•• قَتلِگـٰاه ••
وحشی(غلام هند) نیزهای به پای
حضرت حمزه(علیهالسّلام )پرتاب کرد
و حضرت نقشوبر زمین شد،
به سراغ او رفت و شکمش را شکافت و
جگرش را در آورد و آن را به هند داد،
هنده ملعونه لباس و زیور خود را به وحشی
داد. سپس کنار بدن حمزه آمد و او را مُثْله
کرد و از اعضای بریده او، برای خود
گوشواره، دست بند و خلخال درست کرد و
آنها را با جگر حمزه به مکه برد
@Qatlegah📜
منبع؛
المغازی، جلد۱، صفحه۲۸۵و۲۸۶
بحارالأنوار، جلد۲۰، صفحه۵۵
•• قَتلِگـٰاه ••
شب جمعه و توسّل به شاهزاده علی اکبر ..
اباعبدالله الحسین(علیهالسّلام) هنگامی
که قصد نمود شاهزاده علی اکبر(علیهالسّلام)
را روانه میدان کند،
سپر حمزه(علیهالسّلام) را به کتفش بست.
@Qatlegah📜
مقتل طریق البکاء، صفحه۱۱۸
سلسله مطالب و معرّفی
#فرزندان_مسلم (علیهم السّلام)🏴
حضرت اباعبدالله(علیهالسّلام) فرزندان
مسلم بن عقیل(سلام الله علیهم) را
مخاطب قرار داد و فرمود:
شهادت مسلم براى شما کافیست،
شما اذن دارید و هر کجا بخواهید
مىتوانید بروید،
عرض کردند: به خدا قسم هیچگاه از
شما جدا نمىشویم و خود و مال
و کسانی که در اختیار ما قرار دارند،
همه را فداى شما خواهیم کرد.
@Qatlegah 📜
منابع؛
اللهوف على قتلى الطفوف
بحارالأنوار، جلد۴۴، صفحه۳۹۲
الإرشاد، مفید، جلد۲ صفحه۹۱
•• قَتلِگـٰاه ••
سلسله مطالب و معرّفی #فرزندان_مسلم (علیهم السّلام)🏴 حضرت اباعبدالله(علیهالسّلام) فرزندان مسلم بن ع
السَلامُ عَلیکَ یا مُسلِم بن عَقیل
یا سَفِیر الحُسین(علیهم السلام)
تمامِ #فرزندان_مسلم (عليهمالسّلام)
در راه سیدالشهداء فدائی شدند.
@Qatlegah 📜
محمّد و عبدالله و عاتکه در کربلاء
حمیده خاتون در شام
ابراهیم و محمّد در کوفه
((افضل الصلوة علیهم اجمعین))
بُقعه بیبی زبیده خاتون در شهر ری📍
((صلواة الله و سلامه علیها))
در روز عاشوراء قبل از آنکه ابی عبدالله
(علیهالسّلام) به شهادت برسند،
حضرت شهربانو ثانی (علیها السّلام) به
سیدالشهداء عرض کرد اینها دختران
امیرالمؤمنین(علیه السّلام) هستند،
احدی جرأت ندارد به آنها نظر کند، من
دختر پادشاه عجمم و اینها کینه مرا دارند
مرا به که میسپاری؟!
نقل است که بیبی شهربانو سوار بر اسبی
به شهر ری رفتند که یا جناب ذوالجناح
(علیهالسّلام) است یا مرکب آسمانی دیگر.
اما زبیده خاتون که دختر شهربانو و همسر شاهزاده قاسم بن الحسن(علیهما السّلام)
بود، وقتیدحضرت شهربانو وقتی سوار
مرکب امام شد و میخواست به آن مکانی
که مأمور شده برود، دخترش فاطمه زبیده
ایشانورا در آغوش گرفت و گفت از تو جدا
نخواهم شد، لذا او را هم با خود برد و به
شهر ری رسیدند، شهربانو به دخترش گفت
پیاده شو در اینجا داییهایی داری به امور
تو رسیدگی میکنند و احترام تو را نگه
میدارند و من هم باید به آنچه امام امر
نموده است مطیع باشم،
((ادامه مطلب بیبی شهربانو در
وقت مناسبت عرض خواهد شد))
*نُه ماه بعد از واقعه بی بی زبیده از شدّت
غم کربوبلاء شهیده گشتند و بقعه مبارکه
ایشان در ری مکان زیارت شیعیان است.
@Qatlegah 📜
منابع؛
مقتل روضه الشهداء، صفحه ۴۳۴
مقتل اسرار الشهادة، جلد۳، صفحه۱۳۸
مقتل خطی مبکی العیون، صفحه۳۳۴
مقتل خطی حزن الائمه، صفحه۳۳۸
خواند شاهِ دین، برادرزاده را
شمع ایمان؛ قاسمِ آزاده را
وز دگر ره، دختر خود پیش خواند
خطبۀ آن هر دو وحدت کیش خواند
آنچه قاسم راز هستی بود نقد
مر عروسش را بکابین بست عقد
طالب و مطلوب را دمساز کرد
زهره را با مشتری انباز کرد
« گنجینه الاسرار، عمّان سامانی »
•• قَتلِگـٰاه ••
بُقعه بیبی زبیده خاتون در شهر ری📍 ((صلواة الله و سلامه علیها)) در روز عاشوراء قبل از آنکه ابی عبد
*نوزدهم ماه شوّال به نقلی شهادت
دُردانه سیّدالشهداء حضرت فاطمه زُبیده
((صلواة الله و سلامه علیها))📍
حضرت زُبیدهخاتون(علیها السّلام)به وصيّت
امام مجتبی(علیهالسّلام) با شاهزاده قاسم
(علیهالسّلام) نامزد شدند.
