🔸شهیدی که بخاطر انتخابات؛ عروسی اش رو کنسل کرد
کلی برنـامه ریختـه بودند، تا بروند سـرِ خونه و زندگی شون. از قضا تاریخِ عروسی درست افتاده بود توی تب و تاب انتخابات.گفته بود: اگه بخوام عروسی بگیرم، دیگه نمی تونم برا انتخابات وقت بذارم. همه باید تلاش کنیم تا مردم بیشتری بیایند توی صحنه... عروسی اش رو هم گذاشت برا بعد از انتخابات...
👤خاطره ای از زندگی شهید حسن محمودنژاد
📚منبع: کتاب اثر انگشت صفحه ۷۳
خاکریز خاطرات ۷۸
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #جهاد_تبیین
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸 رفتار شهید مدافع حرم؛ در روز انتخابات
عادتش رو می دونستیم؛ اما باز آخرِ شب گفت: بچه ها! فردا اولِ وقت آماده باشید. صبح زود هم زیارت عاشورا؛ دعا و قرآنش رو خواند؛ بعد هم وضو گرفت و با بچه ها رفتیم رأی دادیم. بعد از رأى دادن، حمیدآقا با دیدنِ انگشتان آبی بچه ها لبخند زد و گفت: قبول باشه! ببینید چقدر سبک شدین؛ خیالتون راحت شد؛ چون اولِ وقت اومدین و تکلیفتون رو ادا کردین...
👤خاطره ای از زندگی سردار شهید مدافع حرم حمید تقوی فر
📚منبع: کتاب اثر انگشت صفحه ۶۵/ راوی: همسر شهید
خاکریز خاطرات ۷۹
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #جهاد_تبیین
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸شهیدی که زندگی اش را فدای امام حسین علیه السلام کرد...
ایام محرّم که می شد، سید منصـور تمام دارایی خود ش رو می داد به تکیه ی محل و خرجِ مراسم عزاداری حضرت سیـدالشهدا علیه السلام می کرد. وقتی هم بهش اعتراض کردم،گفت: برای امام حسین علیه السلام دادنِ سـر و جان هم کم است، چه رسد به پول ...
👤خاطره ای از زندگی شهید سیدمنصور جوادیون
📚منبع: کتاب سیرت شهیدان، صفحه ۱۲۶
خاکریز خاطرات ۸۱
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #محرم
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸من بخاطر نماز مجروح شدم...
پدرم به سختی مجروح شده بود و توی بیمارستان شیراز بستری شد. یه روز که پزشک معـالج ایشون برا معـاینه اومد بالای سرش؛ دید پدرم در حال نماز خوندنه. برا همین از معاینه منصرف شد و رفت... بعد از مدتی دوباره اومد؛ اما باز هم پدرم در حال نماز بود. پزشک با دیدن این صحنه ناراحت شد و گفت: من وقت ندارم که منتظر ایشون بمونم؛ چرا نمازش رو زودتر تموم نمی کنه؟ بعد از مدتی نماز پدرم تموم شد و با آرامشی که در کلامش موج می زد؛ گفت: من بخاطر نماز مجروح شدم؛ بعد شما به من میگین که نمازم رو سریعتر بخونم؟!
👤خاطره ای از زندگی سردار شهید مرتضی خانجانی
📚منبع: نویدشاهد وابسته به بنیاد شهید و امور ایثارگران
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #جهاد_تبیین
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 این کلیپ را صد بار ببینید!!!
🔻شرح نمی دهم، قابل وصف نیست؛
🌹واقعاً زبان در برابر بصیرت و معرفت این مادر شهید بزرگوار قاصر است...
