالمؤمنین از اینها پرسید. هر کدام يک عذری آوردند، یک حرفی زدند. 🔶 بعضی باز بيعت کردند، بعضی هم بيعت نکردند - تعدای محدود، انگشت‌شماری - حضرت هم آنها را رها کرد. 🔹➖🔸🔻

➖🔸 ولی بقيه چهره‌های معروف همچون طلحه و زبير و ديگران و ديگران همه با اميرالمؤمنين بيعت کردند، حضرت فرمود: «ُوَاَعلَمُو»؛ بدانيد، «أنّي إن أجبتُکُم» حالا که شما اصرار می‌کنيد من حکومت را به‌دست بگيرم، «رکبتُ بکُم۱» اگر من به شما پاسخ مثبت دادم، ← مبادا خيال کنيد که من ملاحظه چهره‌ها و شخصيت‌ها و استخوان‌های قديمی و آدم‌های نام‌ونشان‌دار خواهم کرد.⛔️ ← مبادا خيال کنيد من از اين و آن تبعيت و تقليد خواهم کرد و روش ديگران را روش خودم قرار خواهم داد؛ ابداً.⛔️ 🍃 « وَ ما أعلموا انی إن اَجبتَکُم رکبتُ بکُم ما أَعلَم»🍃 آن‌جوری که خودم علم دارم و می‌دانم و تشخيص دادم و از اسلام دانستم، شما را حرکت خواهم داد و اداره خواهم کرد.✔️✔️ 👌👥 اميرالمؤمنين با مردم این اتمام حجت‌ها را هم کرد و خلافت را قبول کرد. ☝️🔹✔️☝️ ـــــــــــــــــــ ۱(نهج‌البلاغه/ خطه ۹۲)

💠 اميرالمؤمنين می‌توانست در آنجا هم به خاطر حفظ مصالح و ملاحظه جوانب قضيه و اين چيزها کوتاه بيايد و دل‌ها را به‌دست بياورد، اما اينجا هم با کمال قاطعيت بر اصول و ارزش‌های اسلامی پافشاری کرد، به‌طوری که آن‌همه دشمن در مقابل علی صف کشيد ➰🌟 و اميرالمؤمنين در يک اردوگاه با تجلی کامل زر و زور و تزویر🔻 🔚 و در یک اردوگاه چهره‌های موجه، معتبر و معروف 🔻 و در يک اردوگاه دیگر با عناصر مقدس‌مآب و علی‌الظاهر متعبد اما ناآگاه از حقيقت و روح اسلام و تعاليم اسلام و از شأن و مقام اميرالمؤمنين و اهل تشبَت۲ به خشونت و قساوت و بداخلاقی، مواجه شد. 〰🌷 اميرالمؤمنين در سه اردوگاه با سه خط جداگانه ⚡️ ناکثين، ⚡️ قاسطين ⚡️و مارقين جنگيد. ــــــــــــــــــــــــــ ۲(شبث: چنگ زده به چیزی)

☄ هرکدام از اين وقايع نشان‌دهنده همان روح توکل به خدا و ايثار و دور شدن از منيت و خودخواهی در اميرالمؤمنين است 🌹 🏴 و بالاخره در همين راه هم به شهادت رسيد که درباره آن حضرت گفته‌اند: 🥀 علی را عدلش به خاک و خون غلتاند.➡️ ✴️ اگر اميرالمؤمنين می‌خواست عدالت را رعايت نکند، ملاحظه‌کاری بکند، شأن و مقام و شخصيت خودش را بر مصالح دنيای اسلام ترجيح بدهد، موفق‌ترين و قدرتمندترين خلفا می‌شد و هيچ معارضی هم پيدا نمی‌کرد. ✳️ اما اميرالمؤمنين شاخص حق و باطل است. 〽️ به خاطر همين است که هرکس دنبال حضرت علی است و ايشان را قبول دارد و می‌خواهد که مثل او عمل کند، حق است و هر کس که حضرت علی را قبول ندارد، باطل است. 👉💚💞✅

♥️ دعای عهد 🎙 فرهمند #تصویری ✨ @Organizational_Work