eitaa logo
قدس تی وی
179 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
9.5هزار ویدیو
229 فایل
قدس تی وی کانال ایتانمای فعالان گفتمان انقلاب اسلامی شهرستان قدس استان تهران ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/me_atu_ad https://virasty.com/mohsenhedayatmehr https://eitaa.com/ammareqods
مشاهده در ایتا
دانلود
روح الله آمد و شد عصر جهاد و مقاومت مردی به میهن آمد برای آبادی .... https://digipostal.ir/10fajr
50.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواب خادم فیضیه از صاحب الزمان(عج)
✳️ پروژه فتنه جدید 👇 1⃣ عده ای این روزها با هزینه امریکا و اروپا و ضد انقلاب.... شروع کرده اند به لجاجت در بی حجابی و برهنگی و بی حیایی ... تا بلکه دولت رییسی را زمین بزنند 2⃣ عده ای دیگر که خود را دلسوز تر متدین تر از مراجع تقلید و ولی فقیه میدانند ... بجای درک موقعیت فتنه و تقابل با دشمن اصلی .. شروع کرده اند به حمله به نظام اسلامی و مدیران ارشد نظام خصوصا ایت الله رییسی... 3⃣ عده ای منافق و فرصت طلب و کینه توزان این دولت هم اتش بیار معرکه شده اند خودشان( لیبرال ها و اصلاح طلبان ) مسبب این بیحجابی ها بوده 🔶و حالا فریاد بر اورده اند که دولت رییسی حامی بی حجابی است ✅ همه بدانیم 🔷موضوع جنگ بی حجابی توسط نظام استکباری کلید خورده 🔶 مراقب باشیم همانگونه که خوارج خود را دیندارتر از علی علیه السلام دانستند و با تحریک معاویه گمراه شدند 🔷 متدین های این روزها خود را متدین تر از ولی فقیه و مراجع تقلید ندانند ♦️مبادا با تحریک مزدوران امریکا وفرقه ضاله خاتمی و روحانی ‌... ♦️بجای حمله به دشمنان اصلی( امریکا و...) به مدیران نظام و دولت حمله کنند 🔶 از تفکر و انحراف خوارج درس بگیریم سید حسین کانال این روزها
16.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از صنعت هسته ای چیزی میدونی؟ اگه چیزی نمیدونی ببین
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای زن زندگی ازادی همه ببینید و انتشار بدید🌱
شعر 🌼شهادت حضرت زینب س 🌸ای بهترین دختر صابرترین خواهر ای عمه ی مظلوم ای بهترین مادر 🌸نامِ تو را زینَب بابا نهاده چون زینت بُدی یک عمر از بهرِ مولامون 🌸بودی حسینت را همراه و هم یاور از بهرِ آن مظلوم تو بهترین خواهر 🌸مظلومه جان زینب ای حافظِ قرآن کردی عزیزان را در راهِ دین قربان 🌸رفتی غریبانه در شام از دنیا عالَم عزادار است از سوگِ تو هرجا 🌸امت عزادارَت نیمِ رجب باشد از صبرِ بسیارت او درعجب باشد 🌸🌼🍃🌼🌸 شاعر: سلمان آتشی
هدایت شده از حمید رسایی ✔️
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.. ♻️ قهرمان داریم تا قهرمان 🔸قهرمان تو یه فوتبالیسته، چرا؟ چون گل زده! باشه، ولی این قهرمانت تا صدها میلیارد تومن توی حسابشون نمی‌ریختن، حاضر نمی‌شدن یه لگد به توپ بزنه! این قهرمانا به خاطر یه ویزا و اقامت، حاضرن کشورشون را دو دستی بفروشن. از نظر من اون فقط یک بازیکنه که بازی کرده و بابتش پول هنگفتی گرفته. ولی قهرمان من اینا هستن... به صورتاتشون نگاه کن به بدن‌های یخ زده‌شدن نگاه کن قهرمان من اینا هستن، حقوق یک سالشون به اندازه دستمزد یک روز این سلبریتی‌های ورزشی و هنری است. دستشون را می‌بوسم و در برابرشون تعظیم و احترام می‌کنم 🔹لحظات باورنکردنی از تعویض شیفت سبزپوشان تیپ ۴۸ فتح استان کهگیلویه و بویراحمد در سرمای شدید. 