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸 شهید مدافع حرم جواد محمّدی:
اگر خدا لطف کرد و شهادت را نصیبم کرد، بنده از آن شهدایی هستم که حتما یقه بی حجاب ها را خواهم گرفت .👌🏻
📎 #حجاب
📎 #عفاف_و_حجاب
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
message-1722758797-79.pdf
116.4K
🌷سیره شهدا🌷
🔺موضوع 👇👇🔺
🔖ارادت شهید طیب حاج رضایی به امام حسین علیه السلام🔖
🌷طیِّب واقعا عاشق امام حسین (علیه السلام) بود. وقتی مادرم به برخی از خرج هایش اعتراض میکرد، میگفت: من زندگی و پولی را که به دست می آورم به دو قسمت تقسیم می کنم. 🌷
📎 #اربعین
📎 #سیره_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸ایدهی جالب شهید ردانیپور؛ برای خودسازی
بیخبر رفتم تویِ اتاقش. سرش رو از سجده بلند کرد. چشماش سرخ بود و خیسِ اشک. رنگش هم پریده بود. نگران شدم. گفتم: مصطفی! خبری شده؟ سـرش رو انداخت پایین . زل زد به مُهـرش و گفت: ساعت ۱۱ تا ۱۲ هر روز رو فقط برایِ خدا گذاشتهام؛ برمیگردم کارهام رو نگاه میکنم و از خودم میپرسم کارهایی که کردم برای خدا بوده یا برایِ دلِ خودم؟
👤خاطرهای از زندگی روحانی شهید مصطفی ردانیپور
📚منبع: یادگاران۸ کتاب شهید ردانیپور صفحه ۲۲
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #جهاد_تبیین
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸شهید بابایی توی آمریکا هم پپسی نمیخورد؛ چون...
عباس وقتی آمریکا بود، هیچوقت نوشابهی پپسی نمیخورد. چند بار بهش گفتم: برام نوشابهی پپسی بخر، اما نمیخرید و به جاش نوشابه با مارک دیگه میگرفت. یکبار اعتراضکردم و گفتم: این نوشابهها که تفاوت قیمت ندارند، چرا نوشابه پپسی نمیخری؟ عباسگفت: چون کارخانۀ پپسی مالِ اسرائیلیهاست...
👤خاطرهای از زندگی خلبان شهید عباس بابایی
📚منبع: کتاب پرواز تا بینهایت ، صفحه ۳۷
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #اربعین
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸خواب عجیب و مقدسی که تعبیر شد...
🔹 خـودش میگفت: دو شب هست که خـواب میبینم تکفیریها روی سینهام نشستند تا سرم رو جدا کنند. منم فریاد زدم و امام حسین علیهالسلام اومد و فرمود: نترس! درد نداره... عزیز من! سر تو رو جدا میکنند؛ اما دردی حس نخواهی کرد، چون فرشتگان از هر طرف تو رو در بر خواهند گرفت... چند روز بعد توی عملیاتی زخمی شد و داعشی ها اسیرش کردند. همونطور که توی خواب دیده بود؛ سر از تنش جدا کردند. عزالدینِ بیسر فقط هفده سالش بود...
👤خاطرهای از زندگی مدافعحرم شهید ذوالفقار حسن عزالدین
📚منبع: کتاب خاطراتمدافعانحرم انتشارات شهید ابراهیمهادی ؛ صفحه ۲۸
خاکریز خاطرات ۸۳
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #اربعین
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸رتبهی اول دانشگاه تورنتو کانادا بود، اما...
بخاطر معدل بالا، با پیشنهاد آموزش و پرورش برای ادامهی تحصیل به کانادا رفت و رتبهی اول دانشگاه تورنتـو کانادا رو بدست آورد. وقتی هم درسش تموم شد، اومد ایران و تصمیم گرفت به جبهه بره. بهشگفتم: شما تازه ازدواج کردی، یه مدت بمون و جبهه نرو. اما گفت: نه مادر! من از امکانات کشور استفاده کردم و رفتمکانادا تحصیل کردم، الان درسم تموم شده و وظیفهی شرعیام اینه که برم جبهه و به اسلام و مردم خدمت کنم...
👤خاطرهای از زندگی مهندس شهید حسن آقاسیزاده
📚منبع: کتاب خدمت از ماست۸۲ ، صفحه ۷۰
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #اربعین
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 چه کسانی قشنگ زندگی میکنند؟
https://btid.org//fa/video/161708
📎 #شهدا
📎 #اربعین
📎 #سیره_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 به یاد حاج قاسم و شهدا
https://btid.org//fa/video/161187
📎 #اربعین
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 درس از شهدا
🎙 شهيدابراهیم همت
https://btid.org//fa/video/161143
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸چراغ راهِ آخرت...
