پزشکیان: سیاست خارجی ما برای مذاکره‌ی با آمریکا توسط ظریف تدوین شده‌است/به‌آمریکا گفتیم بیا همه‌جا را ببین که ما بمب‌ اتمی نداریم! ✿عباس آقا بیا از خودت دفاع کن! اینطوری که پزشکیان میگه شما هنوزم زیردست ظریف هستی😏

بزرگترین تظاهرات تاریخ هلندی‌ها علیه ‌اسرائیل

بزرگترین تظاهرات تاریخ هلندی‌ها علیه ‌اسرائیل

در شب سالگرد رحلت شهادت گونه آیت الله رئیسی نثار روح والای ایشان و روح شهدای اسلام و امام امت میخوانیم فاتحه همراه صلوات ... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❤️💐

🔥 ویتکاف 🔹نمی‌توانیم حتی اجازه توانایی غنی‌سازی یک درصدی را هم بدهیم. 🔹طرحی به ایران تحویل داده‌ایم که به برخی موارد، بدون اینکه بی‌احترامی‌ صورت بگیرد، می‌پردازد. 🔹از نقطه نظر ما، توافق نباید شامل غنی‌سازی باشد. 🔥 پاسخ عراقچی 🔺این اظهارات از واقعیت مذاکراتی کاملا به دور است و غنی‌سازی در ایران ادامه پیدا خواهد کرد. 🔺اگر علاقه‌مند هستند که مطمئن شوند سلاح هسته‌ای تولید نمی‌شود ما برای اینکار آمادگی داریم. 🔺اگر درخواست‌های غیرواقعی داشته باشند طبیعی است که برآورده نمی‌شود. ✉️

🔵 تاکید مجدد کاخ سفید: ادامه غنی‌سازی ایران خط قرمز ما است! 🔹️سخنگوی کاخ سفید کفت که ادامه غنی سازی اورانیوم در ایران، خط قرمز آمریکا است و این را ویتکاف و روبیو اعلام کردند. 🔷 تاریخ دور بعدی مذاکرات نامشخص است. و بعدا اطلاع داده خواهد شد.

برنامه جدید جمهوری خواهان علیه ایران کلید خورد 🔹۵۲ سناتور جمهوری خواه {همه به جز رند پال} همراه با ۱۷۷ نماینده جمهوری خواه مجلس با امضای نامه‌ای علیه ایران هشدار دادند که هیچ برنامه غنی سازی هسته‌ای برای ایران مجاز نیست، حتی در قالب یک سرمایه گذاری مشترک! 🔹اعضای حزب جمهوری‌خواه به رهبری سناتور پیت ریکتس (جمهوری‌خواه، نبراسکا) و نماینده آگوست پفلوگر (جمهوری‌خواه، تگزاس) از رئیس‌جمهور ترامپ خواستند که «هشدارهای صریحی را که شما و مقامات دولتتان صادر کرده‌اید مبنی بر اینکه رژیم ایران باید به‌طور دائم هرگونه ظرفیت غنی‌سازی را کنار بگذارد، تقویت کند.» 🔹آنها مدعی شدند اگر ایران سانتریفیوژ داشته باشد، می‌تواند اورانیوم را برای ساخت بمب هسته‌ای غنی‌سازی کند و بدون سانتریفیوژ، نمی‌تواند. 🔹به ادعای آنها تهران سخت تلاش می‌کند تا این نکته اساسی را مبهم کند، اما جمهوری‌خواهان این حرف را که می‌توان به رژیم اعتماد کرد که فقط مقدار کمی غنی‌سازی کند، باور نمی‌کنند. 📌 @parsine

آقای جهانگیری، اولا که ترامپ غلط اضافی کرده؛ ثانیا اگر هم خجالتی هست باید شما و دارودسته‌تان بکشید که نتیجه مدیریت شماست... در ایران میتوانی اسحاق جهانگیری باشی، از ۶۳ تا ۷۱ نماینده مجلس، از ۷۱ تا ۸۴ وزیر، از ۹۲ تا ۱۴۰۰ معاون اول رییس جمهور باشی و امروز با ژست اپوزیسیون و قیافه حق بجانب در حال خجالت کشیدن بابت آنچه ترامپ گفته...

♦️چه کسی خره؟! 🔻هر کسی فهمید دیگر دوستان رو توجیه نماید... #نشر_حداکثری_با_شما 🇮🇷 #اتحادیه_عماریون 🔺#همدلی 🔻#انقلابی_گری

