eitaa logo
✨پلاک 313✨
611 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
99 فایل
✨پلاک 313✨ کپی آزاد ولی چه زیباتر که همراه با ایدی و نشانی کانال باشد💫 کانال پلاک ۳۱۳ با کلی اخبار و مطالب جذاب و بروز 🥰 با ما همراه باشید و به دوستاتون معرفی کنید 💞 جهت ارتباط با مدیر کانال : @Fatemehpkh لینک کانال :https://eitaa.com/Plaque313
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از منتظران ظهور
به مناسبت فرا رسیدن محرم وای كه چقدر اين شعر زيباست لطفا كامل بخونين اگه گريه كردی و دلت شكست التماس دعا خواب بودم، خواب دیدم مرده ام/ بی نهایت خسته و افسرده ام/ تا میان گور رفتم دل گرفت/ قبر کن سنگ لحد را گل گرفت/ روی من خروارها از خاک بود/ وای، قبر من چه وحشتناک بود! بالش زیر سرم از سنگ بود/ غرق ظلمت، سوت و کور تنگ بود/ هر که آمد پیش، حرفی راند و رفت/ سوره ی حمدی برایم خواند و رفت/ خسته بودم هیچ کس یارم نشد/ زان میان یک تن خریدارم نشد/ نه رفیقی، نه شفیقی، نه کسی/ ترس بود و وحشت و دلواپسی/ ناله می کردم ولیکن بی جواب/ تشنه بودم، در پی یک جرعه آب/ آمدند از راه نزدم دو ملک/ تیره شد در پیش چشمانم فلک/ یک ملک گفتا: بگو دین تو چیست؟ دیگری فریاد زد: رب تو کیست؟ گر چه پرسش ها به ظاهر ساده بود/ لرزه بر اندام من افتاده بود/ هر چه کردم سعی تا گویم جواب/ سدّ نطقم شد هراس و اضطراب/ از سکوتم آن دو گشته خشمگین/ رفت بالا گرزهای آتشین/ قبر من پر گشته بود از نار و دود/ بار دیگر با غضب پرسش نمود: ای گنه کار سیه دل، بسته پر/ نام اربابان خود یک یک ببر/ گوئیا لب ها به هم چسبیده بود/ گوش گویا نامشان نشنیده بود/ نامهای خوبشان از یاد رفت/ وای، سعی و زحمتم بر باد رفت/ چهره ام از شرم میشد سرخ و زرد/ بار دیگر بر سرم فریاد کرد: در میان عمر خود کن جستجو/ کارهای نیک و زشتت را بگو/ هر چه می کردم به اعمالم نگاه/ کوله بارم بود مملو از گناه/ کارهای زشت من بسیار بود/ بر زبان آوردنش دشوار بود/ چاره ای جز لب فرو بستن نبود/ گرز آتش بر سرم آمد فرود/ عمق جانم از حرارت آب شد/ روحم از فرط الم بی تاب شد/ چون ملائک نا امید از من شدند/ حرف آخر را چنین با من زدند: عمر خود را ای جوان کردی تباه/ نامه اعمال تو باشد سیاه/ ما که ماموران حق داوریم/ پس تو را سوی جهنم می بریم/ دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود/ دست و پایم بسته در زنجیر بود/ نا امید از هرکجا و دل فکار/ می کشیدندم به خِفّت سوی نار/ ناگهان الطاف حق آغاز شد/ از جنان درهای رحمت باز شد/ مردی آمد از تبار آسمان/ دیگران چون نجم و او چون کهکشان/ صورتش خورشید بود و غرق نور/ جام چشمانش پر از خمر طهور/ چشمهایش زندگانی می سرود/ درد را از قلب انسان می زدود/ بر سر خود شال سبزی بسته بود/ بر دلم مهرش عجب بنشسته بود/ کِی به زیبائی او گل می رسید/ پیش او یوسف خجالت می کشید/ دو ملک سر را به زیر انداختند/ بال خود را فرش راهش ساختند/ غرق حیرت داشتند این زمزمه/ آمده اینجا حسین فاطمه؟! صاحب روز قیامت آمده/ گوئیا بهر شفاعت آمده/ سوی من آمد مرا شرمنده کرد/ مهربانانه به رویم خنده کرد/ گشتم از خود بی خود از بوی حسین (ع)/ من کجا و دیدن روی حسین (ع)/ گفت: آزادش کنید این بنده را/ خانه آبادش کنید این بنده را/ اینکه این جا این چنین تنها شده/ کام او با تربت من وا شده/ مادرش او را به عشقم زاده است/ گریه کرده بعد شیرش داده است/ خویش را در سوز عشقم آب کرد/ عکس من را بر دل خود قاب کرد/ بارها بر من محبت کرده است/ سینه اش را وقف هیئت کرده است/ سینه چاک آل زهرا بوده است/ چای ریز مجلس ما بوده است/ اسم من راز و نیازش بوده است/ تربتم مهر نمازش بوده است/ پرچم من را به دوشش می کشید/ پا برهنه در عزایم می دوید/ بهر عباسم به تن کرده کفن/ روز تاسوعا شده سقای من/ اقتدا بر خواهرم زینب نمود/ گاه میشد صورتش بهرم کبود/ تا به دنیا بود از من دم زده/ او غذای روضه ام را هم زده/ قلب او از حب ما لبریز بود/ پیش چشمش غیر ما ناچیز بود/ با ادب در مجلس ما می نشست/ قلب او با روضه ی من می شکست/ حرمت ما را به دنیا پاس داشت/ ارتباطی تنگ با عباس داشت/ اشک او با نام من می شد روان/ گریه در روضه نمی دادش امان/ بارها لعن امیه کرده است/ خویش را نذر رقیه کرده است/ گریه کرده چون برای اکبرم/ با خود او را نزد زهرا (س) می برم/ هرچه باشد او برایم بنده است/ او بسوزد، صاحبش شرمنده است/ در مرامم نیست او تنها شود/ باعث خوشحالی اعدا شود/ گرچه در ظاهر گنه کار است و بد/ قلب او بوی محبت میدهد/ سختی جان کندن و هول جواب/ بس بود بهرش به عنوان عقاب/ در قیامت عطر و بویش می دهم/ پیش مردم آبرویش می دهم/  آری آری، هرکه پا بست من است/ نامه ی اعمال او دست من است/ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ما را به دوستان خود معرفی کنید 👇👇👇👇👇👇 @montazerane_zohour
