فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥فضیلت گریه بر سیدالشهدا
👤استاد قرائتی
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨
🔸داستانهای بحارالانوار
💠 خطر وسواسی
✍زراره و ابوبصیر میگویند: به امام صادق علیه السلام عرض کردیم: مردی در نماز شک میکند که چند رکعت خوانده و چند رکعت مانده، و هرچه نمازش را تکرار میکند باز همین شک و وسواس را دارد. چه کند؟ حضرت فرمودند:« به شک خود اعتنا نکند و نمازش را با همان وضع به آخر برساند.»
سپس فرمودند: وسواس کار شیطان است، شیطان خبیث را با شکستن نماز و تکرار آن به طمع نیندازید و به او اجازه نفوذ ندهید، زیرا که او دست بردار نیست، بار دیگر شما را به وسوسه و شک میاندازد، بنابراین به شک خود اعتنا نکنید. وقتی شما اعتنا نکردید او مأیوس شده و به سراغ شما نخواهد آمد. إنما یرید الخبیث أن یطاع فإذا عصی لم یعد إلی أحدکم: به راستی شیطان ناپاک میخواهد از او پیروی شود. پس هرگاه از او پیروی نشد دیگر به سوی شما باز نمی گردد.
آری! وسواسی بودن نه تنها در نماز، کار شیطان است بلکه درکارهای دیگر نیز کار اوست و یک نوع مرض روحی و روانی است که باید جدأ از آن پرهیز نمود.
📚بحار ج 27، ص 8 و 270
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✍امام صادق عليه السلام
إِيَّاكُمْ وَ مُجَالَسَةَ اَلْمُلُوكِ وَ أَبْنَاءِ اَلدُّنْيَا فَفِي ذَلِكَ ذَهَابُ دِينِكُمْ وَ يُعْقِبُكُمْ نِفَاقاً وَ ذَلِكَ دَاءٌ دَوِيٌّ لاَ شِفَاءَ لَهُ وَ يُورِثُ قَسَاوَةَ اَلْقَلْبِ وَ يَسْلُبُكُمُ اَلْخُشُوعَ وَ عَلَيْكَ بِالْأَشْكَالِ مِنَ اَلنَّاسِ وَ اَلْأَوْسَاطِ مِنَ اَلنَّاسِ فَعِنْدَهُمْ تَجِدُونَ مَعَادِنَ اَلْجَوْهَرِ
از همنشينى با شهرياران و دنيا پرستان بپرهيزيد كه اين كار دين شما را مى برد و نفاق و دورويى مى آورد و اين دردى سخت و بى درمان است، نيز سنگدلى به بار مى آورد و فروتنى را مى زدايد، با مردمان همتاى خود و افراد متوسط [جامعه] همنشينى كنيد چرا که این قشر معادن گوهرهای گوناگون انسانیّت هستند
📗بحار الأنوار ج72 ص367
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
🖤 سلام من به بقیع و به تربت صادق
🖤سلام من به مدینه، به غربت صادق
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨
🔴ﺷﻤﺎ ﺩﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﻛﺮﺩﻳﺪ!
✍مرحومه ﻣﺮﺿﻴﻪ ﺣﺪیدچی: ﺭﻭﺯی ﺩﺭ ﻧﻮﻓﻞ ﻟﻮﺷﺎﺗﻮ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﺍﺭﺯانی ﺩﻭ ﻛﻴﻠﻮ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺧﺮﻳﺪﻡ. #ﺍﻣﺎﻡ ﺑﺎ ﺩﻳﺪﻥ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝﻫﺎ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺑﺮﺍی ﭼﻴﺴﺖ؟ ﺑﺮﺍی ﺗﻮﺟﻴﻪ کار خودم ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩﻡ: ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺑﻮﺩ، ﺑﺮﺍی ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ اینقدر ﺧﺮﻳﺪﻡ. ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺩﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺷﺪﻳﺪ!
ﻳﻚ ﮔﻨﺎﻩ اینکه ﻣﺎ ﻧﻴﺎﺯ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻴﻢ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺭ ﻧﻮﻓﻞ ﻟﻮﺷﺎﺗﻮ ﻛﺴﺎنی ﺑﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﻴﻪ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺷﺪﻥ ﺁﻥ میﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺗﻬﻴﻪ ﻛﻨﻨﺪ.
ﺑﺒﺮﻳﺪ ﻣﻘﺪﺍﺭی ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﺪﻫﻴﺪ. ﮔﻔﺘﻢ: ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ آنها ﻣﻤﻜﻦ ﻧﻴﺴﺖ. ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﭘﺮﺗﻘﺎﻝﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﻮﺳﺖ ﺑﻜﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩی ﺑﺪﻫﻴﺪ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺣﺎﻟﺎ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩﺍﻧﺪ ﺷﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻃﺮﻳﻖ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﺬﺭﺩ!
📚 از کتاب «سرگذشتهای ﻭﻳﮋﻩ ﺍﺯ زندگی ﺍﻣﺎﻡ خمینی» ﺟﻠﺪ4
پ.ن: اینروزها ایران عزیزمان درحال انجام یک اصلاح اقتصادی بزرگ است که اگر بهدرستی صورت بگیرد، به تصریح کارشناسان، آثار مثبت فراوانی بهخصوص برای قشر ضعیف جامعه خواهد داشت و گامی بلند برای نزدیک شدن به عدالت اقتصادی خواهد بود اما اجرای این طرح بدون همراهی مردم، کار دولت را سخت میکند.
