🏴جَـــــــــــــــزَع🏴 عـــزاءشَــــقُّ‌الجیـــوب هنگامی‌که‌امام هادی(جَـل‌َّجَلالَـه)شهید‌شدند، امام‌حسن‌عسکری(جَـل‌َّجَلالَـه)درحالی‌از منزل‌خارج‌شدندکه؛ "وَ‌قَد‌شُقَ‏‌قَمِیصُهُ‏‌مِنْ‌خَلفٍ‌وَ‌قُدَّام"، پیراهن‌ایشان‌از‌جلو‌و‌پشت‌چاک‌خورده‌بود. عده‌ای‌به‌حضرت‌جسارت‌نموده‌که، این‌فعل‌شما‌وهن‌مذهب‌است‌عملی‌اشتباه! حضرت‌فرمودند؛ ای‌احمق،‌تو‌از‌سِرّ‌این‌عمل‌چه‌درکی‌داری؟ بدان‌همانا‌حضرت‌موسی‌در‌مصیبت‌ حضرت‌هارون‌گریبان‌چاک‌زد. (علیٰ‌نبیّناوآله‌وعلیهما‌صلواة‌الله) سپس‌به‌فرد‌هتاک‌فرمودند: تو‌نمی‌میری‌مگر‌اینکه،در‌نهایت‌کافر‌شوی‌ و‌عقلت‌زائل‌شده‌واز‌دست‌برود.‌ سپس‌فرزندانش‌دراواخر‌عمر،او‌ را‌ از‌مردم‌مخفی‌کردند‌واز‌خواری‌زوال‌عقل‌، در‌منزل‌حبس‌نمودند‌تا‌درنهایت‌مرد. منابع؛ بحارالانوار،‌جلد۵۰،صفحه۱۹۱. مصباح‌الفقیه،‌مجلد۵،صفحه۴۵۰. اعیان‌الشیعة،‌جلد۲۳،صفحه۳۲۳. مدینة‌المعاجز،مجلد۷،صفحه۶۵۰.

مــُـولانـــا الغــَـریـــب‌ برمُتـــوکِّل‌عبــاسی‌لعنـــت متوكل‌(لعنت‌الله‌علیه‌)گروهى‌را‌به‌منزل‌ حضرت‌‌هادی‌(جَـل‌َّجَلالَـه)فرستاد، آنان‌شبانه‌به‌خانه‌امام‏هجوم‌بردند دیدند‌كه‌حضرت‌تنها‌در‌اتاقى‌دربسته‌نشسته‌ و‌در‌حالى‌كه‌جامه‌پشمین‌بر‌تن‌دارد و‌بر‌زمین‌خاكى‌روى‌شن‌و‌ماسه‌نشسته، به‌عبادت‌خدا‌(جَـل‌َّجَلالَـه)وتلاوت‌قرآن‌ مشغول‌است. امام‌را‌با‌همان‌حال‌،باخشونت‌دستگیر‌كرده‌ و‌نزد‌متوكل‌بردند متوكل‌‌چون‌امام‌را‌دید،از‌عظمت‌و‌هیبت‌امام‌ بی‌اختیار‌احترام‌نموده‌و‌در‌كنار‌خود‌نشانید‌ و‌با‌كمال‌گستاخى‌جام‌شرابى‌را‌كه‌در‌دست‌داشت به‌امام‌تعارف‌نمود. حضرت‌سوگند‌یاد‌كرده‌و‌فرمود: «گوشت‌و‌خون‌من‌باچنین‌چیزى‌آمیخته‌نشده است،‌مرا‌معاف‌دار!» متوكل‌حضرت‌را‌معاف‌نمود‌و‌گفت: پس‌شعرى‌بخوان!(درمورد‌عیش‌ونوش) حضرت‌فرمود:‌«من‌شعر‌كم‌میخوانم‏». آن‌ملعون‌گفت:‌«باید‌بخوانى!» امام‌هادى(جَـل‌َّجَلالَـه)آن‌گاه‌كه‌اصرار‌وى‌را‌دید اشعارى‌را‌قرائت‌نمود‌(درموردترس‌ازخدا) كه‌تمام‌اهل‌مجلس‌متاثرشده و‌به‌گریه‌افتادند‌وبزم‌شراب‌و‌عیش‌ به‌سوگ‌و‌عزاءتبدیل‌شد و‌آنان‌جام‌هاى‌شراب‌را‌زمین‌كوبیدند. منبع؛ بحارالأنوار،جلد۵۰،ص۲۱۴