یعنی اسم حضرت قاسم را بر او گذاشتند،
تا در آینده با هم ازدواج کنند.
و به روایتی دیگر
آن هنگام که شاهزاده قاسم پنج ماهه بود
و بیبی زبیده هشت ماهه، آن دو برادر
((امام حسن و امام حسین(عليهماالسّلام))
با هم نشستند و آن دو را با هم عقد بستند.
@Qatlegah 📜
منابع؛
مقتل روضة الشهداء، صفحه۲۳۹
تحفه الذاکرین، مرحوم بیدل کرمانشاهی
•• قَتلِگـٰاه ••
بُقعه بیبی زبیده خاتون در شهر ری📍 ((صلواة الله و سلامه علیها)) در روز عاشوراء قبل از آنکه ابی عبد
حضرت بیبی شهربانو ثانی(علیها السّلام)📍
جناب یزدگرد سوم سه دختر داشتند.
به نام های مروارید، جهانشاه و شهربانو
(افضل الصلوة المصّلین علیهم)
بعد از اسارت اعراب حضرت مروارید با
امام مجتبی(علیهالسّلام) ازدواج نمود و حضرت جهانشاه با سیدالشهداء(علیهالسّلام)
به وصلت در آمدند و خواهر سوم که شهربانو
نام داشت بعد از شهادت جهانشاه به تزویج
امام حسین در آمدند،
((هر دوی حضرات جهانشاه و شهربانو به
شهربانو مشهور شدند و به خواهر کوچکتر شهربانویه یا شهربانوی ثانی هم میگویند))
حضرت شهربانو اول امام سجاد(علیهالسّلام)
را به دنیا آورد و خود بعد از یک هفته از دنیا
رفت، امّا شهربانوی دوم در کربلاء حضور داشت، حضرت زبیده خاتون که سابقا در مورد
ایشان صحبت شد فرزند ایشان است.
برخی چون شهربانوی اول و دوم را به اشتباه
یکی میدانند، شبهه عدم حضور حضرت
شهربانوی ثانی در کربلاء را ایجاد میکنند؛
در اثبات حضور ایشان یوم العاشور در کربلاء
نوشته اند که
"پسر خردسالی از خیام خارج شد كه دو
گوشواره لؤلؤ بگوش داشت. او در حالى كه
خائف بود و از شدت ترس دو گوشوارهاش
میلرزید متوجه يمين و يسار خود بود، ناگاه
هانى بن ثبيت(علیه اللعنة) بر آن كودک حمله
كرد و او را شهيد نمود.
شهربانو(علیها السلام) به او نظر ميكرد
و نظير شخص مدهوش تكلم نمیكرد"
مشهور است حضرت بیبی شهربانو بعد از
شهادت سیدالشهداء سوار بر مرکبی به
شهر ری برگشت به همراه دختر نوعروسش
زبیده خاتون(علیها السّلام)، سپس زبیده را
در ری پیاده نمودوو خود بالای کوهی از
کوههای ری غیب شد؛
شهرت دارد که در قلّه کوه چیزی شبیه تکهای
از روپوش زن دیده میشود که هیچ مردی
نمیتواند به آن نزدیک شود، حتی زن آبستنی
که در شکم فرزند پسری داشته باشد نیز توان
نزدیک شدن به آن را ندارد.
@Qatlegah 📜
منابع؛
بحارالأنوار، جلد۴۵، صفحه۴۵
اسرار الشهادة، جلد۳، صفحه۱۳۷و۱۳۸
الخرائج و الجرائح، جلد۲، صفحه ۷۵۰
مناقب ابن شهرآشوب، جلد۲، صفحه۵۶
تسلیة المجالس، جلد۲، صفحه۳۱۳
لَعن قاتلین اباعَبدالله الحُسین
توسّط اباعَبدالله الصادق(علیهما السّلام)
ایّـــامصـــادِقـــیـــه🏴
داود رقّى مىگويد:
در محضر مبارک امام صادق(علیهالسّلام)
بودم،دحضرت آب طلبيد و زمانى كه آب
را نوشيد ديدم در حضرت حالت حزن
پيدا شد و دو چشم آن حضرت غرق اشک،
سپس به من فرمودند:داى داود!
خدا قاتل جدّم حسين(علیهالسّلام) را
لعنتدكند؛ بنده اى نيست كه آب نوشيده
و حسين را ياد نموده و قاتلینش را
لعنت كند مگر آن كهدخدای منّان صدهزار
حسنه براى او مینویسد.
@Qatlegah 📜
بحارالأنوار، جلد۶۴، صفحه۴۶۴
کامل الزیارات، صفحه۱۰۷
عوالم العلوم، جلد۱۷، صفحه۶۰۷
•• قَتلِگـٰاه ••
لَعن قاتلین اباعَبدالله الحُسین توسّط اباعَبدالله الصادق(علیهما السّلام) ایّـــامصـــادِقـــیـــه
در ماتمِ شاهِ تشنه لب با ناله
میبار سرشکِ منتخب چون ژاله
یک دم که کنی گریه تو از بهرِ حسین
خوشتر بود از عبادتِ یک ساله
لا أدری
رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) فرمود:
یا علی!
هر کس تو و یا یکی از ذریه پاکت
را انکار کند مرا انکار کرده است.
@Qatlegah 📜
عوالی اللئالی، جلد۴، صفحه۸۵
بر منکرِ حضرت رقیه خاتون لعنت.