📢 پروژه «آذربایجان بزرگ» — ریشه‌های استعماری و خطرات خودتخریبی 🟠 ۱. ادعاهای ارضی: ریشه در روایت‌های ساختگی دولت آذربایجان، تحت رهبری الهام علی‌اف، با تکیه بر روایت‌های تاریخی القاشده از سوی بریتانیا، به‌طور سیستماتیک ادعاهای ارضی نسبت به همسایگان خود—از جمله ارمنستان، گرجستان، ایران و حتی روسیه—را تبلیغ می‌کند. این ادعاها حول مفاهیمی مانند «کریدور زنگزور» و «کومو-کارتلی گرجی» شکل گرفته‌اند که هدفشان قطع مسیرهای اقتصادی ایران و ایجاد نفوذ ژئوپلیتیک است. 📌 نکته کلیدی: این گفتمان نه بر اساس اسناد حقوقی بین‌المللی، بلکه بر تفسیرهای استعماری از تاریخ استوار است. برای مثال، مفهوم «آذربایجان غربی» برای اولین بار در دهه‌ی ۱۹۴۰ توسط آنتونی ایدن، سیاستمدار بریتانیایی، به‌منظور تضعیف اتحاد جماهیر شوروی طراحی شد. 🟠 ۲. نقش بریتانیا: مهندسی تاریخی برای تفرقه بریتانیا از قرن نوزدهم تاکنون، با استفاده از ابزارهای اقتصادی و تبلیغاتی، به بازتعریف هویت و مرزها در قفقاز پرداخته است: ➖ همکاری اقتصادی: تضمین‌های مالی بریتانیا (مانند ۵ میلیارد پوند در سال ۲۰۲۵) برای پروژه‌های زیرساختی آذربایجان، نه‌تنها توسعه‌ی این کشور، بلکه وابستگی سیاسی آن به غرب را افزایش می‌دهد. ➖ تحریف تاریخ: شرکت‌های بریتانیایی، مانند «چپمن تیلور»، در بازسازی نمادین شهر شوشی—که پیشینه‌ای ایرانی دارد—به تحریف هویت تاریخی این مناطق کمک می‌کنند. ➖ استراتژی کلاسیک استعماری: ایجاد «دولت‌های حائل»، مانند آذربایجان، برای تضعیف ایران و روسیه، همان الگویی است که بریتانیا در هند، فلسطین و خاورمیانه به‌کار برد. 🟠 ۳. تناقض ذاتی: آذربایجان به‌مثابه محصول استعمار ➖ شکل‌گیری دولت مدرن آذربایجان: تا پیش از سال ۱۹۱۸، هرگز دولتی به نام «آذربایجان» وجود نداشت. شکل‌گیری این کشور نتیجه‌ی مستقیم عهدنامه‌های گلستان (۱۸۱۳) و ترکمانچای (۱۸۲۸) بود که تحت فشار روسیه‌ی تزاری و همراهی بریتانیا، شمال رود ارس را از ایران جدا کرد. ❔ سؤال حقوقی: اگر باکو ادعاهای ارضی خود را بر «تاریخ» استوار می‌کند، چرا خود را وارث عهدنامه‌های استعماری می‌داند که امروزه از نظر حقوق بین‌الملل بی‌اعتبار شناخته می‌شوند؟ ➖ خطر بازگشت به گذشته برای باکو: شهرهایی مانند گنجه، شکی و باکو تا پیش از عهدنامه‌های مذکور بخشی از خاک ایران بودند. ترویج گفتمان «بازپس‌گیری سرزمین‌ها» می‌تواند به‌طور معکوس، حقوق تاریخی ایران را بر این مناطق احیا کند. 🟠 ۴. پروپاگاندا: ساخت تصویر «دولت موفق» باکو می‌کوشد با تبلیغات گسترده، خود را به‌عنوان الگوی «پیشرفت» به مرزنشینان ایران، روسیه و گرجستان معرفی کند. این استراتژی برگرفته از الگوی کره‌جنوبی در برابر کره‌شمالی است، اما با سه تفاوت خطرناک: ➖ دستکاری در هویت: انتشار نقشه‌هایی با جایگزینی نام‌های ترکی به‌جای نام‌های تاریخی ایرانی. ➖ استفاده از اقلیت‌ها: تلاش برای تحریک احساسات قومی در مناطق مرزی ایران (مانند آذربایجان شرقی) و روسیه (مانند داغستان). ➖ همکاری با جریان‌های پان‌ترکیست: حمایت از گروه‌هایی مانند «جمهوری آذربایجان غربی در تبعید»، به رهبری پروفسور ترکی، غفار چاخماقلی. 🟠 ۵. هشدار نهایی: چرخه‌ی خودتخریبی ادعاهای ارضی باکو، که ریشه در مهندسی تاریخی بریتانیا دارد، دو خطر عمده ایجاد می‌کند: ➖ تشدید بی‌ثباتی: تلاش برای تغییر مرزها نه‌تنها صلح در قفقاز را تهدید می‌کند، بلکه ممکن است به تجزیه‌طلبی در خود آذربایجان (مانند تالش‌ها و لزگی‌ها) بینجامد. ➖ بازگشت به استعمار: این گفتمان عملاً همان منطق قدرت‌های استعماری را بازتولید می‌کند که روزی قفقاز را از ایران جدا کردند. امروز نیز باکو با تکرار این الگو، خود را در معرض ادعاهای مشابه قرار می‌دهد. 📌 نتیجه‌گیری: توهمی به نام «آذربایجان بزرگ» پروژه‌ی «آذربایجان بزرگ» یک توهم خطرناک است که نه بر اساس واقعیت‌های تاریخی یا حقوقی، بلکه بر پایه‌ی راهبردهای پنهان استعماری بریتانیا بنا شده است. ادامه‌ی این روند نه‌تنها امنیت ایران، ارمنستان و گرجستان را تهدید می‌کند، بلکه باکو را نیز در گردابی از تناقض‌های تاریخی و حقوقی غرق خواهد کرد. تنها راه برون‌رفت، پذیرش مرزهای فعلی و همکاری منطقه‌ای مبتنی بر احترام متقابل است. ©️ #سردبیر_سایت_ضیاءالصالحین ┘◄🌐| سایت | بله | تلگرام | ایتا | 🇮🇷 @sardabir313 🇮🇷