یکی از موانع به ثمر رسیدن این طرح هم #احتکار_خانگی و انبار کردن کالا در خانه از ترس گرانتر شدن است که اثر منفی آن بسیار بیشتر از احتکارهای معمول است. بیاییم برای ایجاد آرامش اقتصادی در جامعه و کمک به هرچه بهتر انجام شدن این طرح مهم، کمی از آسایش خودمان هزینه کنیم.
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
🔻 ابتکار رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در نمایشگاه کتاب
🔹حجتالاسلام قمی در بازدید ۵ ساعته از نمایشگاه بینالمللی کتاب همراه با دخترش، تعدادی کتاب کودک و نوجوان و داستان بزرگسال را به کتابخانههای مناطق کمخوردار کشور اهدا کرد.
@Qaraati313_ir
❤️ شر ساحران و حسودان به خدا پناه برده و اعوذبالله را بر زبان جاری کن
📖 سوره فلق آیات ۴ و۵
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دستمزد نجومی حاج آقا قرائتی
👤استاد قرائتی
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
🔴زنگوله افکار
✍ میگویند آقا محمد خان قاجار علاقه خاصی به شکار روباه داشته. تمام روز را در پی یک روباه با اسبش میتاخته تا جایی که روباه از فرط خستگی نقش زمین میشده. بعد آن بیچاره را میگرفته و دور گردنش، زنگولهای آویزان میکرده.
🔸در نهایت هم رهایش میکرده. تا اینجای داستان مشکلی نیست. درست است روباه مسافت، زیادی را دَویده، وحشت کرده، خسته هم شده، اما زنده و سالم است. هم جانش را دارد، هم دُمش را. پوستش هم سر جای خودش است. میماند فقط آن زنگوله!...
🔹از اینجای داستان، روباه هر جا که برود یک زنگوله توی گردنش صدا میکند. دیگر نمیتواند شکار کند، زیرا صدای آن زنگوله، شکار را فراری میدهد. بنابراین «گرسنه» میماند. صدای زنگوله، جفتش را هم فراری میدهد، پس «تنها» میماند. از همه بدتر، صدای زنگوله، خود روباه را هم «آشفته» میکند، «آرامش»اش را به هم میزند و در نهايت از گرسنگی و انزوا میميرد.
🔸دقیقا این همان بلایی است که انسان امروزی سر ذهن پُرتَنشِ خودش میآورد. دنبال خودش میکند، خودش را اسیر توهماتش میکند.
🔹 زنگولهای از افکار منفی، دور گردنش قلاده میکند. بعد خودش را گول میزند و فکر میکند که آزاد است، ولی نیست. برده افکار منفی خودش شده و هر جا برود آنها را با خودش میبرد...
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
🌼چند حدیث زیبا از امام علی(ع)
✍امام علی علیه السلام فرمودند چگونه شیرینی ایمان را بکشد کسی که از حق می رنجد.
📚غررالحکم حدیث۷۰۰۴
ريشه سالم ماندن از لغزشها، انديشيدن پيش از عمل كردن است و سنجيدن پيش از سخن گفتن است
📚غرر الحكم، حدیث 3098
چونان كسى مباش كه... مردم را سرزنش و عيبجويى مى كند، اما با نفس خويش مدارا مى نمايد
📚قسمتی از حکمت 150 نهج البلاغه
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
❤️ آگاه باشید
مالی که بدست آوردهاید باعث جاودانگی شما نمیشود
📖 سوره همزه، آیات ۲-۳
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
➥ @Qaraati313_ir
🔅 #پندانه
✍ همه به کسی نیاز دارن که درکشون کنه
🔹 کشاورزی تعدادی بزغاله داشت و قصد داشت آنها را بفروشد. اعلامیهای درست کرد و در حال نصب آن بود که احساس کرد کسی لباس او را میکشد. برگشت دید که یک پسربچه است.
🔸پسرک گفت: «آقا، من میخوام یکی از بزغالههای شما را بخرم.». کشاورز گفت: «اینها از نژاد خوبی هستند و باید پول خوبی براشون بدی.»
🔹پسرک دستش را کرد تو جیبش و تعدادی سکه داد به کشاورز و گفت: «من 39 سنت دارم. این کافیه؟». کشاورز گفت: «آره، خوبه».
🔸بزغالهها را به پسرک نشان داد. پسر قطار بزغالهها را دنبال میکرد و چشمهایش برق میزد. در حالی که مشغول تماشای آنها بود متوجه شد چیزی داخل خانه بزغالهها تکان میخورد.
🔹یک بزغاله پشمالوی دیگر نمایان شد که از چهار تای دیگه کوچکتر و ضعیفتر بود. از لبه در لانه پایین افتاد و در حالی که لنگ لنگان قدم بر میداشت سعی میکرد خودش را به بقیه برساند.
🔸پسرک به این آخری اشاره کرد و به کشاورز گفت: «من اونو میخوام.».
🔹کشاورز خم شد و به پسر گفت: «این به درد نمیخوره. اون نمیتونه مثل چهار تای دیگه بدوه و با تو بازی کنه.»
🔸پسر با شنیدن این حرف کشاورز، پاچه شلوارش را بالا زد و یک آتل فلزی رو به کشاورز نشان داد که پایش را به یک کفش مخصوص وصل میکرد. پسر به کشاورز نگاه کرد و گفت: «منم نمیتونم خوب بدوم و اون به کسی نیاز داره که درکش کنه».
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e