فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بخش کوتاهی از مصاحبه با شهید حرم سجاد زبرجدی لحظاتی قبل از اعزام به سوریه
آشنایی با شهید مورد علاقه شهید آرمان علی وردی : شهید «احمدعلی نیری»
[ماجرای تحول شهید «احمدعلی نیری» به خاطر پرهیز از گناه]
«شهید احمد علی نیری» در تابستان 1345 در روستای آینه ورزان دماوند چشم به جهان گشود.
از همان زمان کودکی به حق الناس و نماز اول وقت بسیار حساس بود. در مقابل معصیت و گناه واکنش نشان میداد.
همه میدانستند که اگر در مقابل او غیبت کسی را بکنند با آنها برخورد سختی خواهد کرد.
او در تاریخ 27 بهمن ماه سال 64 و در سن 19 سالگی طی عملیات والفجر8 به آرزوی دیرینهاش یعنی شهادت رسید.
احمدعلی یکی از شاگردان خاص آیت الله حق شناس بود.
«دکتر محسن نوری» یکی از دوستان شهید بود که از دوران کودکی با او همراه بوده و خاطرات مشترکی با این شهید والامقام و عارف مسلک داشته است.
او در مورد نحوه تحول این شهید که با وجود سن کمش اما مراتب عرفانی زیادی را طی کرده بود به ذکر خاطرهای از زبان خود شهید اشاره میکند.
این خاطره در کتاب «عارفانه» کاری از «گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی» نقل شده است که در ادامه میآید:
رفتار و عملکرد احمد با بقیه فرق چندانی نداشت. در داخل یک جمع همیشه مثل آنها بود با آنها میخندید با آنها حرف میزد و...
احمد هیچ گاه خود را از دیگران بالاتر نمیدانست. در حالی که همه میدانستیم که او از بقیه به مراتب بالاتر است.
از همان دوران راهنمایی که درگیر مسائل انقلاب شدیم احساس کردم که از احمد خیلی فاصله گرفتم. احساس کردم که احمد خداوند را به گونهای دیگر میشناسد و بندگی میکند!
ما نماز میخواندیم تا رفع تکلیف کرده باشیم اما دقیقا میدیدم که احمد از نماز و مناجات با خدا لذت میبرد. شاید لذت بردن از نماز برای یک انسان عارف و عالم طبیعی باشد اما برای یک پسر بچه 12 ساله عجیب بود.
من سعی می کردم بیشتر با او باشم تا ببینم چه میکند. اما او رفتارش خیلی عادی بود و مثل بقیه میگفت و میخندید. من فقط میدیدم اگر کسی کار اشتباهی انجام میداد خیلی آهسته و مخفیانه به او تذکر میداد.
احمد امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمیکرد. فقط زمانی برافروخته میشد که میدید کسی در یک جمعی غیبت میکند و پشت سر دیگران صحبت میکرد در این شرایط دیگر ملاحظه بزرگی و کوچکی را نمیکرد با قاطعیت از شخص غیبت کننده میخواست که ادامه ندهد.
من در آن دوران نزدیکترین دوست احمد بودم.ما رازدار هم بودیم. یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمیدانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من...
لبخندی زد و میخواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم.
بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟!
با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟!
گفت بنشین تا بهت بگم.
نفس عمیقی کشید و گفت : یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند.
یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم.
راه زیادی نبود از لا به لای بوتهها ودرختها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم!
بدنم شروع به لرزیدن کرد نمیدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفی شدم. من میتوانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم.در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند.
من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمیشود اما به خاطر تو از این از این گناه میگذرم.»
بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت.
اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم.
حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم.
همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...»
به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند:
«سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح»
(پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح)
وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند.
من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم!
احمد بعد از آن کمی سکوت کرد.بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد!
احمد بلند شد و گفت : این را برای تعریف از خودم نگفتم.گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد.
بعد گفت: «تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»
هدایت شده از تحولات اورآسیا
20.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 دیدگاه #حسینیون آذربایجان نسبت به سردار حاج اسماعیل قاآنی
💠 آیا لابی رژیم الهام علیاف در ایران توانسته است تاثیری در فرمانده نیروی قدس نسبت به فعالیتهای حسینیون ایجاد کند؟
aparat.com/v/gyS49
🔰@hoseineuon
هدایت شده از تحولات اورآسیا
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توضیحات موسس حسینیون آذربایجان در رابطه با مراحل و تاریخچه شکل گیری این گروه و نقش کلیدی شهید سردار سلیمانی در این میان.
جناب ابراهیمی در این گفت و گو از تعداد باکویی هایی که به داعش پیوسته بودند و در رابطه با لابی های ترکیه و باکو نکته ها و افشاگری هایی کردند که در این سالها برای اولین بار در فضای عمومی رسانه ها مطرح شد.
🔰@hoseineuon
هدایت شده از تحولات اورآسیا
21.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادی کنیم از مدافعان حرم اهل جمهوری آذربایجان (حسینیون) که در زندانهای دولت آذربایجان به سر میبرند.
#حسینیون
#مدافعان_حرم
«آرشیوی»
🔰@hoseineuon
هدایت شده از تحولات اورآسیا
12.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه جمهوری آذربایجان را دودستی تقدیم اسرائیل کردیم؟
اسیب شناسی 30 سال فعایت در جمهوری آذربایجان
سیاست مهر و تسبیح باید پایان بپزیرد
خیانت دولت رفسنجانی به انقلاب و شیعیان جمهوری آذربایجان و مخالفت شهید قاسم سلیمانی با این طرح ضدانقلابی
شیخ اورخان محمداف
«آرشیوی»
🔰@hoseineuon
هدایت شده از تحولات اورآسیا
17.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون شرح از معاون اول رئیس جمهور آذربایجان یعنی مهربان علیاوا همسر الهام علیاف که به زن بدکاره در میان همسران روسای جمهور دنیا مشهور هست.
تمام پروژههای غیر اخلاقی اعم از ترویج همجنسگرایی و مراکز فساد و تجارت مواد مخدر زیر نظر همسر و دختر الهام علیاف اجرا میشود
🔰@hoseineuon
هدایت شده از شکوه زن و زنانگی
7.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📍بازبینی دقیق فیلم ماست ریختن رو سر دو خانم
دلایلی که احتمال ساختگی بودن فیلم
را تقویت می کند
✍انتظار داریم مسولین وصدا و سیما سریع روشنگری کنن.
❌🚨قضیه خیلی مشکوکه‼️
درست مثل دروغ مرگ مهسا‼️
میخوان آمرین به معروف رو ساکت کنند‼️
و همچنین بعدها با اسیدپاشی و .... به زنان بیحجاب پروژه کشته سازی رو اینبار به شکلی دیگر و به شکل سوزناک تری دنبال کنند‼️
هشیار باشید‼️
___________________
#کانال_شکوه_زن_وزنانگی
به ما بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
هدایت شده از شکوه زن و زنانگی
خیلی ها از دیروز دارن تحلیل میدن ،اما بنده به شخصه نمیتونم بپذیرم بچه های مذهبی برن ماست بریزن روی سر یه دختر بی حجاب ,به خاطر این فعلا چیزی نمیگم تا ببینیم نتیجه تحقیقات چیه.
هدایت شده از شکوه زن و زنانگی
جریان اصلاحات مدعی شدن دو بی حجاب ولی در این بازبینی مشخصه یکی محجبه هست و یکی بی حجاب