eitaa logo
پرسشگری و مطالبات امام جامعه، امت و شهداء
246 دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
4.9هزار ویدیو
248 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم. بفرموده رهبر معظم و ولی امر مسلمین، حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات و بالاترین امربمعروف است. بیاری خداوند این کانال عمومی، جهت انعکاس دغدغه و مطالبات امام جامعه مسلمین و امت پیرو، راه اندازی شد. https://eitaa.com/Soltanzade112
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عبدالله
ِنِسَاءِ الْحُسَيْنِ(ع) فَحُبِسْنَ مَعَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) فِي مَحْبِسٍ لَا يُكِنُّهُمْ مِنْ حَرٍّ وَ لَا قَرٍّ حَتَّى تَقَشَّرَتْ وُجُوهُهُمْ [مِن حَرِّ الشَّمسِ]》 ♦️یزید دستور داد، خانواده ی امام حسین(ع) را با امام سجاد(ع) زندانی کردند، زندان چنان بود که آنان را از گرما و سرما، نگاه نمی داشت تا آنجا که صورتهای آنان پوست انداخت.(۵) قطب الدین رواندی نقل می کند که؛ 📋《لَمَّا اُتِيَ بِعَلِيِ بنِ الحُسَينِ(ع) وَ مَن مَعَهُ إلَى يَزِيدَ بنَ مُعَاوِيَةَ، جَعَلُوهُم فِي بَيتِِ خَرَابِِ وَاهِي الحِيطَانِ》 ♦️یزید، امام سجاد(ع) و دیگر همراهان اسراء را در خانه ای ویران و خرابه جای داد.(۶) 2⃣وارد کردن امام هادی(ع) در مجلس شراب : شیخ صدوق به نقل از امام رضا(ع) در حدیثی، چنین نقل می کند : 📋《لَمَّا حُمِلَ رَأْسُ الْحُسَيْنِ(ع) إِلَى الشَّامِ أَمَرَ يَزِيدُ لَعَنَهُ اللَّهُ فَوُضِعَ وَ نُصِبَ عَلَيْهِ مَائِدَةٌ فَأَقْبَلَ هُوَ وَ أَصْحَابُهُ يَأْكُلُونَ وَ يَشْرَبُونَ الْفُقَّاعَ فَلَمَّا فَرَغُوا أَمَرَ بِالرَّأْسِ فَوُضِعَ فِي طَسْتٍ تَحْتَ سَرِيرَةٍ وَ بُسِطَ عَلَيْهِ رُقْعَةُ الشِّطْرَنْجِ وَ جَلَسَ يَزِيدُ لَعَنَهُ اللَّهُ يَلْعَبُ بِالشِّطْرَنْجِ وَ يَذْكُرُ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) وَ أَبَاهُوَ جَدَّهُ وَ يَسْتَهْزِئُ بِذِكْرِهِمْ فَمَتَى قَامَرَ صَاحِبَهُ تَنَاوَلَ الْفُقَّاعَ فَشَرِبَهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ》 ♦️هنگامى که سر حسین بن علی(ع) را به سوى شام بردند، یزید دستور داد آن‌ را در کنارى نهاده و سفره غذا را گستردند، و او با یارانش مشغول خوردن غذا و نوشیدن آبجو شدند، چون فارغ گشتند، امر کرد سر بریده حسین(ع) را در طشتى به پیش تخت او نهادند و میز بازى شطرنج را روى آن طشت گذارد و با یارانش به بازى شطرنج مشغول شد، و حسین(ع)، پدر و جدّش را به مسخرگى یاد می‌کرد، و چون از همبازیش می‌بُرد جام شراب را برگرفته سه بار می‌نوشید. 📋《ثُمَّ صَبَّ فَضْلَتَهُ عَلَى مَا یَلِی الطَّسْتَ مِنَ الْأَرْض》 ♦️آن‌گاه باقی مانده آن‌را در کنار طشتى که سر بریده امام حسین(ع) در آن بود بر زمین می‌ ریخت.