eitaa logo
هواداران پرسپولیس|Persepolis
17.3هزار دنبال‌کننده
122.4هزار عکس
21.3هزار ویدیو
459 فایل
﷽ 🇮🇷 تابع قوانیڹ جمهورےاسلامےایران ❤️⭐️❤️ 🏆 ❤️⭐️❤️ #اتحاد_سرخ #تبلیغات 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1871446027C496dce5861
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات دخترونه💜
مادرشوهرم بخاطر بچه دار نشدن مجبورم کرد برای شوهرم برم #خواهر ..اونشب با دلی شکسته و حالی پریشون لباسمو پوشیدم، مادر شوهرم بهم گفت:باید بفهمن که تو قلبا راضی هستی..اگه بخوای ادا دربیاری خودم طلاقتو از پسرم میگیرم ‌‌..باید بفهمی که از الان خانم و سرور این خونه کیه... من اونشب همراهشون رفتم ولی دختره گذاشته بود که دهن همه باز مونده بود اون گفته بود ...👇👇❓ https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
🔴 پیمان حدادی رئیس کمیته‌های حسابرسی و مدیریت ریسک پرسپولیس شد 🔺حدادی پیش از این مسئولیت کمیته اقتصادی باشگاه را نیز برعهده داشت و انتصاب وی در رأس این دو کمیته، گامی در جهت حاکمیت شرکتی مطلوب و افزایش اعتماد ذینفعان به عملکرد باشگاه پرسپولیس محسوب می‌شود.
🔴 در بدنه باشگاه و اطراف درویش اعتقاد خاصی به مجتبی حسینی دارند. 🖍قرمزآنلاین
🔴باشگاه بشیکتاش ترکیه مذاکره با مدیر برنامه‌های طارمی را آغاز کرد
🚫خانوما شومیز سایز بزرگ اوردم فقط ۳۹۹ تومن👆 بلوزهای ترک فقط ۳۹۹ ت مانتو مزونی ۲۹۹ ت 😍 پیراهن ۱۵۵ تومن حراج واقعی💯💯 بزن رو لینک کانال خودت ببین 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2260992006C0c9e9ca5c9 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ زود عضو شو تا پاک نشده👆🏻
هدایت شده از تبلیغات دخترونه💜
کار در منزل جدید رسید بسته بندی لباس با درآمد ۱۱/۰۰۰/۰۰۰ تومانی 👇 https://eitaa.com/joinchat/2260992006C0c9e9ca5c9 عضو شو و فرم عضویت پرکن👆
🔴 آسمون ما نمیای پر پرواز ؟
🔴 باشگاه فولاد جدایی یحیی گل محمدی را تکذیب کرد
🔴 نمایندگان هر استان در لیگ
هدایت شده از تبلیغات گسترده پرگاس
من ی روستایی شونزده سالم بود که نه یک دل بلکه صددل عاشق پسرعموم شدم اونم عاشق‌تر از من.... ما چون وضع مالی ضعیفی داشتیم میرفتیم سر زمینهای خان کارگری میکردیم. یروز که سرکار بودیم خان و پسرش برای سرکشی به زمینها اومده بودن ی خان و با ی ولی دوروز بعد از سرکشی خان بهم گفتن: که از فردا نیا سرکار، ناراحت بودم که دیگه نمیتونم برم سرکار یکی بخاطر اینکه دیگه درامدی نداشتم و باید جواب پدرمو میدادم و دوم اینکه دیگه نمیتونستم پسرعمومو ببینم. از شدت ناراحتی سرم درد گرفته بود داشتم برمیگشتم خونه، تو این فکر بودم که جواب پدرمو چی بدم. که جلو در خونمون چشمم خورد به اسب خان و تفنگچی خان ترسیدم: خدایا چی شده؟! خان و آدماش اینجا چیکار میکردن!!!؟؟؟ با ترس و لرز و هراسون رفتم بطرف خونه بمحض اینکه پام رسید داخل خونه یدفعه فقط دیدم یکنفر بهم حمله کرد و چیزی گفت که سرم گیج رفت و غش کردم خان میخواست.......😱😱😱 https://eitaa.com/joinchat/214368321C8c116b6ca3