بسم رب الشهدا
مجنون من کجایی؟
#قسمت شصت دوم
وای شدم توپ فوتبال اوقاف ،کمیته امداد و.....
هرروز کارم همین بود ازاین اداره به اون اداره
بازم نبودن سید واضح بود
یاد مجوز کانون قرآنی افتادم
چه عاشقانه میرفت دنبال کارا
امروز بالاخره بعداز یک سال موافق به گرفتن تمام مجوزا شدم
الانم با فرحناز داریم خونه مامانمو
اول وسایل جمع و جور کنیم
اون اساسی که کاملا نو بود رو تصمیم گرفتیم بدیم به کسی
دکورهای مادر جمع کردیم تو جعبه نمیدونستم باید چیکارشون کنم بفروشم نفروشم
وای خدا چقدر وسیله ☹️☹️
درحالی آخرین وسیله بار کامیون شد
بچه ها گفتن جهاز مادر بفروشیم
با پولش فرش خریدیم
خونه فرش شد
چندتا همرزمای سید که جانباز بودن شده بودن حامی خیریه ما
تختهای بچه ها سفارش و تو اتاق ها قرار گرفت
تاپ و سرسره برای حیاط ها سفارش و بعد نصب شد
امروز بعداز یک ماه خیریه ها آماده پذیرش بچه هان
تابلوها نصب شد
موسسه خیریه شهدای مدافع حرم
موسسه خیریه چشم به راه
امروز قراره با فرحناز بریم برای شناسی بچه های کار
-فرحناز تو ماشین منتظرتم
فرحناز:باشه
گوشیم زنگ خورد شماره ی جواد بود
-الو سلام آقا جواد خوب هستی؟
آقاجواد: ممنون آجی خانم
آجی میگم فرحناز خانم پیشت که نیست ؟
-نه چطور ؟
جواد:آجی یه خبر بد دارم
محمد هادی زیر شنکجه داعش شهیدشده
-وای یا امام حسین بعداز دوسال انتظار
جواد:آجی مطهره میاد کانون به سیدمحمد هم زنگ زدم
محدثه خانم بیان یه جوری بهش بگید
پیکر محمدهادی یک هفته دیگه برمیگرده شهر
آمادش کنید
-باشه کاری نداری؟
جواد:نه مراقب خودت و بچه ها باش
یاعلی
جوادپسرخاله من بود
سرم گذشتم روی فرمان اشکام جاری شد
وای خدایا
فرحناز میزد به شیشه چی شده چرا گریه کردی؟
-هیچی بابا
دلم گرفت یهو
فرحناز:رقیه نمیدونم چرا از دیروز حس میکنم محمدهادی آرومه دیگه اذیتش نمیکنن
انگار داره میاد
-فرحناز عصر بریم مزار شهدا
محدثه هم از قم میاد
فرحناز:آره عزیزم
بچه ها اومدن کانون
همه رفتیم مزار
محدثه :فرحناز خوبی خواهر؟
فرحناز:بچه ها برای محمدهادی اتفاقی افتاده ؟
-فرحناز محمدهادی
فرحناز:شهید شده؟
محدثه:فرحناز آروم باش عزیزم پیکرش میاد تا یک هفته دیگه😔
نویسنده :بانو....ش
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
«HZ.EBELFEZL ABBAS'IN (A.S) ŞEHADETİ» را در YouTube تماشا کنید
https://youtu.be/7Php-1wc6AQ
|°پر پرواز°|
«HZ.EBELFEZL ABBAS'IN (A.S) ŞEHADETİ» را در YouTube تماشا کنید https://youtu.be/7Php-1wc6AQ
پیشنهاد میکنم حتی برای یک بار هم که شده ببینین
࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐
#عزای_فرشتگان
📝 از امام صادق (علیه السلام)💗 که فرمودند:
چهار هزار فرشته ژولیده و گرفته تا قیامت بر آن حضرت (امام حسین علیه السلام 🥀) گریه 😭 مى کنند .
📚 کامل الزیارات باب 27
❀
ســ🍃ــلام
امیدوارم روزتون رو
بـا یـه دنیـ🕊ــا امـیـــد،
یه بـغـل آرزو و یه عـــالـمـه
انــرژی مثبت شـ🦋ـروع کــنید…
صبـ☀️ـح همتون بخیر دوستای گل و مهربون.
📖حدیث روز👇
امام صادق(ع):آنکه با پای پیاده به زیارت حسین رودخداوند به هر قدمی که بردارد حسنه ای برایش نوشته وگناهی ازاومحومی کند.