امـــان‌از‌مجالـــس‌شـــــــــراب مجلــس‌‌رأس‌الح‌ســـین🩸 روایت‌شده‌که‌چون‌سر‌مطهّر‌ حضرت‌امام‌حسین‌(جَـل‌َّجَلالَـه)را‌به‌مجلس یزید(حرام‌زاده)در‌آوردند‌مجلس‌شراب‌آراست وبا‌ ندیمان‌خود‌شراب‌زهرمار‌می‌کرد‌ وشطرنج‌بازی‌می‌کرد‌ وشراب‌به‌یاران‌خود‌می‌دادو‌می‌گفت: بیاشامیدکه‌این‌شراب‌مبارکی‌است‌که‌سرِ دشمن‌ما‌نزد‌ما‌گذاشته‌است‌ و‌دلشاد‌و‌خرّم‌گردیده‌ام،وناسزابه حضرت‌امام‌حسین‌و‌پدر‌و‌جدّ‌بزرگوار‌او (جَـل‌َّجَلالَـهم)می‌گفت. و‌هر‌مرتبه‌که‌در‌قمار‌بر‌حریف‌خود‌غالب‌می‌شد سه‌پیاله‌شراب‌زهرمار‌می‌کرد وتَهِ‌جرعه‌شومش‌را‌پهلوی‌طشتی‌که‌ سر‌مقدّس‌آن‌سرور‌در‌آن‌گذاشته‌بودند‌ می‌ریخت. پس‌هر‌که‌از‌شیعیان‌ما‌ است‌ باید‌که‌از‌شراب‌خوردن.و‌بازی‌کردن‌شطرنج‌ اجتناب‌نماید‌ وهر‌که‌در‌وقت‌نظر‌کردن‌به‌شراب‌یا‌شطرنج صلوات‌بفرستد‌ بر‌حضرت‌امام‌حسین‌(جَـل‌َّجَلالَـه) و‌لعنت‌کند‌یزید‌و‌آل‌زیاد‌(حرام‌زاده)را، حق‌تعالی‌گناهان‌او‌را‌بیامرزد‌هر‌چند‌ به‌عددستارگان‌باشد. منابع؛ عیون‌أخبار‌الرِّضا،جلد۲،صفحه۲۲ روضةالمتقین،جلد۱۳،صفحه۲۷۴

#برشیوخ‌مقدس‌نمای‌قتلگاه‌لعنت هرضـــربه‌را‌برای‌رضـــای‌خـــدا‌زدند شمشیر،نیزه،‌سنگ‌و‌کلوخ‌‌وعصازدند #برسنگ‌زنان‌گــودال‌لعنت🏴 #برهلهله‌کنان‌کربلاء‌وشام‌لعنت

وَخَيَطوا‌الفَمٰ‌وحَطَّموا‌الضُلوٰع درگودال‌قتلگاه‌حضرت‌را‌محاصره‌کردند سه‌حلقه‌به‌حضرت‌یورش‌آوردند‌که‌گردو‌غبار‌ دورقتلگاه‌رافراگرفت؛ دور‌سیدشهداء(جَـل‌َّجَلالَـه)سه‌حلقه‌زدند، حلقه‌اول‌کسانی‌که‌نیزه‌داشتند حلقه‌دوم‌کسانی‌که‌شمشیرو‌سر‌نیزه‌داشتند حلقه‌سوم‌کسانی‌که‌توانایی‌نداشتد‌، اماسنگ‌وکلوخ‌داشتند. منبع؛ مقتل‌الحسين‌،‌صفحه۲۳۰

ظهورنورانی‌اباجعفر‌ثانی‌حضرت‌محمد‌تقی امام‌جواد(جَـل‌َّصِفاتِه‌وجَـل‌َّاَمرُه(سال۱۹۵هـ.ق)) المدینة‌المنورة📍 یاجواداین‌شب‌ِمیلادبه‌ما زر برسان دل‌مارا وسط‌روضه اصغـــر برسان .. ظهورنورانی‌شهزاده‌عبدالله‌الرضیع‌علی‌اصغر (جَـل‌َّثَـنائِـه‌وجَـل‌َّذاتِـه(سال‌۶۰‌هـ.ق)) المدینة‌المنورة📍 *شـــش‌ماه‌مانده‌تا‌ماه‌‌محـــرم‌‌الحرام یارباب‌ ازبهراین‌ طفل،آنقدر رویانباف می‌رسدپایان‌عمراصغرت‌شش‌ماه‌بعد ..