به حال خوشی که داشت غبطه میخوردم. گریه که میکرد، بهش میگفتم: مریم! اینقدر نگران نباش؛ اون دنیا برادرِ شهیدت شفاعتت میکنه... میگفت: نه! میخوام اون دنیا چراغم به دست خودم باشه؛ به امید دیگران نمیشود نشست...
👤خاطرهای از زندگی شهیده مریم فرهانیان
📚منبع: ماهنامه شاهد یاران؛ شماره ۲۷
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #اربعین
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
💢 کار تمیز فرهنگی یعنی...
این خاطره رو برای نوجوانها بخوانید
🔹نوجوان که بود کلاسِ زبان میرفت. هم از بقیهی بچهها قویتر بود، و هم شاگرد اولِ مدرسه... دمِ درِ خونهشون تابلویی زده، و روی اون نوشته بود: کلاسِ تقویتی درسِ زبان در مسجدِ امام علی علیهالسلام؛ ساعت دو تا چهار ؛ هزینهی هر ساعت ده تا صلوات؛ قبولی با خدا... علی با برگزاریِ این کلاس خیلی از بچههایِ محل رو جذبِ مسجد کرد...
👤خاطرهای از زندگی سردار شهید علی هاشمی
📚منبع: کتاب هوری، صفحه ۱۴
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #اربعین
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸عاشق ولایت بودن یعنی این... بخون و لذت ببر از حکایت عاشقان امام
یک نوجوان شانزده ساله رو آوردند اورژانس، هنوز از پیکر مطهرش دود بلند میشد. بدنش سوخته بود و چهرهاش قابل تشخیص نبود، اما لبهایش آیات قرآن میخواند و برا سلامتیِ امام خمینی دعا میکرد... یک مجروح دیگه رو هم آوردند که به شدت آسیب دیده بود. ازش پرسیدم: دردت شدیده؟!!! گفت: خوشحالم که به امام خمینی درد نمیرسه...
👤 نام این دو رزمندهی عزیز در منبع نیامده است
📚منبع: کتاب روایت مقدس، صفحه ۱۳۱
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #اربعین
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸جناب سرهنگ در مقابل جنایتی که کومله بر سر فرزندش آورد، چه کرد
کومله میخواست کاری کنه که سرهنگ از مهاباد بره. واسه همین نوزادش رو دزدیدند و سر از تنش جدا کردند. بعد پیکرِ نـوزاد رو همراه با نامه ای فرستادند درِ خونهاش . سرهنگ تا پیکرِ بی سرِ نوزادش رو دید، با چشمانی اشکبار گفت: خدایا قربانی رو قبول کن ... بعد هم صداش رو صاف کرد و گفت: ضد انقلاب بداند یک قدم هم عقب نشینی نخواهم کرد...
👤 نام این سرهنگعزیر در منبع نیامده و عکس تزئینی است
📚منبع: کتاب سرداران بیسر، صفحه۲۵
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #جهاد_تبیین
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸 آفتِ دوری از قرآن و ادعیه از نگاه سید آزادگان، آقای ابوترابی...
مدتی بود که توی پیچ و خم زندگی و ناملایمات حسابی کم آورده؛ و تقریباً خانهنشین شده بودم. یه روز حاجآقا ابوترابی که دوستِ دورانِ اسارتم بود، به دیدنم اومد و گفت: عباس! میدونی چرا اینجوری شدی؟ چون تو از قرآن و دعا و زیارتعاشورا فاصله گرفتی. همین زیارت عاشورا و امثالِ اون بود که من و تو، و خیلیهای دیگه رو زیرِ دستِ جلادانِ صدام زنده نگه داشت...
👤خاطرهای از زندگی سید آزادگان سیدعلیاکبر ابوترابی
📚منبع: کتاب فانوس زائر ؛ صفحه ۸۷
خاکریز خاطرات ۶۷
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸 تلنگر مهم شهید مدافعحرم به همهی ما...
همون اوایلِ شهادتِ امیر خوابش رو دیدم؛ توی بهشت ایستاده بود. افتادم به پایش و با گریه دستش رو گرفتم و گفتم: امیر! ما که توی دنیا نتونستیم زمانِ زیادی با هم زندگی کنیم؛ کمک کن توی بهشت با هم باشیم... اینو که گفتم، امیر به بهشت اشاره کرد و گفت: رسیدن به این جایگاه فقط بستگی به اعمال شما داره...