(۷) یزید در حال مستی؛ 📋《فَوُضِعَ بَينَ يَدَيهِ فِی طَسْتٍ مِن ذَهَبِ وَجَعَلَ یَضرِبُ بِقَضیبِ فِی یَدِه عَلَی ثَنَایَاهُ》 ♦️سر مبارک امام حسین(ع) جلوی او در طشت طلا قرار داده شد، وآن لعین با چوپ، بر میان دو لب مطهر ایشان می زد.(۸) 3⃣گریبان چاک زدن امام حسن عسگری(ع) در مصیبت پدر گرامیشان امام هادی(ع) : ابن طاووس نقل می کند که؛ وقتی اهل بیت امام حسین(ع) را وارد مجلس یزید کردند، آنان در مقابلش ایستادند، امام سجاد(ع) خطاب به یزید فرمود : 📋《أَنْشُدُكَ اللَّهَ يَا يَزِيدُ! مَا ظَنُّكَ بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) لَوْ رَآنَا عَلَى هَذِهِ الصِّفَةِ؟》 ♦️ای یزید! تو را به خدا سوگند می دهم به گمان تو اگر پیامبر اکرم(ص)ما را به این هیئت دیدار نماید چه می کند؟ یزید در این هنگام، حکم کرد ریسمانها را بریدند و آنان را از قید طناب رها ساختند. در این هنگام، یزید دستور داد، سر مبارک امام حسین(ع) را در بین انظار مجلس آوردند. 📋《وَ أَمَّا زَيْنَبُ(س) فَإِنَّهَا لَمَّا رَأَتْهُ أَهْوَتْ إِلَى جَيْبِهَا فَشَقَّتْهُ ثُمَّ نَادَتْ بِصَوْتٍ حَزِينٍ يُفْزِعُ الْقُلُوبَ : يَا حُسَيْنَاهْ! يَا حَبِيبَ رَسُولِ اللَّهِ(ص)! يَا ابْنَ مَكَّةَ وَ مِنًى! يَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ(س) سَيِّدَةِ النِّسَاءِ! يَا ابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفَى(ص)》 ♦️در این هنگام، زینب کبری(س) وقتی سر مبارک برادر خود را دید از شدت ناراحتی دست در گریبان برد و چاک زد و سپس به آواز غمناک فریاد زد : واحسیناه! ای فرزند فاطمه زهرا(س)! ای دختر رسول خدا(ص)! راوی می گوید : به خدا سوگند! که همه آن کسانی که در مجلس یزید حضور داشتند، از ناله جانسوز او به گریه و افغان افتادند و در آن حال خود آن پلید لب از گفتار فرو بست و ساکت بود.(۹) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : نگر در سامرا حال و هوای دیگر است امشب فلک را جامه ماتم ز غمها در بر است امشب امام عسگری نالد برای باب مظلومش ز هجران پدر او را دو چشمانی تر است امشب امام هادی آن نور خدای مهربان اینک ز جور دشمنان دین میان بستر است امشب ز زهر کین شده پرپر گل باغ رسول الله از این غم در جنان زهرا به حال مضطر است امشب 👤جعفری 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۳۱۱ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۵۰، ص۲۱۱ ۳)سفینه البحار محدث قمی، ج۶، ص۴۰۹ ۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۳۵ ۵)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۸ ۶)الخرائج و الجرائح راوندی، ج۲، ص۷۵۳ ۷)من لایحضره الفقیه شیخ صدوق، ج۴، ص۴۱۹ ۸)امالی شیخ صدوق، ص۱۶۵ ۹)الللهوف ابن طاووس، ص۸۳ @rozzeeh
هدایت شده از سید قائم محمدی
درخواست لغو پخش سریال ترور خاموش به دلیل کشف حجاب هنرپیشه های مجموعه | فارس من https://www.farsnews.ir/my/c/10621
هدایت شده از h b
