هدایت شده از تبلیغات گسترده ترابایت
608.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌حجاج قرار است چطور برگردن🤔
🔴 زمینی یا هوایی⁉️
🔴 80هزار حجاج که در مکه به انتظار برگشت ❗️❗️ از چه راهی⁉️
🔴آیا بازگشت از مرز عراق صحت دارد⁉️
📣با کانال مریم بانو که قرار است از حرم تا حرم با شما باشد همراه شوید🤩👇
https://eitaa.com/joinchat/1104020525C8911a119ab
هدایت شده از تبلیغات دخترونه💜
✍ اگه تو این شرایط به یه آرامش عمیق معنوی نیاز داری ....
توصیه میکنم حتما اینو داشته باشی :
@.Maryam_Banoo
@.Maryam_Banoo
4.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴تصویر ویژه از لحظه اصابت موشک به پتاخ تیکوا
هدایت شده از تبلیغات گسترده ترابایت
🚨#مهم|با توجه به حمله اسرائیل به ایران و شهادت چند تن از فرماندهان ارشد نظام کانال «حامیان سپاه قدس» جهت پوشش لحظهای اخبار جنگ در ایتا راهاندازی شد
جهت عضویت کلیک کنید👇
http://eitaa.com/joinchat/3631218690Ca928153b05
هدایت شده از تبلیغات دخترونه💜
هدایت شده از سابقه گسترده طلایی💛
🚨🚨خبر فوری هم اکنون🚀
⛔️جنگ ایران و اسرائیل آخرالزمانی شد ؛ سپاه پاسداران بزرگترین حمله تاریخ را علیه اسرائیل انجام میدهد🔥
بهترین کانال پوشش اخبار جنگ در ایتا قطعا همین کاناله👇
https://eitaa.com/joinchat/3033728075Caca4e58f06
هدایت شده از تبلیغات دخترونه💜
.📡خبری مهمی که رخ داده🚨👇
⭕️ حمله سپاه پاسداران به خاک اسرائیل/ببین چی شد ....!!!😳
✅جهت مشاهده کافیه بزنی رو لینک👇🏼👇
https://eitaa.com/joinchat/3033728075Caca4e58f06
2.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️کمکرسانی محمدرضا گلزار به توریست های ایرانی در دبی که بهدلیل جنگ، پروازشان به تهران لغو شده است
هدایت شده از تبلیغات گسترده پرگاس
من #دلیار ی #دختر_خوشگل_و_نخبهی روستای داخل ی خانوادهی #متعصب بزرگ شدم داخل روستای ما دخترا نهایت تا پنجم درس میخوندن و ازدواج میکردن ولی من عاشق درس بودم پس به کمک پسرعموم که ناف بریدهش بودم بابامو راضی کردم و درسمو ادامه دادم و با ی رتبهی عالی دانشگاه تهران قبول شدم. بمحض ورود به دانشگاه با دختری به نام الناز اشنا شدم اون منو به ی مهمونی دعوت کرد، که از نظر من ی مهمونی معمولی نبود، به دلم بد افتاده بود. رفتم لباسمو عوض کنم که همون لحظه یکی با حال ناخوش وارد اتاق شد و بهم حمله کرد و با هم گلاویز شدیم و فقط یک لحظه متوجه سقوطم شدم و دیگه چیزی نفهمیدم، بهوش که اومدم داخل بیمارستان بودم خانوادهم باغضب بالای سرم ایستاده بودن الناز بهم گفت صاحب مهمونی منو نجات داده، ازم خواستن که بگم چیشده ولی از ترس خانوادهم نتونستم واقعیتو بگم، بخاطر همین همچیو انداختم گردن ناجیم و ازش شکایت کردم، دادگاه براش زندان برید و من چون میترسیدم برگردم به روستا در قبال رضایت ازش خواستم عقدم کنه اونم چارهی دیگه نداشت، بعد از عقد کاری باهام کرد که روزی هزار بار ارزوی مرگ میکردم اون هر روز....😱😢
https://eitaa.com/joinchat/1630798236C39949ec03b