👤خاطرهای از زندگی شهید مدافعحرم امیر کاظمزاده
📚منبع: خبرگزاری دفاعمقدس وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس به نقل از همسر شهید
خاکریز خاطرات ۶۶
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #اربعین
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔷 مثل شهید ساعتیان دیگران را دوست داشته باشیم...
🔹شبهای قبل از عملیات گاهی سرمای هوا به ۳۰ درجه زیر صفر هم میرسید. طوریکه قطرات آبِ وضو روی دست و صورتمون یخ میبست. یادم هست محمودرضا نیمههای شب بلند میشد و کفش بچهها رو که بیرون چادر مونده بود، روی چراغِ والر گرم میکرد و میگذاشت کنارشون... یا به چادرها سر میزد و هر کسی پتو از رویش کنار زده شده بود؛ دوباره میکشید رویش... نزدیک اذانِ صبح کتریهای خالی رو پُر از آب میکرد و میگذاشت روی چراغها تا بچهها برای وضو، آب گرم داشته باشند.
👤خاطرهای از زندگی طلبه شهید محمودرضا ساعتیان
📚منبع: بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاعمقدس یزد
🗣 راوی: سردار حسین سلطانی
خاکریز خاطرات ۶۳
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #اربعین
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸نباید از امامخمینی برا خودمون خرج کنیم... بخاطر امامخمینی داخل آتش هم میروم...
اونایی که نمیخواستند آقاسید مسئول باشه، خیلی بهش فشار میآوردند. سید تأییدِ امام رو داشت، اما هیچوقت این تأیید رو اعلام نکرد. میگفت: نباید از امام خرجِ خودمون کنیم، من فدای امام ... میگفت: من فقط یکجا کوتاه میام، اونم در برابرِ امام خمینی...
میگفت: ای کاش امام یکبار امتحان میکرد و از من میخواست تا داخل آتش بروم، به خدا میرم، بخاطر امام حتی داخل آتش هم میروم...
.
👤خاطرهای از زندگی شهید سید اسدالله لاجوردی
📚منبع: کتاب دیدهبان انقلاب، صفحه ۴۰ و ۴۲
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔸طلبهای که دردِ مردم داشت...
هر وقت از جبهه برمیگشت، به حفرِ چاه مشغول میشد. دستمزدش رو هم میداد به همسرش تا در غیابش راحت باشه... بعد از شهادتش افراد زیادی به خونهمون اومده و با گریه میگفتند که حسین شبها میرفته خونهشون ، مشکلاتشون رو حل میکرده و با رسیدگی به خانوادههای نیازمند، باعثِ شادیِ قلبشون میشده...
👤خاطرهای از طلبهٔ شهیدحسین سرمستی
📚منبع: کتاب بر خوشهی خاطرات ، صفحه ۲۵
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #جهاد_تبیین
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
🔹هر کس با اموالِ بیت المال سر و کار دارد، حتماً این خاطره را بخواند
🔸نسبت به اموالِ بیت المال خیلی دقیق بود. حتی حاضر نبود با تلفنِ پادگان به خونه زنگ بزنه. وقتی علت رو ازش پرسیدند، گفته بود: شما حاضر میشی به خاطر یک تلفن، آتش جهنم رو بخرم؟!!!
👤خاطرهای از سردار جاویدالاثر شهید حسن غازی
📚 منبع: کتاب ستارههای آسمانی ، صفحه ۳۷
🌐 https://btid.org/fa/
📎 #شهدا
📎 #سیره_شهدا
📎 #خاطرات_شهدا
📎 #جهاد_تبیین
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh
message-1731749269-79.pdf
166.2K
🌷سیره شهدا🌷
🔺موضوع 👇👇🔺
🔖 و ما ادراک ما نطنز! خاطره ای از شهید احمدی روشن 🔖
🌷رفته بودیم سخنرانی حاج آقا خوشوقت. بعد از سخنرانی دور حاج آقا جمع شدیم.
مصطفی پرسید حاج آقا، ظهور نزدیکه؟
حاج آقا گفت:تا شما توی نطنز چه کار کنید.🌷
📎 #جمادی_الاولی
📎 #سیره_شهدا
🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه
════════════
🆔 @Pasdar_Eshgh