فضل بن موسی الکاظم(علیهما السلام)📍
برادر تنی امام رضا(علیه السلام)
#فرزندان_امام_کاظم (علیهم السلام)
بعد از شهادت امام رضا(علیه السلام)
حکومت عباسی دستوری را به والیان شهرهای
مختلف صادر کرد تا برادران ایشان را در هر
کجا مشاهده نمودند فوراً به قتل برسانند.
به همین دلیل به ناچار هر کدام به شهری
پراکنده شدند، فضل بن موسی(علیهما السلام)
به جهرم آمده و منزل نموده، به صورت
ناشناس به کشاورزی میپردازد.
خبر حضور فضل بن موسی به والی فارس
رسید و موجب کشف هویت واقعی او شد.
یکی از سربازان عباسی هنگامی که
فضل بن موسی از شدت خستگی از کار در
کنار جوی آب به خواب رفته بود، با ضربات
بیل وی را به شهادت رسانید.
فردای آن روز کشاورزان متوجه پیکر او که به
خون غلتیده بود، شدند و در همان مکان به
خاک سپردند.
البته در برخی از کتب محل دفن وی در
بهبهان یا ارجان سابق نام بردهاند.
@Qatlegah 📜
جامع الانساب، صفحه۵۵
حياة موسى بن جعفر، جلد۲، ص۴۳۷
جعفر بن موسی الکاظم(علیهما السلام)📍
برادر تنی امام رضا(علیه السلام)
#فرزندان_امام_کاظم (علیهم السلام)
چون مامون(علیه اللعنة) امام رضا را
از مدینه به شهر طوس دعوت نمود،
جمله فرزندان و فرزندزادگاندامام کاظم
به تدریج رو به ولایت خراسان نهادند.
دشمنان در جدال امام زادگان مظلوم
در میآمدند، و در گروهی که از بغداد
به راه افتاده بودند، جعفر بن موسی در
ساوجبلاغ در حین دفاع مجروح گردیده،
و در توابع ورامین در اثر شدت جراحات
وارده به شهادت رسیدند.
@Qatlegah 📜
کنزالانساب صفحه۴
بحرالانساب صفحه۷۱
ایّام ظهور حضرت علیبنموسی الرضا
(صَلواة الله و سَلامه عَلیهما)📍
نجمه خاتون(سلام الله علیها) مادر
امام رضا(علیهالسّلام)میفرماید: هنگامی
که امام رضا به دنیا آمد، امام کاظم
(علیهالسّلام) فرمود: ای نجمه، کرامت
پروردگارت گوارایت باد، آنگاه نوزاد را،
که در خرقه سفید پیچیده بودم، به
حضرت دادم و در گوش راستش اذان و در
گوش چپ اقامه خواند، سپس آب فرات
طلبیدند و کامش را با آب فرات آشنا نمود،
سپس او را به من داد و فرمود:
بگیر او را که بقیهالله روی زمین است.
@Qatlegah 📜
عیون اخبارالرضا، جلد۲، صفحه۳۰
"یُحیی و یُمیت"
فضائل الرضوّیه🍇.
معبد بن جنید شامی نقل میکند:
خدمت حضرت رضا(علیهالسّلام) رسیده
عرض کردم مردم خیلی از کارهای شگفت
انگیز شما صحبت میکنند،
اگر یکی از آنها را به من هم نشان بدهی
آن را نقل خواهم کرد.
فرمود: چه میخواهی؟
عرض کردم: پدر و مادرم را برایم زنده کنی
فرمود؛ برو بخانه ات هر دو را زنده کردهام
گفت: بخدا وارد خانه شدم،
هر دو در خانه نشسته بودند و مدت
ده روز با من بودند، سپس مجددا خداوند
جان آن دو را گرفت.
@Qatlegah 📜
دلائل الإمامة، صفحه۳۶۳
حضرت نجمه خاتون(علیهاالسّلام) مادر
محترمه حضرت امام رضا(علیهالسّلام)📍
نام وی را تُکتم و طاهره نیز گفتهاند.
حمیده خاتون(سلام الله علیها)همسر
امام صادق(علیهالسّلام)میفرمایند:
کنیزی با فضیلتتر از نجمه ندیدهام.
* علی بن موسی الرضا نه تنها
افضل #فرزندان_امام_کاظم بلکه
افضل جمیع مخلوقات *
همچنین حضرت حمیده میفرماید:
در خواب رسول الله(صلیاللهعلیهوآله)
را دیدم که فرمود: نجمه را به فرزندت
امام کاظم(علیهالسّلام) ببخش،
چرا که وی بهترین خلق روی زمین را
به دنیا خواهد آورد.
