💚هذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ💚
#گرگیج ویژه نشر
مولوی گرگیج:
«چون حضرت عمر (رض)، مادر امام سجاد (ع) را به نکاح امام حسین (ع) درآورده است، پس اگر خلافت حضرت عمر (رض) را نپذیریم، اعتبار نُه امام و نسَب آنان را زیر سؤال بردهایم!» (جمعی از کاربران از شهرهای متفاوت)
پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه):
محمد حسین گرگیج، امام جمعۀ اهل سنت آزاد شهر، در بیانیهای برای رفع این شائبه گفته است: «ما خود را از علاقمندان و ارادتمندان اهل بیت (رضوان الله تعالی علیهم اجمعین» میدانیم و این ارادت، بارها در خطبههای نماز جمعه، نوشتارها، گفتارها و مصاحبهها بیان شده است. محبت به اهل بیت پیامبر اعظم و صحابه رسول الله (ص)، جزو ایمان قلبی اینجانب است، توهین به اهل بیت پیامبر اعظم (ص)، حرام و کفر است».
همین که پدرش نام وی را "محمد حسین" گذاشته است، بیانگر اردات خانوادگی به اهل بیت علیهم السلام میباشد.
بنابراین، جمیع مسلمانان، اعم از شیعه یا سنّی، همین اذعان به ارادت و فتوا به حرام و کفر بودن هر گونه اهانت به اهل بیت علیهم السلام را از وی میپذیرند؛ و هیچ دلیلی برای برخوردهای منفعلانه که موجب ایجاد و تشدید اختلاف گردد وجود ندارد.
پس، پاسخ زیر، خطاب به ایشان نیست، بلکه بررسی قضیه و نکات مربوط به اصل صورت مسئله میباشد.
1- هیچ انسان عاقلی، به ویژه اگر از علما [آیت الله، مفتی، حجت الاسلام، مولوی و ... باشد] سخنی نمیگوید که شائبه ایجاد کند و دشمنان بتوانند از آن برای ایجاد و تشدید اختلاف و تفرقه، و تحریک علایق یا حتی تعصبات مذهبی، سوء استفاده کنند.
از اینرو، همگان باید مراقب سخنان و شعارها و ادعاهای خود باشند.
2- لازم است، چه علمای شیعه و چه سنّی، اگر میخواهند راجع به اسلام با مردم سخن بگویند، به غیر از قرآن مجید، کتب منبع خود را با دقت مطالعه کنند؛ عالم شیعه، نهج البلاغه و اصول کافی بخواند و عالم سنّی به غیر از نهج البلاغه که مجموعهای از بیانات امیرالمؤمنین علیه السلام و خلیفه چهارم و آخر اهل سنّت میباشد، کتب منبعی چون: صحاح ستّه، تاریخ یعقوبی، طبری و ... را با دقت مطالعه نمایند؛ و البته باید انطباق با عقل (خرد) و وحی را نیز در نظر داشته باشند.
3- در امر خلافت دومین خلیفه، چه چیزی را باید بپذیریم؟!
●- بنابر مستندات شیعه و سنّی، عمر بن خطاب بن نفیل بن عبد العزّى بن ریاح، در سال ششم هجری اسلام آورد و پیش از آن نیز به شدت با پیامبر اکرم (ص)، اسلام و مسلمانان مخالفت مینمود. (بلاذری، ج 10، ص 286)
عمر بن خطاب، حتی پس از تصمیم به مسلمان شدن نیز از گرویدن به اسلام میترسید، تا این که اماننامه گرفت.
«عبد اللّه بن عمر (فرزند عمر) میگوید: عمر، در حالی که ترسیده بود، در خانه مانده بود که عاص بن وائل آمد و به او گفت: تو را چه میشود؟ گفت: قوم تو میگویند که اگر اسلام بیاورم مرا میکشند. گفت: بعد از آنکه من تو را امان دادم کسی با تو کاری ندارد. عاص خارج شد مردم را دید که به سوئی میروند گفت: کجا میروید؟ گفتند: این پسر خطاب را که اسلام آورده میجوئیم گفت: کاری به او نداشته باشید؛ پس مردم بازگشتند.» (البخاری الجعفی، ابوعبدالله محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۵، ص۴۸)
البته عاص بن وائل، همان کسی است که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را مسخره میکرد که خداوند درباره او این آیه را نازل نمود :
«إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ * الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ» (الحجر، 95 و 96)
- ما تو را از مسخر کنندگانت کفایت میکنیم (شرّ آنها را از تو برمی داریم) * همانان كه با الله إله (و معبودی) ديگر قرار مىدهند، پس به زودى [حقيقت را] خواهند دانست.