یارباب‌قدم‌نورسیده‌مبار‌ک #بیچـــاره‌ربـــاب🩸 گلت‌پرپرشودشش‌ماه‌دیگر پس‌‌ازآنکه‌سیدالشهدا(جَـل‌َّجَلالَـه) شاهزاده‌علی‌اصغر(جَـل‌َّجَلالَـه)رابه‌پشت‌خیمه‌ آوردتادفنش‌نماید،مادرش‌رباب(جَـل‌َّجَلالَـها) طفل‌رادرآغوش‌کشیدوفرمود: علی‌جان؛ پسرم؛ دلم‌رابه‌توخوش‌کرده‌بودم، توراهم‌ازمن‌گرفتند .. جگرم‌راسوزاندندوپاره‌پاره‌کردند .. آورده‌اندامام‌سجاد(جَـل‌َّجَلالَـه)پس‌از نقل‌این‌مصائب‌صیحه‌ای‌زد وآنقدر‌گریه‌شدیدسردادکه‌ازهوش‌رفت! منابع؛ خصائص‌الطفل‌الرضیع،صفحه۱۹۱ اسرارالابتلاء،کزازی،صفحه ۳۱۳ #آرزوهایی‌که‌داشتم‌بعدتونقش‌برآب‌شد #کوه‌رویای‌من‌ازبعدرفتنت‌خراب‌شد ...

صاحِب‌ُالذّوابة‌امام‌جواد(تَقَدَّسَـت‌أسمائة) نقل‌میکنند: امام‌زين‌العابدين(جَـل‌َّجَلالَـه)‌فرمودند: زمانی‌که‌كار‌،بر‌حسين‌بن‌على‌(جَـل‌َّجَلالَـهما)‌ سخت‌شد، همراهيان‌حضرت‌به‌او‌نگريستند‌و‌ديدند حالتش‌برخلاف‌آنهاست؛‌چنانكه‌آنها‌هرگاه‌كار بالامی‌گرفت‌رنگشان‌بر‌مى‌گشت‌و‌بدن‌هايشان مى‌لرزيد‌و‌دل‌هايشان‌به‌تپش‌مى‌افتاد، امّا‌سیدالشهداءو‌برخى‌از‌همراهان‌خاصّ‌او (جَـل‌َّجَلالَـهم‌و‌عَـمَّ‌نـَــوالَهُـم) رنگهايشان‌برافروخته‌مى‌شد‌ و‌اندام‌هايشان‌آرام‌و‌جان‌شان‌آرامش‌مى‌يافت پس،‌آنان‌به‌يكديگرمى‌گفتند‌: نگاه‌کنيد‌،ازمرگ‌پروايى‌ندارد! اباعبدالله‌به‌ايشان‌فرمود‌:‌ صبور‌باشيد،‌اى‌بزرگ‌زادگان! زيرامرگ‌جز‌پلى‌كه‌شما‌را‌از‌رنج‌و‌بدبختى‌به سوى‌بهشت‌هاى‌پرگستره‌ونعمت‌جاويدان عبورمى‌دهد،‌نيست. كدام‌يك‌از‌شما‌خوش‌ندارد‌كه‌از زندانى‌به‌قصرى‌برده‌شود؟! منبع؛ بحارالأنوار،جلد۴۴،صفحه۲۹۷

استشهادحضرت‌علیاء‌مخدره‌،صدیقةالصغرى زینــــــب‌کبرى(جَـل‌َّجَلالَـهاوجَـل‌َّاسمها) ((پانزدهم‌رجب‌المرجب‌سال‌۶۲‌هجری‌قمری)) بدرستیکه‌زینب‌کبری(جَـل‌َّجَلالَـها)پس‌از یکسال‌و‌نیم‌ازیوم‌العاشوراء‌به‌وسیله‌سم توسط‌عوامل‌یزید(ملعون)مسموم‌شدند. منبع؛ زينب‌الكبري‌من‌المهدالي‌اللحد،صفحه۵۹۲.

ازامام‌معصوم(جَـل‌َّجَلالَـه) نقل‌شده‌که‌سه‌نام‌باعث‌بکاء‌می‌شود اول‌،اسم‌مقدس(حسـِین) دوم‌،نام‌مقدسه‌(زینـَب) سوم‌،نام‌مبارک‌(کربَــلاء) منبع؛ وسیله‌النجاه‌،بسطامی،صفحه۵۵