eitaa logo
دوستداران استاد قرائتی
76.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
5 فایل
《بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ》 ✍ارائه گلچینی از بیانات؛ سخنرانی‌ها و کلیپ های استاد قرائتی 💠خادم کانال: @abozar_zaman 💥این‌کانال توسط هواداران استاد اداره می‌شود 💠تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/2574319627C71f3adb31c
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✍ یکی از دوستان وکیل نقل می‌کرد:مردی به اتهام قتل عمد در نوبت اعدام در زندان بود. بی‌گناهی او به‌راحتی قابل اثبات بود ولی متهم نه‌تنها تلاشی برای اثبات بی‌گناهی خود نمی‌کرد، بلکه تمام موارد اتهامی را قبول کرده بود.شب قبل از اعدام، اعدامی را به انفرادی می‌بَرند و یک روحانی وصیت او را می‌گیرد و از او می‌خواهد در لحظات آخر توبه کند و پزشکی بر بالین او حاضر شده و وضعیت جسمی و روحی او را کنترل می‌کند. این دوست ما نقل می‌کرد، وکلای زیادی حاضر شدند بدون دریافت حق‌الوکاله، در دادگاه حاضر شده و او را تبرئه کنند. ولی متهم هیچ اعتراضی به رأی صادره نداشت و درخواست بررسی مجدد را نمی‌کرد. در شب قبل اعدام در انفرادی به او گفتم: «با من راحت باش و قبل از مرگ خود به من راز این عدم تلاش برای رهایی‌ات از مرگ را بگو.» تبسمی کرد و گفت: «سال‌ها پیش مادرم با همسرم در خانه‌ام حرفش شد. مادرم را زدم و از خانه بیرون به حیاط انداختم، نصف شب که آتش غضبم خوابید. پشیمان شدم و سراغ مادرم رفتم. دیدم در زیر نور ماه از سرما خود را در گوشه‌ای جمع کرده و گریه می‌کند. از او حلالیت خواستم. اشکی ریخت و در آغوشم جان داد. از ترس آبرویم او را وارد خانه کردم در اتاق خواباندم و دوستان و فامیل را گفتم مرده است. این تنها گناه من نبود، هر کسی حرفی می‌زد که خوشم نمی‌آمد در گوشش می‌خواباندم... من به مکافات عمل یقین پیدا کرده‌ام. این نیست من از مرگ نمی‌ترسم و دنبال آزادی خود نمی‌روم، بلکه می‌دانم اگر اینجا هم تبرئه و آزاد شوم، بدتر از این زیر کامیونی له خواهم شد. اگر همه اینها هم نباشد، یقین دارم در بستر بیماری سال‌ها افتاده و به طرز وحشتناک و نفرت‌انگیزی خواهم مرد. پس تلاش من برای رهایی از مرگ بی‌فایده است. چون مکافات اعمال من است و اعدام ساده‌ترین مرگ و لطف خدا در حق من است...» 🎗این را گفت و به زیر طناب اعدام سر خود را سپرد. ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✍آیت‌الله بهجت(ره): عده‌ای همیشه می‌خواهند چیز تازه‌ای به آن‌ها ارائه شود، غافل از اینکه ما همه چیز داریم و همه چیز در نزد ما وجود دارد، باید بدانیم که هرکدام از ما تا هدف و مقصد اعلی مسافتی داریم، و این مسافت در افراد، متفاوت است و هرکس مسافتی تا مقصد خود دارد، لذا باید سعی کنیم این مسافت را زیاد و بار خود را گران‌تر و سنگین‌تر نکنیم. گناهان موجب ازدیاد بار و بُعد مسافت ما تا مقصد است، وگرنه بسیار باید استغفار و تلاش نمود تا به جای اول و مسافت اولی برگردیم. ملاحظه این مطلب خیلی مهم است که به‌واسطه آن، راه‌های سعادت به روی ما گشوده می‌شود: «هرکه در طوفان بگیرد دامن تسلیم یار...». 📚 در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۵۶ ‌‌‎‌┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨ 💠 بشارت ✍مرحوم آقای فحّام از مرحوم آقای خویی نقـل کـرد: شیخ محمد طه نجف در جوانی از نظر معیشتی در مضیقه بود. شیخ محمـد طـه می‌گفت: روزی در حرم حضرت اباالفضل بودم که عده‌ای از زوّار می‌خواستند پولی را که نذر حضرت اباالفضل کرده بودند، درون ضریح بیندازند. من به آن‌ها گفتم: من نیز از خادمان حضرت هستم و ایـن پولی که شما نذر کرده‌اید، شامل حال مـن نـیـز می‌شود. آن‌ها انکار کردند و گفتند که ما باید پول را درون ضریح بیاندازیم. بعد از مدتی اصرار و انکار، قـرار بـر ایـن شـد کـه پول‌ها را در عمّامـه مـن بپیچند و عمّامه را داخل ضریح کنند و بالا بیاورند و من مصرف كنم. من چند دفعه پول‌ها را به کف ضریح فرستادم و به آن‌ها گفتم: قـبـول است؟ صـدای پول‌ها را شنیدید که به کف ضریح خورد و نذر شما ادا شد؟ وقتی آن‌هـا تصـديـق کـردنـد، مـن عمّامه را بالا کشیدم. ناگهان عمّامه در داخل ضریح به میخی گیـر کـرد. دوباره عمّامه را رهـا کـردم و بالا کشیدم. باز عمّامه گیـر کـرد. ایـن عمـل چـنـد بـار تـکـرار شـد. آن‌هـا بـه مـن گفتند: شيخ، دیدی گفتیـم کـه حـضـرت قبول نمی‌کند؟ در ایـن وقـت شـيخ محمـّد طـه بـه حـضـرت اباالفضل خطاب می‌کند: حالا پول نمی‌دهید، لااقـل عمّامه‌ام را بدهید! تـا ايـن عبارت را به زبان آورد، ناگهان عمّامه باز شد و پول‌ها داخل ضریح ریخت و عمّامه بالا آمد. شیخ محمّـد طـه از این اتفاق، خیلی ناراحت شد. در همان حال ندایی شنید که می‌گفت: «نرید...» که ظاهراً بشارتی به شیخ محمّد طـه بـود کـه ما می‌خواهیـم بـه مقامات برسی. 📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۴ ، ص ۴۵۶ . ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✍امام صادق علیه السَّلام می‌فرمایند: هیچ بنده‌ای نیست که در راه خداوند عزیز جبار دست نگشاید جز آن‌که خدای عزّوجلّ شرم کند که آن دستان را تهی و خالی برگرداند، پس از فضل و رحمتش چیزی بر دستان شما می‌گذارد. پس هرگاه یکی از شما دعا کرد دستش را برنگرداند و به زمین نیاورد تا آن را به سر و صورت خود کشد. عنایت داشته باشیم بعد از دعا دو دست خود را روی سر خود بگذاریم و روی صورت خود بکشیم، یعنی یقین کنیم شاید آنچه که خواسته‌ایم به مصلحت یا حکمتی به ما نداده‌اند ولی یقین کنیم دستمان را هم خالی برگشت نداده‌اند، پس به نشان تشکر دست خود را روی سر و صورت‌مان بکشیم، یعنی خدایا! هدیۀ تو را روی چشمان خود جای دادم و تبرکش نمودم!!! 📖برگرفته از اصول کافی ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍سخنرانی استاد قرائتی 💠موضوع: مسخره نکنید ! ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨ ✍سلطان محمود قبل از مرگش زیارتگاهی بر سر مزار خود ساخت. تمام علما را جمع کرد و گفت: «بر روی سنگ قبرم آیه‌ای بگویید تا بنویسم.» هر چه که گفتند٬ سلطان را خوش نیامد. عالمی گفت: «بنویس ۞هَٰذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ۞ این جهنمی است که به شما وعده داده بودیم.»همگان را از این سخن عالم خنده آمد و شاه رنگ رخسارش سرخ شد. آن عالم را گرفت و در مجلس با تازیانه زد. عالمی برخواست و گفت: ‌«ای پادشاه چرا ناراحت می‌شوی؟؟ مگر او دروغ گفت؟ با این تکبری که تو داری و به‌خاطر جمله‌ای او را چنین کتک زدی، قطعا بهشت جای بی‌صبران و متکبران نیست. دوم اینکه تو از ما خواستی آیه‌ای بگوییم و اگر یقین داشتی که بهشتی هستی می‌گفتی آیه‌ای از بهشت بگویید!! پس چرا نگفتی؟؟» 💎 مجلس را سکوت فرا گرفت و شاه شرمگین شد و از دربار به سرعت دور شد. ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✍حاج آقا قرائتی: یکی از دلایلی که طلاق زیاد شده است، این است که بعضی هایشان بچه دار نمی شوند. زن می گوید: ببین معلوم می شود من و تو با هم نمی سازیم، بیا تا بچه دار نشدیم، از هم جدا شویم. اما بچه مثل گچ است. دو تا آجر را با هم نگه می دارد. گاهی زن و شوهر هم ممکن است از هم راضی نباشند، اما بخاطر بچه شان تحمل می کنند. می گویند: بچه دار هستیم، بچه ما از بین می رود. بچه عامل تثبیت و تحکیم خانواده است. چرا بچه دار نمی شوید؟! ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