●- عمر در سال سیزدهم هجری با وصیت ابوبکر و بدون دخالت مستقیم مردم خلیفه شد، و حدود ده سال بر این منصب تکیه زد. (الإمامة و السیاسة، ج 1، ص 39)
بنابراین، در این که عمر خلیفۀ دوم شد و ده سال خلافت نمود، تردیدی نیست که کسی بخواهد آن را نپذیرد! این تاریخ است و تاریخ نیز با پذیرفتن و یا نپذیرفتن تغییر نمییابد.
*- حال موضوع این که آیا نقض بیعت با پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در غدیر خم، کنار گذاشتن امیرالمؤمنین علیه السلام از خلافت، تشکیل سقیفه، جانشینی خلیفۀ دوم طبق وصیت خلیفۀ اول، در حالی که قرار بود خلافت توصیهای نباشد و ... که در منابع اهل سنّت به وضوح بیان شده، حق بوده یا خیر، مسئلهای است که باید بدون تعصب مورد مطالعه و بحث قرار گیرد؛ چنان که علمای شیعه، برای اثبات حقانیت امیرالمؤمنین علیه السلام برای خلافت، همین کار را میکنند. یعنی آیات، احادیث، و مستندات معتبر شیعه و سنّی را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهند.گرگیج ویژه نشر مولوی گرگیج:
4- اعتبار هیچ کسی، به ویژه اهل بیت علیهم السلام، به این که با چه کسی ازدواج نمودهاند و خطبۀ آنان را چه کسی جاری نموده است، شناخته و سنجیده نمیشود؛ بلکه به حکم خدا، معرفی و تأیید رسول خدا صلوات الله علیه و آله، علم، ایمان، تقوا و عمل خودشان شناخته میشود.
آیا کسی برای سنجش اعتبار دیگری، بر این استناد میکند که چه کسی خطبۀ عقد او را جاری نموده است؟!
5- نسَبِ هیچ کسی نیز با این که چه کسی خطبه عقد را جاری نموده، آیا خلیفه بوده یا نبوده نیز به اثبات نمیرسد؛ بلکه هر کسی شجرهای دارد، پدر، مادر و سلالهای دارد، به ویژه اهل بیت پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، که نسب آنان هیچ ربطی به جاری نمودن خطبه عقد توسط خلیفه یا غیر خلیفه ندارد؛ لذا پذیرش یا عدم پذیرش خلافت و حقانیت در خلافت، نقشی در معلوم شدن اصل و نسَب کسی ندارد.
6- حتی اصل ازدواج نیز تعیین کنندۀ اعتبار و سبب حقانیت کسی نمیشود، چه رسد به عاقد آن! همسر حضرت نوح علیه السلام، هیچ گاه ایمان نیاورد و خائن بود – در قرآن کریم به صراحت بیان شده که برخی از همسران پیامبر اعظم صلوات الله علیه و آله، ایشان را آزار میدادند، علیه ایشان نمّامی (خبر چینی) میکردند و توطئه میکردند – امام حسن مجتبی علیه السلام، با قاتل خود "جعده" ازدواج نمودند و امام جواد علیه السلام، به اجبار و ضرورت، دختر مأمون را به عقد خویش درآوردند؛ و از سویی دیگر، شهربانو [که ایرانی بودنشان بعید نیست، اما دختر یزدگرد بودنشان اصلاً مسجل نمیباشد]، به عقد امام حسین علیه السلام درآمدند و مادر امام سجاد علیه السلام شدند.
شهید آیت الله مطهری رحمة الله علیه:
«... اگر از زوايه تاريخ بنگريم، اصل داستان شهربانو و ازدواج او با امام حسين عليه السلام و ولادت امام سجاد عليه السلام از شاهزادهاى ايرانى، مشكوك است ...» (خدمات متقابل اسلام و ايران، صدرا، قم، نهم، 1357 ،ص 120 – 134)»
●- حتی در کتب تاریخی اهل سنّت نیز درباره این که مادر امام سجاد علیه السلام ایرانی باشد، نامش شهربانو باشد و او نیز دختر یزدگرد سوم باشد، اختلاف نظر وجود دارد!
مشارکت و همافزایی - پرسش و نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال و انتشار توسط شما؛ متشکریم.
پرسش:
مولوی گرگیج: «چون حضرت عمر (رض)، مادر امام سجاد (ع) را به نکاح امام حسین (ع) درآورده است، پس اگر خلافت حضرت عمر (رض) را نپذیریم، اعتبار نُه امام و نسَب آنان را زیر سؤال بردهایم!»
💚هذَا صِرَٰطٞ مُّسۡتَقِيمٞ💚
#گرگیج ویژه نشر
مولوی گرگیج:
🗳با ما همراه باشید
بارئیسی تاظهور اِن شاالله 💖
برای تمامی اعضای بستگان بهترین گروه ایرانی
@kampeynraisi
#Clickplz↖️
🍃🌸
گرگیج ویژه نشر مولوی گرگیج