❌️بالاخره متوجه نشدیم اعدام خوب است یا بد؟ اگر حکم اعدام برای یک شرور فتنه گر وحشی باشد بد است ،اگر برای یک مامور مظلوم نیروی انتظامی باشد که دچار خطایی شده خوب است؟
4.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بنیانگـذار مانـور تجمل و اشرافیگری پس از انقلاب اسلامی ایران
تکذیب خاطره هاشمی رفسنجانی علیه مرحوم آیت‌الله مصباح حقایقی به بهانه سالمرگ آقای 🔹25شهریور1393، یکی از سایت‌های خبری غرب‌گرا به نقل از آقای هاشمی رفسنجانی ادعا کرد که مرحوم آیت‌الله مصباح پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مبارزه را حرام می‌دانستند. 🔸این خاطره، هم‌چون بسیاری خاطرات عجیب آقای رفسنجانی بر خلاف اسناد قطعی تاریخی است و در همان زمان توسط افراد آگاه و مطلع نیز تکذیب شد و اسناد و استنادات کتاب این قبیل مطالب خلاف واقع را به‌خوبی نقد و حلاجی کرده است. 🔹حجت‌الاسلام والمسلمین سید حمید روحانی در همان ایام صدور این خاطره از زبان آقای رفسنجانی گفت: «اگر واقعاً این اظهارات از آقای هاشمی درباره آقای مصباح بوده باشد، عجیب است چرا که خود ایشان هم می‌‌دانند که آقای مصباح از شاگردان ممتاز و مبارز حضرت امام بود که از آغاز نهضت مبارزه، امام را یاری کرد. 🔸ایشان با بیان اینکه امام خمینی(ره) به آیت‌الله مصباح یزدی که از شاگردان خوب ایشان بود، نگاه خاصی داشت، تصریح کرد: آیت‌الله مصباح از ارکان اصلی بوده و هستند و در تمام رخدادهای مبارزه نقش خود را به خوبی ایفا کردند و اینکه آقای هاشمی حرف‌ دیگری می‌زند، اشتباه است. 🔹تاریخ‌نگار انقلاب اسلامی با بیان اینکه آیت‌الله مصباح بصیرت مبارزاتی داشتند، گفت: یکی از اختلافات آقای مصباح و هاشمی درباره یا همان بود؛ آیت‌الله مصباح بنا به بصیرتی که داشتند، حمایت از سازمان مجاهدین(منافقین) را حرام می‌دانستند اما آقای هاشمی در برهه‌ای برخلاف نظر آقای مصباح بعضاً از این گروه حمایت می‌کرد. لذا آقای مصباح حمایت از این سازمان را حرام می‌دانست نه مبارزه با شاه را. بهتر است به جای تخریب شخصیت بزرگورا و بصیری چون حضرت آیت‌الله مصباح از گذشته درس گرفته شود. 🔸ایشان با بیان اینکه اسناد دقیق، کامل و قابل توجهی از سابقه مبارزاتی آیت‌الله مصباح وجود دارد، گفت: برخی اسناد مهم درباره سابقه مبارزاتی آیت‌الله مصباح را را بنده در اختیار دارم که در صورت لزوم آن را ارائه خواهم کرد؛ اسناد زیادی از ساواک وجود دارد که آقای مصباح چگونه به درایت و بصیرت خود علیه شاه مبارزه و امام را یاری می‌کرد. امضای آقای مصباح در ذیل اکثر بیانیه‌های علما علیه شاه وجود دارد و این اسناد بر کسی پوشیده نیست. 🔹استاد سیدحمید روحانی خاطر نشان کرد: وقتی نشریه بعثت منتشر می شد، آقای مصباح به دلیل آنکه این نشریه را آلوده به تفکرات آقای می‌دانست تصمیم گرفت نشریه را منتشر کند که در این زمینه اصطکاک بین آقای هاشمی و مصباح به وجود آمد و بعدها مشخص شد که نظر آقای مصباح درست بوده است؛ درباره حمایت از سازمان مجاهدین نیز همین طور شد و مشخص شد که تحلیل آیت‌الله مصباح درباره این گروه چقدر دقیق بوده است.(خبرگزاری تسنیم، 26شهریور1393) خرید کتاب «روایت های ناروا مجموعه مقالات علمی؛ نقد کارنامه و خاطرات سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی» https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db