✨﷽✨ 🔴سم کشنده‌ای به نام استرس ✍در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که می‌ماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه‌ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی‌ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه‌اش داد تا بخورد. همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه‌اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم کنار حوض آماده بگذارند. همین که به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هرچه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده‌اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه‌اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری.او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آن‌ها گفت: از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید!همسایه اول هر روز می‌شنید که مرد همسایه در تدارک تهیه سم است! از صبح تا شب مواد سم را می‌کوبد. با هر ضربه و هر صدا که می‌شنید نگرانی و ترسش بیشتر می‌شد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه می‌کردند فکر می‌کرد. کم کم نگرانی و ترس همه وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شب‌ها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه همسایه می‌شنید، دلهره‌اش بیشتر می‌شد و تشویش سراسر وجودش را می‌گرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده می‌شد برای او ضربه‌ای بود که در نظرش سم را مهلک‌تر می‌کرد. روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود.این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. مادامی که روحیه ما شاداب و سرزنده باشد کرونا یا هر بیماری دیگری قوی نیست. خیلی‌ها مغلوب استرس و نگرانی می‌شوند تا خود بیماری. ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✅اینها چه کسانی هستند؟ ✍️امام محمد باقر(ع): روز قیامت، گروهی در زیر سایه‌ی عرش مبعوث می شوند که چهره و لباس و جایگاهشان از نور است. خلایق می‌پرسند: اینها که چنین نوری دارند، پیامبرانند یا شهدا؟ ✨ندا دهنده ای از عرش پاسخ می دهد: هیچکدام! اینها کسانی هستند که بر مومنان آسان می‌گرفتند و به تنگدست مقروض، مهلت می‌دادند. 📚بحارالانوار، ج۷ ، ص ۳۰۴ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سخنرانی حاج آقا قرائتی ✍موضوع: مگر خدا به تشکر ما نیاز دارد؟! ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
✨﷽✨ ✍ سیستم جاده‌سازی در زمان رضاخان در کشور انجام شد و به مهندسان دستور داده شد که نقشه راه مواصلاتی شهرهای بزرگ را ترسیم کنند. در نقشه راه تهران تبریز، یکی از خان‌های روستاهای آذربایجان، به مهندسِ راه، پول هنگفتی داد که راه تهران تبریز را از میان روستای آنها گذر دهد تا باعث رشد روستای آنها شود. مهندس این مبلغ را گرفت و راه تبریز تهران را نزدیک 50 کیلومتر طولانی‌تر کرد تا ولایت آن خان، آباد شود. در قرآن سوره ابراهیم آیه 3 حضرت حق می‌فرماید:الَّذِينَ يَسْتَحِبُّونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا ۚ أُولَٰئِكَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ (كفّار) كسانى هستند كه زندگى دنيا را بر آخرت ترجيح مى‌دهند و (مردم را) از راه خدا باز مى‌دارند و مى‌خواهند آنان ‌را منحرف كنند، آنها در گمراهى عميقى هستند. امروزه نیز بسیاری هستند که به نام دین و خدا که منافع دنیوی‌شان از آن تأمین می‌شود، صراط مستقیم را کج کرده و از محل آبادی خود رد می‌کنند و راه مردم را دورتر می‌کنند تا به منافع شخصی خود برسند. به همین دلیل فهم دین امری لازم برای همه مسلمانان است. ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
🔴زخم زبان ✍اميرالمؤمنين عليه السلام: زخمِ زبان، دردناك تر از زخمِ نيزه است. 📚ميزان الحكمه ج۱۰ ص۲۶۵ امام باقر عليه السلام: هيچ انسانى نيست كه پيش روى مؤمنى از او بد گويد و طعنه زند، مگر اين كه به بدترين شكل بميرد و سزاوار است كه روى خير و سعادت را نبيند 📘ميزان الحكمه ج۸ ص۳۴۱ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄ ➥ @Qaraati313_ir