🔹چند روز قبل بود در بهمن ۱۴۰۱ داوود جاودانیان از بسیجیان تیپ ۴۸ فتح در همین سرمای شدید در  حین انجام ماموریت به علت سرمای شدید به شهادت رسید. 🔹تیپ ۴۸ فتح استان مدتی است در شمال غرب کشور در حال مرزبانی از مرزهای میهن عزیزمان هستند. 🔺برای دیدن تحلیل‌های حمید رسایی عضو کانال شوید🔻 eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
🔺اخیرا عکسی از یک رهگذر منتشر شده که از گوشه ی دیوار داشته رد میشده و نیروی نظامی به محض دیدن او که دستانش خالی بوده سلاح را به سمتش گرفته و او را آبکش کرده و به طرز وحشتناکی میکشد... 🔹این تصویر مربوط به روزهای پایانی پهلوی است. رژیمی که متاثر از بی کفایتیش مردم خشمگین شده و چند هزار سال پادشاهی در ایران بساطش جمع شد... عمده کاربران گفته اند که آن موقع دوربین و تلفن همراه به مانند امروز نبوده والا صحنه هایی از این دست بسیار بوده است.. 🔹کاش به نیابت از پدرِ رضا پهلوی ، حکومت با کمک چند وکیل بین المللی او را به دادگاهی بین المللی آورده و بابت جنایات پدر و دروغ های خودش مبنی بر اینکه رفتیم تا خون ملت ریخته نشود محاکمه کند...
قدس تی وی
روایت خبرنگار کیهان از ۱۷ شهریور ۵۷: جنازه ها روی هم ریخته شده بود... سربازی را دیدم که به خاطر دستور فرمان آتش به طرف مردم از سوی فرمانده‌اش به او شلیک کرد و او را کشت... سرباز دیگری را دیدم که فرمانده‌اش را با گلوله زد و بعد هم خودش را کشت. با سرعت خودم را به بیمارستان شماره ۵ بیمه در خیابان ژاله سابق رساندم و به سراغ زخمی‌ها رفتم. وقتی وارد بیمارستان شدم حالم دگرگون شد. از این همه جنازه‌ای که روی هم ریخته شده بود. بی‌تاب شدم، باورم نمی‌شد آیا ممکن است این همه انسان به خاطر ثبات و بقای رژیمی پوسیده و پوشالی از بین بروند و در عنفوان جوانی کشته شوند. منوچهر هدایت‌مهر، خبرنگار روزنامه کیهان در اواخر دهه پنجاه، فردی بود که جمعه سرخ ۵۷ را به چشم دید، او در آن روز خونین برای گرفتن گزارش همراه با عکاس کیهان روانه میدان ژاله [شهدای کنونی] شد. روزنامه کیهان یک سال پس از انقلاب، مورخ ۱۵ شهریور ۵۸، به مناسبت سالگرد جمعه سیاه مشاهدات او را به شرح زیر منتشر کرد: آنان که از قبل قرار برپایی این راهپیمایی را گذاشته بودند در اولین ساعات بامداد روز جمعه ۱۷ شهریور سال قبل [۱۳۵۷] دسته دسته به طرف میدان شهدا به راه افتادند. آن‌ها بی‌آن‌که از اعلام حکومت‌نظامی توسط رژیم باخبر باشند، به سوی میدان ژاله رفتند. رژیم در اولین ساعات صبح آن روز مقررات حکومت‌نظامی در تهران و ۱۰ شهر دیگر را اعلام کرد و با این عمل دامی سر راه راهپیمایان و مردمی که علیه ظلم و بیداد می‌جنگیدند، گسترد. در سرتاسر خیابان ژاله سابق ماموران ایستاده بودند و با انوع سلاح‌ها مراقب حرکت مردم بودند. مردم با مشاهده سربازان به آن‌ها درود می‌فرستادند و آن‌ها را به جمع خود دعوت