⁉️خاطرات هاشمی؛ تاریخ یا معرفی‌نامه خانوادگی؟! به بهانه سالمرگ آقای 🔹آقای هاشمی رفسنجانی در خاطره‌نویسی‌های خود تلاش کرده كه با مناسبت یا بی‌مناسبت از افراد و اعضای خانواده سخنی به میان آید! گویا انگیزه اصلی از این خاطره‌نویسی‌ها مطرح كردن و معرفی كردن ، ، نزدیكان و بستگان بوده است، نه روشن و آشكار كردن زوایایی از و انقلاب اسلامی. در خاطرات ایشان آمده است: 🔸«... مهدی و یاسر از این‌كه در صف اول نماز [جمعه] دیده می‌شوند خیلی خوشحال بودند... 🔹... و از مدرسه آمدند، مقداری خوابیدند خسته بودند... 🔸...مهدی و یاسر به برف‌بازی در باغچه مشغول‌اند، گاهی هم دعوا می‌كنند... 🔹... یاسر به درد گوش مبتلا شد و بیدارمان كرد، قرص خورد و خوابید... 🔸... بچه‌ها عفت و مهدی را با لباس در آب انداختند... 🔹... من و عفت و فاطی و مهدی و یاسر برای روزه گرفتن سحری خوردیم!... 🔸... عفت و فاطی و محسن برای مراسم احیا به جامعة‌الصادق رفتند... 🔹... برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم... عفت و بچه‌ها هم آمدند. مهدی و یاسر از این‌كه در فیلم و در صف اول نماز دیده می‌شدند خیلی خوشحال بودند... 🔸... عفت به خانه فائزه رفت... 🔹...دیروقت به خانه آمدم. محسن و عفت بیدار بودند... 🔸...تلفنی با جبهه تماس گرفتم و خبر رفتن فرزندم محسن را به قرارگاه كربلا دادم... وقتی داشتم به مجلس می‌رفتم محسن را دیدم كه لباس بسیجی پوشیده آماده حركت است. لذت بردم...» 🔹جناب هاشمی رفتن به جبهه را با آب و تاب روایت كرده و از خویشتنداری همسرش در برابر به جبهه رفتن فرزندشان چنین بالیده است: 🔸«... جالب است كه هم با صبر و منطق برخورد می‌كند و با این‌كه معمولاً غیبت خیلی كوتاه بچه‌هایش را متحمّل نمی‌شود، در این مورد اظهاری نمی‌كند. این روحیه در بسیاری از مادران مسلمان كه فرزندانشان داوطلبانه به جبهه می‌روند وجود دارد...» 🔹لیكن به نظر می‌رسد این رفتن به جبهه جنبه داشته و بازدیدی از بوده است؛ ثانیاً بنابر آنچه در خاطرات جناب هاشمی آمده مهندس محسن در تاریخ ١٠/مرداد/۶١ رهسپار شده است، مشخص نیست چند روز یا چند ساعت در مناطق جنگی گذرانده است كه پس از آن، بازدید از در اطراف یزد داشته و متعاقباً در تاریخ دوشنبه اول شهریور ۶١ به تهران رسیده و در جمع خانواده قرار داشته است. (برگرفته از کتاب روایت‌های ناروا، فصل دوم) خرید کتاب «روایت های ناروا مجموعه مقالات علمی؛ نقد کارنامه و خاطرات سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی» https://eitaa.com/joinchat/861732881Cb60e54e1db