eitaa logo
روابط عمومی پلیس
5.6هزار دنبال‌کننده
49.8هزار عکس
14.6هزار ویدیو
200 فایل
لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🔊 😡 واکنش برخی از سلبریتی ها و خائنین متوهم معاند و خودتحقیرهای غرب پرست ، برای یک جمله مشابه 👆 التماس تفکر🙏
پیکر مطهر شهید مرزبان سرهنگ مسعود پرکاس برروی دوش مرزبانان و مرزنشینان بندرعباس
✅یک سایت بسیار جالب و کاربردی شاید برای شما پیش آمده باشه یک عکس دیده باشین بخواین بدونین صاحب عکس کیه یا اینستاگرامش پیدا کنید در این سایت میتوانید عکس طرف رو آپلود کنید بعدش میاد کل اینترنت رو جست جو می‌کنه و حساب های کاربری توی پلتفرم های مختلف که این عکس وجود داره یا مشابهش وجود داره به شما نشون میده ! لینک سایت : https://facecheck.id/ 🇮🇷روابط عمومی پلیس🇮🇷 @pr_police
🌹🇮🇷همراه با شهدا🇮🇷🌹 به مناسبت فرارسیدن سالروز شهادت شهید مهدی سیاهوشی با قرائت فاتحه همراه با صلوات از این شهید بزرگوار یاد می کنیم.
28.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 پادکست 🍃 🌸سخنان سرتیپ دوم پاسدار محمد بهرامی ✨اهمیت فضای مجازی 🔸️تولیدی عس گلستان
به گزارش خبرنگار حوزه مسجد و هیأت خبرگزاری فارس، حسین طاهری مداح سرشناس کشورمان با هشتگ نسبت به کشف حجاب تعدادی از بازیگران در روزهای اخیر از جمله باران کوثری واکنش نشان داد و نکته‌ای را یادآور شد. او در فضای مجازی نوشت: این کشف‌ حجاب‌های جدید بازیگران، آن هم نزدیک فصل‌ گرما و‌ تابستان کاملاً از قبل برنامه‌ریزی شده‌‌ است؛ وگرنه این‌ بازیگران که‌ این چند‌ روز یکباره کشف‌‌ حجاب‌ کردند یا‌ قطعاً ۶‌ ماه‌ پیش‌ همه‌ خواب‌ بودند یا اینکه باز هم پول گرفتند برای ادامه‌ سناریو که البته این دفعه خیلی فرق می‌کند. اخیراً شقایق دهقان در مراسم رونمایی یک کتاب و باران کوثری در مراسم تشییع پیکر حسام محمودی، بدون حجاب ظاهر شدند که روز گذشته دستگاه قضایی برای آنان پرونده تشکیل داد. پیش از این نیروی انتظامی برای کتایون ریاحی، پانته آ بهرام، افسانه بایگان، فاطمه معتمدآریا و دیگر بازیگران زنی که کشف حجاب کرده بودند هم پرونده تشکیل و به مراجع قضایی ارسال کرده بود.
دیدار فرمانده کل انتظامی کشور با خانواده شهید "احمد محمدی" در کرمانشاه 🔹سردار "احمدرضا رادان" فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی در سفر به کرمانشاه با خانواده شهید والامقام "احمد محمدی" دیدار و ضمن تجلیل از صبر و مقاومتشان، با اهدای لوح و هدیه از آن ها تجلیل کرد .
«وَ لا تَحسَبَنَّ الّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اَللهِ اَمواتاً بَل اَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ» كساني كه در راه خدا كشته شده اند مرده مپنداريد ، بلكه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند . «سوره آل عمران ـ آيه 169» خانواده معظم شهید والامقام جناب سرگرد مهدی هادی «دام عزه» سلام علیکم جهاد در راه خدا یکی از میدان های آزمایش الهی است که مردان خدا با نثار جان خود به شایستگی از این امتحان ، سربلند بیرون آمده اند و شکوه وعظمت ایران اسلامی ، مرهون مجاهدت چنین دلیر مردانی است که در مکتب انسان ساز ولایت ، درس عشق ،ایثار و خدمت آموختند ، مردانی که با دل بریدن از تعلقات دنیوی با رشادت به دعوت حضرت حق لبیک گفتند و برگ برگ دفتر هستی را بانام و یاد خود زینت بخشیدند. خبر شهادت مظلومانه جناب سرگرد مهدی هادی در حین انجام وظیفه، موجب تأسف و تأثر گردید. کارکنان انتظامی برای امنیت کشور و آسایش مردم همواره با اقتدار و قاطعیت در مقابل اشرار و عوامل نا امنی ایستادگی نموده و هرگز اجازه اخلال و تعدی در آرامش و نظم جامعه را نخواهند داد. اینجانب، ضمن عرض تسلیت به مردم ولایت مدار استان زنجان و خانواده گرانقدر ایشان از درگاه خداوند متعال برای روح پاک این شهید سرافراز علو درجات و رضوان الهی و برای بازماندگان تحت توجهات حضرت ولی عصر«عجل الله تعالی فرجه الشریف» و رهبری حکیمانه فرماندهی معظم کل قوا حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای «مدظله العالی» از درگاه خداوند متعال صبر و شکیبایی مسألت می نمایم. رئیس سازمان عقیدتی سیاسی انتظامی جمهوری اسلامی ایران سید علیرضا ادیانی
🔘حکم اعدام باند بزرگ‌ترین کارتل کوکائین کشور اجرا شد 🔻حکم اعدام ۳ نفر از اعضای باند پنجک بزرگ‌ترین کارتل توزیع کوکائین که از کارتل‌های اصلی مواد مخدر در کشور بودند پس از طی مراحل قانونی صبح امروز اجرا شد.