هدایت شده از  کانال بانوان
ماه بانو ••———*💕*~💕~*💕*———•• شربت خوشرنگ وخوشمزه ویژه روزهای گرم تابستان درست کنین و از خوردنش لذت ببرین🌹🌹 شربت زعفران باید غلیظ باشه و بعد تخم شربتی خیس خورده رو بهش اضافه کنین تا تخم شربتی ها دقیقا پایین پارچ و روی شربت قراره بگیره شربت زعفران زیاد هم نبایدغلیظ باشه و بعد تخم شربتی رو بهش اضافه کنین و بعد به آرامی یه بطری آب خنک بهش اضافه کنین تا تخم شربتی ها دقیقا روی پارچ قرار بگیره و آب هم وسط پارچ قرار بگیره و با یه مقدار رنگ شربت مخلوط بشه تا شربتتون سه رنگ بشه. ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ 👇🌿🌹 http://eitaa.com/joinchat/1723072529C5bd6245720 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
هدایت شده از  کانال بانوان
‌‌ 🌟--------------------✨🌙🎆 مران کسی را که خود خواندی ظاهر مکن جرمی را که پوشاندی 💫 میان ما و تو، داور تویی آن کن که سزاوار آنی نه آنچنان که سزاوار ماست ... 💫 ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ 👇🌿🌹 http://eitaa.com/joinchat/1723072529C5bd6245720 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
هدایت شده از دنیای اطلاعات
🏴سلام ای هلال محرم...
هدایت شده از در هر حال کتــاب💕
حی‌ علی العزا... حی علی البکا... فی ماتم الحسین، مظلوم کربلا... 🥀 @ketabekhoobam
هدایت شده از  کانال بانوان
╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ 👇🌿🌹 http://eitaa.com/joinchat/1723072529C5bd6245720 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از  کانال بانوان
╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ 👇🌿🌹 http://eitaa.com/joinchat/1723072529C5bd6245720 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
هدایت شده از  کانال بانوان
🔊 🔴🔵 فراکسیون مهدویت در مجلس شورای اسلامی تشکیل شد 🌕 طی جلسه‌ای با حضور آیت الله صدیقی، فراکسیون مهدویت در مجلس شورای اسلامی تشکیل شد. 🔷 به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، طی نشستی، فراکسیون مهدویت با هدف تحقق بیانه گام دوم و آرمان بزرگ انقلاب اسلامی  که ایجاد تمدن نوین اسلامی  و نیز جهت پیشبرد راهبردهای مهدوی در مجلس شورای اسلامی تشکیل شد. 🔺این نشست با حضور آیت الله صدیقی ،رئیس مجمع راهبردی اندیشه مهدویت و جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی برگزار شد. رئیس فراکسیون، دکتر زاهدی، نائب رئیس آن حجت الاسلام احمد پور و دبیران آن، خانم دکتر آزاد و فداحسین مالکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستند. در ضمن  خانم عفت شریعتی، نماینده حوزه زرند و کوهبنان سخنگوی این فراکسیون است. ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ 👇🌿🌹 http://eitaa.com/joinchat/1723072529C5bd6245720 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
هدایت شده از  کانال بانوان
🎉⏳📿📃رمیصا ✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌸 🌼داستان کوتاه و پندآموز🌼 ✍️پادشاهی را وزیری عاقل بود از وزارت دست برداشت پادشاه از دگر وزیران پرسید وزیر عاقل کجاست؟ گفتند از وزات دست برداشته و به عبادت خدامشغول شده است پادشاه نزد وزیر رفت و از او پرسید از من چه خطا دیده ای که وزارت را ترک کرده ای؟ گفت از پنج سبب: 1⃣: آنکه تو نشسته می‌بودی و من به حضور تو ایستاده می‌ماندم اکنون بندگی خدایی می‌کنم که مرا دروقت نماز هم ، حکم به نشستن می‌کند 2⃣: آنکه طعام می‌خوردی و من نگاه می‌کردم اکنون رزاقی پیدا کرده‌ام که اونمی خورد و مرا می‌خوراند 3⃣: آنکه توخواب می‌کردی و من پاسبانی می‌کردم اکنون خدای چنان است که هرگز نمی‌خوابد و مرا پاسبانی می‌کند 4⃣: آنکه می‌ترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسیب نخواهد رسید 5⃣: آنکه می‌ترسیدم اگر گناهی از من سرزند عفو نکنی، اکنون خدای من چنان رحیم است که هر روز صد گناه می‌کنم و اومی بخشاید . ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ 👇🌿🌹 http://eitaa.com/joinchat/1723072529C5bd6245720 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