@Qatlegah 📜
عیون اخبار الرضا، جلد۱، صفحه۱۵.
عیون اخبار الرضا، جلد۲، صفحه۱۷.
إثبات الوصیة، صفحه۲۰۲
فَضائل الرضوّیه🍇.
چون جناب امام رضا(سلاماللهعلیه)
به نزدیکی شهر طوس رسید،
دو کوه غلطان غلطان در آمدند، یکی از
یمین و یکی از یسار، بر حضرت سلام
کردند و سلطان دنیا و دین میرفت تا
به شهر طوس رسید.
@Qatlegah 📜
کنزالانساب(خطّی)صفحه۹۰.
عَنان من به سُویِ بارگاهِ شاه کِشید،
که پر ز لؤلؤ لالاست فُلکِ مَشحونم
امامِ هَشتم و سُلطانِ مُلکِ طوس رِضا
که از غُلامی او پا به فرقِ گردونم.
میرزا نیّر تَبريزي
•• قَتلِگـٰاه ••
حضرت نجمه خاتون(علیهاالسّلام) مادر محترمه حضرت امام رضا(علیهالسّلام)📍 نام وی را تُکتم و طاهره نیز گ
نجمه خاتون(علیها السّلام) فرمود: من
در دوران بارداری امام رضا(سلاماللهعلیه)
سنگینی حمل را احساس نمیکردم،
و در خواب صدای تسبیح از او میشنیدم.
@Qatlegah 📜
عیون اخبار الرضا، جلد۱، صفحه۱۵.
عیون اخبار الرضا، جلد۲، صفحه۱۷.
إثبات الوصیة، صفحه۲۰۲
"شاهِ گنبد طلاء"
ابراهیم بن موسی میگوید:
از حضرت رضا(علیهالسّلام) کمک مالی
میخواستم و بر آن اصرار میکردم.
روزی به همراه امام از شهر خارج شدیم
امام چوبی را به زمین کشیدند،
سپس دست بردند و از زیر خاک یک
شمش طلا بیرون کشیدند.
علی بن محمد کاشانی نقل میکند از
یکی از اصحاب که گفت: مال بسیاری
را خدمت امام رضا(علیهالسّلام)بردم،
ایشان از آوردن آن مال شاد نشد. از
این وضع غمگین شدم و با خود گفتم
چنین پولی را آوردم ولی خوشحال نشد.
ناگهان امام فرمود: ای غلام طشت با
آب بیاور، بعد روی صندلی نشست،
و به غلام دستور داد که آب بریزد،
دیدم که از بین انگشتان مبارکش طلا
میریخت. بعد رو به من نمود و فرمود:
کسی که چنین قدرتی دارد، به آنچه
برایش میآورند اهمیت نمیدهد.
اسماعیل بن ابی الحسن میگوید:
با امام رضا(علیهالسّلام) بودم که حضرت
دستش را به زمین زد به طوری که کأنه
میخواهد چیزی را از زمین بیرون آورد.
ناگهان چند تکه شمش طلا ظاهر شد و
دوباره دستش را کشید که ناپدید شدند.
@Qatlegah 📜
بهایوانت طَلاچَسبانده خودرا تا بَها گیرد
چگونهمَن که ازخاکم بهتو خودرا نَچَسبانم؟
منابع؛
بحارالانوار، جلد۴۹، صفحه۴۹.
الخرائج و الجرائح، صفحه۲۳۰.
کافی، جلد۱، صفحه۲۸۸.
كشف الغمة، جلد، صفحه۳۰۴.
"#ریان_بن_شبیب 🏴"
ريّان بن شبيب(علیه الرحمة) گويد:
در اوّلين روز محرّم به خدمت امام رضا
(علیهالسّلام) رسيدم، حضرت فرمودند:
آيا روزه هستى؟ عرض كردم: خير.
فرمود: امروز، روزى است كه زكريّا
(علی نبینا و علیه صلواة الله) خداوند
را خواند و گفت: «پروردگارا فرزندى
پاک به من مرحمت فرما، همانا تو دعاى
بندگان را میشنوى»(آلعمران آیه۳۸)
و خدا دعاى زکریّا را مستجاب كرد و
به ملائكه دستور داد كه به او بگويند
خدا به تو يحيى را مژده میدهد.
یأبن شبیب پس هركس اين روز را روزه
بدارد و سپس دعا كند، خدا همانطور
که دعاى زکریّا را اجابت کرد دعاى او
را هم مستجاب میکند.
@Qatlegah 📜
اقبال الاعمال، جلد۲، صفحه۵۵۳.
بحارالأنوار، جلد۴۴، صفحه۲۸۶.
۴۵ روز مانده تا ماه محرّم الحرام🏴