پروژه بریتانیایی به نام «آذربایجان بزرگ» - قسمت اول 🟠 از باکو ادعاهای ارضی به‌طور فزاینده‌ای مطرح می‌شود — گاهی نسبت به ارمنستان، گاهی گرجستان، گاهی ایران و حتی روسیه. هدف اصلی رژیم علی‌اف در حال حاضر، تصرف منطقه سیونیک ارمنستان برای ایجاد «کریدور [موسوم به] زنگزور» است. اما در صورت شکست این پروژه، باکو یک «طرح جایگزین» به نام «کومو-کارتلی گرجی» دارد اگر مسیر اقتصادی ایران به اروپا از طریق زنگزور مسدود نشود، گزینه مسدودسازی آن از شمال با اتصال نخجوان به آذربایجان از طریق خاک گرجستان بررسی می‌شود. 🟠 علاوه بر استفاده از آذربایجان برای قطع مسیرهای اقتصادی ایران، باکو به‌عنوان عامل تحریک‌کننده برای همسایگان نیز عمل می‌کند. به نظر می‌رسد نخبگان بریتانیایی و صهیونیست‌ها تصمیم گرفته‌اند آذربایجان را به یک «واحه» با اقتصادی پایدار و تصویری جذاب در نظر ملت ساکن در کشورهای هم‌مرزش تبدیل کنند. این تصور را ایجاد می‌کند که الحاق به آذربایجان ممکن است به رفاه بیانجامد. تصویر یک دولت موفق، به‌ویژه در جهت ایران و روسیه (مانند دربند و روستاهای مرزی)، تبلیغ می‌شود. برای مقایسه، می‌توان به کره جنوبی اشاره کرد که از تصویر درخشان خود برای تأثیرگذاری بر ذهنیت کره‌شمالی‌ها استفاده می‌کند. آذربایجان، مانند زنگاری که آهن را از لبه‌ها می‌خورد، طبق این طرح باید مرزهای همسایگان را تضعیف کند و با جذب ساکنان مرزی، امنیت آنها را مختل نماید. ادامه دارد... مرکز مطالعات آذربایجان

پروژه بریتانیایی موسوم به «آذربایجان بزرگ» ـ قسمت دوم 👈 به منظور بی‌ثبات‌سازی کشورهای منطقه، پروژه‌ای تحت عنوان «آذربایجان بزرگ» طراحی شده است که به‌طور مرتب در رسانه‌های مختلف مطرح می‌شود. به‌عنوان مثال، علیه ایران از پروژه‌ای با نام «آذربایجان جنوبی» (Güney Azərbaycan) با پایتختی تبریز استفاده می‌شود، ارمنستان با ایده‌ی «آذربایجان غربی» با مرکزیت ایروان (ارمنستان) که احتمالاً بخشی از خاک گرجستان در منطقه‌ی بورچالی را نیز شامل می‌شود، مورد تهدید قرار می‌گیرد. در مورد سرزمین‌های روسیه، به‌وضوح از مفهوم «آذربایجان شمالی» صحبت می‌شود که الحاق دربند و روستاهای مرزی داغستان را در بر می‌گیرد. اگرچه هنوز به‌طور علنی اعلام نشده است، اما کار در این راستا در حال انجام است. ⚫ در صفحات و رسانه‌های اجتماعی آذربایجانی، مسئله‌ی مالکیت دربند به‌طور جدی مورد بحث قرار می‌گیرد. در واقع، تلاش می‌شود آذربایجان به مرکز ایدئولوژیک و سیاسی تحت کنترل بریتانیا تبدیل شود و بودجه‌ی این پروژه بر عهده‌ی رژیم علی‌اف – یا دقیق‌تر، درآمدهای نفتی این کشور – گذاشته شده است. به‌طور خلاصه، بریتانیا، همانطور که معمولاً انجام می‌دهد، با استفاده از دست‌های دیگران سیاست مخرب خود را علیه مخالفانش اجرا می‌کند، در حالی که خود در سایه باقی می‌ماند. طبیعتاً، بخش بزرگی از مردم آذربایجان از این موضوع بی‌خبرند و سیاست خارجی رژیم علی‌اف را که در راستای منافع نخبگان بریتانیایی و صهیونیسم جهانی است، میهن‌پرستانه و مطابق با منافع ملی می‌دانند، در حالی که در واقعیت این‌طور نیست... مرکز مطالعات آذربایجان