انتشار تصاویر خصوصی هرکس به وسیله سیستم‌های رایانه‌ای یا مخابراتی، صوت، تصویر یا فیلم خصوصی یا خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او منتشر کند یا در دسترس دیگران قرار دهد، به‌نحوی که منجر به ضرر یا عرفاً موجب هتک حیثیت او شود، به حبس از ۹۱ روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا ۴۰ میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد.
🔻اکنون می توان گفت؛ جنگ هیبریدی کارآمدترین تلاش برای به چالش کشیدن نظم بین المللی و نگهبانان آن بدون نیاز به کامل سیستم جهانی است.
پیام رییس سازمان عقیدتی سیاسی بمناسبت شهادت جناب سرگرد مهدی هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛﷽ 🔵 وقتی شاعر سلام فرمانده به محضر رهبر عزیزمون مشرف شد ،آقا چی فرمودند صد بار هم ادم ببینه سیر نمیشه یه جذبه خاصی داره این کلیپ
زمان راهپیمایی اربعین اعلام شد کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد مرکزی اربعین: 🔹عملیات اربعین سال ۱۴۰۲ از اول ماه صفر (۲۷ مردادماه) آغاز می‌شود و تا ۲۵ صفر (۲۰ شهریورماه) ادامه خواهد داشت. 🔹مواکب عراقی از دهم ماه صفر خدمت‌رسانی خود را آغاز می‌کنند. تصمیم ستاد اربعین این شد که از اول ماه صفر تا ۲۵ ماه صفر عملیات اجرایی اربعین آغاز شود.
🔴 تامین مالی رسانه های جریان فتنه و اصلاحات از کجاست؟ همیشه فکر میکردم که پول رسانه هایی که در داخل کشور بدنبال براندازی نرم هستند و مدام علیه نظام توطئه و فتنه می‌کنند از خارج کشور و توسط سرویس های جاسوسی و عربستان سعودی تامین میشود. دیشب اما سید یاسر جبرائیلی درباره تامین کنندگان مالی داخلی این رسانه های منحط و شارلاتان افشاگری کرد . شرکت های بزرگ صاحب دلار بخش زیادی از پول این ماشین های جنگ‌ رسانه ای دشمن را در داخل تامین می‌کنند. خبرنگاران و روزنامه نگاران اصلاحات از بودجه های باده آورده شرکت های دولتی و غیر دولتی می‌خورند و علیه نظام توطئه می‌کنند. یک روزنامه با ۵ هزار تیراژ تنها برای درج یک آگهی از یک شرکت بزرگ دولتی ۱۳۰ میلیون تومان پول دریافت کرده است. حالا حساب کنید در طول سال از چه تعداد زیادی ازین شرکت ها آگهی دریافت می‌کنند و به این بهانه چه پول های نجومی از جیب مردم می‌خورند....
