✍استادرائفی پور:
⁉️سالها به این می اندیشیدم که مهم ترین شرط ظهور چیست؟
👈 و امروز پس از بررسی های فراوان می گویم #تربیت_نسل و #کادرسازی؛
🔺مهمترین عنصر در کادر سازی و تربیت نسل را بدون هیچ شک و شبهه ای "زنان" بر عهده دارند و مادران کلید راه ظهورند.✔️
#خانواده_خوب
┅═ 🌿🌸🌿 ═┅
@Tanhamasirikerman
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
💬📿 من نمىدانم شما چقدر از تاريخ معاصر اطلاع داريد و چقدر آن را خواندهايد. 👈🔺 از يك بُعد ديگر، م
👌👥 شما در بين رجال سياسى آن روز ببينيد؛ اول كسى كه كلمه مشروطه را به كار برده غير از آن
انجمنها و مجامع پايين و پنهان و از رجال سياسىاى بود كه نفوذ داشت و توانست كارى
بكند، «ميرزا نصرالله نائينى» بود؛ يعنى مشيرالدوله بعدى كه اول مشروطه وزير خارجه بود و بعد نخستوزير شد.
🧔ميرزا نصراالله نائينى پدر دو نفر روشنفكر است؛ «حسنمشيرالدوله»
پيرنياى بعدى و «حسينمؤتمنالملك» كه رئيس مجلس بود.
🔸 البته اين دو نفر، آدمهاى
خائنى نبودند؛ نه حسنمشيرالدوله خائن بود، نه حسينمؤتمنالملك.
👤حسينمؤتمنالملك، رئيس مجلس بود و رئيس مقتدرى بود؛
همان كسى است كه در زمان نمايندگى «مدرس»
حتى با رضاخان هم برخورد مختصرى در برههاى از زمان داشت.√
♦️ اما اين دو نفر، روشنفكرهاى غربزده، يعنى اسير تفكرات غربى بودند. البته پدرشان ميرزا نصراالله -كه مُرد- تحت تأثير
فرزندانش بود.
⚡️ اسم مشروطه را در دهان او انداختند، او آمد و در نامهاى كه متحصنين در
سفارتخانه تهيه كردند، نوشت: «شما مشروطه مىخواهيد.» مشروطه را بردند و دنبال اين
مشروطه، حركت كردند.
🔘 در بين علما هم اول كسى كه اسم مشروطه را آورد، مرحوم «سيدمحمد طباطبايى» بود. پسرش محمد صادق روشنفكر غربزده بود البته من سلامت او را خيلى نمىتوانم تضمين
كنم.
🔹 آقازاده مرحوم سيدمحمد، روشنفكر بود! آن مقدارى كه من مىتوانم بگويم، اين
دو وزيرزاده، آدمهاى سالمى بودند، چون بعداً امتحاناتشان را دادند این آقا را نمیتوانم بگویم سالم بود. او روى پدرش اثر گذاشت و اسم مشروطه را آوردند.
📿 مرحوم «شيخ فضلاالله
نورى» در آن تحصن اول ظاهراً تحصن قم بود پرسيد اين مشروطه كه شما مىگوييد، چيست؟
📿 مرحوم سيد محمد طباطبايى نتوانست توضيح بدهد. گفت، مگر شما نمىخواهيد كه
مملكت قانون پيدا كند؟!
🔺 مملكت بىقانون است، استبداد است، قوانین اسلام و مملکت را قانوندار کند.
⁉️ مگر شما نمىخواهيد اين را بگوييد؟ علما همين را مىخواستند، مردم هم
اين را مىخواستند؛ منتها شيخ فضلالله مىگفت كه همين را بگوييد، چرا كلمه مشروطه را
مىگوييد؟! التفات مىكنيد؟ يعنى اين نفوذ روشنفكرى در آن مراكز بود.
🔙 بعدهم به مجرد اين كه
اسم مجلس شوراى اسلامى و اسم قوانين دينى آمد، در همان روزنامههاى آنروز، شروع به
هوچىبازى كردند كه اينها چيست؛ اينها ارتجاع است، اينها عقبماندگى است.
🎗دستگاههاى
خارجى هم به آنها كمك مىكردند؛ دستگاههاى خارجى، آن وقت اسمگذارى هم كردند، گفتند
محافظهكاران، ميانهروها و اصلاحطلبها. سه نام در كنار هم رديف كردند.
📬 در مكاتبات و
مراسلات سفارت انگليس و روس و اينها، اين عناوين هست كه عدهاى محافظهكارند و در
رأسشان شيخ فضلالله نورى است؛ عدهاى هم ميانهرو هستند، يعنى آن مشروطهخواههاى
معتدل؛ يك عده هم اصلاحطلبند، فرض كنيد مثل «تقىزاده».
🖇📰 آنهايى كه آن زمان بودند، كمك و حمايت كردند و روزنامه نوشتند.
📜 قرائت دعای عهد
💚 روز یازدهم
🗓شروع چله: ۹۹/۹/۴
🌷 @Organizational_Work
✍ #نکات_دعای_عهد 11
علاقه افتخارآمیز...💕
📖می خونیم؛ ...لَهُ فِی عُنُقِی لا أَحُولُ عَنْهَا وَ لا أَزُولُ أَبَدا
⚛ یعنی این عهد و پیمان به گردن من است و هرگز از اين عهد و بيعت برنگردم و تا ابد بر آن ثابت قدم باشم!
⚜کنایه از این هست که من این علاقه رو به عنوان مدال افتخار به گردن خودم آویزون می کنم
🔰 تا همه ببینن من چقددددر آقامو دوست دارم... چون ممکنه کسی علاقه داشته باشه ولی افتخار نکنه!
💠مولایمن! با افتخار با شما پیمان می بندم و تا پای جان با شما هستم...
🌷 @Organizational_Work
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
👌👥 شما در بين رجال سياسى آن روز ببينيد؛ اول كسى كه كلمه مشروطه را به كار برده غير از آنانجمنها و
خب، نتيجه چه شد؟
البته آنها غلبه پيدا كردند.
🔰 در دستگاه طرفدار اسلام و حق، دو
عيب اساسى بود؛
★ يكى اينكه طرح مشخصى نداشتند. عدالت مىخواستند، اما آن وقتى كه
بنا بود طرحى برود و تثبيت و امضا شود، چيز مدون آمادهاى نداشتند؛ برخلاف مشروطه که
يك چيز آماده تجربه شدهاى بود كه وسط گذاشتند.
★← دوم اينكه سر چيزهاى كماهميت، با
هم اختلاف مىكردند. اين به نظر من نكته خيلى مهمى است. سر مسائل غيراصولى با هم
اختلاف مىكردند.
💎 يقينا سيد عبدالله بهبهانى و سيد محمد طباطبايى، غير از اسلام چيز ديگرى نمىخواستند؛
البته شيخ فضلالله صريح و روشن و قاطع مىگفت: «قوانين اسلامى و لاغير».☑️
〰 آن دو نفر هم حتما همين را مىخواستند؛ منتها آنها پيش خودشان فكر مىكردند كه حالا ممكن
است از طريق همين مشروطه هم اين معنا تأمين شود.
🔻 با هم اختلاف كردند؛ نكردند بيايند
بنشينند و خط مشخصى را انتخاب كنند. روشنفكرانشان هم همين طور بودند.