📚کامل الزیارات ص۱۳۲
🌎 امروزسه شنبه🌱
🌞26مردادماه 1400هجری شمسی
🌙8محرم1443هجری
✨17اوت2021میلادی
مناسبت های روز👈آغاز بازگشت آزادگان به ميهن اسلامی
@StudentCircle
•┈┈••✾☘️🕊☘️✾••┈┈•
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐
⚜️ درس های عاشورا ⚜️
6️⃣ ایثار
👈 از بارزترین درسهای عاشورای حسینی ایثار و مقدّم داشتن دیگری بر خود است.
در صحنه کربلا، نخستین ایثارگر، خود سیدالشهدا(ع) بود که حاضر شد خود و خاندانش را فدای دین خدا کند و رضای او را برهمه چیز برگزیند.
حتی زمانی که یاران حضرت به شهادت رسیدند و نوبت به جانفشانیِ بنیهاشم رسید، امام حسین (ع) ابتدا فرزند دلبندشان، علی اکبر(ع) را برای شهادت در راه خدا فراخواند.
جلوه دیگر ایثار در کربلا، کار زیبای حضرت ابوالفضل (ع) 🥀 بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، یاد لبهای تشنه امام حسین (ع) و کودکان تشنهکامش افتاد و به خود نهیب زد که: آیا آب مینوشی، در حالی که برادر و مولایت حسین (ع) تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشید و بازگشت و لبتشنه به شهادت رسید.
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله
#السلام_علیک_یا_قمر_بنی_هاشم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐
#اشک
📝از امام صادق (علیه السلام)💗 که فرمودند:
جدِّ ما حسین علیه السلام 🥀 هنگامى که به گریه کنندگان خود نگاه مى کند براى آنان استغفار 🤲 مى کند و از جدّ و پدر و مادر و برادر خویش مى خواهد که آنها هم براى گریه کنندگان و اقامه کنندگان عزاى او استغفار کنند .
📚 الکسیر العبادات به نقل از منتخب
✨﷽✨
⌛️مسالهی عاقبت به خير شدن بسيار مهم است!
✍استاد فاطمینیا: معتبرترين و قديمی ترين كتاب در مورد جنگ صفين ، كتاب نصر می باشد كه سابقا بسيار كمياب بود، در آن كتاب می نويسد: "در جنگ صفين يكی از سربازانِ اميرالمومنين (عليه السلام) زخمی شد، او را به خيمه های حضرت آوردند" حالا انصافا اين صحنه را تصور كنيد، اگر ما در آنجا بوديم و می ديدم كه سربازِ حضرت در راهِ ايشان زخمی شده ، از ته دل می گفتيم خوشا به سعادتش! چه سعادتی بالاتر از مجروح شدن در جبههی حضرت است؟! اما آيا ميدانيد اين سرباز كی بود؟! نصر می نويسد: "آن سربازِ مجروح، شمر بن ذی الجوشن بود!"
☝️عجيب است! انسان يک روز در جبههی حضرت اميرالمومنين( عليه السلام) باشد و يک روز هم سر از كربلا در بياورد و آن ظلم و جنايت فجيع و غير قابل بيان را مرتكب شود! از آن طرف جناب حرّ است! در ابتدا در لشكر ابن زياد است و حكم جنگ با امام حسين (عليه السلام) را دارد، اما در آخر در راه حضرت شهيد و عاقبت به خير ميشود.
ای حرمله این بچه سرِ جنگ ندارد
#ششماههی بی شیر که شمشیر ندارد
تیری که به عباس زدی؟ وای خدایا
شش ماههی من طاقت این تیر ندارد😭🖤
#بمیرمبراترباب :)💔
عارفی که ۳۰ سال مرتب ذکر می گفت:
استغفر الله!
مریدی به او گفت:
چرا این همه استغفار می کنی،
ما که از تو گناهی ندیدیم.
جواب داد: سی سال استغفار من
به خاطر یک الحمد لله نابجاست!
روزی خبر آوردند بازار بصره
آتش گرفته،
پرسیدم: حجره من چه؟
گفتند: مال شما نسوخته…
گفتم: الحمدلله…
معنیش این بود که مال من نسوزد
مال مردم به درک!
آن الحمدلله از سر خودخواهی
بود نه خداخواهی..
چه قدر از این الحمدلله ها گفتیم
و فکر کردیم شاکریم؟