33.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قرائت پیام تسلیت رئیس سازمان عقیدتی سیاسی فراجا حضرت حجت الاسلام والمسلمین سید علیرضا ادیانی به خانواده شهید بزرگوار سرگرد مهدی هادی
✍️ 💠 دلم می‌لرزید و نباید اجازه می‌دادم این لرزش را حس کند که با نگاهم در چشمانش فرو رفتم و محکم حرف زدم :«برا من فرقی نداره! بلاخره یه جایی باید ریشه این خشک بشه، اگه تو فکر می‌کنی از میشه شروع کرد، من آماده‌ام!» برای چند لحظه نگاهم کرد و مطمئن نبود مرد این میدان باشم که با لحنی مبهم زیر پایم را کشید :«حاضری قید درس و دانشگاه رو بزنی و همین فردا بریم؟» شاید هم می‌خواست تحریکم کند و سرِ من سودایی‌تر از او بود که به مبل تکیه زدم، دستانم را دور بازوانم قفل کردم و به جای جواب، دستور دادم :«بلیط بگیر!» 💠 از اقتدار صدایم دست و پایش را گم کرد، مقابل پایم زانو زد و نمی‌دانست چه آشوبی در دلم برپا شده که مثل پسربچه‌ها ذوق کرد :«نازنین! همه آرزوم این بود که تو این تو هم کنارم باشی!» سقوط به اندازه هم‌نشینی با سعد برایم مهم نبود و نمی‌خواستم بفهمد بیشتر به بهای عشقش تن به این همراهی داده‌ام که همان اندک را عَلم کردم :«اگه قراره این خیزش آخر به ایران برسه، حاضرم تا تهِ دنیا باهات بیام!» و باورم نمی‌شد فاصله این ادعا با پروازمان از فقط چند روز باشد که ششم فروردین در فرودگاه بودیم. 💠 از فرودگاه اردن تا مرز کمتر از صد کیلومتر راه بود و یک ساعت بعد به مرز سوریه رسیدیم. سعد گفته بود اهل استان است و خیال می‌کردم به‌هوای دیدار خانواده این مسیر را برای ورود به سوریه انتخاب کرده و نمی‌دانستم با سرعت به سمت میدان پیش می‌رویم که ورودی شهر درعا با تجمع مردم روبرو شدیم. من هنوز گیج این سفر ناگهانی و هجوم جمعیت بودم و سعد دقیقاً می‌دانست کجا آمده که با آرامش به موج مردم نگاه می‌کرد و می‌دیدم از شهر لذت می‌برد. 💠 در انتهای کوچه‌ای خاکی و خلوت مقابل خانه‌ای رسیدیدم و خیال کردم به خانه پدرش آمده‌ایم که از ماشین پیاده شدیم، کرایه را حساب کرد و با خونسردی توضیح داد :«امروز رو اینجا می‌مونیم تا ببینم چی میشه!» در و دیوار سیمانی این خانه قدیمی در شلوغی شهری که انگار زیر و رو شده بود، دلم را می‌لرزاند و می‌خواستم همچنان محکم باشم که آهسته پرسیدم :«خب چرا نمیریم خونه خودتون؟» 💠 بی‌توجه به حرفم در زد و من نمی‌خواستم وارد این خانه شوم که دستش را کشیدم و کردم :«اینجا کجاس منو اوردی؟» به سرعت سرش را به سمتم چرخاند، با نگاه سنگینش به صورتم سیلی زد تا ساکت شوم و من نمی‌توانستم اینهمه خودسری‌اش را تحمل کنم که از کوره در رفتم :«اگه نمی‌خوای بری خونه بابات، برو یه هتل بگیر! من اینجا نمیام!» نمی‌خواست دستش را به رویم بلند کند که با کوبیدن چمدان روی زمین، خشمش را خالی کرد و فریاد کشید :«تو نمی‌فهمی کجا اومدی؟ هر روز تو این شهر دارن یه جا رو آتیش می‌زنن و آدم می‌کُشن! کدوم هتل بریم که خیالم راحت باشه تو صدمه نمی‌بینی؟» 💠 بین اینهمه پرخاشگری، جمله آخر بوی می‌داد که رام احساسش ساکت شدم و فهمیده بود در این شهر غریبی می‌کنم که با هر دو دستش شانه‌هایم را گرفت و به نرمی نجوا کرد :«نازنین! بذار کاری که صلاح می‌دونم انجام بدم! من دوستت دارم، نمی‌خوام صدمه ببینی!» و هنوز به آخر نرسیده، در خانه باز شد. مردی جوان با صورتی آفتاب سوخته و پیراهنی بلند که بلندیِ بیش از حد قدش را بی‌قواره‌تر می‌کرد. شال و پیراهنی پوشیده بودم تا در چشم مردم منطقه طبیعی باشم و باز طوری خیره نگاهم کرد که سعد فهمید و نگاهش را سمت خودش کشید :«با ولید هماهنگ شده!» 💠 پس از یک سال زندگی با سعد، زبان عربی را تقریباً می‌فهمیدم و نمی‌فهمیدم چرا هنوز نیستم که باید مقصد سفر و خانه مورد نظر و حتی نام رابط را در گفتگوی او با بقیه بشنوم. سعد دستش را به سمتش دراز کرد و او هنوز حضور این زن غیرسوری آزارش می‌داد که دوباره با خط نگاه تیزش صورتم را هدف گرفت و به عربی پرسید :« هستی؟» 💠 از خشونت خوابیده در صدایش، زبانم بند آمد و سعد با خنده‌ای ظاهرسازی کرد :«من که همه چی رو برا ولید گفتم!» و ایرانی بودن برای این مرد جرم بزرگی بود که دوباره بازخواستم کرد :«حتماً هستی، نه؟» و اینبار چکاچک کلماتش مثل تیزی پرده گوشم را پاره کرد و اصلاً نفهمیدم چه می‌گوید که دوباره سعد با همان ظاهر آرام پادرمیانی کرد :«اگه رافضی بود که من عقدش نمی‌کردم!»...