می‌کردند. آن‌ها با شعار «برادر ارتشی تو از مایی» و «برادر ارتشی به آغوش ما بیا» سربازان را به پیوستن به صفوف به‌ هم فشرده خود دعوت می‌کردند. من به همراه عکاس روزنامه برای تهیه خبر و آگاهی از کم و کیف ماجرا به سوی میدان ژاله سابق رفتیم. مردم گروه گروه به طرف میدان ژاله می‌رفتند و با فریاد، شعار «مرگ بر شاه» می‌دادند. جمعیت لحظه به لحظه بیش‌تر می‌شد. تمام خیابان شهباز سابق، خیابان فرح‌آباد سابق و حوالی میدان شهدا پر از جمعیت بود. پیر و جوان، کوچک و بزرگ، روحانی و کاسب و دانشجو و کارگر و خلاصه همه طبقات، دست در دست هم چون برادر و خواهر با نظمی خاص پیش می‌رفتند. اغلب آن‌ها از برقراری حکومت‌نظامی و ممنوعیت اجتماعات و تظاهرات بی‌اطلاع بودند. مامورانی که در نقاط مختلف میدان ژاله سابق اجتماع کرده بودند با بلندگو مردم را به متفرق شدن دعوت می‌کردند و با صدای بلند اعلام می‌کردند که حکومت‌نظامی است و نباید بیش‌تر از ۴ نفر در خیابان باشند. «همه متفرق شوید، حکومت‌نظامی است» یک آن از بلندگوهای سربازان و ماموران گارد شهربانی قطع نمی‌شد. مردمی که چون سیل خروشان به طرف میدان ژاله سابق رفتند، به این حرف توجهی نداشتند، و همچنان با مشت‌های گره‌کرده و فریاد الله اکبر و لااله‌الا‌الله به راه‌شان ادامه دادند. به جز جمعیتی که از سمت شرق و جنوب میدان به طرف میدان ژاله سابق می‌آمدند، جمعیت انبوهی هم که از میدان امام حسین (ع) حرکت کرده بودند به نزدیکی میدان رسیدند. به هر طرف که نگاه می‌کردی جمعیت پر بود، ماموران مسلح به تفنگ و مسلسل و گاز اشک‌آور با زره‌پوش و تانک چهار طرف میدان را گرفته بودند. هر لحظه امکان تیراندازی و برخورد وجود داشت. هیچ‌کس فکر نمی‌کرد گلوله به سوی برادران و خواهران‌شان شلیک شود. سرانجام آن لحظه فرا رسید، لحظاتی که دور از انتظار بود، لحظه‌ای که فرمان آتش صادر شد، و به دنبال آن هزاران نفر در گوشه و کنار میدان به خاک افتادند. فریاد آه و ناله، الله اکبر، و شیون بپا خواست. سربازان از هر طرف شلیک می‌کردند و مردم بی‌دفاع چون برگ خزان به زمین می‌ریختند. من که وسط میدان در میان سربازان بودم می‌دیدم که خیلی از آن‌ها تیرها را به در و دیوار و اطراف شلیک می‌کردند و سعی داشتند گلوله‌ها به مردم برخورد نکند. سربازی را دیدم که به خاطر دستور فرمان آتش به طرف مردم از سوی فرمانده‌اش به او شلیک کرد و او را کشت و در همین موقع افسر دیگری که ناظر بر این صحنه بود گلوله‌ای به این سرباز شلیک کرد و او را کشت. سرباز دیگری را دیدم که فرمانده‌اش را با گلوله زد و بعد هم خودش را کشت، صحنه غریبی بود! جنگ یک‌طرفه؛ از این طرف صدای گلوله بود و از آن طرف فریاد شهادت. آژیر آمبولانس‌ها لحظه‌ای قطع نمی‌شد. سران ارتش که از فرمانده جلادشان دستور می‌گرفتند، همچنان سربازان را وادار به آتش گشودن به سوی مردم می‌کردند و هر سرباز متمردی را شهید می‌کردند. وقتی تیراندازی به اوج خودش رسید همه جا پر از جنازه شد و من هم به فکر پناهی افتادم وسعی کردم خودم رابه گوشه‌ای برسانم و وقایع را دنبال کنم. به طرف جنوب میدان رفتم و در حوالی پمپ‌بنزین ژاله گوشه‌ای ایستادم