eitaa logo
سراج
107 دنبال‌کننده
2هزار عکس
672 ویدیو
0 فایل
همه دعوت هستید به این مهمانی!
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰نام کتاب: ابوباران نویسنده: زهرا سادات ثابتی ناشر: خط مقدم تعداد صفحات: 336 صفحه 🔶 این کتاب درباره‌ی خاطرات شهید «مصطفی نجیب»، دفتردارِ شهید «علیرضا توسلی» معروف به «ابوحامد» فرمانده و بنیانگذار تیپ فاطمیون است. «ابوباران»، واقعیت‌هایی را بیان می‌کند که تا به ‌حال کمتر شنیده‌ایم؛ واقعیت‌هایی درباره‌ی مدافعان حرم افغانستانی و پاکستانی که خواندنی است و قابل تأمل. 🔻بخشی از کتاب: «همه‌چیز از یک عکس شروع شد که در فیس‌بوک دیدم. سه مرد افغانستانی با لباس نظامی و سلاح به دست، پشت خاکریز ایستاده بودند. روی کلاه خودشان سربند «لبیک یا زینب» بسته بودند و زیر عکس نوشته شده بود: رزمندگان افغانستانی در سوریه.» •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••
✹﷽✹ سلام‌برشهدا کہ حافظ بیت‌المال بودند نہ شریڪ آن ؛ سلام‌برشهدا کہ حامے ولایت بودند نہ رقیب آن ؛ سلام‌برشهدا کہ خدارا حاضروناظر مےدیدند نہ ڪدخدا را... 🌷 •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••
🔰 کلام شهیــد؛ مـادرم! در مرگم شکیبا باش.. می دانم که در مرگم ناراحت می شوی. باز هم تقاضا می کنم صبر پیشه کن و خودت را به خدا بسپار.. به یاد حضرت زینب سلام الله علیها باش. می دانم بر تو شهادت فرزندت سخت است ،امّا مگر راحتی مرا نمی خواستی؟ من الان راحتم و خوشبختم و عروسم را ببینی؟ عروسم در کنار من است پس مبادا گریه کنی.. به خدا ناظرت هستم ،اگر گریه کنی دشمن را شاد و مرا غمگین می کنی.. خوشحال باش و شادی کن و جشن بگیر که پسرت عروسی کرده و خوشبخت شده و به آرزویش رسیده .. مرا ببخش و حلالم کن .. 🌷شهید محمد تیموریان🌷 •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••
13.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
د🔰 دلگویه های دختر شهید مدافع وطن پرویز کرمپور🌷 نمی دانم از دلتنگی عاشق ترم یا از عاشقی دلتنگ تر ... •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••
18.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تیربار موشکی آماده نابودی دشمنان این سرزمین ▪️شهر موشکی مخوف سپاه ؛ خبرنگاران را مجبور کرد از خارج از آن فیلمبرداری کنند ▪️سردار حاجی زاده : دشمنان ما خوب بدانند اگر دست از پا خطا کنند با رگبار سنگینی از موشک های ما روبرو خواهند شد. •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••
💠اینفوگرافی 🌷شهید مدافع‌حرم محمد زهره‌وند🌷 •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••
🍃🌸 السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یاخلیفةَالرَّحمنُ و یاشریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ والجّان ّسیِّدی ومَولایْ الاَمان الاَمان 🌸بر چهره دلربای مهدی 🌸 ـــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــ •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••
🔅‌ دوش میگفت کسی چلچله برمیگردد... یک نفر آخر ازاین قافله برمیگردد... 🔅آسمان رفته از اینجا و زمین دلگیر است ماه من حوصله کن حوصله،برمیگردد... 🔅آب بر آتش بدبختیمان میریزد... آنکه پایان شب غائله برمیگردد... 🔅بین سجاده و محراب وخدا فاصله بود... خبر آمد که در این فاصله برمیگردد... 🔅«اشهدأن»دلم باز گواهی میداد... رکعت آخر این نافله برمیگردد... 🔅هرکسی رفت در این سلسله جاماند ولی... یک نفر مرد ازین مرحله برمیگردد... •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••
تا وقتی دولت‌هایی مثل اسرائیل و آمریکا و فرانسه و انگلیس وجود دارند، مردن جز با  معنا ندارد." ـــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••
9.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسط و عدل ماموریت بزرگ حضرت بقیه الله ••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※•• •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••
🚨 فقر شدید ✍رهبر انقلاب :ما نان گندم نمی توانستیم بخوریم، نان جو گندم می خوردیم ، چون نان گندم گران تر بود. البته یک دانه نان گندم می خریدیم برای فقط ولی ما نان جو گندم می خوردیم، گاهی هم نان جو ... وضعمان خیلی خوب نبود و شب هایی اتفاق می افتاد در منزل ما که شام نبود. مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می شد، برای ما شام تهیه می کرد. آن شام هم که تهیه می شد و با زحمت تهیه می شد، نان و کشمشی بود. آن وقت ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود، لذا زندگی مان خیلی به سختی می گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما کفش خریده بود که تنگ بود. پدرم دیگر قادر نبود که این ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خب این کفش ها را می شکافیم، اندازه می کنیم و برایش بند می گذاریم. یک عالمه خوشحال شدیم که کفش هایمان بندی شد. آمدند شکافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بند هایش خیلی فرق داشت با کفش های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم ولی خلاصه چاره ای نداشتیم. 📚 برگرفته از کتاب ۱۳۱۸ (خاطرات خودگفته رهبر انقلاب) •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••
همسرم بسیار آدم ساده‌زیست، باگذشت، شوخ طبع، پرتلاش و اهل خدمت به دیگران بود. وقتی از محل کار به خانه می‌آمد، خستگی کار را پشت در خانه می‌گذاشت و با حالت مهربانی و چهره‌ای خندان و بشاش وارد می‌شد، با ورود ایشان فضای ساکت منزل کاملاً شکسته می‌شد، همه‌ی اعضای خانواده او را دوست داشتند، برای مادرم مثل پسر بود، نه داماد، همیشه دوست داشت به دیگران خدمت کند و تا جایی که در توانش بود دستگیری می‌کرد، می‌گفت: خشنودی خدا در خدمت به خلقِ اوست. به طور ویژه به پدربزرگ و مادربزرگش کمک می‌کرد و آنها حتی بیشتر از فرزندان خودشان او را دوست داشتند، یادم هست هر از گاهی به خانه آنها می‌رفت تا اگر کاری دارند انجام دهد، خانه آنها باغ کوچکی داشت که در حیاط آن انبوه درختان میوه بود، آنها نمی‌توانستند میوه‌ها را بچینند و صالح تنها کسی بود که تمام کارهای باغ را انجام می‌داد. از کارهای سخت و سنگین فرار نمی‌کرد و تمام توانش را برای خدمت صادقانه و بی‌منت بکار می‌برد. 🌷شهید 🌷 ـــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــ •🌱• کانال شهدایی سراج •✾͜͡🕊@pouyesh_seraj •••••••••••••••••••••••••••••••